?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 3 weeks ago
سپاس و ستایش ز مزدای پاک
که آتش ز نورش شده تابناک
چنین رفته از پیشدادان سخن
که هوشنگ آن پادشاه کهن
چو سد روز از آغاز آبان گذشت
ز کوهی به یاری یاران گذشت
چو ناگه بر آن کوه ماری خزید
بر آن شد به سنگش کند ناپدید
بزد سنگ ، اما بشد آن سیه
گریزان و پنهان شد از هر نگه
چو سنگش سر سنگ دیگر رسید
به ناگه ز آن آتشی بر جهید
چو نور از دل سنگ آمد برون
شگفت آمد از سنگ خارا فزون
ز این داستان ایزدان پاس داشت
ز شادی آن آتشی بر فراشت
به گردش نشستند شاه و سپاه
گشاده رُخ و شادمان تا پگاه
چو آهن به گرمای آتش نواخت
ز آهن بسی نیک افزار ساخت
فزون شد به دستور او کشت و کار
به خیشآهن و تیشه در کشتزار
ز آن نامور، کشور آباد گشت
زمین سبز و گیتی پر از داد گشت
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
که بادا به گیتی رهش پایدار
سده را چنین نیک بنیان نهاد
روانش خوش و خرم و شاد باد.
✍️ #شاهین_سپنتا
🔥
بياور مى🍷كه گاه كامرانیست
ز مى🍷ما را هواى سرگرانیست
نوا سر ده به آهنگ همايون
كه گويى در سرم شور جوانیست
بزن سنتور و زان پس تار و تنبور
كه دلخواهم سرود خسروانیست
مرا ساغر بريز و جام پُر كن
از آن مينا كه می🍷سرخش مُغانیست
برافروز آتشى در سينه از عشق
كه لطفش به ز آب زندگانیست
پس آنگه خرمن آتش به كهسار
برافروز اى كه كارت ديهگانیست
برافروزان سپس تلى ز آتش
به دشت اى آنكه سعْيَت آرمانیست
خود اين آتش نمودِ روشنیها
به فكر و ذكر و تشخيص زمانیست
فغان از چشم تار و فكر تاريک
كه در هر مطلبش معكوس خوانیست
از آن رو آتش افشانيم در دشت
كه از انديشه روشن، نشانیست
به آيين سده شادباش سر كن
كه اين رسم از رسوم باستانیست
خجسته باد اين جشن كيانزاد
بر آن كو در تنش خون كيانیست
سده اين جشن فرخ فال فيروز
نمادى از سرور و شادمانیست
سده يادآور ايران به شكوه
گرانفر چون درفش كاويانیست
سده يادآور عهدى كه ايرانِ
چو مهرش در جهان پرتوفشانیست
سده جشنى است دستاورد هوشنگ
كه با ديوان نبردش داستانیست
سخن از جشنوار و جشن برگوى
كه دلكش چون دراى كاروانیست
سده اين يادگار عهد ديرين
فروغش زنده، نامش جاودانیست
به ياد آور زمانى را كه اين رسم
فروزانفر چو رسم پهلوانیست
غم آن روزگار رفته از دست
مرا در خاطر اندوهى نهانیست
به ياد عهد ديرين چاره غم
كنون ما را شراب ارغوانیست
سزد گر دل فرا گيريم از اندوه
در آن جشنى كز آنِ كامرانیست
اديب اكنون به كام دوستداران
خريدار نشاط از دوستگانیست
سزد كز بهر آزادى بكوشيم
ز جان و دل كه تاييدش جهانیست
جهان تا هست، ايران زنده بادا
كه جان دادن به راهش رايگانیست.
✍️زندهیاد استاد #ادیب_برومند
🔥
ای جوان برخیز تا جشن سده برپا کنیم
آتش شادی بیفروزیم و خوش غوغا کنیم
سنت و آیین ایران کهن را نو کنیم
اندرین روز خجسته یاد از آبا کنیم
آن شکوه و فر دیرینه که از ما گمشده
در جهان پر ز نیرنگ و فسون پیدا کنیم
نیست دنیا جای سستی و خمودی هوشیار
دود آتش را بیا بر دیدهی دنیا کنیم
کامرانی بسته برکار است و کردار درست
چند روزی دفتر گفتار بیجا تا کنیم
جای ما برتر ز هرکس بود در دانشسرا
از برای خویش آنجا بار دیگر جا کنیم
مستی و سستی تو را رنج و الم بار آورد
کار کن تا خویش را با دیگران همتا کنیم
دانش و فضل و هنر باید به بازار جهان
یک چنین کالا فراهم کن سپس سودا کنیم
کشورت دارای گنج و تو به رنج اندر چرا ؟
خیز جانم تا گره از کار بسته وا کنیم.
✍️ #رسام_ارژنگی
#جشن_سده
پر از جشن است و شادی سرزمینم
به ایرانم هزاران هزار آفرینم
به آیینی که مانده از نیاکان
به شادی تا بماند این تو بر خوان
که ایران گوهر پاکی ز شادیست
مرام پهلوانانش به رادی است
به آیین سده پُر کن تو هر جام
برافروز آتشی در سینه با نام
خجسته باد این جشن کیانی
بنوش و سر بگیر از نو جوانی
بیافروز آتش از مهرت دوباره
به شادی دردها را کن تو چاره
ز بهمن بگذرد ده روز از ماه
فروزان میکند آتش همه راه
سده جشن شهان نامدار است
ز هوشنگ و کیان او یادگار است.
