?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 2 weeks ago
یک هفتهای هم میتوان کتاب نوشت
اما چرا این قدر فوری ؟
کتاب فوری مثل چای فوری است
چای هست، اما طعم و عطر چای دمی را ندارد
کتاب خوب، مثل چای باید دم بکشد
حتی دوساعته هم میتوان کتاب نوشت
اما کتابی که بخواهد ماندگار شود، فوری نمیشود.
هیچکس با اولین تلاش خود شاهکاری بینقص خلق نکرده است. نویسندگی مانند هر کار دیگری نیازمند تکرار، تمرین و آزمونوخطاست. بهترین داستانها و کتابها از دل پیشنویسهای ناقص و گاهی حتی ناامیدکننده بیرون میآیند. مسیر پیشرفت در نویسندگی از میان انبوه نوشتههای متوسط یا حتی ضعیف عبور میکند.
ادیسون ۱۰۹۳ اختراع ثبت کرد، اما تنها چند مورد از آنها تأثیری عمیق بر جهان داشتند، مانند لامپ. بتهوون ۶۵۰ قطعه موسیقی نوشت، اما تنها سمفونی نهم یا سونات مهتاب است که بیشتر در یادها ماندهاند. پیکاسو بیش از ۱۸,۰۰۰ اثر هنری خلق کرد اما تنها تعداد کمی از آنها به آثار ماندگار تبدیل شدند.
نویسندگی هم همینطور است. باید زیاد بنویسید، ایدههای مختلفی را آزمایش کنید و بارها و بارها نوشتهها را مرور کنید. شاید خیلی از نوشتههای شما به نتیجه نرسند یا در ابتدا ضعیف به نظر برسند، اما هر کدام قدمی به سوی بهتر شدن است.
@yeknasher
مرحوم زهرایی مدیر انتشارات کارنامه پس از برنامه ریزی اولیه و هماهنگی برای تولید کتاب وقفه ای طولانی تا چاپ کتاب ایجاد میکرد
بعضی از عوامل تولید کتاب از این وقفه ها گله مند میشدند اما وقتی کتاب چاپ شده را میدیدند کیفیت کار چنان بود که از تاخیر رضایت داشتند
مرحوم زهرایی در این زمان وقفه به راههایی برای تولید بهتر کتاب فکر میکرد
البته برای این کار اصطلاح خودش را داشت و میگفت « کتاب باید دم بکشد»
این مطلب را در مصاحبه نصر الله حدادی با خانواده ایشان در برنامه« تاریخ شفاهی نشر ایران» شنیدم
اخیرا کتاب«هزار بیشه ملانصرالدین» از انتشارات کارنامه منتشر شده است که زمان شروع پروژه آن تا چاپ کتاب چهل سال! شده است.ظاهرا این کتاب دیگه زیادی دم کشیده :)
چگونه استفاده از هوش مصنوعی خلاقیت من را از بین میبرد .
دزیره پرالتا
نویسندگی برای من از وبلاگ نویسی شروع شد و به فعالیت در سایت های خبری رسید و امسال وارد دنیای کتابنویسی شدم. اولین کتاب من در ژانر رمانتیک در ماه مارس امسال به پایان رسید. از آنجا که قبلاً در زمینه وبلاگنویسی و خبرنویسی تجربه داشتم، تصمیم گرفتم برای شروع، داستانی ساده بنویسم تا بتوانم نوشتن متنی طولانیتر را یاد بگیرم.
همه چیز از ذهن من تراوش کرد، بدون اینکه از جایی الهام بگیرم. کتاب ساده بود، و وقتی تمام شد، از نتیجه راضی بودم. اما آماده بودم تا چیزی بزرگتر و حرفهایتر خلق کنم.
برای ارتقای نوشتههایم، به دنبال روشهایی برای بهبود سبک نوشتاریام گشتم. یکی از راههایی که پیدا کردم، استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی بود که به ادعای سازندگان، میتوانستند متنها را حرفهایتر کنند. در ابتدا از این ابزارها برای اصلاح پاراگرافهایی که مینوشتم استفاده میکردم. نتیجهها در نگاه اول حیرتانگیز بود؛ کلمات پیچیده، سبک شاعرانه، و جملاتی که حرفهای به نظر میرسید.
بعد از مدتی، نه تنها از هوش مصنوعی برای اصلاح پاراگرافهایم استفاده میکردم، بلکه از آن پیشنهادهایی برای ادامه داستان میگرفتم. در ذهنم فکر میکردم که اگر به همین روال ادامه دهم، نه تنها سریعتر پیش میروم، بلکه کتابم حرفهایتر و حتی شاید لایق یک فیلم خواهد شد!
اما هرچه بیشتر پیش رفتم، نوشتههایم پیچیدهتر و دشوارتر برای خواندن شد. در ابتدا فکر میکردم این پیچیدگی به دلیل عدم تسلطم به زبان است و باید خودم را به آن عادت دهم. اما به تدریج متوجه شدم که نوشتههای من دیگر اصلاً حس انسانی ندارند و مجموعهای از واژههای بیروح و تکراری شده اند.
پاراگرافهای سادهای مثل این:
«خوشبختانه باران شدید تمام شده بود و تنها ابرهای کوچک در آسمان باقی مانده بودند.»
به این تبدیل شدند:
«باران قطع شده بود و آرامشی خیس پشت سر گذاشته بود...»
این جملات فقط دیگر متعلق به من نبودند. حتی گاهی نمیتوانستم مفهومشان را به درستی بفهمم. وقتی خود نویسنده نمیتواند نوشتههای خودش را بفهمد، چه ارزشی دارد؟
بدترین بخش استفاده از این ابزارها این بود که خلاقیتم را کاملاً از دست دادم. دیگر نمیتوانستم حتی ۳۰۰ کلمه بنویسم. به جای اینکه خودم کلمات را پیدا کنم، احساس میکردم که به هوش مصنوعی وابسته شدهام. در نهایت، دیگر از نوشتن لذت نمیبردم.
تصمیم گرفتم همه چیز را دوباره بنویسم. میدانستم که زمان و پیشرفت زیادی را از دست میدهم، اما برایم مهم بود که کتابی بنویسم که از آن راضی باشم. کتابی که واقعاً به قلم خودم باشد.
شاید پیشنهادات هوش مصنوعی بهترین راه برای نوشتن نباشد، اما دیگر برایم اهمیتی ندارد. اگر نوشتههایم از قلب و ذهنم نباشند، ارزش ندارند. از این پس تصمیم دارم به صدای درونی خودم اعتماد کنم، حتی اگر نوشتههایم ساده و بیپیرایه باشند.
استفاده از هوش مصنوعی میتواند در برخی موارد مفید باشد، اما اگر به آن اجازه دهیم که بر خلاقیت ما غلبه کند، به مرور زمان اصالت و هویت نویسنده را از بین میبرد. نوشتن باید از قلب و ذهن بیاید، و اگر اینطور نباشد، دیگر ارزشی ندارد. من تصمیم گرفتم دوباره از درون خودم بنویسم و هرگز به ابزارهای مصنوعی اجازه نمیدهم که خلاقیت و احساساتم را تحت تاثیر قرار دهند
ادبیات تلخ
@yeknasher
دن آریلی در کتاب کج باوری میگوید
اعتقاد به تئوری توطئه در آمریکا بالاتر از سطح کشورهایی است که با درگیریهای مسلحانه زندگی میکنند.
به نظر آریلی دلیل آن شدت تضادهای عقیدتی و دو قطبی شدن فضای سیاسی داخل کشور است که سطحی از بیثباتی را به اوضاع اضافه میکند که مشابه اثر خشونت و درگیری است.
@yeknasher
یک تجربه از نمایشگاه کتاب
@yeknasher
هر کسی میتونه یک تویت بنویسه، یک استوری اینستاگرام بسازه، یا یک ویدئو در تیکتاک منتشر کنه.
قسمت سخت کار میدونی چیه؟
اینه که این کار را مداوم، روز به روز، مثل یک عادت انجام بده.
عبدالرحیم جعفری موسس انتشارات امیرکبیر در کتاب «درجستجوی صبح» خاطرات خود را ذکر کرده است.
در قسمتی از کتاب دستمزد خود را از سالهای کارگری چاپخانه بیان کرده که روزی چهار ریال بوده و همان زمان یک پرس چلوکباب برگ سلطانی یک ریال بوده است.
با قیمت امروز مقایسه کنیم روزانه حداقل دو میلیون دستمزد دریافتی یک کارگر چاپخانه بوده است.
@yeknasher
در دوران معاصر، بعضی از زنان، بیشتر به توصیهٔ ناشران، با اسم مستعار مردانه کتابهایشان را منتشر کردهاند. نمونهاش جوآن رولینگ است نویسندهٔ مجموعه رمانهای هریپاتر که شهرت جهانی پیدا کرد.
رولینگ به توصیهٔ ناشرش، هریپاتر را با اسم مستعار جی. کی. رولینگ منتشر کرد چون ناشر معتقد بود اگر نویسنده با اسم خودش جوآن کتاب را انتشار دهد ممکن است مخاطبان اصلی آن، بیشتر پسرهای نوجوان، از کتابی که نویسندهاش زن است چندان استقبال نکنند و آن را مهم ندانند. جی حرف اول جوآن است و کی را هم به آن اضافه کردند که یک نام و نام خانوادگی واقعی (در حقیقت ساختگی!) پدید آید.
از کتاب خود نوشتن
به نقل از متمم
@yeknasher
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 2 weeks ago