*💢دو خواهش از وزیر علوم*

✍اسماعیل شمس

جناب آقای دکتر سیمایی، وزیر محترم علوم با عرض سلام و احترام، از شما دو خواهش دارم:

نخست؛ به روستای درمیان بروید و با خانواده امیر محمد خالقی که از علمای سرشناس اهل سنت در خراسان جنوبی هستند، دیدار کنید. آنان نیاز به همدلی دارند. امیرمحمد چند ماه پس از پذیرش در دانشگاه تهران توییت زده بود: " همه چی از دور قشنگه، حتی دانشجوی دانشگاه تهران بودن" . این پیش‌بینی او خیلی زود تحقق پیدا کرد.  منظور او از دور، روستایش "درمیان" بود. نمی‌دانم چند نفر از ما نام روستای درمیان را شنیده‌اند. من که نشنیده‌ام و یقین دارم اکثریت قریب به اتفاق مردم این کشور هم نشنیده‌اند؛ اما حالا اسم آشنایی است. به عنوان وزیر علوم به آن روستا بروید و رشته کارهای خوب و مسئولانه‌ای را که پس از قتل امیرمحمد آغاز کرده‌اید، تمام کنید که الاکرام بالاتمام.

دوم؛  معتقدم غیر از مدیران مرتبط، ما نیز مقصر هستیم. همسایگانی که از پنجره‌هایشان صدای غرش آن موتوری و فریادهای کمک امیر محمد را شنیدند و به کمکش نشتافتند؛ آن راننده سمندی که در همان لحظه زمین افتادن امیرمحمد رسید؛ پیکر به خون غلتیده‌اش را دید؛سرعتش را کم کرد و سپس بر تردیدش فائق آمد و رفت و دیگر رانندگان پس از او که صحنه التماسهای مظلومانه امیرمحمد را دیدند و کمکی نکردند از نظر اخلاقی، و نه حقوقی، مقصرند. فکر می‌کنم شما بتوانید از این فرصت استفاده کنید و کاری کنید کارستان. شما یکی از حقوقدانان مبرز کشور هستید و هم با اصل حقوقی "سامری خوب" در نظام حقوقی غرب و هم با قاعده فقهی "احسان" در فقه اسلامی آشنا هستید. به یقین اگر قانونی همانند سامری خوب در نظام حقوقی کشور ما وجود داشت نه آن همسایه از یاری‌رسانی به امیرمحمد دریغ می‌کرد و نه آن همه راننده از کنار پیکر آغشته به خون او بی‌خیال عبور می‌کردند. مع‌الاسف در عصر سرمایه‌داری و فردگرایی کمتر کسی آنقدر از خودگذشتگی دارد که با اولویت قرار دادن اخلاق، داوطلبانه به یاری یک انسان بشتابد و نگران پیامدهای حقوقی و کیفری محتمل نباشد. حالا که چنین است، لطف کنید همانند بسیاری از کشورها از جمله هند در همسایگی خودمان که با اجرایی کردن این قانون پنجاه درصد از کشته‌شدگان تصادفات را کاهش داد، شما هم با مبنا قرار دادن قاعده احسان، قانون یاریگری خوب را به مجلس ببرید و اهمیتش را برای نمایندگان تشریح کنید. خوب یادم است که در نخستین روز وزارت که به مرکز دائرة المعارف بزرگ تشریف آوردید، فرمودید که اگر در دوره وزارتم یک کار نیک و مورد پسند مردم انجام دهم، برایم کافی است. فکر کنم حالا نوبت انجام یکی از این نوع کارهاست.

@HmNews90

*🟧 جۆرەکانی با
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
دیاردە سروشتییەکان بۆ توێژینەوەی زانستی گرنگن؛ هەروەها بۆ ئەوەی مرۆڤ توانای زیاتر بۆ تێگەیشتن و پەیوەندیدان بە سروشت بدۆزێتەوە.

زمانی کوردی بۆ دیاردە سروشتییەکان زۆر دەوڵەمەندە. یەکێک لەو دیاردە سروشتییانە "با"یە.

لە خوارەوە ئاماژە بە هەندێک لە ناوەکان و جۆرەکانی با، لە زمانی شیرینی کوردی دەکەین.

*♦️ گەردەلوول*: بایەکی خێرایە کە پێچ دەخوات و سەر دەکەوێت و پووشوپەڵاش و زبڵ لەگەڵ خۆی هەڵدەگرێت.