✍️دکتر #سیاوش_تات
گردآورنده:
@Persianzoroastrians🔥
سده جشن بزرگ این دیار است
دیاری که سپندینش شرار است
شرارش ذرهای از سدهزار است
کمینه تاریخش بیش از هزار است
کهن جشنی که شورش آشکار است
زیبا جشنی که زیبش بیشمارا ست
شکوه و شوکنتش تا بر قرار است
ز نور و گرمیاش اکمن فرار است
زمانش سردترین در روزگار است
چهار پیش و پسینش چاروچار است
فروزان آتشش در هر کنار است
ز مهرش، اهریمن وش بیقرار است
فروغیست ایزدی و جشن نار است
نمادی از نمادین خوب یار است
نشان و پیش در آمد از بهار است
همی گرمی و مهرش پایدار است
خجسته بر همه دوستان و یار است
چنین جشنی که نیک پیک بهار است.
✍️#گودرز_ماوندی
(چاروچار ۴روز پیش از جشن سده و ۴روز پس از آن را که سردترین روز سال بود میگفتند).
🔥
شد موسـم جشن سده
سـاقی بیا و می🍷بده
در هم چو روزی محترم
در هم چو جشنی محتشم
باید شمردن مغتنم
بر خیز ما را می🍷بده
روزی خوش و دلکش بود
چون گفتگو ز آتش بود
آبی چو آتش خوش بود
مخصوص در آتشکده.
✍️مجدالاسلام #کرمانی
🔥
آن آتشی که مظهر نور خدا بود
گر بر فروخت ملت ایران بجا بود
آن ملتی که زنده سده را نگاه داشت
قلبش به مهر میهن خود آشنا بود
پاینده است جشن سده در میان ما
تا در زمانه نام و نشانی ز ما بود.
✍️ #مهربان_خانی_نرسیآبادی
🔥
آتش جشن سده ، آتش مهر وطن است
کاندر این ملک نخواهد که شب تار بود
در چنین جشن طرب، آری خورشید دگر
گر بتابد ز دلِ خاک سزاوار بود.
✍️دکتر #دبیر_سیاقی
🔥
جشن سده که روز بزرگیست نامدار
افزونتر از دو چهل سده، ماندهاست پایدار
این جشن بس بزرگ چو نوروز و مهرگان
مانده ز «فر مردم ایران» به یادگار
جشن سده به مردم ایران خجسته باد
چندین هزار سال دگر باد پایدار
جشن سده است در دل «ایزد» شبانهروز
که آتش به جان وی زده مهر دیار و یار.
✍️ #کاظم_ایزد(رجوی)
🔥
شراری که ایران از آن روشن است
همان روشنی بخش جان و تن است
به تو گوید این آتش دل فروز
بسی داستانها به صد ساز و سوز
ز هر شعله، آتش زبان آورد
ز پیشینیان داستان آورد
نیاکانمان از زمانِ دراز
سوی آن نهادند روی نیاز
از آن گرمی و مهر خواهان شدند
همازور در مهر ایران شدند
در اینجا غرض آتش و چوب نیست
ز آتش غرض پرتو ایزدیست
زبانه کشد چون که سرخ و سپید
از این شعله، تاریخ گردد پدید
گرامی نماید مرا این شرر
که دارم ز تاریخِ ایران خبر
به هر جا که این آتش افروخته
مرا درس «ملیت » آموخته.
(✍️عبدالحسین #شیرازی_سپنتا، نویسنده و بازیگر نخستین فیلم ناطق ایرانی).
🔥
ای آتش سرخ تیرگی سوز
ای روشن آشیان بر افروز
ای بر شده آتش نیایش
ای خرمن گرم سوز سرکش
از دور مهینگر کیانی
هوشنگ نژاده یادمانی
آورد تو را به فر و فرهنگ
چون گوهر سفته از دل سنگ
افروخت به هیمههای سوزان
بس آتش پر فروغ و تابان
وان روز نشاط و گاه امید
جشن سده خجسته نامید
ای معبد مهر از تو روشن
هر گلخن مرده از تو گلشن
از نور تو آسمان بر افروخت
دم سردی خاک و تیرگی سوخت
مهر تو به خاک مرده جان داد
بر آب فسرده دل روا ن داد
دم سردی و هیبت زمستان
بردی به فروغ خویش آسان
آری تو فروغ ایزدانی
آرایش بزم موبدانی
جشن سده از تو یادگار است
میلاد سحر به شام تار است
ای آتش جان فروز تابان
با مهر چو بستهای تو پیمان
هر تیره که اهرمن بزاید
در پای فروغ تو نپاید
اینک به امید پاک دادار
آن یاور مهربان و غمخوار
بر خیزم و دست بر فشانم
وز شوق سرود تازه خوانم
از هیمه اجاق بر فروزم
غمنامه تیرگی بسوزم
اکنون که زمان شاد ما نیست
هنگامه بزم و کامرا نیست
ای یار خجسته ای نکوکار
از چهره نقاب غصه بردار
از عشق تو آتشی به پا کن
دلتنگی و خامشی رها کن
تا باد جهان به کام تو نوش
آیین کهن مکن فراموش
✍️ #هما_ارژنگی🍷
👇ادامه👇
🔥 #جشن_سده🔥در سرودههای تنی چند از چکامهسرایان نامدار ایرانی:
از پی تهنیت روز نو آمد بر شاه
سده فرخ روز، دهم بهمن ماه.
