?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago
اسباب بازی از دورهٔ ایلام میانه (۱۵۰۰ تا ۱۱۰۰ پیش از میلاد)، در شوش کشف شده و در موزهٔ لوور نگهداری میشود.
ارابهٔ مستطیلیشکل با چهار چرخ و سه جوجهتیغی که دوتای آنها از بین رفته و یک جوجهتیغی بزرگ باقی مانده است.
پاهای جوجهتیغیها در شیارهای روی ارابه جای میگرفتهاند و در جلوی ارابه سوراخی برای عبور نخ برای کشیدن آن وجود دارد.
سخنانم در جایزۀ ادبی پرانتز، دربارۀ داستان تاریخی و اهمیت آن
سخنم را با نقل قولی خارج از ادبیات داستانی شروع میکنم. فریدریش فون هایک در آغاز کتاب هشدارآمیز و درخشانش «راه بردگی» میگوید اتفاقات جاری از آن جهت با تاریخ فرق میکند که از نتایجی که به بار میآورند ناآگاهیم. در نگاه به پشت سر، میتوانیم معنای رخدادهای گذشته را ارزیابی و نتایجی را که به دنبال آوردهاند ردیابی کنیم اما هنگامی که تاریخ در مسیر خود روان است، دیگر برایمان تاریخ نیست. ما را به سرزمینی ناشناخته میراند و بهندرت میتوانیم روزنهای به آنچه پیش روست به دست آوریم. اگر این بخت به ما داده میشد که یک بار دیگر، از میان همان اتفاقات و با اطلاع از همۀ آنچه پیشتر دیدهایم زندگی کنیم، اوضاع بسیار فرق میکرد. چه بسا چیزها که به نظرمان دیگرگونه میآمد و چه بسا تغییراتی که الان به زور متوجهشان هستیم، چقدر مهم و اغلب هشداردهنده به نظر میرسیدند. البته اینکه انسان هرگز چنین تجربهای نداشته است و اینکه تاریخ هیچ قانونی را ملزم به اطاعت از آن باشد نمیشناسد، شاید از سر خوشبختی ما باشد.
رمان تاریخی قدرتی منحصربهفرد دارد که آن را از دیگر انواع ادبی متمایز میکند: این ژانر به ما این امکان را میدهد که نهتنها وقایع تاریخی را مرور کنیم، بلکه از درون زندگی آدمهایی که در تاریخ تأثیرگذار بودهاند، به این وقایع بنگریم. داستان تاریخی به ما اجازه میدهد که تاریخ را از زاویهای شخصی و انسانی تجربه کنیم. به ما کمک میکند تا بهجای خواندن صرفِ حقایق، وارد ذهن شخصیتهای تاریخی شویم، با افکار، تردیدها، و آرزوهایشان آشنا شویم و تصمیمات سرنوشتسازشان را از نگاه خودشان درک کنیم.
داستان تاریخی تاریخ را از قالبی ایستا و انتزاعی به جریانی زنده و ملموس تبدیل میکند. این تغییر زاویهدید، به ما امکان میدهد که روایتهای کلان تاریخی را به داستانهای خُرد انسانی پیوند بزنیم. وقتی از دریچۀ نگاه شخصیتهای تأثیرگذار به وقایع تاریخی مینگریم، رویدادهایی که در کتابهای تاریخ بهعنوان «نتایج اجتنابناپذیر» مطرح میشوند، به تصمیمات دشوار و سرنوشتساز تبدیل میشوند و با انتخابها و دوراهیهایی مواجه میشویم که نتیجۀ آنها از پیش تعیین شده نیست. تاریخ به مجموعهای از انتخابهای انسانی با پیامدهای پیچیده و گاه پیشبینیناپذیر تبدیل میشود.
رمان تاریخی به ما نشان میدهد که تاریخ، آنگونه که برخی ادعاهای ایدئولوژیک مرتجعانۀ ویرانگر ـبرای شانه خالی کردن از مسئولیت فاجعهای که به سرِ امروزِ ما آوردهاندـ میگویند، صرفاً زنجیرهای از حوادث ناگزیر نیست، بلکه حاصل تصمیمات افرادی است که درگیر تردید، امید، ترس، جاهطلبی، اندیشهگریزی، مسئولیتگریزی، توهم و البته منافع فردی بودهاند. این نوع از روایت، تاریخ را از یک روایت خطی به شبکهای پیچیده از داستانهای انسانی تبدیل میکند که در هم تنیدهاند و معنایی عمیقتر به وقایع میبخشند.
از اینکه میبینم جایزۀ ادبی پرانتز که سال گذشته به ادبیات گمانهزن پرداخت، امسال این گونۀ ادبی را شایستۀ توجه و تقدیر دانسته و میتوانم به نویسندگان داستان تاریخی ادای احترام کنم، خوشحالم و برایم افتخار بزرگی است که امروز در این مراسم ادبی که بهترین آثار حوزۀ داستان تاریخی را تقدیر میکند، در کنار شما هستم.
https://masoudborbor.com/wp/1403/12/01/7446/historicalfiction
صنوبرها در ژیورنی، کلود مونه، ۱۸۱۷
Poplars at Giverny (1887) - Claude Monet
هر بلایی کز آسمان آید
گرچه بر دیگری قضا باشد
بر زمین نارسیده میگوید
خانهٔ انوری کجا باشد
تصور رایجی است که «بیماریِ» میل به دیده شدن مدام (و خودنمایی، به معنای نمایش خود) در پیشپاافتادهترین لحظات زندگی، محصول دنیای مدرن و بهویژه دنیای شبکههای اجتماعی است.
