شیخ عبدالعزیز طریفی:

عصر و زمانی که انسان در آن زندگی می‌کند موجب تزکیهٔ او نخواهد شد بلکه این اعمالش است که او را تزکیه می‌کند زیرا انسان در مورد اعمالش قدرت انتخاب دارد نه در مورد زمانه‌ای که در آن زندگی می‌کند.

هر زمان از عبادت لذت نبردی!
و یا انجام آن برایت سخت بود سعی کن بسیار استغفار کنی؛
چون این گناهان هستند که بر دوش انسان سنگینی می‌کنند و نمی‌گذارند به صورت مطلوب، از عبادت بهره ببرد؛
و بدان که بندگان، معصوم نیستند!

رسول اللهﷺ میفرماید:
«خوشا بحال آنکه در پرونده اعمالش استغفار بسیار وجود دارد...»

«اسًـتُغّفُرَالَلَهِ الَذٌيّ لَا إلَهِ الَا هِوُ الَحًيّ الَقَيّوُم وُاتُوُبّ الَيّه»

@fajr_islamic

سی جزء قرآن‌کریم، با صدای دلنشینِ ماهر المعیقلی!❤

حتا اگر در هنگامِ کار هستید، می‌توانید با شنیدنِ قرآن اجرِ آن را بدست بیاورید!

همین الآن نیت روزه فردای ماه مبارک رمضان را بیاورید.

در قلبتان جاری سازید: نیت دارم روزه فرض فردای رمضان را برای پروردگارم ادا کنم.
@fajr_islamic

آه از روزی‌که دیگران در موردِ ما گمانِ زیبا داشته باشند و ما زشت باشیم!
نیک فکرمان کنند و بدباشیم!
با جامه‌ای از تقوا و دیانت، روی زشتی‌های خود را پوشانیده باشیم.

الهی، گمانِ نیک‌ دیگران را در مورد ما راست بگردان و باطنِ ما را هم، همانند ظاهرِ ما زیبا بساز!

در حقّ من دعا کنید!

عمر انصاری

مطابقِ اعلانِ حکومت ا.ا.ا فردا اولّ ماهِ مبارک رمضان نیست.
روزه نگیرید!
ما مجبور هستیم نظر به اعلانِ حکومت خود عمل کنیم.
گناهی هم در این باب، متوجه کسی نمی‌شود. راحت باشید!

#مولوی_عمر_انصاری?

نظرتان چیست: هفته‌وار یک کتابِ مفید و مختصر، با موضوعات متنوع را معرفی و در اینجا به اشتراک بگذاریم؟
در کامنت دیدگاهِ خود را بیان‌کنید!

عمر انصاری

آن که بداند مرگ در کمین اش است وقیامت موعد گاهش است واین که فردا باید جلو الله متعال بایستد، پس شایسته است که حزن،و اندوهش در دنیا زیاد باشد.

حسن بصری رحمه الله

@fajr_islamic

‍ ‍ و عبدالله بن جعفر (رض) یک بار در سفر اندر خرماستانی (باغ خرما) فرود آمد، غلامی سیاه نگاهبان آن بود، غلام را سه قرص آوردند، سنگی اندر آمد، آن غلام یک قرص به وی داد بخورد، دیگر به وی انداخت بخورد، سدیگر به وی انداخت بخورد. عبدالله گفت: «يا غلام اِجری (دستمزد) تو چندست هر روز؟» گفت: «اینک دیدی سه قرص.» گفت: «چرا جمله فرا سنگ دادی؟» گفت: «اینجا سگ نباشد، وی از جای دور آمده بود، نخواستم که گرسنه ماند.» گفت: «تو امروز چه کنی؟» گفت: «صبر کنم.» گفت: «سُبحان الله مرا بر سخاوت ملامت می‌کنند این غلام از من سخی‌تر است.» بفرمود تا آن خرماستان بخریدند و غلام را بخرید و آزاد کرد و آن خرماستان به وی داد.?

و حُذيفهٔ عَدوی گوید که «روز جنگ تبوک خَلق بسیار از مسلمانان شهید شدند، من آب برگرفتم و پسر عمّ خویش را طلب کردم، بیافتم وی را یک نفس مانده، گفتم: آب خواهی؟ گفت: خواهم.‘ یکی دیگر گفت: ’آه از تشنگی! وی اشارت کرد که ’به نزدیک وی بر‘ آنجا بردم، هشام بن العاص بود به جان دادن نزدیک شده. گفتم آب بگیر. دیگری گفت آه. هشام گفت به اشارت: ’فرا وی ده.‘ به نزدیک وی شدم، جان داده بود، تا به نزدیک هشام آمدم وی نیز جان داده بود، با نزدیک پسر عم خویش آمدم، بمرده بود.»?
و چنین گویند هیچ کس از دنیا بیرون نشد، چنانکه آمده بود، مگر بِشرِ حافی (ره) اندر وقت جان کندن سائلی اندر آمد، چیزی خواست هیچ چیز نداشت مگر پیراهنی، برکشید و به وی داد و جامه عاریت خواست و فرمان یافت (مُرد).
ــــــــــــــــــــ
?#ازکتاب: کیمیای سعادت، ج۲، ص ۱۷۴، باب درمان حرص و بخل و فضایل سخا و ایثار

يا سارقًا دِفْءَ الفُؤادِ أَعِدْهُ لي
‏صدري تجمَّدَ والشِّتاء لا يرحَم
ای آن‌که گرمیِ دل را ربوده‌ای، او را برایم باز گردان!
سینه‌ام سرد است و زمستان هم [به حالِ کسی]رحم نمی‌کند!!?

شرح: شاعر در واقع از هوای برفیِ نجراب به ستوه آمده است و این‌ حالت ذوقِ شعریِ او را هم تحت تأثیر قرار داده است. ??
شما چه فکر می‌کنید؟