✍️ #فرخی_سیستانی
.
اینک بیامدهاست به پنجاه روز پیش
جـشـن سـده طلایه نــوروز نـامـدار.
✍️ #منوچهری_دامغانی
.
سده دلیل بهار است و روزگار نشات
نشات کن که جهان پر گل است و پر سوسن
بخواه جام و بر افروز آذر بُرزین
که پر شمامهی کافور شد کُه و برزن.
✍️ #بخارایی
.
سده جشن ملوک نامدار است
ز آفریدون و از جم یادگار است.
.
گر از فصل زمستان است بهمن
چرا امشب جهان چون لالهزار است.
✍️ #عنصری_بلخی
.
شبهای سیه زلف مغان وش داری
در جام طرب بادهی دلکش داری
تو خود همه ساله سدهی خوش داری
تـا زلف چلیپا، رخ آتش داری.
✍️ #عثمانی_مختاری
.
ایـران یعنـی هم از دور و هـم از دیـر
ســده، نـوروز، چـلـه، مـهـرگـان، تـیــر
✍️ #شجاعپور
.
آن شب که شـب سده بود در کویَت
آتــش دل مــن بــاد و چلـیـپـا مـویـت.
شب سده است بیار ای چراغ رود نواز
از آتش مـی، غم بسوز و چنگ نواز
به جام خویش مر این رام ِخویش را می ده
به کام خویش مر این زار خویش را بنواز
طریق راحت گشای و راه رنج به بند
عنان هجر فرو گیر و اسپ وصل بتاز
چون شعرخوانی در وصف این شب سده خوان
چو عشق بازی در مدح شاه دنیا باز
✍️ #خاقانی_شروانی
.
برخیز و برافروز هلا قبله زرتشت
بنشین و برافکن شکم قاقم برپُشت
بس کس که ز زرتشت بگردیده دگربار
ناچار کند روی سوی قبله #زرتشت
من سرد نیایم که مرا ز آتش هجران
آتشکده گشتهاست دل و دیده چو چرخُشت
گر دست نهم بر دل از سوختن دل
انگِشت شود بیشک در دست من انگشت.
✍️ #دقیقی_توسی
(چرخُشت = ابزار آب انگورگیری).
.
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کَس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیره گون
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیزچنگ
به زور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد به سنگ گران سنگ خُرد
همان و همین سنگ گشت خُرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی از او یاد کرد.
✍️ #فردوسی_توسی
👇ادامه👇
چنانچه امیر مغزیصایب و واعظ قزوینی در سرودههای خود آنرا گلی با رنگ سرخ آتشین پنداشتهاند و گفتهاند که گرچه سرخ است ولی گل سرخ نیست و خوشبو هم نیست.
اما در برخی دیگر از بنمایهها آنرا گلی زرد دانستهاند. پس چنانکه پیداست در زمانهای گوناگون نام «آذرگون» را بر گلهای همانند نهادهاند. در همین باره در واژهنامه دهخدا زیر واژههای آذریون و آذرگون آمده است: «گلی باشد زرد که در میان زغب و پرزی با ریشههای سیاه دارد و خوشبوی نیست و ایرانیان دیدار آنرا نیک دارند و در خانه بپراکنند.
چنانکه در آذرگون گفته شد آذریون تازی(عربی) گشته آذرگون است و بهگفته فرهنگ نویسان مانند چکامهسرایان در معنی آن فرجام گوناگون و پریشانی است و آنرا خیری و گونهای بابونه، ستردیقون، ارغوان، زبیده، کخله، گاوچشم و همیشه بهار و گونهای از شقایق و گل آفتاب پرست و مانند آن گفتهاند.
صاحب تحفه گوید: نباتی است میان شجر و گیاه به اندازه ذرعی برگش بیزواید و نرم به اندازه برگ جرجیر و با اندک زغبیت(آذریون) و گلهای او بزرگ و پهن و مدور و زرد و رخشنده و در میان او برگهای ریزه سیاه گراینده به سرخی و به اوج خوش چشمانداز و همیشه رو به آفتاب دارد و به جنبیدن او دور میکند. از این گفته روشن میشود که آذریون همان گل است که اکنون آفتاب گردان نامند: و آذریون از رشک رخسار آتش رنگ او رخ بزرآب فروشست و بهسان غمگینان از اوراق گلناری چهره زعفرانی بنمود.
از نمونههای بالا و نیز از نوشتههای فرهنگها و واژههای پزشکی چنین دریافت میشود که آذرگون را پیشینیان بهدرستی نمیشناختهاند و یا این واژه در جاها و زمانهای گوناگون چمارهای گوناگونی میدادهاند. از معنی که برای این واژه آوردهاند همیشه بهار، خجسته، بخشی از شقایق که پیرامونش فراوان سرخ و میانش خجک سیاه دارد، لاله، شقر، لاله دختری، آردم، گل آفتاب پرست، گاوچشم، خیری و کحله است و گفتهاند گونهای از گل است که گاهی به سرخی زند و گاهی به زردی».
