یه کارزار راه افتاده برای رفتن دخترا به سربازی

با برخی از موافقان و مخالفان اون گفتگو کردم. موافقان اکثرا آسیب دیده از نظر روابط عاطفی و یا حداقل یکبار مورد تهاجم قرار گرفته توسط تفکراتی خاص، که نماینده تمام دختران کشور نیستند و خود را فمنیسم می‌نامند قرار گرفتند.

دو سوال پیش اومده:

۱- چیشد که ما مردهایی رو داشتیم که در حین جنگ، زیر فشار جسمی و روانی برای بیرون کشیدن پیکر یک زن از دست دشمن چندتا چندتا شهید میدادن؟ اما الان فقط از سر لج بازی برای چندتا بلاگر خود فمنیسم پندار دست به چنین کارهایی می‌زنیم؟

۲- چیشد که از اون زنانی که در سخت ترین شرایط؛ انعطاف و عطوفت بخرج میدادن و همیشه با درک متقابل زندگیشونو پیش میبردن رسیدیم به کم طاقت ترین و بی‌حوصله‌ترین و ناسازگارترین آدما؟ که باید حتما تقابلی با جنس مخالف داشته باشن؟

متاسفانه: ما یکسری برنامه ریزی‌های عمدی یا سهوی داشتیم که مارو به اینجا رسونده. معتقدم بانیان این کارزار از سر لج و با علم به عدم اجرای اون دست به چنین اقدامی زدن. اونها فقط خواستن به نحوی یک واکنش تلنگرآمیز داشته باشن. اما چرا این وضعیت خصمانه پیش میاد؟ چون بصورت کلی نه مردها از مشکلات زنان آگاهند و نه زنان از مشکلات مردان!
با توجه به این که: اینها نمی‌دونند مشکلات همدیگه رو باید با کفه ترازوی مخصوص به خود هر فرد بسنجن نه با تجربیات و درک شخصی خودشون پس نتیجه هم میشه ایجاد یکسری کلیشه‌ها و مدام هم بهشون دامن زدن. مثلا به پسره صرفا بابت بروز احساسات که یک واکنش طبیعیه و اگه احساساتی بشه میگن پرنسس! به دختره بخاطر ضعف طبیعی فیزیولوژیکش میگن ضعیفه..
دقت کنید: که مردهاهم مشکلات مخصوص خودشونو دارن‌. زنها هم همینطور. هیچ ترازویی توان مقایسه اونهارو باهم نداره چون تقریبا هیچ مصادیق کاملا مشترکی میان اینها نیست.

خلاصه که: کمبود آگاهی، تجربیات تلخ و عدم درک متقابل در کنار یکسری برنامه‌های مزخرف برخی رسانه‌ها(که با کنسله‌کنسله راه انداختنای بیخود واسه گرفتن بازخورد) همه دست در دست هم دادن که اون ارزشهایی که طی صدها و شاید هزاران سال تکامل فرهنگی مردان و زنان کشورم بدست اومده دستخوش تغییرات نامنظم، متعدد، بی‌مبنا و ترویج شدید بی‌اعتمادی و زیاده خواهی‌ها در بستر جامعه بشه.

اما راهکار: خودت را در وهله اول بشناس!
جنسیتت پر از نقص و کم و کاستی است.
به خودت بپرداز و درک کن نقاط ضعف و نقاط قوتت را. ویژگی‌های ذاتی‌ات را بفهم و آنها را بپذیر. در وهله دوم جنس مخالف خودت را بشناس! ویژگی‌ها و کاستی‌های آنها را درک کن‌. پس از این مرحله چیزی نمی‌گذرد که بفهمی دو عنصر متفاوت هستید اما از یک ریشه متصل به هم. باید درک کنید که قرار است با کمک یکدیگر، کاستی‌ها و جاهای خالی وجود یکدیگر را پر کنید و وجود شما از شما می‌خواهد مراقب کاستی‌های یکدیگر که شاید هیچگاه هم پر نمی‌شوند باشید!

نکته آخر: این پیام بحثی درباره قوانین کشور ندارد زیرا ممکن است در قوانین خللی له یا بر علیه کسی وجود داشته باشد. بحث اصلی صرفا ویژگی‌ها و برنامه‌ریزی‌هاییست که عمدتا توسط محیط و رسانه‌ها برای ما ایجاد می‌شود و متاسفانه باعث ایجاد دیدگاه‌های تهاجمی و خصمانه در وجود ما نسبت به جنس مخالف می‌شود.

میبینید، حتی تماشای یک ویدیوی بی ارزش هم دلیلی در ناخودآگاه مغز ما دارد
ساده اندیشی است که گمان کنیم تمام باورهای ما آگاهانه و با اختیار در جان ما نشسته اند

تطابق پیش بینی های من با واقعیت باعث ترشح دوپامین میشه، حتی یسری مطالعات نشون داده پیش بینی های غلط اما «نزدیک به درست» هم باز باعث ترشح دوپامین میشه
و این ویدیوها هم معمولا ساختارشکنی نمیکنن و مطابق باور عمومی نتایج رو رقم میزنن.

