𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 day, 18 hours ago
دانشگاه امیرکبیر مثل اون شَهره تو سریال فرامه.
هیچکس ازش خارج نمیشه هرسال فقط ورودی داره.
اطلاعات موثق دارم امشب هم نمیزنیم
بخوابید.
(گربههای دم شعام بهم گفتن)
این داستان کمی شخصیست؛
اواخر سال ۱۴۰۱ بود. البته نه آنقدر هم اواخر، مثلا تازه هوا سرد شده بود، دانشگاه هم باز بود ظاهراً.
در همان اوج بگیر و ببندهای اینوری و اونوری نمیدانم از قضای چه روزگاری، دامن من گرفتار ظلم دستهای آدم شد که یا خیلی به من نزدیک بودند یا خیلی دور.
زورم به کسی هم نمیرسید.
خلاصهاش کنم، ظلم پدر مادر داری بود.
انقدر درد داشت که هربار موجود زندهای را میدیدم دردهایم را برایش تعریف میکردم. دوباره و دوباره.
کار به جایی رسیده بود که صغیر و کبیر از من شنیده بودند که چه به من گذشت ولی هنوز چیزی بهتر نشده بود.
هربار که سلام میدادم میگفتند: به جز آن ماجرا، چه خبر؟
دوستان نزدیک و خانواده هم که بندگان خدا کاری از دستشان برنمیآمد نهایت توصیهشان این بود که «اهمیت نده و بگذر»
اما نمیشد.
ظلم هنوز ادامه داشت و هر روز نوک انگشتش را از زیر در نشان میداد که فراموش نکنم هنوز آنجاست.
راستش را بخواهید بدانید نه چشم من و نه چشم هیچ صاحب خردی آب نمیخورد که ورق برگردد یا اوضاع بهتر شود.
بهترین سناریویی که میشد متصور شد این بود که «اهمیت ندهم و کنار بیایم»
به همه چیز هم فکر کرده بودم.
از ترک تحصیل و ترک شغل بگیر تا مهاجرت و آبی رنگ کردن موهایم!
تازه توی خبرگزاری مشغول به کار شده بودم؛ یکی از نمیدانم چند صد روزی که به جای اینکه سر کلاس درس باشم توی تحریریه نشسته بودم گریهام گرفت.
کم و کیف ماجرا و فلان بماند اما خودم را قبل از اینکه کسی بپرسد «وای عزیزم چی شده» به نمازخانه رساندم.
فاطمیه بود و برای همین کتیبه «یا فاطمه الزهرا» دورتا دور سقف نمازخانه فسقلی خبرگزاری بسته شده بود.
و خب فقط نگاه کردن به این کتیبه کافی بود که آبغوره گرفتن را شروع کنم. البته باید جلوی دهنم را میگرفتم و به طرز خندهداری بیصدا گریه میکردم تا آن سه چهار زنی که گوشه نمازخانه خواب بودند بیدار نشوند.
از وضعیت خودم خندهام گرفته بود. کمک لازم داشتم اما خودم هم خوب میدانستم کاری از دست کسی بر نمیآید.
به کسی نگویید. ولی حتی پدرم هم در این موضوع به نظرم آنقدرها هم زورش نمیرسید.
همان روز گوشه نمازخانه اداره زل زدم به کتیبه قدیمی انگار که نعوذ بالله مادرم زهرا(سلام الله علیا) کنار آن کتیبه ایستاده باشد.
و بعد، با آن کتیبه حرف زدم.
یعنی عملاً دهانم را باز کردم و کلمات را ادا کردم.
دقیقاً یادم نمیآید چند دقیقهی طولانی، برای کتیبه هم داستانم را تعریف کردم.
اما دقیقاً یادم میآید که این جمله را ضمیمهی درد و دلم کردم. «مگه من دخترت نیستم؟»
البته سوء استفاده کردنم از «سادات» بودن در دعاهایم تازگی نداشت. حقیقتا تنها افتخارم هم همین است. چیز دیگری ندارم که با آن آل الله را به رودربایستی بندازم.
این دفعه فرق میکرد. وقتی این جمله را ، بارها ، خطاب به کتیبه گفتم؛ واقعاً شبیه دختری بودم که هلش دادند و از پلهها افتاده. حالا رفته بغل مادرش گریههایش را کند.
آن روز انقدر گریه کردم و غر زدم و کمک خواستم که ساعت اداری تمام شد.
اما خدای علی و فاطمه شاهد است که آن روز، آخرین روزی بود که اوضاع «بدتر» شده بود.
فردا اوضاع کمی بهتر شد. فردایش هم همینطور فردا و فرداهایش.
تا اینکه سال بعد فاطمیه، نه هیچکدام از آن کوه مشکلات مانده بودند و نه آدمهای مشکلساز.
همه چیز ۱۸۰ درجه فرق کرده بود از جمله خودم.
آنقدر اوضاع فرق کرده بود که حتی باورم نمیشد روزی در گذشتهای نزدیک آنقدر غمگین، ترسیده و درمانده بوده باشم.
تنها چیزی که هنوز ثابت بود،
اشک چشمی بود که با دیدن اسم مادرم سر جایش بود.
این را به جان میدانم که مادرم زهرا عزیزیست که به واسطهاش خدا پناهم داد، وقتی هیچ پناه و فراری برای من نبود.
و از آن روز برای من مصراعهای مداحی فاطمیه تجربه زیستهاند.
تو از باختن کامالا هریس خوشحالی چون یک برانداز هستی،
بنده از باختن کامالا هریس خوشحالم چون میدانم داشتن رئیسجمهور زن برای دشمنم، او را قویتر میکند.
قالَ لا تَخافا ۖ إِنَّني مَعَكُما أَسمَعُ وَأَرىٰ
نترسید! من با شما هستم؛ (همه چیز را) میشنوم و میبینم!
شجاع باشید
مرگ یکبار به سراغ شما میآید
-امیرالمومنین ❤️🔥
این نکته رو هم عرض کنم که:
دریادار ایرانی میاد سفر فرانسه میخوای چیکار؟
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 day, 18 hours ago