به اینگونه اگرچه در برخی از فرهنگهای گیاهشناسی گاه «آذرگون» را با فرنام زابی برای گلهایی همچون شقایق، لاله، سیکلامن و همیشه بهار که به سرخی میگرایند، نیز بهکار بردهاند اما از آنچه در متون کهن پارسی درباره گل آذرگون یا آذریون برجای مانده چنین میتوان برداشت کرد که این گلی است گرد و بزرگ با گلبرگهای زرد که گاهی نیز به سرخی میزند و با نگرش به دیدهها موجود بگمان این نگارنده آذرگون یا آذریون باره اشاره در متون کهن ایرانی گونهای از آفتابگردان یا همانSunflower با نام علمی دانشیHelianthus annuus است که در اندازههای گوناگون و با رنگهای زرد یا سرخ یا آمیختگی از زرد و سرخ در زیستگاه وجود دارد.
✍️دین بهی
@Persianzoroastrians ?
جشنهای ماهانه ایرانیمان
? #جشن_آذرگان?
در نهمین روز از آذرماه که نام روز و ماه یکی میشود روز آذر در ماه آذر، #جشن_آذرگان برگزار میشود.
جشن آذرگان در سالنامه مزدیسنی(زرتشتی) سوم آذر ماه است.
✅فرخندگی و هم نامی روز و ماه بنام ایزد آذر و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه #ایرانیان:
آتش یكی از چهار آخشیج(:عنصر) پاک در نزد ایرانیان باستان و زرتشتیان است.
آذر نام ایزد نگاهبان آتش است. از اینرو، آذرگان نیز در شمار جشنهایی است كه آیینهای آن با بزرگداشت آتش كه یكی از فروزههای نیک اهورایی است، نزدیكی و همخوانی دارد.
آتش میان ایرانیان از دیرباز از سپنتینگی(:پاکی و ورجاوندی) ویژهای برخوردار بوده است و بنا به یک باور آنرا جانشین خورشید روی زمین میدانستند. به این دلیل است كه در اوستا سرودههایی درباره ستایش آتش و خورشید بهچشم میخورد.
✅جایگاه آذر در فرهنگ ایران:
آذر در اوستا «آتَر - آتَرش» و در پهلوی «آتُر - آتَخش» و در پارسی امروزه «آذر- آتش»است. آذر، ایزد نگاهبان آتش و فروزه اهورامزداست برای همین گاه او را در شمار امشاسپندان آوردهاند.
در فرهنگ ایران، آتش یکی از پدیدههای زاستار(:طبیعت) است که ستودنیست چون گرمای زندگی را در کالبد دیگر پدیدههای هستی جاری میسازد و با روشنایی خود که نشانی از آذر اهورایی است جان و دل یاران اهورامزدا را روشنایی میبخشد پس «سوی ستایش» اهورامزداست و آتش پرستاران در آتشکده از آن پرستاری میکنند. جشن آذرگان از جشنهای ویژه آتش در فرهنگ ایران است که در ستایش آذر اهورایی برگزار میشود.
در یسنا نیز بارها به آذر و آتش و اهمیت آن اشاره شدهاست كه چند نمونه از آن به این شرح است:
«ای آذر تویی خوشی بخش جهان مزدا آفریده، ما خواستاریم به وسیله تو با اندیشه پاک، گفتار راست و كردار درست و آیین نیک، مزدا اهورا را پرستش كنیم و به او نزدیک شویم.
(یسنا. هات۳۶ بند۳).
✅ایزد آذر در نوشتارهای کهن:
در بسیاری از نوشتههای کهن از آذر اهورایی یاد شده و جایگاه او ستوده شدهاست. برای نمونه در «یسنا، هات۶٢» از آذر اهورایی با فروزگانی چون «برازنده ستایش و نیایش»،«گشایش بخش»و«پناهبخش» یاد شدهاست و از او شادکامی، زندگی دراز، آسایش همگانی، کامروایی و روشنایی خواستار شدهاند. همینگونه در آتش نیایش در ستایش آذر اهورایی آمده است:
«درود بر تو ای آتش، ای برترین آفریده سزاوار ستایش اهورا مزدا. به تو ای آتش، ای پرتو اهورامزدا، خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش برساد. افروخته باش در این خانه پیوسته افروخته باش در این خانه فروزان باش در این خانه تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه به من ارزانی ده.
ای آتش ای پرتو اهورامزدا آسایش آسان پناه آسان آسایش فراوان فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان و هوشیاری روان و پس از آن خرد بزرگ و نیک و بیزیان و پس از آن دلیری مردانه، استواری، هوشیاری و بیداری، فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و انجمن آرا، بالنده، نیک کردار، آزادیبخش و جوانمرد، که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند و انجمن برادری کشورها و همبستگی جهانی را فروغ بخشند.»
✅آیینهای جشن آذرگان:
در فرهنگ جهانگیری، برهان قاطع، مروج الذهب مسعودی و المدخل فیصناعة احکام النجوم از کیا کوشیار ابنلبان شهری جیلی، این جشن را با نام «آذرخش» نوشتهاند.
ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه» درباره جشن آذرگان نوشته است:
روز نهم آذر، جشنی است که به فراخور سازگاری و همآوایی دو نام #آذرجشن میگویند و در این روز به افروختن آتش نیازمند است و این روز جشن آتش است و بنام فرشتهای که به همه آتشها گمارده است نامیده شده است.
اشوزرتشت میگوید که در این روز در آتشکدهها نیایش کنند و در کارهای جهان رایزنی نمایند.