بااینهمه شاید بتوان خیال کرد از هزارههای دور آنکه مینوشته، بر دیوارۀ غار نقشی میزده یا حتی در تنهایی به آسمان خیره میشده و به خیال خود با ماه و ستارهها و دیگر آسمانیان گفتگو میکرده نیز چنین نیازی و میلی داشته است.
شاید جسورانهتر بتوان خیال کرد باور به چشم همیشهحاضرِ هوروس یا شَمَش که حتی بیآنکه به نیایشگاه او برویم همواره میتوان در سر با او گفتگو کرد یا مِهرِ دههزارچشم که همواره ما را میپاید (و اغلب این همیشهحاضر بودن را به معنای «عالم محضر خداست» و «نباید در محضر خدا معصیت کرد» درک میکنیم) در اصل پاسخ به چنین نیازی بوده است. نیاز به اینکه یکی باید باشد که ببیندمان. نیاز به درک شدن. درک نه به معنای مرسوم امروزی که به دوستمان میگوییم «درکت میکنم» بلکه صرفاً در معرض قوۀ ادراک دیگری قرار گرفتن. دیده شدنِ وجود.
بارکلی (۱۶۸۵ تا ۱۷۵۳) میگوید: بودن، درک شدن است. Esse est percipi. و این نه بیماری است و نه چندان نو است.
«رسم ایرانیان است که راست را گرامی بدارند و چپ را خوار شمارند.»
(تانگ شو)
از کتاب «ایران ساسانی از دیدگاه منابع چینی»
پائولو دَفینا، ترجمهٔ فارسی، ۱۳۹۵، ص ۶۶.
خوانش جدید بند 70 سنگبشته بیستون؛ مناقشهبرانگیزترین بند —
✍ صابر امیری پریان و کیوان محمودی
موضوع بند هفتادم کتیبهی بیستون کاملاً متفاوت از سایر بخشهای آن است. در حالی که این کتیبه به دستاوردهای داریوش بزرگ در دستیابی به سلطنت، سرکوب شورشها در سرتاسر امپراتوری هخامنشی و توصیههای او به نسلهای آینده میپردازد، بند هفتادم متن جدیدی است که به دستور پادشاه ایجاد شده و به ملل تابع ارسال گردیده است.
متأسفانه، این بند (DB 70') که در انتهای ستون چهارم فارسی باستان (OP) واقع شده، به شدت آسیبدیده و بسیاری از عبارات آن غیرقابل خواندن هستند. دشواریهای موجود در تهیه نسخههای دقیق از متن که خصوصیات و نواقص کتیبه را به تفصیل منعکس میکند، خواندن DB 70 را به معضلی برای پژوهشگران تبدیل کرده است. این مشکل از آنجا ناشی میشود که واژههای کلیدی که نقش مهمی در درک بند ایفا میکنند، به شدت آسیبدیده یا غیرقابل خواندن هستند و این واژهها در هیچیک از دیگر متون فارسی باستان نیز یافت نمیشوند. به همین دلیل، آشورشناسان به توافقی در مورد خوانش قطعی این بند نرسیدهاند. همچنین، با توجه به سهزبانه بودن کتیبه بیستون (فارسی باستان، اکدی و ایلامی)، متأسفانه این بند معادل اکدی ندارد و نسخه ایلامی آن به دلیل ابهامات، کمک شایانی به درک آن نکرده است.
از سوی دیگر، اگرچه متن DBI قابل خواندن است و ممکن است در بازسازی عبارات DB 70 کمک کند، اما مسأله اصلی ترجمهی واژههای کلیدی آن است که هنوز مورد سؤال است. علاوه بر این، نسخهها یا عکاسیهای قبلی با استفاده از روشهای قدیمی یا دوربینهای آنالوگ تهیه شدهاند که نتوانستهاند در درک DB 70 کمک کنند.
زمانی که جورج کامرون در سال 1948 کتیبه را به دقت مورد بررسی قرار داد و نسخههایی از متون میخی را تهیه کرد، بسیاری از بخشهای DB 70 برای او غیرقابل شناسایی بود و او در ویرایش 1951 آنها را از قلم انداخت. با این حال، تلاشهای او جریانی را به وجود آورد که در آن پژوهشگرانی همچون رونالد جی. کنت (1953)، مانفرد مایرهوفِر (1964) و یانوش هارماتا (1966) به پژوهش در مورد بند هفتادم پرداختند تا اینکه ویرایش قابل قبولتری از والتر هینز (1972) منتشر شد. با این وجود، اختلافات دربارهی خوانش و ترجمهی بند هفتادم بدون حل و فصل باقی ماند و ویرایش هینز به عنوان پایهی اصلی تحقیقات بعدی مورد استفاده قرار گرفت.
ما به کمک عکسبرداری دقیق موفق شدیم خوانش و ترجمه جدیدی در بخشهای فارسی باستان و ایلامی این بند ارائه دهیم و شش واژه جدید فارسی باستان (دبیره، طومار، گِل، نوشتنگاه (محل نوشتن، کتیبه)، واژه و بازگویی) را در این بند قرائت کنیم.
این مقاله به تازگی در پایگاه CDLI (Cuneiform Digital Library Initiative) منتشر شده است که میتوانید در لینک زیر بخوانید.
https://cdli.mpiwg-berlin.mpg.de/articles/cdlb/2024-3
ا.ط
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago