متن فوق مطلبی است که در دوران قضاوت نوشته‌ام و به مناسبت روز و هفته ی وکیل بازنشر می شود .

#تحلیل_روز
@DadNeWs
به بهانه ی مطلب استاد گرانقدر دکتر علی اکبر گرجی
استادیار دانشگاه شهید بهشتی
با موضوع #وکیل_خوب، #وکیل_بد

#وکالت در محاکم، مثل بسیاری از یافته های بشری محصول سال ها تفکر اندیشمندانی است که در این عرصه قدم و قلم زده اند .

برای اینکه بفهمیم وکیل خوب چه وکیلی است باید نگاهی به مبانی فلسفی وکالت دادگستری بیاندازیم .

ادعایی در خصوص دانستن این فلسفه ندارم؛ ولی تجربه ی اندکم در کار قضایی و تامل در نقش وکلای محترم، مواردی را عیان می نماید که در ذیل بیان می شود .

وکیل در بدو امر باید بین سه مقوله تفکیک قائل شود .

۱ . آیا هدف از وکالت رهایی متهم از مجازات ( یا گرفتن رای به نفع موکل ) به هر قیمتی است ؟
۲ . آیا هدف از وکالت اجرای صحیح قانون در حق متهم یا طرفین است ؟
۳ . آیا هدف از وکالت رسیدن به حق و عدالت در خصوص متهم یا طرفین پرونده است ؟
شاید در پرونده هایی بتوان این سه مقوله را به صورت توامان مدنظر داشت . ولی باید قبول بکنیم وکیلی که این سه مقوله را خوب درک نکند به کنه وکالت پی نبرده است و نمی تواند رسالت خود را به عنوان یک وکیل به درستی ایفاء کند .

قبل از اینکه هر وکیلی به این سوالات پاسخ بدهد باید سوال پایه ای دیگری را هم از خودش بپرسد .

آیا هر چیزی قانون است خوب است یا هر چیزی که خوب است باید قانون باشد ؟

تلفیق این سوالات نتایج متعددی را به ما می دهد ‌.

متغییر های دیگری هم مثل قانون دانی و قانون مندی مجریان قانون و کیفیت آن نیز در این پاسخ ها تاثیرگذار است .

آنچه که در ورای همه ی تاملات نمایان می شود موارد زیر است .
۱ . وکالت یعنی کمک به قاضی جهت نیل به حقیقت و واقعیت .
۲ . وکالت یعنی رسیدن به حقیقت و واقعیت از طریق اجرای صحیح قانون .
۳ . وکالت یعنی مراقبت از حقوق قانونی متهم و تلاش جهت اثبات بی گناهی یا اعمال تخفیفات قانونی در حق  او از طرق قانونی .

سوال اصلی دیگری که اینجا مطرح است این است که آیا وکیل در مواردی که از ارتکاب جرم توسط متهم، یا بی حقی موکل باخبر است آیا همچنان باید وکالت را بپذیرد یا خیر ؟

پاسخ به سوال فوق تکلیف ما را تا حدی روشن می کند که طرفدار کدام یک از وکالت های فوق هستیم .

حقیر معتقد است اگر وکیلی وکالت متهم گناهکاری را پذیرفت باید حداکثر تلاش خود را جهت اجرای قانون بنماید و تمام تلاش خود را جهت اعمال تخفیف های قانونی بنماید و تلاش جهت اثبات بی گناهی متهم گناهکار امری خلاف اخلاق و حقوق است ‌.

اگر معتقدیم سارقین و قاتلین و کلاهبرداران حق استفاده از وکیل را دارند به این معنی است که وکالت در این پرونده ها برای اجرای صحیح قانون و رسیدن به حق و عدالت است نه اثبات بی گناهی موکل به هر قیمتی از جمله اجمال و ابهام قانون .

با این تفسیر وکیل خوب وکیلی است که علاوه بر صفت قانون دانی؛ به تمامی متغیر های اجرایی قانون علم داشته و از تمامی مکانیزم های قانونی برای اثبات بی گناهی موکل بی گناه و اعمال تخفیفات قانونی برای موکل گناهکار استفاده نماید ، و تمام‌ تلاش خود را جهت نیل به واقعیت و حقیقت از طریق اجرای صحیح قانون معمول دارد .
@DadNeWs
با تشکر
موسوی _ رییس شعبه ۱۰۹۹ تهران

این متن توصیفی از یک دخترک ۹ ساله است که بسیار به شکلی دقیق و هنرمندانه طراحی شده است. تحلیل روانشناختی این توصیف می‌تواند چند جنبه مختلف را مورد بررسی قرار دهد:

1. چشم‌انداز کودکانه و معصومیت: توصیف دخترک و ویژگی‌های ظاهری او، مانند "صورت سفید و گلگون" و "چشمانی آبی"، نشان‌دهنده‌ی یک حس معصومیت و زیبایی زنانه است. این تصویر می‌تواند احساس محبت و علاقه را در بزرگترها نسبت به کودکان برانگیزد و نیاز به حفاظت را در آن‌ها ایجاد کند.

