اشکِ چشمِ تو در چشم من میجوشد...

دردِ تنِ تو در تن من می‌پیچد...

- همه‌ی سیگارا رو سوزونده
- تو ورژن دختر شده‌ی خودمی، من خودمو اذیت نمیکنم.
- اگه کتکش میزدم احساس بهتری داشتم
- گور باباش
- قید خیلی چیزا رو زدم ولی نتونستم قبول کنم که تو هم زندگی مثل من داشته باشی
- من آهنگ گوش نمیکنم، ریان.
- مثل بند انگشتی ها و پری هایِ توی قصه ها...
- اگه یک چیز مقدس باشه اون اشتباه کردنه
- میدونستم اگه بهت بگم پشیمونم میکنی
- تو خاطره‌ای؟
- انقدر که دنبالِ تو بودم تو زندگیم، دنبالِ x نگشتم
- ازت انتظار نداشتم
- برنامه زیادی برای آینده ندارم ولی یه چیزیو میدونم که میخوام با تو اون موقع از نو شروع کنم و خاطره بسازم
- فنچ موچتری...
- دارم میمیرم ریان، دارم میمیرم
- بوسه‌ی فرانسوی...؟ (french kiss)
- برای همیشه نسبت به عاشق کسی شدن مقاوم شدم
- هی مونالیزا...
- چرا انقدر زشت بود حرفت؟
- میشه به خودت آسیب نزنی؟ خواهش میکنم...
- ریانِ زیبا!
-بلند شو که خاک نشینه روت خانم کوچولو
- بریم تا صبح؟
- پیشی مشکیه...
- تو مسجد میخوابم و غذامو از سطل آشغال پیدا میکنم
- تا اون موقع مواظب خودت باش و بِدون توی هر لحظه از زندگیت منو داری و قرار نیست تنها باشی فقط کافیه صدام کنی
- شاید یروزی این گربه سیاهه دیگه چشماش اشکی نباشه...
- چون تو خیلی نازی!
- خودتم میدونی همیشه اولین بودی برام
- دیدم همه رو برات فرستادم...
- دلم میخواد! همین.
- اولین نفری نیستی که احساساتمو میبینه ولی اولین نفری هستی که احساساتمو نسبت به خودش میبینه...
- اونموقع مثل یه آشغال از خونه‌ام پرتت میکنم بیرون
- خیلی باهوشی ولی عاقل نیستی.
- تو خوشگل ترین دختر بوری هستی که دیدم
- نرگس مقدس بود.
- دخترِ چهارم و پسرِ ششم
- فیزیک جذابه و تو خیلی جذاب راجبش حرف میزنی
- اگه یه دختر داشته باشم شبیه تو بزرگش میکنم
- خفه شو نَجِس...
- نرگس شبیه حمیده. البته حمید شیشه هم میکشید!
- آخه توعه عَن...
- همینکارا رو کردی که از ده سالگی افسردگی گرفتی
- فهمیدم، ولی دلم نمیخواست باور کنم.
- اون فقط یه آدمه... چه انتظاری ازش داشتی؟!
- کاش انقدر کتک میخوردم که خون بالا بیارم.
- تو هنوز خیلی جوونی...
- پس کی حواسش به تو باشه ریان؟ ها؟!
- اون شب تا صبح نخوابید و میگفت نرگس وقتی رفته ناراحت بوده.
- بختو زدم به لگد.
- حوری ها رو از قلم ننداز که کاممان را تلخ میکنی
- ولی من ریان بودم!

• حرف‌ها و دیالوگ‌های ثبت شده توی ذهنم از چند وقت اخیر

یاد اون پسری که منو "ریانک/فنچک/فنچی" صدا میکرد هم بخیر...

یاد دختری که منو " پیشی مشکیه" خطاب میکرد هم بخیر...

یاد پسری که منو "مونالیزا" خطاب کرد بخیر...

یاد پسری که منو "مونالیزا" خطاب کرد بخیر...

به تقلید از نازنین: