همسران حکومتی و زنان دربار در دوران اشکانی، شاه را در لشکرکشی‌ها همراهی می‌کردند و از این رو اغلب در معرض خطر اسارت به دست دشمن و حتی مرگ قرار می‌گرفتند. در میان شاهزاده‌ خانم‌ های اشکانی که به دست رومیان اسیر شده بودند، دختر خسرو در جریان تصرف تیسفون توسط ترایان اسیر شد که هادریان در سال ۱۲۸ او را بازگرداند. شاهان اشکانی برای جلوگیری از افتادن زنان به دست دشمن، گاه دست به اقدامات شدید می‌زدند. فرهاد چهارم در هنگام پیشروی تیرداد، زنان حرمسرای خود را کشت. پس از اینکه آلان‌ها خانواده پاکور، برادر بلاش یکم را به اسارت گرفتند، او مجبور شد برای پس گرفتن همسر و کنیزهایش باج بدهد. اهمیتی که اشکانیان برای همسران و دختران حرم خود قائل بودند ضرورتی سیاسی بود زیرا هر بانو در حرم، شاهزاده یا دختر یکی از امیران یا اشراف بود.

هرمزد چهارم به باقی ادیان احترام می‌گزاشت
طبری این جمله را از هرمزد چهارم بیان میکند:
همانگونه که تخت نمی تواند تنها بر پایه های پیشین خود استوار باشد
دولت نیز نمیتواند تنها بر زرتشتیان اتکا کند
[طبری جلد دوم صفحه نه صد و نود]
بلعمی چنین می‌گوید:
در پاسخ به درخواست موبدان درباره طرد یهودیان و ترسایان(مسیحیان)از کشور میگوید:
دولت بزرگ نمی تواند مخالفینی نداشته باشد
و در شاهنشاهی بزرگ بایستی هرگونه مردمی زندگی کنند
در یک کارنامه کلیسایی در 585 از او تعریف شده
هرمزد از قدرت موبدان کاست و قدرت داوری انان نیز کاست که موجب خشم موبدان شد
هرمزد بهشون محکومشون کرد کشتشون به زنجیر کشیدشون تبعیدشون کرد سمت دجله
با سران سپاه رفتار خشونت آمیز داشت
املاکشان رو پس گرفت و انداختشون زندان
بهشون نون با آهک و اب تلخ میداد
این کارهاش با استقبال طبقه چهارم یعنی
کشاورزان زمینداران پیشه وران و بازگانان مواجه بود(تقویت قدرت سپهبدان و مرزبانان در زمان خسرو اول و هرمزد و دادن حق گرد آوردی خراج به اونها
زمینه خوبی برای سوء استفاده از زمینداران كوچك و کشاورزان به وجود آورد؛ و کوشش فئودالهای بزرگ برای دور شدن از حکومت مرکزی و تصرف بخشی از مالیاتها که برای خزانه شاه اختصاص داده شده بود، موجب ناخرسندی سخت شاه شاهان گردید. هرمزد چهارم ، همچون سیاستمداری ماهر خشم مردم طبقات پایین را که شعارهای مزدکی داشتند ماهرانه متوجه بزرگانی کرد که خوشایند او نبودند)

همه ی اینا به علاوه اینکه مسیحیان و یهودیان در دولت قدرت پیدا کردن
سبب مشکلات دولت ساسانی شد که حتی کودتا های زمان خسروپرویز هم زیر سر همین افراد بود

@HistoryofNationsMemeRF

در زمان جنگ سرد زمانی که رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا و یوری اندروپوف رهبر شوروی بود ریگان برای اینکه شوروی علیه آمریکا از بمب اتم و موشک استفاده نکنه یک بلوف زد که ما یکسری ماهواره ها داریم که میتونیم با اون بمب رو روی هوا بزنیم و شوروی هم باور کرده بود و از بمب اتم و‌ موشک استفاده نکرد اسم اون ماهوار های خیالی
Strategic Defense Initiativ (SDI)
بود که رسانه ها به اون جنگ ستارگان میگفتن
دو سال پیش هم اسرائیل هم گفت اگه ایران قصد حمله موشکی داشته باشه از این ماهواره ها استفاده میکنه

@HistoryofNationsMemeRF

یعقوب لیث
در ابتدا راهزن بود‌ و از افراد ثروتمند دزدی میکرد و به افراد فقیر میداد
داستان متحول شدنش هم بر اساس روایتی اینجوریه که:
روزی به خانه فردی می‌رود تا کارش رو شروع
کنه توی خونه یک سنگ میبینه می‌ره سنگ رو لیس میزنه و می‌فهمه که سنگ نمک
به همین خاطر به یاد نون و نمک میافته
و می‌ره صاحبدخونه رو بیدار می‌کنه و ماجرا رو براش میگه و صاحب خونه هم در نهایت یعقوب لیث رو‌ میبخشه

مراسم تدفین آنها فقط دوبار در سال اتفاق می‌افتد
سکاها اجساد رو مومیایی میکردند
هرودوت اینچنین میگوید :
نخست امعاء و احشاء فرد در می آوردند
و سپس اون رو با گیاهان خوش بو
پر میکردند و می‌دوختند
بعد از این کار جسد رو بر روی ارابه ای می‌گذاشتن بخشی از موی سر خود رو می بریدن و زاری کنان دهکده به دهکده جسد رو میگردوند
این مراسم چهل روز طول می‌کشید
بعد از چهل روز اجساد رو درون حفره هایی می‌گذاشتن و با سنگی روش رو میپوشندن و یا روش خاک میریختن
معمولا در دل خاک تیر هایی که بر روی اونها زنگوله هایی قرار داشت
در دل خاک می‌گذاشتن تا ارواح از اونها بترسند و نزدیک اجساد نشوند

@HistoryofNationsMemeRF

“مهرداد ششم” پادشاه پونتوس، از ترس آنکه توسط اطرافیانش مسموم شود هر روز دوز کوچکی سم مینوشید تا بدنش ایمن شود. او آنقدر اینکار را ادامه داد تا جایی که حتی سم به مقدار زیاد نیز در بدنش اثر نمیکرد!

هنگامی که مهرداد در یکی از جنگ‎های خود با رومیان، شکست خورد، تصمیم گرفت تا با نوشیدن زهر به زندگی‎اش پایان دهد. اما هرچه زهر خورد در او اثر نکرد. سرانجام با ضربه خنجر به زندگی خود پایان داد. پژوهشگران مهرداد را اولین ایمن‏شناس تاریخ معرفی‎ کرده‎اند.

بن مایه:از کتاب تاریخ سیاسی اشکانیان از شروین وکیلی
@HistoryofNationsMemeRF

وقتی زال پهلوان پدر رستم میخواست از قصری که رودا به توش بود بالا بره و وارد اتاقش بشه رودابه موهاش رو برای زال میندازه تا بگیردشون و بیاد بالا ولی زال میگه نه اینطوری به موهات آسیب میرسه من این کارو نمی کنم!!
اون شب زال خودشو به رودابه میرسونه ولی از یه روش دیگه

راپونزل هم که احتمالا انیمیشن اش رو دیدید
برگرفته از یک افسانه آلمانی هست
جمع‌ آوران داستان‌های عامیانه خاطرنشان کرده‌اند که داستان راپونزل شباهت‌ های چشمگیری با افسانه پارسی رودابه از شاهنامه فردوسی دارد. موهای بلند رودابه و حادثه کوه‌نوردی در قصه شاهنامه یادآور داستان آلمانی راپونزل است
@HistoryofNationsMemeRF

پس از مرگ تیمور، نواحی غربی ایران از آذربایجان تا گرجستان که جزو قلمرو میرانشاه محسوب می‌شد، همچنان تحت نظارت پسرانش میرزا ابابکر و امیرزاده محمد عمر، اداره می‌شد. این نواحی به علت اختلال میرانشاه و اختلاف فرزندانش، همچنان دستخوش آشفتگی و پریشانی بود. چون امیرزاده محمد عمر، برادر خود میرزا ابابکر را دستگیر کرد و در سلطانیه به زندان انداخت، این عمل باعث ترس و هراس میرانشاه از او شد به همین خاطر به خراسان پناه برد و بر خلاف میل باطنی‌اش نسبت به شاهرخ تیموری از در طاعت و انقیاد درآمد «۸۰۸ ق / ۱۴۰۵ م».

تا این که چندی بعد به اصرار و الزام پسرش میرزا ابابکر به آذربایجان برگشت و سرانجام در جنگی که بین او و قرایوسف ترکمان رخ داد، به قتل رسید «ذی القعده ۸۱۰ ق / آوریل ۱۴۰۸ م»

ژنرال گیبک تنها فردی بود که آوازه اش تا روم و کشور های غربی رسیده بود مهارت بالای توی فتح قعله گیری و نبرد هایی زمینی داشت اون تنوست ۴۹ دژ مهم شیلا رو فتح کنه و محبوبیت بالای در بین مردم بیاره
اویجا پادشاه وقت بکجه چون گیبک خون سلطنتی داشت ازش ترسید و اون خلع کرد بعد خعلش یکی پس از دیگری دژ های فتح شده رو از دست دادن و بعد ۱۳ سال مجبور شد ژنرال گیبک برگردونه به خط مقدم  دوباره موفقيت های داشت اما با حمله تانگ و شیلا بکجه شکست خورد و ژنرال گیبک هم کشته شد . ژنرال گیبک یکی از وفادار ترین افراد به بکجه بود.
@HistoryofNationsMemeRF

شاه اسماعیل با ورودش به طبس که غالبا زرتشتی و سنی بودند دستور قتل عام شهر رو داد ، قزلباش ها کشتار عظیمی در شهر راه انداختند و طبس تبدیل به کشتارگاه شاه اسماعیل شد . بایزید عثمانی که کشتار وسیع طبس رو میدید خایه کرد و نامه ای به اسماعیل داد و تقاضا کرد که قتل عام رو بس کنه