2. استقلال و عزم: عنوان "مصمم" به وضوح نشان می‌دهد که این دخترک در کنار ظاهر ظریفش، دارای یک روحیه مستقل و قوی است. این نکته می‌تواند به بیننده یا خواننده این احساس را منتقل کند که او فراتر از درک کودکی خود، برای آینده خود برنامه‌ریزی و آرزوی خاصی دارد، به‌ویژه وقتی می‌گوید که می‌خواهد "ملکه‌ی انگلیس" شود.

3. فرار از واقعیت: توجه دخترک به گوشی‌اش ممکن است نشان‌دهنده‌ی کوشش او برای فرار از واقعیت‌های تلخی باشد که در اطراف خود می‌بیند. او از مکالمات بزرگ‌ترها به شکلی غیرمستقیم آگاه است اما با رفتن به دنیای مجازی سعی می‌کند خود را از مشکلات و تنش‌های اطرافش دور کند.

4. حفاظت عاطفی: رفتار و صحبت‌های روانشناس نشان‌دهنده‌ی نیاز به ایجاد یک محیط امن و حمایت‌کننده برای دخترک است. تلاش برای پرت کردن حواس او و شکل دادن به یک ارتباط مثبت نشان‌دهنده‌ی آگاهی عاطفی و اجتماعی است که بزرگترها نسبت به کودکان دارند.

5. تعامل بین نسل‌ها: این توصیف نشان می‌دهد که هر دو نسل – بزرگترها و کودکان – با چالش‌ها و آرزوهای خاص خود مواجه هستند. ارتباط مثبت و همدلانه‌ای که در متن شکل می‌گیرد، می‌تواند به درک بهتر بین این دو نسل کمک کند.

به طور کلی، این متن با استفاده از توصیف‌های دقیق و عاطفی، ابعاد مختلف روحیات کودکان و بزرگترها را به تصویر می‌کشد و نشان‌دهنده‌ی تعاملات پیچیده انسانی در مواجهه با چالش‌ها و آرزوهاست.

به نوشته ی یکی از همکاران محترم قضایی

◍⃟?﷽ ◍⃟?
#مفهوم استماع دعوا

#شرایط و مقتضیات استماع دعوا

#موانع و دست‌اندازهای استماع دعوا

#مجرا (جایگاه) اصل استماع دعوا

#قواعد آیینی نحوه صحیح طرح دعوا
شناخت و تحلیل انواع ایرادات

#راهکارهای اجرای سند تحول قوه قضائیه در مورد افزایش آراء ماهوی

#شناخت و تحلیل ایرادات احتمالی موجب عدم استماع

#راهکارهای تصحیح و ترمیم شکلی دعاوی دچار ایراد (ناقص و معیوب)

#راهکارهای قانونی تصحیح

#اشتباهات در طرح دعوا و جلوگیری از تجدید دعوا

#ابزارهای استماع‌پذیر کردن دعاوی دچار ایراد و اشکال

#تشریح اصول و قواعد تسهیل دادرسی
#اصل ترمیم دادرسی
#اصل حسن‌نیت در قواعد آیینی
#قاعده توصیف دعوا و خواسته
#دادرسی منصفانه و دادرسی موردی

#نحوه اقناع دادگاه برای استماع دعاوی مشکوک و صدور حکم

#معرفی دعاوی ممنوع و غیرقابل استماع در قوانین و رویه قضایی
(مبتنی بر رویه‌های قضایی مناطق مختلف کشور)

#نحوه دفاع و جلوگیری از استماع دعاوی ممنوع توسط دادگاه و خفه‌کردن دعاوی ممنوع در نطفه

#بررسی دعاوی غیرقابل استماع قبل و بعد از قانون نحوه الزام به ثبت معاملات اموال غیرمنقول

#نحوه صحیح طرح دعاوی متعدد و دعاوی دارای مقدمه

#نحوه استدلال برای نقض قرارهای غیرموجه در مرحله تجدیدنظر

همه در کتاب و کانال
#کانال_ایرادات_مانع_استماع_دعوا
https://eitaa.com/iradaat
@iradaat

نظر فراموش نشود . هر نظری ?

#طنز
#داستان_امروز
وقت رسیدگی اول وقت؛ شعبه ی سابق خودم؛ طرفین و وکلای آنان و قاضی شعبه. یاد این جمله ی فضای مجازی افتادم که وکلا تنها قشری هستند که اول صبح کت و شلوار میپوشن و ادکلن میزنن و میرن دعوا؛ ??
پرده ی اول :
قاضی شعبه گفت احضاریه یکی از متهمین بدون ابلاغ اعاده شده و متهم شناسایی نشده؛ وقت تجدید میشه. گفتم آقای رییس؛ پرونده ی حقوقی که نیست؛ متهمین اصلی و وکلای محترم حضور دارند. متهمی که میفرمایید از اول متواری بوده.
گفت خوب باشه. وقت که تجدید میشه ولی حالا که اومدین حرفاتون رو می‌شنوم . گفتم هر وقت فرمودید در دو دقیقه کل ماجرای پرونده ی دو جلدی رو بگم. گفت نه اول بنویسید. گفتم حرفامو رو تو لایحه نوشتم. گفت نه دیگه خودم هم باید سوال کنم تا بفهمم داستان چیه؛
گفتم چشم مینویسم . گفت نه حالا اول بگو ببینم داستان چیه؟ ? داستان رو گفتم.???

پرده ی دوم :
متهم شروع به صحبت کرد . از همچی گفت الا جواب سوالات؛ هر سوالی رو با داستان سرایی جواب میداد.
قاضی هم داشت کلافه میشد. ترجیع بند های هر از گاه من هم فایده ای نداشت.
اجازه خواستم حرفی بزنم و بگم که متهم همه چیز می‌گوید جز اینکه اصل جواب را بگوید. برای هر مدرکی که ارائه کردیم؛ داستانی میگوید که هیچ مستندی ندارد.
قاضی شعبه هم متوجه شد؛ گفت از صحبت های متهم که هیچی نفهمیدیم. وکلای محترم جواب بدهند. وکلای محترم هم گفتن چون فرمودید وقت تجدید می شود دفاعیات خود را در جلسه ی بعدی ارائه خواهیم داد.
فرصتی خواستند جهت داستان سرایی های جدید.???
پرده ی سوم :
وسط صحبت های متهم؛ در جواب سوال قاضی محترم که مستند شما برای این حرف چیست؟ ناگهان متهم گفت؛ باید برم و درش بیارم؛ قاضی گفت درش بیاری؟ چی رو در بیاری؟ ????
هیچی دیگه؛ جلسه به خیر و خوشی تمام شد.
پرده ی چهارم :
اومدم بیرون و توی دفتر یکی از دوستان قدیمی رو دیدم. در حال مطالعه ی پرونده بود.
به مدیر دفتر گفتم آقای دکتر رو که میشناسید؟ به روی خودش نیاورد. داشت با یکی از کارمندان بگو مگو میکرد.
خودم رو به نفهمی زدم و گفتم این پرونده ای که امروز ثبت شعبه شده رو میخواستم بخونم.
بازم جواب نداد.
منتظر موندم که صحبتش تموم بشه.
وقتی دعواشون به جایی نرسید. گفت مگه نمی‌بینی دارم صحبت میکنم؛ انگار از کار کرده و نکرده ی همکارش خیلی ناراحت بود. ??

پرده آخر :
قاضی شعبه من رو کاملا میشناخت؛ جمله ای تکراری رو براش گفتم . همیشه تو شعبه ی شما یا محکوم شدم یا نقص تحقیقات گرفتید یا برائت دادید به متهم . مثل همیشه خندید . خنده ای که معنی اش رو میدونستم.
( تو دلم گفتم؛ تقصیر شما نیست و تقصیر خودمه) بلند گفتم همیشه یه وکیلی توی این شعبه همین رو به من می‌گفت. ( همیشه میخندی؛ ولی من از خنده هات میترسم؛ چون با همین خنده ها من رو بیچاره می‌کنی! ??? )
نتیجه گیری :
منتظر عواقب ( طنز امروز ) هم هستم. چون فردا در همان شعبه با همون موکلین جلسه دارم .
دوستانی که بهشون برخورد رو فردا در جلو یا داخل دادگستری میبینم میتونیم اونجا مشکلات رو حل کنیم ?
موفق باشید
https://t.me/tajrobiatghazayi

#تجربیات_خامی #روزانه_های_وکالتی #طنز_مطالعه_پرونده https://t.me/tajrobiatghazayi برای مطالعه پرونده ای به یکی از شعبات دادسرا مراجعه کردم. قاضی محترم شعبه فرمودند که باید لایحه بدهم و تاکید کردند حتما لایحه ی الکترونیک بدهید . لایحه که تنظیم شد؛ فرداش…

لطفا نظر فراموش نشود

پست موقت ????