*♦️ گێژەڵووکە*: بایەکە تەپوتۆز بەرز دەکاتەوە و بە گردی خۆیدا دەسووڕێتەوە.

♦️ قەرەهێڵ: گێژەڵووکە یان گەردەلوولە.

♦️ بۆران: بایە لەگەڵ باران.

♦️ زریان: بای باشوور یان ڕەشەبایە.

♦️ ڕەشەبا: بایەکی توند و بەهێزە لە وەرزی زستان هەڵدەکات، ماوەی هەفتەیەک تا دە ڕۆژ دەخایەنێت.

♦️ زیلان: بایەکی سەخت و وشکە.

♦️ زەلان: ڕەشەبایە.

♦️ سۆزەبا: کزەبای سووکە.

♦️ شەماڵ: بای باکوورە.

♦️ کڕێوە: بایە لەگەڵ بەفر.

♦️ شنەبا: بای هێدی و فێنک یان سروەیە.

♦️ سروە: دەنگی بای سووک یان کزەبایە.

♦️ وەشت: بای باشووری ڕۆژهەڵاتییە.

♦️ زاویتە: بای ساردی ڕۆژهەڵاتە.

♦️ باڕوڤە: ڕەشەبا یان گەردەلوولە.

♦️ شنیان: هەڵکردنی بای سروەیە.

♦️ سەبا: بای شەماڵ یان بای خۆرهەڵاتە. (بایەک کە لەنێوان ڕۆژهەڵات و باکوورەوە هەڵدەکات.)

♦️ کزەبا: بای سووکە.

♦️ هوڕە: ڕەشەبا، گڕەبا یان بای سەموونە.

♦️ باهۆز: گەردەلوول یان گێژەڵووکەیە.

♦️ سۆڵە: بای ساردە.

♦️ دڕەبا: ڕەشەبا یان بای تووشە.

♦️ شنۆ: سروە یان کزەبایە.

♦️ باگێژە: باگەڕ یان گێژەڵووکەیە.

♦️ باگەڕ: بای بەهێزە.

♦️ باگرۆکە: گێژەڵووکەیە.

♦️ بابەلیسک: گێژەڵووکەیە.

♦️ دێوڵکە: پێی دەڵێن: گێژەڵووکە، گەردەلوول، دێوەڵووکە، باگەڕ یان باهۆز.

♦️ گەڕەپێچ: گەردەلوولە.

♦️ گەژگەڕینک: گێژەڵووکە یان باهۆزە.

♦️ گەردەبل: گێژەڵووکەیە.

♦️ لیلان: دەنگی باکوت، هاژە و هاڕەی با بە بەفرەوەیە.

♦️ باکوت: بەفری بە با پەستواو یان
کڕێوە بە بای توندە.

♦️ نزەبا: شنەبا یان سروەیە.

♦️ بای بسکان: شنەبا یان سروەیە.

♦️ هۆڕەبا: بای توند و ساردە.

♦️ بای وادە: کەلەباد یان شەماڵی سەرەبەهارە کە بەفر دەتوێنێتەوە.

♦️ شەوبا: سروەی شەو یان ئەو بایەیە کە لە شەو هەڵدەکات.

♦️ دارئاوس: بای مانگی ڕەشەممە کە داری پێ ئاوس دەبێت.

♦️ کونەبا: دەمەئەشکەوتێ کە بای بەتەوژمی لێوە دێت.

♦️ لارەبا: بایەک کە نە شەماڵە و نە زریانە.

♦️ و... هتد

🟢  تێبینی/ بۆ جۆرەکانی با، لە زمانی کوردیدا و بەتایبەت لە ناوچە ڕەنگینەکانی کوردستان؛ ناوی زیاتر هەن؛ لێرەدا تەنیا ئاماژەمان بە هەندێکی کرد.
دەتوانن بابەتەکە دەوڵەمەندتر بکەن.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖊️ کۆکردنەوە و ئامادەکردنی: ئیدریس هاشمی

شێعری وەتەن وڵاتە ڕەنگینەکەی

میرزا ئەحمەدی داواشی

دکلەمە خاتوو فریشتە یووسفی
🌹🌹🌹🌹
@dawashi

قلب، خاک خوبی دارد. در برابر هر دانه که در آن بنشانی، هزار دانه پس می‌دهد.
اگر ذره‌ ای نفرت کاشتی، خروارها نفرت درو خواهی کرد. و اگر دانه‌ ای از محبّت نشاندی، خرمن‌ها بر خواهی داشت...! (نادر ابراهیمی)

