شعر معاصر پارسی

Description
در این کانال اشعار تازه از شاعران معاصر بخوانید..👌👌
https://t.me/shereMoaserParsi
🎼🎼
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year, 1 month ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months ago

1 year, 5 months ago

#شعر_معاصر_پارسی
#گاهنامه_شعر
#غزل_شماره_00600
#شاعر_معاصر
#فاضل نظری

همین که نعش درختی به باغ می افتد
بهانه باز به دست اجاق می افتد

به دست و پا زدن ناگزیر محکوم است
پرنده ای که در این باتلاق می افتد

عجب عدالت تلخی که شادمانی ها
فقط برای شما اتفاق می افتد

تمام سهم من از روشنی همان نوری است
که از چراغ شما در اتاق می افتد

همیشه همره هابیل بوده قابیلی
میان ما و شما کی فراق می افتد؟

@shereMoaserParsi
در این کانال اشعار تازه از شاعران معاصر بخوانید..????
??

2 years, 1 month ago

#شعر_معاصر_پارسی
#گاهنامه_شعر
#غزل_شماره_00599
#شاعر_معاصر
#ده_آتشین

هم از خدا و هم از تو امید دارم که...
من این وضعیت بد را نمی‌گذارم که...

به شانه‌ی تو تفنگ و دلت پر از عقده
چگونه زنده بمانم تو‌ از کنارم که...

چقدر کینه‌ی دیرینه‌ات تسلسل یافت
به جای دانه تسبیح می‌شمارم که...

گذشت فصل حکم‌راندن درختان هم
خجالتم که مرا نیست اقتدارم که...

پرنده‌های طبیعت طبیعتاً خوب اند
پرنده‌ها همه رفتند از بهارم که...

گلی جوانه نزد، دختری نچید آن را
چه وقت سبزه برآید سر مزارم که...

@shereMoaserParsi
در این کانال اشعار تازه از شاعران معاصر بخوانید..????
??

2 years, 1 month ago

#شعر_معاصر_پارسی
#گاهنامه_شعر
#غزل_شماره_00598
#شاعر_معاصر
#علی_کریمی

بسوزانند روزی جای دیوانش زبانش را
اگر عریان بگوید شاعری وضع زمانش را

و باید از کنار واقعیّت بگذرد شاعر
که بیرون آورند از کاسه زاغان دیدگانش را

چنان نابود شد ایران که امّیدی به آرش نیست
رساند گر به یکدیگر دو بازوی کمانش را

سگ اینجا زخم جفتش را که می‌لیسد در این فکر است
که چندی بعد بر دندان بگیرد استخوانش را

کنون سالار اگر از پشت می‌آید بر این قصد است
که خود در گردنه غارت نماید کاروانش را

تمام خانه‌ها خالی‌ست امکان دارد آخر دزد
که بر دیوار خود بگذارد امشب نردبانش را

تو هم قربانی خشم خدایانی! بیا ای نوح↓
به روی عرشه و پایین بیاور بادبانش را

قضا شد سینه‌ی سهراب را رستم بدرّانَد
اگر حتی ببیند روی بازویش نشانش را

گمانم سوی گمراهی رود با پای خود انسان
اگر ابلیس هم یکدم رها سازد عنانش را

@shereMoaserParsi
در این کانال اشعار تازه از شاعران معاصر بخوانید..????
??

2 years, 1 month ago

#شعر_معاصر_پارسی
#گاهنامه_شعر
#غزل_شماره_00597
#شاعر_معاصر
#پانته‌آصفایی

وقتی تو نیستی در و دیوار خانه را...
ملّافه های گلبهی چهارخانه را....

حتی کتاب حافظ و گلدان روی میـز
روبان و گوشواره و موگیر و شانه را...

وقتی قرار نیست بیایی برای کـی
این روژهای صورتـی دخترانه را...؟

اصلا خودم در آینه کوتاه می کنم
موهای خیس ِ ریخته بر روی شانه را

با گریـه پاک مــی کنم از روی صورتم
این خطِ چشم مسخره ی ناشیانه را

من، جوجه فنچ کوچک تنها، بدون تو
دیگر چطور گـرم کنـم آشیانه را؟

یک روز با تو من همه ی شهر را... ولی
حالا که نیستی در و دیوار خانه را...

@shereMoaserParsi
در این کانال اشعار تازه از شاعران معاصر بخوانید..????
??

