?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago
در آستانه
هرگز کسی ندید ولی یکروز
از پشت پردههای ازل،
دستی
با شعلهای شگرف برافروخت
یکناگهان چراغ جهان را.
حالا در آستانهی این آخرالزمان
ایکاش
کاش
کاش
ببینم که در نهان
انگشت شوم کیست
آماده روی دگمهی خاموشی جهان!
محمدرضا روزبه
آرمانی
هلا، هی، کاهنانِ معبد شرق!
بگویید:
کدامین جوجهققنوسی قرار است
که از خاکستر خاورمیانه
به نرمی پَر گشاید
شبی پُر زرق و پُر برق؟
... ولی نه!
برآید بالکوبان
اَبَرسیمرغی ای کاش!
...
چه میگویم خدا را؟
هه!
مرا باش!
محمدرضا روزبه
مهرماه ۱۴۰۳
ابیاتی از یک غزل
چشمهامان خیره بود اما تماشا رخ نداد
رویدادی آنچنانی - زشت و زیبا - رخ نداد
غیر مُشتی مهرهگردانی ( و آنهم بیثمر)
اتفاقی تازه در شطرنج دنیا رخ نداد
محمدرضا روزبه
@Mohammadrezarouzbeh
تلقین
میخواستم عبور کنم عمری
از تنگنای این "منِ تکراری" ام
ولی
هربار
یک "او" ی ناشناخته میگفت:
با بازوان بستهی درها
با سختی و صلابتِ دیوار در نیفت!
محمدرضا روزبه
شکار
انگشت روی ماشه و... تردید؟
هان، بیخیال شو که نمیگنجد
خوشبختی وسیع پرنده
در چشم تنگ و تار تفنگ حریص تو
محمدرضا روزبه
منظره
آن برگ بینوا
که جدا شد
ز شاخ تاک،
بنگر چگونه رقصکنان
بنگر چگونه نازفشان میرود ز خویش
اما کسی نبود بگوید به او که: ها...ی!
رویای نازکانهی در بادها رها!
یکناگهان
هنوز
نیفتادهای
به خاک!
محمدرضا روزبه
جدل
به طعنه،
رود
با درخت گفت:
" تو ایستادهای هنوز و همچنان.
منم
که تا همیشه
میروم."
درخت گفت: اگر عمیق بنگری،
منم که از همیشه تا هنوز،
کتاب هستیِ تو را مرور کردهام
تو
لحظهواری
از کنار من گذشتهای
ولی
من از تو سالها عبور کردهام!
محمدرضا روزبه
پندانه
آرام، فرزندم!
که میترسم
مانند آن "امّید" دیرینسال،
کز چرخش آن سنگِ نفرینی
مغرور و مست از وهم پیروزی
میگفت: "شب، شطّ جلیلی بود"،
آخر، تو هم نالنده و نومید
ویران شوی در خویش و
وابینی که:
نه، "جوی علیلی بود!"
محمدرضا روزبه
شبخوانی
گیرم این ستارهی نمور
این امید دور
از شکاف لایههای این ظلام
این ستبرِ قیرفام
بگذرد
لمحهای به چشمهای شبگرفته روشنی دهد
یک دو روز بعد
با سیاهچالههای پیشِ رو چه میکند؟
محمدرضا روزبه
حیرانی
بازماندیم از سفر
(گرچه اسباب سفر آماده بود):
در همان گام نخست
ناگهان دیدیم شادان و شتابان
سوی تو
جاده، پیش از ما به راه افتاده بود!
محمدرضا روزبه
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago