ریحونِ سبزی مُعَطَّر?.

Description
"ی جا نیاز داشتم ک خودمو تخلیه کنم و با بقیه حرف بزنم"
«xnfp»
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 day, 19 hours ago

10 months ago

سبزی با خودش آرامش میاره.

10 months ago

- بقیه رو گول میزنی، اما خودت میدونی به درد نخوری.
؛ Enfp : دیگه حوصله آدمایی مثل تورو ندارم فقط دوست دارم با دستام خفه بکنمتون.

10 months ago

- میشه ادای مظلوم هارو درنیاری و خودت باشی؟
؛ Infp : مظلوم؟ تو حتی فکرشم نمیکنی چند بار تو ذهنم کشتمت و برنامه ریختم تا واقعی بشه.

10 months, 1 week ago

من میتونم تمام موجودات و اشیا های این جهان رو دوست داشته باشم و عاشق خدا باشم(دوستانِ عزیز توجه داشته باشید که عشق مخصوص خداست) ولی به هیچ وجه‌منل‌وجوه قرار نیست از کتاب های تستی خوشم بیاد و تا آخرین دقایق عمرم هم ازشون متنفر خواهم بود.

10 months, 1 week ago

رو به بوته‌یِ طاس و درخت توت عریانِ کنارش میکنم، میگم:«یکم دیگه صبر کنین. یک ماه دیگه بهار میاد، بازم سبز میشین.»

10 months, 1 week ago

کنار درخت ایستادم، خسته بودم؛ سرم رو به تنه‌یِ درخت تکیه دادم. باهاش حرف زدم، از حالم، از خواسته هام، از ناراحتی هام، از چیزایی که میبینم و دیدم گفتم. دیگه احساس خستگی نمیکردم. انگار درخت خستگیامو تو خودش کشیده بود و به داخل زمین برده بود. بهتر بودم، آروم بودم، شاد بودم. چقدر عزیز و دوست داشتنی‌ایِ این نعمت خدا:>

10 months, 2 weeks ago

با خانواده‌ی چهارنفرم آشنا شین.
مامان خانم: اقدس خاتون ملقب به ماه طلعت.
بچه ی اول: سقراط.
بچه ی دوم: افلاطون.
بچه ی سوم: ارسطو.

10 months, 2 weeks ago
10 months, 2 weeks ago

اسم مامانشونو بزارم اقدس یا ماه طلعت؟!

10 months, 3 weeks ago

عزیز رو صندلیش نشسته، باباجوجوام روبه روی عزیز رو تشکِ پشم گوسفندش نشسته و پاهاشو دراز کرده و تلوزیون نگاه میکنه. مامان خانم و خاله مینا و خاله رعنا و زندایی به ترتیب سمت راست و خاله مریم سمت چپ باباجوجو نشستن. خاله رعنا ویدیو های طنز اینستا رو به خاله مینا و زندایی نشون میده، مامان خانم هم در حال کاوش در گوشی‌شه. خاله مریمم الان از جاش بلند شده و سر اجاق گاز در حال چک کردن غذاست. من کجا نشستم؟ وسطِ روبه روی عزیز و باباجوجو. یعنی عزیزه، منم، باباجوجو.
محتوایی که باباجوجو در حال تماشا شه:«خواننده هایِ باکویی که دارن سه تار میزنن و آهنگ میخونن.»عزیز هر چند دقیقه یکبار میگه:«تلوزیونو خاموش کن، سر صدای خونه زیاده، بشین بچه ها رو بیین.» بابا جوجوام انگار نه انگار به تماشا کردن ادامه میده. که یهوووو، سقف تحمل عزیز پر میشه و با صدایی نسبتا بلند میگه:«تلوزیون رو خاموش کن.» بابا جوجو همچنان اعتنایی نمیکه که خاله رعنا تلوزیون رو از برق میکشه. بعد خاموش شدن تلوزیون، پسرخالم نویان قصه‌ای که تازه یاد گرفته رو تعریف میکنه.
دایی جون اکبرم، همین الان از سر کار برگشت و از پنجره‌ی بیرون (منظورم اون پنجره ی طبقه بالا به پایین نیستتتتتتتت) در حال صحبت کردن با اهالی منزله.
کلی اتفاق در حال رخ دادنه، شاید یکم بعد بقیشو تعریف کنم.

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 day, 19 hours ago