𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 day, 2 hours ago
مرسدس بنز در صفحه رسمی خود در اینستاگرام (شعبه آمریکا) ویدیوی جدیدی منتشر کرده است که موسیقی آن توسط مهدی رجبیان، آهنگساز ایرانی، ساخته شده است.
این ویدیو مربوط به خودروی مرسدس بنز 300SLR، گرانترین ماشین این برند است که اخیراً به قیمت ۱۴۳ میلیون دلار فروخته شد. درآمد حاصل از فروش این خودرو به یک صندوق خیریه جهانی اختصاص یافت.
مهدی رجبیان، اکنون یکی از آهنگسازان تیزرهای مرسدس بنز است. مجله آلمانی بیلد به بازخوردهای مثبت مخاطبان مرسدس بنز درباره موسیقیهای ساخته شده توسط رجبیان اشاره کرده است.
رجبیان سال گذشته نیز به عنوان اولین آهنگساز برنده جایزه اقلیت سازمان ملل معرفی شد. این آهنگساز که سابقه همکاری با پروژههای خلاقانه هنری را دارد، اکنون برای بخش کلکسیونی مرسدس بنز موسیقی تولید میکند.
کارگردانی آن را نیز دیما کونجاریا برعهده داشته است.
«یک نفر که جزو کسانی بود که رفته بودند تا #غزاله_علیزاده را پس از خودکشی از آن بالا پایین بیاورند، میگفت اگر خود او آن منظره را دیده بود، خودکشی نمیکرد؛ گنجشکها روی درختهای بالای سرش میخواندند و آفتاب قشنگی از لابهلای برگها میتابید و روی ناخنهایش منعکس شده بود. انگار نه انگار. خم به ابروی طبیعت هم نیامده بود که کسی اینجا خودش را کشته است. اگر میخواهی بمیری، بمیر. اما صبح روز بعد، انگار نه انگار که اتفاقی افتاده و زندگی با قدرت تمام ادامه دارد و جلوه میکند. اگر آدم بداند که این همه در برابر عظمت طبیعت ناچیز است، طلبکاریاش از دنیا و توقعش از خودش کم میشود. من سعی میکنم در زندگی خصوصیام، با اعلام مداوم طلبکاری از دنیا، دست به خودکشی تدریجی نزنم.»
متن از #عباس_کیارستمی برای #غزاله_علیزاده
عباس کیارستمی
۱۳ تیر روز ملی #دماوند است. کوه دماوند، دیو سپید پای دربندی که برای ما ایرانیان سمبل استواری و مقاومت است در بخش شمالی ایران با ۵۶۷۱ متر ارتفاع غرور و صلابت خود را به رخ همگان میکشد. ۱۳ تیر، روز ملی دماوند و جشن تیرگان روزی است که در آن شجاعت آرش و غرور دماوند یادآوری میشود. جشن تیرگان روزی است که بنابر روایات آرش کمانگیر به بالای کوه دماوند رفته و تیر معروف خود را برای تعیین مرز ایران و توران پرتاب کرده است.
عکاس: #مجید_قهرودی
«پل مککارتنی» خواننده نامدار گروه #بیتلز اسفند سال چهلوشش در بازگشت از سفر به هند، دو شب را همراه با نامزدش در تهران گذراند، میهمان ویگن شد و این تصاویر مربوط به همان سفر است.
عکسی به تازگی از استاد #بهرام_بیضایی منتشر شده است، متاسفانه این تصویر حواشی به وجود آورده که خبر از بیماری هنرمند بزرگ میدهد. پرویز جاهد کارگردان خبر این بیماری را در صفحه خود تایید کرده است. صفحه هنرمندان مستقل آرزوی بهبودی و سلامتی برای این هنرمند بزرگ دارد.
خاطره ای زیبا از زبان #مرتضی_خان_نی_داوود درباره #قمرالملوک_وزیری
مرتضي خان ني داوود در وصف قمرالملوک وزیری:
بارها براي عروسي و ميهماني بزرگان به باغ عشرتآباد دعوت شده بودم ، براي عروسي ، مولودي و ... اما هرگز حال آن شب را نداشتم . پائيز غمانگيزي بود و من به جواني و عشق فکر ميکردم ، از مجلسي که قدر ساز را نميشناختند خوشم نميآمد اما چاره چه بود ، بايد گذران زندگي ميکرديم . چنان ساز را در بغل ميفشردم که گوئي زانوي غم بغل کردهام .
نميدانستم چرا آن کسي که قرار است در اندروني بخواند ، صدايش در نميآيد . در همين حال و انتظار بودم که دختر ۱۳ - ۱۴ سالهاي از اندروني بيرون آمد . حتي در اين سن و سال هم رسم نبود که دختران و زنان اينطور بي پروا در جمع مردان ظاهر شوند . آمد کنار من ايستاد . نمي دانستم براي چه کاري نزد ما آمده است و کدام پيغام را دارد .