#وشەڪان

#مخاطب_?? بـەردەنگ
#مطمئن_?? دڵنیا, ئەرخەیان
#متفاوت_?? جیاواز
#مردە_?? مردوو

#مشهور_?? ناودار, بەناوبانگ
#مشتاق?? تامەزرۆ
#مخصوص_ویژە_?? تایبەت
#مدتی_است_?? دەمێڪە

#محتوا_?? ناوەڕۆک
#منابع_ ?? سـەرچاوەکان
#مهارت_ ?? شارەزا, لێزان
#مقابل_?? بەرانبەر, بەرابەر

#مثال_ ?? وێنە,نموونــە
#معلوم_ ??ئاشڪرا
#مشخص_?? دیاریکراو
#مشروع_ ?? شەرعی, ڕەوا

#موضوع_ ?? بابەت, تـەوەر
#مهمترین_ ?? گرنگترین
#مراقبت_کردن_?? پاراستن
#مقابل_?? هـەمـبەر

#محقق_ ?? توێژەر
#محققان_ ?? توێژەرەکان
#مجلە_ ?? گۆڤـار
#مباحث_ ?? باسـەکان

#مرتبط_ ?? پێوەندیدار
#محدود_ ?? سنووردار
#مستقیم_ ?? ڕاستەوخۆ,ڕێک

@az90nistman

گفتگو و جدل

گفت‌وگو، زبان تمدن‌ها است. هیچ تمدنی بدون گفت‌وگو شکل نگرفته و بدون آن نیز دوام نیافته است.

اکنون در صدها و هزاران گروه مجازی و محفل علمی و سیاسی، جدل فرمانروایی می‌کند و انسان‌های بسیاری به این خیال خام که در حال گفت‌وگو با یک‌دیگرند، در ورطه‌ی مجادلات بی‌ثمر و بی‌پایان افتاده‌اند. مرز میان گفت‌وگو و جدل، بسیار باریک و مبهم است. آنچه من در این‌جا یادآوری می‌کنم، چند نکته‌ی ساده و سربسته است:

1. هدف گفت‌وگو، این است که من بدانم در ضمیر شما چه می‌گذرد و شما بدانید که درد من چیست، اما جدل، تشنه‌ی پیروزی است و شهوت استیلا بر غیر دارد.

2. پایان جدل، دشمنی است و پایان گفت‌وگو، دوستی. ذهن و زبان جدلیون، در تسخیر سوء‌ظن به دیگران یا خودخواهی است، اما گفت‌وگو، راهی است برای کاستن از افتراق‌ها و سوءتفاهم‌ها. گفت‌وگو ما را به یک‌دیگر نزدیک‌‌تر می‌کند و جدل، دورتر و دشمن‌تر. گفت‌وگو، اگر گرهی نگشاید، گره را کورتر نمی‌کند.

3. در گفت‌وگو، میان اندیشه و صاحب اندیشه فرق می‌گذاریم. یعنی مخالفت ما با اندیشه‌ای، به دشمنی ما با صاحب آن اندیشه نمی‌انجامد.

4. در گفت‌وگو می‌کوشیم که حرف دیگری را بفهمیم و در جدل می‌کوشیم که حرف خود را در گوش او فرو کنیم.

۵. اهل جدل``، درد حقیقت ندارند. از همین رو هیچ‌گاه به هیچ خطایی یا جفایی اعتراف نمی‌کنند، اما در گفت‌وگوی سالم، طرفین گه‌گاه می‌پذیرند که در فلان مسئله خطا کرده‌اند یا دچار غفلت یا مبالغه شده‌اند یا تند رفته‌اند.

1. جدل، استثمار گفت‌وگو است. یعنی گفت‌وگو در جدل، بهانه‌ای بیش نیست. بدین رو اهل جدل، گاهی این بهانه را وامی‌نهند و از ابزاری دیگر استفاده می‌کنند که هیچ سنخیتی با گفت‌وگو ندارد، مانند زورگویی و تهدید و نصیحت و افشاگری و تجاوز به حریم خصوصی افراد.

2. جدل‌گرایان، معمولا زبانی درشت‌گو و پر از نیش ‌و کنایه دارند، اگرچه هر درشت‌گویی جدل‌گرا نیست و هر جدل‌گرایی درشت‌گو نیست.

