in Your arms.

Description
‹ گوشِه‌ای برای پرواز قلمِ من ›
-
:http://t.me/HidenChat_Bot?start=5723519924
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 weeks, 1 day ago

1 year, 3 months ago

?

1 year, 3 months ago

هربار نوشتم غمگین شد
و هربار ننوشتم غمگین‌تر.

1 year, 3 months ago

پرواز کردن رو نَه اما سقوط رو خوب بلدم.

1 year, 3 months ago

من نمیتونم قلبت رو حس کنم،
اما میتونم یکاری کنم که حس کنی قلب داری!

1 year, 3 months ago

1 year, 3 months ago

1 year, 4 months ago

الان که دارم اینو مینویسم،به دیوار نسبتا سرد اتاقم تکیه دادم و بالای سرم تعداد زیادی عکسو نقاشیه و پشت هرکدوم یه داستانه که من هیچوقت حوصله تعریف کردنش رو ندارم.
بین عکسام یه طراحی سیاه قلم دارم که همیشه مواظبم دستم بهش نخوره و رنگش پخش نشه،البته همیشه هم این اتفاق میوفته...
میبینی؟هرچقد هم مواظب باشی،اتفاقی که بخاد بیوفته،میوفته.
نگاهم‌ و میدم به مارمولک گوشه اتاقم که چند وقته هم‌اتاقیم شده و باهم زندگی مسالمت‌آمیزی رو داریم تجربه می‌کنیم،
و حواسم؟نمیدونم،هرجایی هست جز اینجا.
بالای سر دوست‌جدیدم پر از گل‌های خشکِ که من چند روز یه‌بار بهشون آب اسپری می‌کنم.
میدونم میخای بگی آب دادن به گل خشک بی‌فایدس،البته که هدف خودمم این نیست،فقط میخام خاکی که روشون نشسته موندگار نشه.
ای‌کاش میتونستم چند روز یه‌بار روی قلبمم آب اسپری کنم.
دارم به این فکر می‌کنم که گل‌ها هیچ گناهی نداشتن و من اون رهگذری بودم که دلم هوس چیدنشون رو کرده بود.
توچطور؟تاحالا چند تا گل بی‌گناه رو بخاطر زیباییشون چیدی؟
از نگاه کردن به گل‌هام خسته شدم و البته بیشتر ازاون از نوشتن خستم.
دلم میخاد برم پشت میزم بشینم و از قلمم جور دیگه‌ای استفاده کنم،شاید به تصویر کشیدنشون راحت‌تر از چیدن کلمات کنار هم باشه.
نمیدونم چرا هیچوقت نتونستم برای درد درونم کلمه مناسبی پیدا کنم ولی خب اگه بخام منطقی فکر کنم تا رفتن به سمت میزم توانی ندارم.
پس تصمیم می‌گیرم به نقاشی بالای میزم نگاه کنم.
بیش از حد رنگیه،یجورایی ذهنم‌ و به بازی میگیره.
نقاشا همیشه با رنگ‌هاشون دنیارو رنگی می‌کنن و دنیا روزهاشونو سیاه‌تر از قبل می‌کنه.
خیلی جالبه،الان یادم افتاد همین دیروز یا شایدم روز قبلش یه پلاستیک قوطی رنگ ریختم دور.
پر بودنا ولی خشک،حتی منم دیگه رنگی ندارم.
نمیدونم چرا هروقت بیش‌ازحد فکر می‌کنم دلم هوس بغل میکنه.
بغل کردن کسی که پا به‌ پام اومد،ولی خب هرسری که قصد بغل کردنش رو دارم جسمم به سطح آیینه برخورد میکنه و بعدش دوهزاریم میوفته که ما دوتامون یه نفریم!
هرچند باز فراموش می‌کنم و باز دلم بغل میخاد،مثل الان.

1 year, 4 months ago

و كلماٮ ٮاڡص مى ماٮٮد.

1 year, 4 months ago

پیام‌های ارسال نشده: عزیزم من آنقدر دوستت دارم که دردناک است.

1 year, 4 months ago

هر چه بیشتر جهان را می‌شناسم، بیشتر متقاعد می‌شوم که هرگز کسی را نخواهم دید که واقعاً بتوانم او را دوست داشته باشم.

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 weeks, 1 day ago