پس من عادت میکنم برای رسیدن به این حس رضایت و ترشح دوپامین این ویدیوها رو دنبال کنم

اما چرا باعث ایجاد رضایت و تحریک شبکه پاداش میشن؟
تحقق این پیش‌بینی ها باعث ایجاد حس رضایت میشه چون الگوریتم ذهنی ما رو تایید میکنه، «من باور دارم رونالدو از بهترین بازیکنای جهانه پس 10 تا مانع رو رد میکنه» یا در ویدیویی دیگه «من باور دارم هند یه کشور میان رده ست پس 6 تا مانع رو رد میکنه» و تحقق این پیش بینیا و حتی شکست با فاصله کم باعث ایجاد آرامش خاطر در مغز من از جهت تایید باور هام میشه (در ارتباط با confirmation bias یا سوگیری تایید)
از طرفی حس عدم قطعیت رو هم کاهش میده و باعث حس کنترل نسبت به محیط میشه (همون چیزی که ما رو علاقه مند به دنبال کردن مدعیان پیشگویی میکنه)

یلداتون مبارک ?

مقصودم از این پیج در این مصرع از سعدی خلاصه شده که «ماه نو هر که ببیند به همه کس بنماید» و سختی ها، توهین ها و تهدید ها را به جان خریدارم که «پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید»

چقدر این شعر سعدی زیباست

بخت بازآید از آن در که یکی چون تو درآید
روی میمون تو دیدن در دولت بگشاید

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

این لطافت که تو داری همه دل‌ها بفریبد
وین بشاشت که تو داری همه غم‌ها بزداید

نیشکر با همه شیرینی اگر لب بگشایی
پیش نطق شکرینت چو نی انگشت بخاید

گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی
چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید

دل به سختی بنهادم پس از آن دل به تو دادم
هر که از دوست تحمل نکند عهد نپاید

با همه خلق نمودم خم ابرو که تو داری
ماه نو هر که ببیند به همه کس بنماید

گر حلالست که خون همه عالم تو بریزی
آن که روی از همه عالم به تو آورد نشاید

چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند
پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید

سعدیا دیدن زیبا نه حرامست ولیکن
نظری گر بربایی دلت از کف برباید

? هرگاه که من توانستم
خود را قانع کنم تا از تهمت‌ و دروغ‌ نسبت به دگراندیشان و دشمنانم ناراحت شوم و از آنها دربرابر این اتهامات ناروا حفاظت کنم، پس آن زمان من به بلوغ فکری و آمادگی لازم برای پذیرش حقایق بدون سوگیری یا دخالت عوامل خارجی رسیده‌ام...

? درس 11 دسامبر!

✍? اوایل صبح که بیدار شدم در برخی کانالها دیدم حملات سنگینی به صدا و سیما آغاز شده که چرا سخنرانی امروز به صورت زنده منتشر نشده است!

سپس در تعاقب آن، این حملات به دولت سازماندهی و این همانند یک اپیدمی همه گیر تبدیل به بحثِ داخل گروه‌ها شد.

این قضیه با آمدن اطلاعیه روابط عمومی صدا و سیما خوابید هرچند که کانالهایی خاص به تداوم حملات سیاسی خود ادامه دادند اما درس بزرگی که منه یک چشم در خواب و یک چشم در گوشی گرفتم صبوری و دوری از تحلیلهای مِعدَوی بود!

البته جدا از اینها چند درس دیگر نیز از سخنان امروز آموختیم که لازم دانستم بنویسم:

۱- از دشمن غافل نشوید!
دشمن سریع عمل می‌کند پس همیشه باید بیدار، آماده و مراقب بود.

۲- دشمن را کوچک نشمارید!
نه باید درباره دشمن کوچک‌انگاری شود و نه باید درباره دشمن بزرگ‌نمایی شود. باید حقیقت را همیشه درک کرد تا بتوان ارزیابی و عملکرد درستی داشت.

۳- اعتماد به دشمن نداشته باشید!
اعتماد به وعده‌های دشمن اگر مصداق عقب‌نشینی غیرتاکتیکی باشد صرفا یک شکست احمقانه است. یک قدم که به عقب بروی مجبور خواهی شد سر ده قدم دیگر بجنگی!

۴- مغرور به پیروزی نشوید!
بزرگ‌انگاری پیروزی‌ها چشم‌هارا بر روی شکست‌های احتمالی و نقاط ضعفمان خواهد بست.

۵- از شکست مایوس نشوید!
غرق شدن در شکست‌ها، امکان شناسایی راه‌های پیروزی را بر روی انسان خواهد بست.

✅ پنج مورد فوق خلاصه‌ای از "درس واقع‌بینی" به معارضان و موافقان نظام بود که بنده از سخنرانی مقام رهبری دریافت کردم و امید است سرلوحه همه ما با هر عقیده قرار گرفته باشد.