𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
🏴اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ و عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ (ع)
به بهانه شهادت زین العابدین،
" ماهیت و فلسفه دعا!"
انسان ها ، با هر مرام و عقیده ای ، هر یک به سبک و زبانِ خاص خود چشم به سوی آسمان آرزوهایشان می دوزند ، تحقق مطالباتشان را در سرزمین رویاهای خود جستجو ، و پدیده ای بنام " دعا " رو تجربه می کنند.
دعا و نیایش یک نیاز و کنش طبیعی در انسان است. خیلی خوب هم هست . خیلی زیباست . با دعا کردن احساس خوبی پیدا می کنیم ، قدری امیدوار می شویم ، چشم به فرداهای بهتر می دوزیم و آرامش نسبی پیدا می کنیم .
در فرهنگ و اندیشه دینی دعا چونان خیلی از مفاهیم و آموزه های دینی دیگر مفهوم ، معنا و فلسفه خاص خودش را دارد. اگر بد یا نادرست فهم و تصور شود کارکرد آن هم بد می شود . و در مقابل اگر درست و سازنده فهم شود ، نقش سازنده ای را در زندگی ما ایفا خواهد کرد.
نباید فراموش کرد که :
ماهیت دعا فعلی است، نه قولی و حرفی .
یعنی باید بذر آرزوهای ما از آستین اراده و همت خود ما جوانه بزند ، شکوفه بدهد و به گل و ثمر بنشید. دعا دعوت به همراهی و پشتیبانی اراده الهی با تلاش مااست، و بی تردید اراده خداوند همراه دستانِ بکار است نه بیکار.
دعا ماهیتی کیفی دارد نه کمی.
گرچه پای ادعیه ماثوره نشستن و حجم قابل توجهی از ادعیه را صبح و شام خواندن خوب است ، اما نباید فراموش کرد که گره خوردن با معانی عمیق ادعیه و پیدا کردن راهکارهای عملی خروج از گرفتاری ها مهم است و نه دور دور کردن صرف.!
دعا تعیین استراتژی سبک زندگی است.
وقتی خواسته ها و آرزوهایمان را با خدا در میان می گذاریم ، یعنی خدایا ما می خواهیم اینگونه باشیم و این سبکی زندگی کنیم ، خوب چرا نه ؟ باید همان سبک زندگی رویایی را آغاز کنیم و مطمئن باشیم که خداوند هم با آرزوهای خوب ما همراه است.
دعا نقشه راه است.
پس باید راه افتاد.
پرده برداری از نقشه جامع آرزوها و مطالبات مشروع و معقول است. باید آن نقشه را پیاده کرد و جامه عمل پوشاند، نه آنکه روی دیوار آرزوهای یکجانبه و بدون پشتوانه آویزون کرد و حسرتش را خورد.!
خداوند از خدایی در حق بندگانش کم نمی گذارد، و تکلیف خود را بخوبی میداند . دعا روشن کردن تکلیف خودمان است نه تکلیف خدا.
و بالاخره،
دعا رمز و اعلام شروع کار است
دعوت به کار است نه خود کار!
اول کار است نه پایان آن !
دعا اگر بد فهمیده شود ، سر از نشستن ، دست رو دست گذاشتن و چشم به فرداهای ناشناخته دوختن در می آورد ، و اگر درست فهم شود سر از حرکت و تلاش و نوازش چشمان آرزو با شکوفه های به بار نشسته همت بلند وخداپسندانه در می آورد.
قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاماً.
اگر شما در راستای تحقق آرزوهایتان قدم بر ندارید ، خداوند شما را همراهی نخواهد کرد، و از آنجا که در آنچه بر زبان آوردید صادق نبودید ، گرفتارِ بی عملی و بی نتیجگی شدید.
