سال دیگری گذشت و امروز، زادروز موسس
و مدیر مدرسه‌ی نومینوس هستش *🥳*🎉**{ این روز رو از طرف مقامات و جادوآموزان
مدرسه‌ی نومینوس به ایشون تبریک می‌گیم } *🎁 *با آرزوی سالی پر از شادی و سلامتی برای ایشون،
به امید موفقیت‌های بسیارشون و البته طول عمر فراوان *💙***

نــومینــوسی‌های عزیز سلام*?*?**•| مفتخریم اعلام کنیم که دروازه‌های مدرسه، بار دیگه به روی شما عزیزان باز شده. *?*?**-< از همین تریبون، شروع رسمی فعالیت‌های «مدرسه‌ی نـومینــوس» رو اعلام می‌کنیم >-*?***

*?*...برای آشنایی با مدرسه، روی*?•⟨درباره‌ی مدرسه⟩•?*کلیک کن...*?***

پایان عضوگیری

?°•| مینروا خنجر را در گردن یک نفرشان فرو کرد و درست لحظه‌ای که می‌خواست خنجرش را بیرون بکشد دردی در ران پایش پیچید و گویی فلج شد. با فریادی روی زمین افتاد و توجه نیکولاس و ماریا را به خود جلب کرد. |•° ?°•| ماریا عصبی با شمشیر فرد مقابلش را به درک واصل کرد…