2 years, 1 month ago

#شعر_معاصر_پارسی
#گاهنامه_شعر
#غزل_شماره_00596
#شاعر_معاصر
#سیمین_بهبهانی

ستاره دیده فروبست و آرمید، بیا
شرابِ نور به رگ‌هایِ شب دوید، بیا

زِ بس به دامنِ شب، اشکِ انتظارم ریخت
گلِ سپیده شکفت و سحر دمید، بیا

زِ بس نشستم و با شب، حدیثِ غم گفتم
زِ غصّه رنگِ من و رنگِ شب پرید، بیا

نیامدی که فلک، خوشه‌خوشه پروین داشت
کنون که دستِ سحر، دانه‌دانه چید، بیا

@shereMoaserParsi
در این کانال اشعار تازه از شاعران معاصر بخوانید..????
??

2 years, 1 month ago

#شعر_معاصر_پارسی
#گاهنامه_شعر
#غزل_شماره_00595
#شاعر_معاصر
#فاطمه_کرمیان

ﺗﻮ ﻣﻌﺮﻭﻓﯽ ﺑﻪ ﻣﺨﻠﻮﻗﯽ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺑﺮﺩ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺵ
ﻣﻨﻢ ﺷﻬﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎﺭﺍﻥ‌ﻫﺎﯼ ﯾﮏ‌ﺑﻨﺪﺵ

ﭼﻪ می‌دانی ﺗﻮ ﺍﺻﻼً ﺍﺯ ﻣﻨﯽ ﺟﺎﻣﺎﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﯿﺰ
ﮐﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻐﻀﺶ ﺩﺭ ﮔﻠﻮﺑﻨﺪﺵ

ﺑﺪﻭﻥ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺷﻌﺮﻡ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﯼ ﻧﯿﺴﺖ
ﺷﺒﯿﻪ ﺭﺷﺘﻪ‌ﯼ ﺍﻟﺒﺮﺯ، ﺑﯽ‌ ﮐﻮﻩ ﺩﻣﺎﻭﻧﺪﺵ

ﺑﯿﺎ ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﻭﺩ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻦ ﺩﻟﺨﻮﺷﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻬﺮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﺑﻨﺪﺵ

ﺷﮑﺮ ﻟﺐ، ﺗﻠﺨﯽ ﺩﺍﻍ ﺩﻫﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ ﺑﻨﺸﺎﻥ
ﮐﻪ ﻣﯽﭼﺴﺒﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ، ﭼﺎﯼ ﺗﻠﺦ ﺩﺍﻍ ﺑﺎ ﻗﻨﺪﺵ

ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ
ﺩﻝ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻣﻌﺬﻭﺭ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎﺷﺪ ﭘﺎﯼ ﺳﻮﮔﻨﺪﺵ

ﺩﻟﻢ ﮐﻮﺭ ﺍست می‌دانم ﻋﺰﯾﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﺴﺘﯽ
ﺩﻟﻢ ﯾﻌﻘﻮﺏ ﭘﯿﺮﯼ ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﭘﺎﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ

ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻦ آﻓﺮﯾﺪﻡ، ﺗﺎ ﮐﻪ ﻋﻤﺮﯼ ﺑﻨﺪﻩ‌ﺍﻡ ﺑﺎﺷﯽ
ﻧﻪ ﻣﻌﺸﻮﻗﻢ ﺷﻮﯼ ﺍﻣﺎ ﺩﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﺍﻩ ﻭ ﺗﺮﻓﻨﺪﺵ

ﺟﻬﺎﻧﻢ ﺑﺮﺯﺧﯽ ﮔﻤﮕﺸﺘﻪ ﺑﯿﻦ آﺗﺶ ﻭ باغی‌ست
ﻗﯿﺎﻣﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﺎ ﺍﺧﻢ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪﺵ

@shereMoaserParsi
در این کانال اشعار تازه از شاعران معاصر بخوانید..????
??