نیاکان ایرانیمان آذرگان را روزی خجسته میدانستند و در خانهها و بامها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و خواندن نیایشها و گستردن سفره آیینی با خوراکیهای گوناگون در آتشکدهها که آذینبندی شده بودند، جشن میگرفتند. به هنگام جشن، بر آتش چوبهای خوشسوز و خوشبو مینهادند و آنگاه به فراخور آغاز سرما، از آتش فروزان در آتشگاه، هر کس اخگری به خانه برده و آن آتش تا پایان زمستان در خانهها فروزان بود و نمیگزاشتند خاموش شود و آن را نیک فرجام و فرخنده میدانستند.
یکی از نیایشهایی که در آذر روز هر ماه و همچنین در آذر روز از آذرماه خوانده میشود «آتش نیایش» نام دارد که پنجمین نیایش از پنج نیایش «خرده اوستا» است.
در نسک(:کتاب) پهلوی «بندهش» آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان میآید از میان گلها #آذریون گل ویژه آذر شناسانده شده و آمده است:
«این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است و باشد که گوید: آذریون آذر را».
در متون پارسی گل آذریون را با نامهای دیگری همچون آذرگون، گل آتشی یا گل آتشین نیز نامیدهاند.
?ادامهاش?
امروز پنجشنبه، یکم شهریور ماه، روز خورداد(فرهیختگی و رسایی)، #زادروز و بزرگداشت #پورسینا، پزشک، ریاضیدان، ستاره شناس، فیزیکدان، شیمیدان، روانشناس، جغرافیدان، زمینشناس، چکامهسرا، منطقدان و فیلسوف و همهچیزدان ایرانی گرامی باد?*?*❤️
امروز #روز_پزشک نیز هست. روز پزشک بر همهی پزشکان ایرانزمین شادباد?
.
باورهای ضداسلامی #پورسینا:
بسیاری به نادرستی #پورسینا را یک دانشمند اسلامی میدانند هرآینه پورسینا این دانشمند بزرگ جهان و آزاد مرد ایرانی، از دشمنان سرسخت اسلام و قرآن بوده است، که بخشی از باورهای او در زیر يادآوری میشود.
ﺍﺯ پورﺳﯿﻨﺎ ﮐﺘﺎﺏ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺑﻪﻧﺎﻡ #ﺷﻔﺎ نه تنها ﻣﻨﮑﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﻫﺮﻧﻮﻉ ﻣﻌﺠﺰﻩ میشوﺩ، بلکه همه ادیان ابراهیمی(سامی) را زیر پرسش میبرد. از جمله او ﺯﻧﺪﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺗﻮﺳﻂ ﻋﯿﺴﯽ ﻭ ﺗﺒﺪیل ﻋﺼﺎﯼ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻪ ﻣﺎﺭ ﻭ ﺩﻭ ﻧﯿﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺎﻩ بدست ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻼﻡ را مردود میخواند. و نیز ﺩﺭ ﺭﺩ ﻭﺣﯽ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ جهنم ﻭ ﺑﻬﺸﺖ و ﺧﻠﻘﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﯽنویسد:
«ﺍﮔﺮ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﯿﻢ ﺧﺪﺍیتان ﻟﺤﻈﻪﺍﯼ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ ﺟﻬﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭﺍﺟﺐ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ پیش ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﺎﺭ ﻭﺍﺟﺒﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻭﺍﺟﺐﺗﺮ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﺎﺭ ﻭﺍﺟﺐ، ﮐﺎﺭ ﻭﺍﺟﺐﺗﺮﯼ ﻭ ﻭﺍﺟﺐﺗﺮﯼ ﻭ ﻭﺍﺟﺐﺗﺮﯼ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﺭﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﯿﻢ ﺑﻪ ﺑﯽﻧﻬﺎﯾﺖ ﻣﯽﺭﺳﯿﻢ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﯽﻧﻬﺎﯾﺖ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻖ ﺍﻣﺮﯼ ﻣﻬﻤﻞ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﺧﻠﻘﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﻢ ﺍﻣﺮﯼ ﻣﻬﻤﻞ ﺍﺳﺖ».#پورسینا، همانند همه اندیشمندان جهان که با اهریمن اندیشان زمان خود، که برخی از آنان بزرگان اسلام بهشمار میروند بپاخاسته بود، مورد یورش و ناسزاگویی قرار میگرفت.
پورﺳﯿﻨﺎ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ملایان اسلامی ﺑﻪ ﮐﻔﺮگویی ﻣﺘﻬﻢ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺧﻠﯿﻔﻪ مسلمین ﺍﻟﻤﻨﺠﺪﺑﺎﻟﻠﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ۵۵۵ ﻫﺠﺮﯼ بسیاری از ﮐﺘﺎبهاﯾﺶ را به آتش کشیدند و ﺳﻮﺯﺍﻧﺪند.#پورسینا بیآنکه از مخالفت و خشم علمای اسلامی ترسی به خود راه دهد تا پایان زندگیاش شجاعانه و دلاورانه با ابزار علم و دانش در دست، با متعصبین و خرافات مذهبی حاکم بر جامعه پیکار نمود.
ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻔﺎﯼ #پورسینا ﺩﺭ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺳﺎﻟﯿﺎﻥ ﺳﺎﻝ ﺗﺪﺭﯾﺲ ﺷﺪ ﻭ یکی از ابزار ﺭﻧﺴﺎﻧﺲ ﻭ ﺭﻭﺷﻨﮕﺮﯼ گشت، ولی هزاران ﺍﻓﺴﻮﺱ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺮﺯﻣﯿش ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﭘﺸﺖ ﮐﺮﺩه ﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ گرفتار اسلام تازشگر تازیان و اعراب عربستانند و ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﻣﺬﻫﺒﯽﺍﻧﺪ.