چشم به دهانش دوختم و پرسيدم : چه کار داري دختر خانم ؟
گفت: ميخواهم بخوانم .
گفتم : اينجا يا اندروني ؟
گفت : همينجا !
نميدانستم چه بگويم . دور بر را نگاه کردم ، هيچکس اعتراضي نداشت . به در ورودي اندروني نگاه کردم .
چند زني که سرشان را بيرون آورده بودند ، گفتند : بزنيد ، ميخواهد بخواند !
گفتم : کدام تصنيف را ميخواني ؟
بلافاصله گفت : تصنيف نميخوانم ، آواز ميخوانم !
به بقيه ساز زنها نگاه کردم که زير لب پوزخند ميزدند . رسم ادب در ميهمانيها ، آنهم ميهماني بزرگان ، رضايت ميهمان بود .
پرسيدم : اول من بزنم و يا اول شما ميخوانيد ؟
گفت: ساز شما براي کدام دستگاه کوک است ؟
پنجهاي به تار کشيدم و پاسخ دادم : همايون .
گفت : شما اول بزنيد !
با ترديد ، رنگ و درآمد کوتاهي گرفتم . دلم ميخواست زودتر بدانم اين مدعي چقدر تواناست . بعد از مضراب آخر درآمد ، هنوز سرم را به علامت شروع بلند نکرده بودم که از چپ غزلي از حافظ را شروع کرد . تار و ميهماني را فراموش کردم ، چپ را با تحرير مقطع اما ريز و بهم پيوسته شروع کرده بود . تا حالا چنين سبکي را نشنيده بودم . صدايش زنگ مخصوصي داشت . باور کنيد پاهايم سست شده بود . تازه بعد از آنکه بيت اول غزل را تمام کرد ، متوجه شدم از رديف عقب افتادهام :
معاشران گره از زلف يار باز کنيد شبي خوش است بدين قصهاش دراز کنيد
ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است چو يار ناز نمايد شما نياز کنيد
بقيه ساز زنها هم، مثل من، گيج و مبهوت شده بودند . جا براي هيچ سئوالي و حرفي نبود . تار را روي زانوهايم جابجا کردم و آنرا محکم در بغل فشردم . هر گوشهاي را که مايه ميگرفتم ميخواند.
خندههاي مستانه مردان قطع شده بود . يکي يکي از زير درختان بيرون آمده بودند . از اندروني هيچ پچ و پچي به گوش نميرسيد ، نفس همه بند آمده بود . هيچ پاسخي نداشتم که شايستهاش باشد .
گفتم : اگر تا صبح هم بخواني ميزنم ! و در دلم اضافه کردم : تا پايان عمر برايت ميزنم !
آنشب باز هم خواند ، هم آواز هم تصنيف ، وقتي خواست به اندروني باز گردد .
گفتم : ميتواني بيايي خانه من تا رديفهای آموزش آواز را کامل کني ؟
گفت : بايد بپرسم .
وقتي صندليها را جمع و جور ميکردند و ما آماده رفتن بوديم ، با شتاب آمد و گفت : آدرس خانه را برايم بنويسيد .
و تکه کاغذي را با يک قلم مقابلم گذاشت ، اسمش قمر بود .
بعد از آنکه از قمر جدا شدم ، تمام شب را به ياد او بودم ديگر دلم نمي آمد براي کسي تار بزنم. در خانه ام که انتهاي خيابان فردوسي بود ، چند اتاق را به کلاس موسيقي اختصاص داده بودم و آموزش تار میدادم و تعدادي شاگرد داشتم اما ديگر هيچ صدايي برايم دلنشين نبود و با علاقه سر کلاس نمي رفتم . دو ماه به همين روال گذشت . بعد از ظهر يکي از روزها، توي حياط قاليچه انداخته بودم و در سينه کش آفتاب با ساز ور ميرفتم که يک مرتبه در حياط باز شد . ديدم قمر مقابلم ايستاده است ، بند دلم پاره شد . هنوز دنبال کلمات مي گشتم که گفت : آمده ام که آموزش موسيقي ببینم . از همان روز شروع کرديم ، خيلي با استعداد بود ، هنوز من نگفته تحويلم مي داد و وقتي رديفهاي موسيقي را ياد گرفت ، صدايش دلنشين تر شد ... و کنسرت پشت کنسرت است که در گرند هتل لاله زار ، آوازه قمر را تا به عرش مي گسترد.
#حسین_علیزاده
اجرای قطعه «سماع» بهمراه گروه رامبرانت تریو
Hossein Alizadeh & Rembrandt Trio - Sama
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 day, 2 hours ago