2 years, 1 month ago

#شعر_معاصر_پارسی
#گاهنامه_شعر
#غزل_شماره_00594
#شاعر_معاصر
#کاظم_بهمنی

نـه فـقـط از تـو اگـر دل بـکنـم می میرم
سایـه ات نـیـز بـیـفـتـد به تنـم می میرم

بین جـان من و پیراهن من فرقی نیـست
هـر یکی را کـه بـرایـت بـکـنـم می میرم

بـرق چـشمـان تـو از دور مـرا می گـیـرد
مـن اگـر دسـت بـه زلفـت بزنم می میرم

بـازی مـاهی و گـربـه است نظر بـازی مـا
مثل یک تنگ شبی می شکنم می میرم

روح ِ برخاسته از من ته ِ این کوچه بایست
بیش از ایـن دور شوی از بـدنـم می میرم

@shereMoaserParsi
در این کانال اشعار تازه از شاعران معاصر بخوانید..????
??

2 years, 2 months ago

#شعر_معاصر_پارسی
#گاهنامه_شعر
#غزل_شماره_0000
#شاعر_معاصر
#علی‌اکبر یاغی‌تبار

این کیست؟ روندهٔ ره گمراهی
یک شاعر مشغول به ازخودکاهی
پرخاشگری به خود که می‌پرخاشد:
لعنت به تو ای توهم آگاهی!

این کیست؟ دچار رنج دشوار حیات
دلخوش به نبودن، متمایل به ممات
چشم‌اندر راه مرگ و فریادِ خوشِ
بر خاتم انبیا محمد صلوات

این کیست؟ کسی که بودنش بودن نیست
از حسرت، دست سودنش بودن نیست
این شاعر فحلی است که برعکس شما
مضمون سخن سرودنش بودن نیست

این کیست؟ کسی که از خودش در خطر است
از لذت و از ملال، خونین‌جگر است
با این‌همه انسانیت از منظر خلق
از جملهٔ دیوان دگر دیوتر است

این کیست؟ جنونی از جهانی دیگر
آلوده به خاک و آسمانی دیگر
مردی که به خود نهیب می‌خواهد زد
خامش که نمانده است جانی دیگر!

این کیست؟ منم من سردرگم
نوشندهٔ زهر مار و نیش کژدم
لال از سخن خویش به مردم گفتن
گوش شنوای شرح حال مردم

این نیز منم کسی که دیگر دارد
خود را به هزار گونه می‌آزارد
ای خوش به شرافت وجودی که مرا
اول بکشد؛ سپس به گِل بسپارد

این نیز منم جوانی بر بادی
صیدی که نبود مایل صیادی
ای مدعیان دوستی! من مُردم
حرفی سخنی نصیحتی ارشادی

این نیز منم به آخر کار رضا
حتی به تحکمات اشرار رضا
از خفت زیستن پناهنده به مرگ
آری حتی به چوبهٔ دار رضا

این نیز منم جهنمی در قفسی
فعل عبث اندر عبث اندر عبثی
گور پدر قافیه و ایرادش!
ای مرگ کجایی که به دادم برسی؟

آن مرد که بود؟ باب دندان کسان
کافر به خود و امین ایمان کسان
آن مرد که بود؟ قاتل جان خود و
تا لحظهٔ مرگ قاتق نان کسان

@shereMoaserParsi
در این کانال اشعار تازه از شاعران معاصر بخوانید..????
??

2 years, 2 months ago

#شعر_معاصر_پارسی
#گاهنامه_شعر
#غزل_شماره_00592
#شاعر_معاصر
#صالح_دروند

چشمانت از اصالت این قهوه چیزتر
یعنـــی غلیظ تر، بله! یعنی غلیظ تر

سرد است، نبض ساعتم آهسته می زند
هـــر لحظه حال عقـــربه هایــــم مریض تر

من رفته ام! و در کلمات تو نیستم
تــــو رفته رفته در کلماتم عزیزتر...

چندی ست جمله های تو را فکر می کنم
تا طعــم طعنــــه هــای تو را تند و تیزتر...؛

دیوانه نیستم! ولی این کار ساده ایست-
تا از کنایـــه های شمـــا مستفیض تر...

ای دانه های تلخ زمان در تو حل شده!
فنجــــان چشم های مرا هی نریز – تر

در مرگ من تو سرد و کفن پوش می رسی
نـــرم و سفید ،  توی لباســــی تمیـــــــزتر

این بیت را به قصد وصیت نوشته ام؛
قبـــــر مرا برای تو قدری عریض تر...

@shereMoaserParsi
در این کانال اشعار تازه از شاعران معاصر بخوانید..????
??

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year, 1 month ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months ago