باری،
واژه پور در زبان پارسی به معنی پسر است.
ابن نیز در زبان تازی به معنی پسر است.
شایسته و نیکوست که به جای واژهی عربی ابن (سینا)، ما ایرانیان بگوییم و بنويسم? #پورسینا.
بر روان و فروهر پاک #پورسینا درود باد??️?
نام و یاد #پورسینا گرامی باد??❤️#ایران_زمین?#اندیشمندان?#پورسینا❤️@Persianzoroastrians?**
#روز_پدر_ایرانی ?♂️
#در
? #جشن_شهریورگان ?
جشن شکوه پایداری و شهریاری
جشن خشنودی پادشاهی بر خویشتن
جشن دلپذیر خودشناسی
گاه رهایی از بیدادها
هنگام پیوستن به #دادخواهی
تابش شکوفایی، فره ایزدی، بر چهره پارسایان
بر نیک اندیشان روزگار خجسته باد.
?واژهی شهریور در اوستا به گونهی خشترَه وَئیَه آمده است که به معنی شهریاری نیرومند است.
جشن شهریورگان در شهریور روز از شهریور ماه برگزار میشود.
این روز در گاهشمار(:تقویم) کهن ایران، چهارمین روز از ماه شهریور و در برابری با تقویم کنونی خورشیدی سیام امرداد ماه است.
مردم در این روز گردهم میآیند و پس از برپایی نیایش همگانی به جشن و پایکوبی میپردازند.
چند سالی است که برپایهی اعلام انجمن موبدان، شهریور روز از شهریور ماه، #روز_پدر نامیده شده است.
?ای امشاسپندان شما همه هم فکر و همگام بخشایش نیک را به ما مردم ارزانی دارید.
آیین راستی و پاکی و منش نیک را به ما بیاموزید که عشق و ایمان به خدا در نهادمان افزایش یابد. پروردگارا.
ما با قلبی آکنده از مهر تو را میپرستیم و خواستاریم به شادی و خوشبختی جاودانی مزدا دست یابیم.
(یسنا هات۵۱ بند۲۰)
?خشتره وئیریه در زبان پارسی به گونهی شهریور آمده است.
این امشاسپند نماد شهریاری مینویی، توانایی خدایی و پادشاهی بر خود است.
در #اوستا «خْشَتره_وئیریَه» و در پهلوی «شَهرِوَر» و در پارسی «شَهریوَر» است.
بخش نخست این واژه به معنای شهریاری و شهر است و فرديد از شهر، همانا کشور است، چنانکه سرزمین ایران را، ایرانشهر مینامیدند.
بخش دوم این واژه(وئیریه) فرنام است. خشترهوئیریه، به معنی آرمانشهر یا شهریاری آرمانی یا توانایی مینوی آرمانی است.
در استوره پهای زرتشتی و ایرانی این امشاسپند نماد شهریاری و فّر و فرمانروایی اهورامزدا و نگاهبان آسينها و پاسدار فَر و پیروزی شهریاران دادگر و یاور بینوایان و دستگیر نيازمندان است.
?شهریور به معنی «شهریاری و نیرومندی اهورایی» و در جهان مادی پاسبان فلزات است. شهریاری اهورایی از هنجار هستی برمیخیزد و همهی جهان را دربر میگیرد.
?در اوستا از شهريور كشور جاودانی #اهورامزدا، سرزمين انوشه و بهشت برين نام برده شده، همان جايیست كه خود اهورا و ايزدان مىباشد، كه آدمی چنان در راستی و اشايی و برای شادی ديگران و آبادانی كوشا باشد و در مهربانی زندگانی كند كه پس از مرگ در اين جايگاه، روان و فر به شايستگى باشد
#ايرانيان در اين روز به #آتشكده مىروند ستايش و نيايش ويژهای بر پا مىدارند و در آتشكده، چوبهای خوشبو و اسپند و بر آتش مىگذارند و بوی خوش و گرما آدمی را به مهمانی نيايش زيبايی به سوی اهورامزدا مىكشاند.
واژه شهریور، در اوستا به صورت «خْشَتره وَئیریَه» آمده است که شهریاری نیرومند و مینویی معنی میدهد.
در گاهشماری ترادادی(:سنتی) سی روزه زرتشتیان، چهارمین روز در هر ماه شهریور فرا میرسد، آن روز جشن شهریورگان است.
بیگمان چنین جشنی در #ایران_باستان گرامی داشته شده است، اکنون نیز #زرتشتیان به باور ترادادی خود همانند جشنهای دیگر ماهیانه در بسیاری از شهرها و روستاها، بهدینان در مکانهای همگانی و تالارها گردهم میآیند، نیایش همگانی برپا میدارند.
سخنرانان به اهمیت جایگاه سروری و شهریاری در همبودگاه(:جامعه) مردمی اشاره میکنند، سپس با برنامههای شاد و سرگرم کننده، جشن شهریورگان را به پایان میبرند.
?«شهریور»، به معنی «شهریاری آرمانی»، در گاتها (سرودههای اشوزرتشت) یکی از فروزههای اهورامزدا و در اوستای نو یکی از امشاسپندان است و او را مینوی جوانمردی نیز خواندهاند.