3. جدل گذشته‌گرا است، اما گفت‌وگو آینده‌ساز است. در جدل، شما از راهی دفاع می‌کنید که آن را طی کرده‌اید، اما در گفت‌وگو راهی را می‌جویید که آینده‌ را بسازد. از همین رو گفت‌وگو پیش‌رونده است، اما جدل، هر بار به نقطه‌ی آغاز برمی‌گردد.

4. در گفت‌وگو می‌کوشیم که چیزی بیاموزیم، اما در جدل، کوشش ما بیشتر برای آن است که دیگران را شیرفهم کنیم.

۱۰. سماجت و افراط در پیگیری مباحث، از نشانه‌های اهل جدل است. اهل گفت‌وگو به همان آسانی که وارد گفت‌وگو می‌شوند، آن را رها می‌کنند و می‌دانند که کجا و کی باید کنار بکشند، اما جدلیون تا بالا بردن پرچم پیروزی و اعتراف خصم به شکست، دست‌وپا می‌زنند.

پێشکەش کردنی کاک عەزیزی دەروێشی ??????????

#عزت_نفس؛ مرغی که از بام همه مان پریده است!

✍️ احسان محمدی

1️⃣   سال 85 در برگزاری یک همایش ملی نقش کوچکی داشتم. مدیران کل و معاونان چند وزارت خانه آمده بودند هتل المپیک.

موقع نهار که سلف سرویس بود، می دیدم چطور مدیرکل یک استان با غذایش همزمان دوغ، نوشابه، آب معدنی و دلستر لیمویی می خورد. از هرکدام جرعه ای. حریص. با عجله. مثل کسی که به او گفته باشند فقط ده دقیقه وقت داری و بعد میز را جمع می کنیم!

2️⃣ مشابه همین تجربه را در یک سمینار بین المللی در قشم داشتم. یکی دو مدیر برجسته و سرشناس_ از اینها که یک عده همیشه آقای دکتر! آقای رئیس! گویان دور و برشان می پلکند و می گویند: چه سری! چه دُمی! عجب پایی! و آقای رئیس نگاهی زیرچشمی می اندازد یعنی خودمان می دانیم!.. _ دیسی برداشته بودند و #میگو و زرشک پلو و قورمه سبزی و جوجه کباب و ماهی سرخ کرده و ... را می ریختند روی هم و رفتند گوشه ای شروع کردند به خوردن. معده من تعجب کرده بود!

3️⃣ سالهاست با خودم می جنگم که هرچه ندارم عزت نفس داشته باشم. گاهی شاید یادم رفته است و خطا کرده ام اما هر روز تمرین می کنم که چشم تنگ و حریص نباشم، مثل مدیرکلی که دو دوغ توی یخچال اتاقش در هتل قایم کرده بود!

البته که غذا و سفره فقط یک مثال است و عاقلان به یک اشاره ابرو، قصه هفت شهر عشق را می دانند.

?از دیدن آدم هایی – هر کس که می خواهد باشد- حریص و گدا طبع که دستشان به دهنشان می رسد اما برای گرفتن غذای نذری، غذای مفت، غذای سلف سرویسی یورش می برند فراری ام.

?آدم هایی که برای گرفتن یک پُست کوچک، یک میز مضحک، یک پاداش حقیر رفیق شان را می فروشند، روح شان را می فروشند، عزت نفس شان را می فروشند به اندازه یک کروکودیل گرسنه خطرناک هستند.

آنها سر فرصت شما را هم می خورند، می فروشند! به بادمجان دور قاب چین های پیرامون برخی کاندیداهای انتخابات فکر کنید. آنها که اطراف ستادها پرسه می زنند، نه برای آنکه دل در گرو کشور دارند، بلکه در طمع پاره استخوانی، میزی، لقمه ای ....

?سفره مان را کمی کوچکتر بچینیم اما شخصیت مان را برای یک لقمه نفروشیم. برای یک موفقیت حقیر. یک پله بالاتر نشستن.
به قول دوست نازنینی «کاری که چلوکباب می کنه، نون و پنیر هم می کنه»!

? شاید عزت نفس نام اعظم خدا باشد.

@fnewsj

تیره های ایل ولدبیگی علی آقایی ?????????? این تیره در اصل منشعب از تیرهٔ علی آقایی قبادی هستندکه در اوایل سلطه حبیب اله خان (نظام الایاله)به میان طایفهٔ ولدبیگی آمده اندوقریب دویست سال است،دراین منطقه سکونت دارند.زمستان را در تیله کوه وتوت خشکه،دروه ن زردکریم…

https://t.me/Dangihallol_bot