دكتر رضوي راد
@AshuraWorldwide
امشـب شهـادت نـامهی عشاق، امضا میشود
فردا ز خون عاشقــان،ایــن دشـت دریا میشود
امشب کنار یـکـدگـــر،بنشــستــه آل مـصـطـفـی
فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا میشود
امــشب صــدای خــواندن قـرآن به گوش آید ولي
فردا صدای الامــان، زین دشــت بــر پــا میشود
امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته است
فــردا خـدایــا بستــرش، آغــوش صحـرا میشود
امشب که جمع کودکان،در خـواب نــاز آسودهاند
فردا به زیر خـــــارها، گـمگــشتـه پیــدا میشود
امــشب رقیــه حلــقهی زریــن اگـر دارد به گوش
فردا دریغ ایــن گوشــوار از گــوش او وا میشود
امشب بـه خـیـل تشنگان،عباس باشد پاسبان
فردا کنــار علقمــه، بــی دسـت سقـا میشود
امشب که قاسم زینب، گلـــزار آل مصطــفـاست
فردا ز مرکب، سرنگون، ایــن سـرو رعنا میشود
امشب گـــرفته در میــــان، اصحـــاب، ثـــارالله را
فـــردا عــزیــز فاطمـه، بی یــار و تنــها میشود
امشب به دست شاه دین،باشد سلیمانی نگین
فردابه دست ساربان، این حلقه یغما میشود
امــشــب سـرٓ ســِر خــدا، بــر دامـــن زینـب بود
فــردا انیس خولی و دیــر نصــــاری مــیشود
ترسم زمین وآسمان، زیر و زبر گردد«حسان»
فردا اســــارت نامهی زینب چو اجرا میشود
در روز عاشورا چون تشنگی بر حسین و یارانِ او سخت گشت، کودکان به امام علیه السلام شِکوِه آوردند و از فَرط عطش می نالیدند. امام، عباس علیه السلام را صدا کرد و فرمود تا با چندنفر به فرات برود و برای تشنگان آب بیاورد. عباس با ده سوار همراه شد و مَشکها را برداشت و چون به مدخل آبِ فرات رسید، یارانِ ابن زیاد بر کنار فرات نشسته بودند و شریعه را بر حرمِ رسولِ خدا بسته بودند. چون عباس را دیدند، بر او حمله کردند. عباس پس از آن رجزی خواند و بر آنها حمله کرد. ... آنگاه که از شریعه فرات بیرون آمد و مشک بر دوش داشت دشمنان از هر طرف او را تیرباران کردند و در همین حال کسی بر او حمله کرد و دست راست او را برید و حضرت مشک را با دست چپ گرفتند در حالی که تمام فکر حضرت به حرم ابا عبدالله بود تا بر تشنگان آب برساند در این حال شخص دیگری حمله کرد و دست چپ حضرت را برید و حضرت بر زمین افتاد و مشک را بر دهان گرفت. در این حال عمر سعد ندا داد که مشک را تیرباران کنند در این زمان بود که عمودی آهنین بر فرق سر حضرت فرود آوردند... وقتی که امام حسین (علیه السلام) بر بالین خون آلود حضرت عباس ( علیه السلام) حاضر شد، فرمود: اکنون کمر من شکست؛ الان انکسر ظهری و قلتحیلتی.
عباس نامدار چو از پشتِ زین فتاد
گفتی قیامت است که مه بر زمین فتاد
آه از دمی که بهر سکینه به دوش مشک
لابد به راه از پیِ ماء مَعین فتاد
اندر فرات راند و پر از آب کرد کف
بر یاد حلق تشنهی سلطانِ دین فتاد
از کف بریخت آب و پر از آب کرد مشک
زان پس میان دایرهی اهل کین فتاد
افتاد بر یسار و یمین لرزه عرش را
چون هر دو دست او ز یَسار و یمین فتاد
فریاد از آن عمود که دشمن زدَش به سَر
وانگاه مَغْفَرش ز سرِ نازنین فتاد
ده شب، و ده یادداشتِ عاشورایی!؛
یادداشت نهم.
" راز مانایی و جاودانگی!"
مانایی و زوال تاثیرگذاری انسانها، و بُردِ کلام و اندیشه آنها ، رابطه مستقیمی با عیارِ شخصیتی آنان دارد.
شاید شما نیز با این پرسش روبرو شده اید که ، در سایه کدام عامل یا سلسله عوامل شخصیتی می تواند دارای تاثیر گذاری های فرازمانی بالنده ،و بلحاظ معنوی ابدی باشد؟!
زوال و جاودانگی قانون خاص خود را دارد ، همه چیز جز ذات حق تعالی فانی اند و می آیند و می روند.
کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبَّک ذوالجلالِ والاکرامِ
اگر این حقیقت فهم و درک شود که؛
تنها خداوند است که باقی و جاودانه است!