?جشن شهریورگان پیوندی نیز با استوره نبرد نخستین انسان (کیومرس)، با اهریمن دارد. در این استوره، کیومرس با یاری امشاسپند شهریور بر اهریمن پیروز شده و دوران پیروزی و شهریاری بشر بر زمین آغاز میشود.
?در اندرز نامه «آذرپاد مهراسپندان» نیز آمده است:
«در شهریور روز شاد باش زیرا که شادی ویژه مردمانی ست که شهریار گزیده خوب داشته باشند».
#ابوریحان_بیرونی همچنین روایت میکند که:
«در شهریورگان آتشهای بزرگ میافروختند و عبادت خدا و ستایش او را زیاد میکردند و برای خوردن و دیگر شادمانیها به گردهم جمع میشدند».
?در نسک(:کتاب) پهلوی «بُندَهِش»، آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان میآید، از میان گلها، «شاه اِسپَرغم» گل ویژه شهریور شناخته شده است و شاه اِسپَرغم همان Ocimum Basilicum یا ریحان یا نازبو است.?
✍️زنده یاد موبد #کورش_نیکنام، نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایرانزمین باستان.
سروده زیبایی بهنام #جشن_شهریورگان **از مهین بانو، ترکمان اسدی:
به فَـروَرتی نیک راهان ما
خجسته نیاکان و شاهان ما
فراوان درود و بسی آفرین
بدان پاک جانان ایرانزمین
نیاکان فَرمند و روشن روان
خردمند و بینا دل و کاردان
پیام آوران ره راستی
به دور از همه کژی و کاستی
که بودند با دانش و فرهی
نگهدار ایران و دینِ بهی
که دادند مَر زندگی را نوید
به فّر و بزرگی و رای و امید
زبونی، گنه بود در دینشان
چنین بود رای جهان بینشان
به فرهنگ، اندر جهان، پیشتاز
به دانش، جهان را بدانان نیاز
به اندیشهی نیک و گفتار نیک
وزان پس به سازنده کردار نیک
همه زندگانی به هنجار بود
نه تنها به گفتار، کردار بود
ده و دو به سال اندرون بود ماه
به نیکی و خوبی، نماینده راه
سرآغاز فَروَردِ روشن روان
روان جهانی ازو شادمان
دگر نام امشاسپندان پاک
به هر ماه، چون ماه، بُد تابناک
وزان پس همه ایزدان بلند
بُدَندی به همراه امشاسپند
به هر ماه، سی روز بُد روزگار
به سی نام فرخندهی نامدار
نخستین بُدی: اورمزد گزین
جهاندار نیکوی با آفرین
دگر بُد همان نام امشاسپند
پسِ آن بُدی ایزدان بلند
نهاده به هر روز، نامی گزین
خجسته نیاکان با آفرین
چو نام مَه و روز همنام بود
زمانه بسی شاد و بر کام بود
بدان روز، جشنی بیاراستند
ز مزدا همه روز به خواستند
نگه کن به روز چهارم ز ماه
که دارد به خوبی یکی پایگاه
که شهریور، آن نیک امشاسپند
بُوَد نام این روزِ بس ارجمند
میان شش امشاسپندان پاک
سوم پایگه دارد او تابناک
به داد و به آیین، توانا بُود
فروزندهی دادِ مزدا بُود
بُود خویشتنداری و زور و فر
نشانی ز آیین آن دادور
پس از مینَوی پایگاهی چنین
نگر پایگاهش به روی زمین
رَد و سرپرست و نگهبان بُود
فلزات را گوهر از آن بُود
از آنجا که این خاکِ گوهرنگار
به سینه درون، معدن بیشمار
ز ارزیز و از مس و از سیم و زر
ز روی و برنج و ز پولاد بر
همی پرورانیده با سوز دل
به گرمی چنان آهن جان گُسِل
دگر آن که: ایرانیان دلیر
توانمند و کوشا و دانش پذیر
به خوبی بجُستند بهره از آن
به نیروی تن، با دلی شادمان
به ویژه نگر، آلت ساز جنگ
که در کارشان می نکردی درنگ
بُدی تیز و بُرنده و آبدار
که هنگام سختی بیاید بهکار
ز شهریور امشاسپندِ بلند
چنین کار، هرگز نیاید پسند
که از کُندی و زنگ ناید بهکار
فلزات پر مایهی آبدار
ز بهر چنین رای ژرف و بلند
بُدَندی به هر رزم، پیروزمند
کنون چشم بگشای و نیکو ببین
بدین زندگانی پر مهر و کین
که صنعت بُود پیشرو اندرین
چه بر آسمان و چه روی زمین
همه زندگی، زو به سامان بُود
پُر آسایش و رامشِ جان بُود
که شهریور امشاسپند سترگ
توانا و دانا به رای بزرگ
به گردش درآرد بسی پرتوان
بِگرداند او چرخ صنعتگران
چنین دیدگاهی به بینشوری
به شهریرگان داد بُد برتری
به شهریر ماه و به شهریر روز
بپا بُد یکی جشن بس دلفروز
ستودند زور و توانش به جان
که تازه از او گشت جان جهان.
- فَروَرد: فَروَرتی. فَروَشی. فرَوَهر.
فرَوَهر: نشانوارهی فروهر که در سنگنگارهای تختجمشید بر فراز نگارهی شاهان جای دارد.
ـ پیری است که حلقهای بدست دارد. پیر بودن به معنای تجربه داشتن است.
حلقه، نشاندهندهی عهد و پیمان است.
- پیر، از میان دایرهای درگذر است. دایره جهان هستی است. دو چنبره بر دایره وصل است که همانا سپنت مینو(نیروی خوب) و انگره مینو(نیروی بد) است. بدین معنیست که در جهان باید نیروی خوب را در خویش پرورش داد، زیرا در جهان هستی آنچه به یادگار میماند یکی از این دو نیرو است.
- دارای بالی است گسترده که سه طبقه میباشد. که به معنی اندیشه، گفتار و کردار نیک است. یعنی باید نیکی را در خویش پرورش داد.
سه طبقه در زیر دایره قرار گرفته که اندیشه، گفتار و کردار بد است. بدین معناست که نباید به این سه نیروی بالیدن داد.@Persianzoroastrians?**
✅ رسم خاکسپاری مزدیسنان(زرتشیان):
زرتشتیان در هنگام خاکسپاری کالبد یک درگذشته به دنبال مرده با سکوت و آرامش حرکت میکنند و در پیشاپیش کالبد درگذشته، کسانیکه کالبد را همراهی میکنند راه میروند و بزرگترین شخص نزدیک به درگذشته در حالیکه دستمال سبزی بر بازوی دست راست خود بسته است حرکت میکند. این کار نشان آن است که زندگی در این خاندان تداوم خواهد داشت.
آتشدانی که بوی عطرآگین کُندر و چوب و سندل از آن برمیخیزد نیز در دست یکی از بازماندگان است که کمی جلوتر از تابوت حرکت میکند.
بیشتر بانوان شرکت کننده در مراسم عود و شاخههای موُرد و شمشاد با خود میآورند.
هنگامیکه کالبد را به خاک سپردند مقداری آب بر روی خاک آرامگاه میپاشند سپس عودهای افروخته را با شاخههای سبز بر خاک آرامگاه میگزارند.
آنگام برای شادی روان درگذشته نیایش میکنند و در پایان جمله اوستایی:
«ایریس تَنام اوروانو یَزه مَئیده یا اَشه اُونام فَره وَشَه یُو»
(به روان و فروهر پاک همهی درگذشتگان درود باد)
بر زبان میآورند و سپس سه بار نیز
«اَشم وُهو وهیشتَم اَستی اُوشتا اَستی اُوشتا اَهمایی هیَت اَشایی و هیشتایی اَشِم» را میخوانند.
روز سوم جدایی درگذشته از جهان مادی مراسمی برای یاد او برگزار میشود که در شهرهای بزگ در آدریان یا آتشکده برگزار میکنند.
خویشان و آشنایان برای دیدار از بازماندگان شرکت میکنند و هم موبد با لباس سپید حضور دارد و بخشهایی از اوستا را میسرایند.
قهوه و نبات در کنار سفرهی مراسم درگذشته وجود دارد هر شخص به هنگام ورود یا پس از اینکه شادی را برای روان درگذشتگان آرزو میکند به هنگام خارج شدن مقداری قهوه یا تکهای از بلور نبات برمیدارد و در دهان خود میگزارد.
در شهر یزد و روستاهای مجاور آن زرتشتیان مراسم سوم درگذشتگان خود را در خانه برگزار میکنند. پس از اینکه کالبد مرده را از خانه خارج کردند محل قرار داشتن جسد مرده برای آخرین بار در خانه را تمیز میکنند و گل سفید حل شده در آب میپاشند. به دیوار بیرون خانه و پِسکَم مَس نیز مخلوط گل سفید و آب پاشیده میشود.
در پسین روز سوم، خویشان و آشنایان به خانه درگذشته میآیند آنها بهویژه بانوان شاخههایی از گیاه مورُد سبز و نیز عود را با خود میآورند و در پسکم مس یعنی محل ویژهی مراسم دینی میگزارند و باور دارند که رنگ سبز رنگ زندگی و بالندگی است و با این شیوه زندگی خرم را برای بازماندگان و شادی را برای روان درگذشتگان آرزو میکنند.
موبد نیز با هماهنگی قبلی و در زمانی تعیین شده در مراسم سوم شرکت میکند او بخشهایی از کتاب خرده اوستا را برای شادی روان درگذشته و بهنام او میخوانند.
زرتشتیان برای شادی روان درگذشتگان و خیرات همگانی پس از پایان بامداد روز چهارم در روز دهم و سپس روز سیام و در هر ماه تا یک سال پس از تاریخ درگذشت شخص نیز مراسمی همانند سنت های پیشین دارند.
مراسم سال درگذشتگان تا ۳۰سال ادامه مییابد. در مراسم یادبود هر سال بهیاد روان و فروهر شخص درگذشته خویشان و آشنایان حضور مییابند خوراکیهای سنتی مانند: نان، سیرُگ ، سیر و سِداب، حلوای سن، حلوای شکر و… تهیه میشود.
موبد و دهموبد نیز شرکت میکنند و موبد با سرایش آفرینگان و بخشهایی از اوستا و شرکت کنندگان با نیایش خود به روان و فروهر درگذشتگان درود میفرستند.
برگرفته از نسک(:کتاب) «یادگار دیرین» نوشته زنده یاد دکتر #کورش_نیکنام- موبد، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ ایران باستان.
@persianzoroastrians?
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 3 weeks ago