آنوقت می توان به رازِ مانایی کم و بیش پی برد. آری هر اندازه بتوان پیوند و رابطه ناگسستنی تری با کانون جاودانگی مطلق برقرار کرد ، به همان اندازه می توان دوام ، بقاء و مانایی پیدا کرد.!
ماهیت " عمل " نیز از این قاعده مستثنی نیست ، هر قدر اعمال ما خالص ، لله و تنها برای خدا باشد ، به همان اندازه تاثیر گذاری و نقش آفرینی فرازمانی و ابدی پیدا می کند ، و هر قدر از چنین ماهیتی فاصله داشته باشد ، به همان سرعت به تاریخ انقضایش نزدیک می شود.
" بُرد ، تاثیر و مانایی عمل به عظمت ، جنس و عیار روح عامل برمی گردد."
یعنی هر قدر روح عامل متعالی تر ،
الهی تر و عظیم تر باشد ،
به همان اندازه به عمل او تعالی ،
عظمت و بُرد و تاثیر می بخشد.
صورت اعمال و بزرگی و کوچکی ظاهری آنها خیلی در مانایی نقش ایفا نمی کند.
مهم این نیست که من و شما کوه جابجا می کنیم یا کاه.
مهم نیست زمین را به آسمان می دوزیم یا دانه جویی را در دل زمین می نشانیم.
مهم من و شماییم!،
عظمت یا زبونی روح من و شما!،
درجه زلالی ،
خلوص و صفای من و شما مهم است.
پرونده اعمال ابوالفضل العباس، بلحاظ تعداد و عظمت ظاهری خیلی گسترده و زیاد نیست.
نه مسجد ساخته ،
نه مدرسه ساخته ،
نه زمان را به زمین دوخته ،
نه مردم در سخنرانی هایش گوش تا گوش نشسته اند ،
نه خدم و حشم داشته ،
نه حوزه علمیه تاسیس کرده ،
نه امامت و مدیریت مسجدی را داشته ،
نه از شش زاویه از فعالیت هایش عکس ذهنی و گزارش های کذایی گرفته و نوشته اند،
نه عناوین دانشگاهی و حوزوی داشته ،
نه کتاب نوشته و میلیون ها نفر او را در فضای مجازی دنبال کرده اند و .....
در پرونده اعمال او جزچند تا کار ، با ظاهری ساده ، عادی و قابل فهم وجود ندارد.
علمداری عاشورا !،
سقایی سپاه نینوا !،
و ادب و وفاداری نسبت به حسینِ برادر !.
راز جاودانگی این چند تا کار هم خود عباس است ،
روح جاودانه اوست،
روح بزرگ اوست،
پشت صحنه های زلال و الهی اوست،
پشت صحنه های خالص خالص ،
پیوند خورده با خود خود خدا و دیگر هیچ.
روح عامل و عمل،
فارغ از اندازه های ظاهری آن،
وقتی خدایی شد ،
چون خدا مرز زمان و مکان نمی شناسد.،
برد و تاثیر جاودانه و فرا زمانی و فرا مکانی پیدا می کند،
و تا قیام قیامت نقش آفرینی می کند و دل جابجا می کند .
خیلی ها علیرغم در اختیار داشتن بیت المال کلان ، عناوین ، برو بیا ، ادعا ، آمارسازی، هیاهو ، تقرب به این و آن و تمام امکاناتی که داشته اند، بدلیل آنکه ردَ پایی از خدا در خود و اعمالشان دیده و استشمام نمی شود ، تمام می شوند ، و سریعتر از آنکی که فکرش را بکنند به پایان می رسند.
سلام و درود بر آن روح جادوانه
و زنان و مردانِ الهی که هرگز تمام نمی شوند.
دكتر رضوي راد
#AshuraWorldwide
ده شب، و ده یادداشتِ عاشورایی؛
یادداشت هشتم.
عاشورا نقشه راه است.!
بی شک تاریخ بطور عام و تاریخ انسانهای بزرگی چون حسین یک ظرفیت است. ظرفیتی که می توان از آن بعنوان یک منبعِ الهام بخش برای فرداهای بهتر نهایت استفاده را کرد.
بشرط آنکه ؛
الف - خوب ، واقعی و بدور از نقیصه و اضافه و دستکاری های مغرضانه یا ناآگاهانه فهم شود.
ب - نسبت یابی و تطبیقِ دقیق و ریاضی وارِ تاریخ ، بر واقعیت وضعیت موجود و جاری.
ج - دستیابی به نقشه راه ، برای برون رفت از تنگناهایی که فرد و جامعه را آزار می دهد.
د - از پای نیفتادن و اصرار بر تحقق درست و کامل نقشه راهِ برگرفته از الگوهای تاریخی ، و در صورت لزوم ایستادن پای هزینه های آن.
چنین کارکردی از حوادث تاریخی می تواند به نسل های پسا تاریخی کمک کند تا، یا زمینه های شکل گیری بستر برای " تکرار تاریخِ تلخ " ، را بخشکانند، و یا بموقع و با کمترین هزینه از آن عبور کنند.
در مقابل اگر تاریخ ؛
بد ، وارونه ، تحریف شده ، دست خورده ، آلوده به حب و بغض و در نهایت از کارکرد حقیقی اش دور شود ، آنگاه سر از دو پدیده رنج آور در خواهد آورد؛
الف - توقفِ در آن و دل خوش کردن به خوانش های شعاری ، سطحی و تکراری آن.
ب - افتادن در دام "تکرار تاریخ" و خوانش ها و دریافت های حب و بغضی ، افراط و تفریطی و رقم زدن وضعیتی تلخ تر از آنچه در متن تاریخ بوقوع پیوسته است.
حقیقت آنست که در خصوص حرکت ابا عبدالله الحسین(ع) و حوادث عاشورا و پیش و پس از عاشورا ، باید بویژه جامعه نخبگانی و کارشناسان دانشگاهی و حوزوی ، بدور از فضاهای احساسی ، سیاسی ، مذهبی و هر گونه ملاحظه ای که ما را از رسیدن به مبانی و فلسفه شکل گیری واقعه نینوا دور سازد برسند ، و بتوانند نسخه شفاف و قابل درک و هضمی از آن را به دست بشریت برسانند.
حسین و عاشورا مدرسه سرشار از پیام ها و افق دیدهای درس آموز و غنیِ فرازمانی و فراتاریخی برای کل بشریت است و بی شک محبوس و محروم ساختن چنین مدرسه ای از کارکردهای جهان شمولش، اگر نگویم انحراف از نقش کلیدی مدرسه عاشورا است، بطور حتم یک کج سلیقگی تمام عیار است.
نکته دیگر آنست که ؛
علیرغم وجود محافل و مجالس قابل استفاده و مفید ، قابل تقدیر ، و حتی غبطه ای که بعضا در مواجهه با احساسات پاک شیفتگان ابا عبدالله الحسین (ع) در گوشه گوشه دنیا می خورم ، ناگزیر از اشاره به یک حقیقت و واقعیت هستم و آن اینکه ؛
وقتی به شکل و محتوای برخی تحلیل ها ، نقل قولها ، روضه ها ، سخنرانی ها ، عزاداری ها ، نمایش ها ، تعزیه ها و مداحی ها دقیق می شوی ، تو گویی تنها جنگی رخ داده ، حوادثی پیش آمده و کلیت آن هم به مثابه غنیمت جنگی به دست این و آن افتاده، و آنها می توانند به هر شکل و محتوایی که می خواهند به خورد دیگران بدهند.!
بدیهی است که اگر از استثنائات صرف نظر کنیم ، در نوع موارد هم سوء نیتی در کار نیست ، اما یک مدرسه غنی ، بشریتی ، جهانشمول ، فرا تاریخی ، فرادینی و فرا مذهبی را چه با حسن نیت و چه با سوء نیت از کارکرد اصلی اش دور کنی ، خسارت هایی که ببار می آورد یکی است.
السلام علی الحسین، و علی علی بن الحسین، و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
دكتر رضوي راد
ده شب، و ده یادداشتِ عاشورایی!؛
یادداشت هفتم.
" دفاع تمام قد حسین(ع) از حق آزادی"
خداوند انسان را آزاد آفریده است. آزادی تنها یک حق از حقوق بشر نيست بلکه خودِ اوست. تصور انسانِ در حال بودن و شدن ، که در هوای اوج گیری و تکامل است ، بدون برخورداری از آزادی، بی شباهت به شنا کردن در دریای مواج، آنهم با دستانی بسته نیست. ! از همین روی خداوند او را آزاد می آفریند ، به پایبندی به اصول آزادی مطابق با هویت انسانی دعوت می کند ، در جای جای کتاب وحی بر اهمیت و ضرورت آن تاکید می شود ، پیامبران و پیشوایان نسبت به تامین و تضمین آن ذره ای کوتاهی نمی کنند.
محروم ساختن انسان از آزادی معنایی جز محروم ساختن او از انتخابگری و تهی ساختن او از هویت انسانی اش ندارد. همان محرومیتی که جلوی هر اتفاق شیرین و رشد درخورشان در حوزه ها و عرصه های گوناگون حتی بخش های دینی را از انسان سلب می کند.
دیر زمانی سئوالی ذهن بنده را بشدت مشغول ساخته بود ، آنهم اینکه بالآخره کجا و در چه شرایطی می توان آزادی و حق انتخاب سرنوشت را از انسان گرفت و به او گفت " بدلیل مهمتری" از آزادی ، شما فعلاً دورِ آزادی را خط بکش و از آن چشم بپوش، فارغ از اینکه انتخاب شخصی تو چیست باید در این "شرايط خاص" همراهی کنی و از حق آزادی صرف نظرکنی!
خیلی تامل کردم . اغراق نیست اگر بگویم همه مقاطع و لحظه های خاص ، استثنایی و حساس تاریخی را مرور کردم .
و در نهایت هیچ مقطع تاریخی را استثنایی تر و حساس تر از لحظاتی که فرزند فاطمه (ع) در آستانه ورود به نبردی نابرابر بود و وجود حتی یک حامی و جنگجو برای او و سپاهش ضروری و سرنوشت ساز بود نیافتم.!
دراین مقطع و صحنه تاریخی بیننا و بین الله اگر حسین (ع) برای همراهی عددی بیشتر با او و دفاع از مشتی زن و بچه معصوم به لطایف الحیل متمسک می شد و آن مردمان را از آزادی و انتخاب منصرف و یا حتی محرومشان می ساخت ، نه تنها برایم عجیب نبود ، بلکه فقط در این نقطه حساس تاریخ بشر چشم پوشی از آزادی برایم قابل فهم و هضم می نمود.
اما سرور آزادگان نه تنها با حق آزادی کسی بازی نمی کند ، و با تمسک به توجیهاتی که می توانست برای خود داشته باشد آنها را از حق انتخاب منصرف نمی سازد ، بلکه؛
اولاً آنها را نسبت به فلسفه ، اهداف ، سختی ها و احتمال اتفاقاتی که می تواند در راهی که او در پیش گرفته بیفتد آگاه می سازد تا هیچ چیز بر آنها پوشیده نماند ،
در ثانی، برای آنکه در معرض انتخاب قرار گرفتگان کوچکترین محذور اخلاقی نداشته باشند ، پیشنهاد می کند تا آنهایی که عزم خود را برای همراهی او جزم نکرده اند از تاریکی شب استفاده کنند و راه خود را بروند.!
فدای مرام و معرفت راست قامتانی که در طول تاریخ برای تامین و تضمین آزادی ، آزادگی و هویت انتخابگر من و شما چه هزینه هایی که نکردند .! و چه تلخ که گروهی امروز روزگار در گوشه و کنار دنیا برای گرفتن این حق از انسان چه ترفند ها و روش هایی که بکار نمی گیرند و چه هزینه هایی که نمی کنند .
در اهمیت و حیاتی بودن آزادی برای انسانی زیستن همین بس که امام حسین(ع) حتی دشمنان خود را به پاسداشت و رعایت آن دعوت می کنند و می فرمایند ;
«اِن لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعادَ کونوا احراراً فی دنیاکم»
" اگر دین ندارید و به آخرت ایمان ندارید، آزاده باشید ".!
و حقیقت آنست که اگر آن نانجیبان اسیر نفس و نفسانیت های خود نبودند ، و نصیحت امام را می شنیدند و آزاد مرد بودند ، آن شرم ، نکبت و ذلت تاریخی را برای خود رقم نمی زدند.!
دكتر رضوي
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago