𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 day, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 4 weeks ago
*? احترام به میرزا علی آقا*
? مرحوم آخوند با اینکه شخص اوّل بود، ولی به احترام میرزا در رفت و آمدها آمیرزا علی را جلو میانداخت. همه علما از آسیّد محمّد فشارکی تا آسیّد اسماعیل صدر و مرحوم آخوند در مقابل آمیرزا علی آقا خیلی اظهار تواضع میکردند.
? از مرحوم آسیّد صدرالدین صدر شنیدم: میرزای شیرازی اشخاصی را که برای درس به سامرا میآمدند، نجف میفرستاد و فقط بعضی را که میخواست با آنها کار کند، نگه میداشت و نمیگذاشت درسش زیاد شلوغ بشود.
? جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۴۴۱
#میرزامحمدحسنشیرازی
#آخوندملامحمدکاظمخراسانی
#سیداسماعیلصدر
#سیدمحمدفشارکی
#سیدصدرالدینصدر
*? مطالب متقن*
برخی از مطالب متقن در «کفایه» و حاشیه حاج آقا رضا همدانی از افادات میرزا و همچنین پارهای از تحقیقات کتاب «درر» حاج شیخ عبدالکریم حائری از میرزای شیرازی است؛ زیرا ایشان از شاگردان مرحوم آقای سیّد محمّد فشارکی و مرحوم فشارکی نیز از شاگردان میرزا بود و بسیاری از مطالب متقن و در خور توجه بعد از شیخ انصاری، از میرزا است.
? جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۴۴۱
#شیخمرتضیانصاری
#میرزامحمدحسنشیرازی
#سیدمحمدفشارکی
#آخوندملامحمدکاظمخراسانی
#حاجآقارضاهمدانی
#حاجشیخعبدالکریمحائری
*? اتقان کلمات*
? آقای آقارضی شیرازی که نوه میرزای شیرازی است، با واسطه از میرزا نقل میکرد: میرزای شیرازی روز چهارشنبه مطلب شیخ را رد کرده قرار میشود و بعد از تعطیلات در روز شنبه بحث دیگری را شروع بکند، اما وقتی شنبه میآید، میگوید: مطلب همانی است که شیخ گفته است و ما نمی توانیم از مطلب ایشان عدول کنیم.
? رابطه شما با شیخ به واسطه کتابهای ایشان است، اما ما خود شیخ را دیدهایم و شیخ کسی نیست که ما به راحتی بتوانیم فرمایش ایشان را رد کنیم. اینطور نیست که شیخ دو جمله پشت سر هم بیان بکند و مقصودش در هر كدام یک چیزی باشد، بلکه نکتهای در بیان ایشان وجود دارد.
? جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۲۴۰
*? عقوبت دنیوی*
? دو کتاب به نام «دارالسلام» هست: یکی از مرحوم میثمی عراقی، یکی هم از مرحوم حاجی نوری. موضوع «دارالسلام» عراقی با کتاب «جنةالمأوى» تألیف حاجی نوری مشابه است و با این که میثمی از حاجی نوری بزرگتر است ولی در کتابش از «دارالسلام» حاجی نقل کرده است.
? «دار السلام» عراقی در حدود سال ۱۳۰۰ نوشته شده است و چون از «دارالسلام» حاجی نقل میکند، قطعاً کتاب حاجی قبل از این تاریخ تألیف شده است.¹
? یکی از مطالبی که میثمی در کتابش درباره شخصی بی ذکر اسم نقل کرده و من شخصش را شناختم و آقای فحّام هم ظناً شناخت، قضیه عقوبت دنیوی یکی از آقایان محترم و الهی است که خداوند نخواست عقوبتش برای آخرت بماند و در همین دنیا او مجازات و جزایش را تسویه کرد.
? مرحوم میثمی در «دارالسلام» نوشتهاند: حدود سال ۱۲۸۶ قمری در سنواتی که ساکن نجف بودم، وضع معیشتم بسیار دشوار شد. یکی از آشنایان به من گفت: چرا شما وضعتان را به آقایان علماء بازگو نمیکنید؟ گفتم: من اگر بگویم و پاسخ منفی بشنوم، از آبرویم مایه گذاشتهام و این خلاف شرع است.
? آن شخص اصرار کرد و گفت که عدم اظهار خلاف شرع است، زیرا خانوادهات در مضیقه هستند و دلایلی بر حرمت در مضیقه بودن عائله آورد.
? وقتی تسلیم شدم، اسم چند نفر از آقایان را ذکر کرد و من دلایلی بر عدم درخواست از آنها ذکر کردم. در نهایت اسم یکی از آقایان را ذکر کرد و گفت که اخیراً برای او وجه معتنابهی آمده و اگر به او مراجعه کنیم، دست خالی برنمیگردیم.
? قبول کردم و کتابی را که تألیف کرده بودم، به آن آشنا دادم تا به آن آقا بدهد و در نامه نیز نوشتم: شما از مرتبه علمی من آگاه هستید ولی احتیاطاً کتاب خودم را نیز فرستادم تا ملاحظه کنید و همین که تاکنون به شما مراجعه نکردم، نشانگر استیصال و استحقاقم است و ضرورت مرا به این کار وادار کرده است.
? نامه و کتاب را به آن شخص دادم و او نزد آن عالم رفت. وقتی کتاب را به او داد، آن را جلوی خود گذاشت و نامه را خواند و گفت: در مقام علمی ایشان شکی نیست و استحقاق وی نیز محرز است. خدا به او كمک کند.
? آن واسطه وقتی این جواب را برای من نقل کرد، گویا کوه را بر سر من کوبیدند. من پیوسته خودم را برای این کار توبیخ میکردم. این ماجرا آرامش را از من گرفت. با خود گفتم به حرم حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مشرّف شوم و با حضرت درد دل کنم.
? به حرم رفتم و به حضرت عرض کردم: شما به ماجرای من و این آقا واقف هستید. اگر مراجعه من به او خلاف بوده، من استحقاق تنبیه دارم و برای آن آمادهام. اما اگر من تقصیری نداشتم و این آقا کوتاهی کرده، من حرفی ندارم و هر جور صلاح میدانید، خودتان مؤاخذه کنید.
? بعد از توسل به خانه رفتم و خوابیدم. در خواب دیدم که از نجف به سمت کوفه بیرون میروم و حضرت امیر (علیهالسلام) با جمعی از کوفه به سمت نجف تشریف میآورند و من به حساب این که از حضرت دلخور بودم، از وسط راه کنار رفتم ولی زیر چشمی حرکات حضرت را از نظر میگذراندم. دیدم حضرت مسیرش را تغییر داد و به سمت من آمد و فرمود: به تو نمیدهند؟ من میدهم. سپس پولی را به من داد دوباره فرمود: به تو نمیدهند؟ من میدهم و دوباره مشتی دیگر پول به من داد. باز فرمود: به تو نمیدهند؟ من میدهم و مشتی دیگر داد. همینطور عرض کردم: کفایت کرد. فرمود: باز میدهم، باز میدهم و پیوسته پول داد.
? از خواب بیدار شدم. بعد از نماز عشاء به حرم رفتم و بعد از خروج آن شخص را دیدم که گفت: خبر داری فلانی سکته کرده و زبانش بند آمده است؟ برای معالجه او بسیار خرج کردند ولی مؤثر واقع نشد و درس و بحث آن عالم تعطیل شد تا این که از دنیا رفت.
? چند روز بعد وکیل میرزای شیرازی نزد من آمد و گفت: از طرف میرزا این پول برای شما فرستاده شده است. چند روز بعد باز از طرف میرزا پولی به دست من رسید، باز چند روز بعد از طرف میرزا مبلغ دیگری فرستاده شد. پیوسته این مبالغ با فاصله زمانی از طرف میرزا به دست من میرسید. من فهمیدم که حواله حضرت به وسیله میرزای شیرازی به دست من میرسد.
? با خودم فکر کردم شاید این مبالغ قطع شود و چون وقت معیّن و مرتّبی نداشت. به حرم رفتم و به حضرت عرض کردم: حالا که عنایت فرمودید، این احسان را شهریه و ثابت و باقی قرار دهید. چند روز بعد وکیل میرزا نزد من آمد و گفت: از طرف میرزا برای شما مقرّری به صورت شهریه قرار داده شد.
? مرحوم میثمی افزوده است: الان هم که در تهران هستم و خانوادهام در نجف، همچنان این شهریه پیوسته به ما پرداخت میشود و قطع نشده است.²
1⃣ تاریخ نگارش «دارالسلام» حاجی نوری سال ۱۲۹۲ و تاریخ نگارش «دارالسلام» عراقی سال ۱۳۰۱ است. (ر.ك: الذريعة، ج ۸، ص ۲۰، رقم ۱۵ و ۱۸).
? جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۴۳۱
#محمودبنجعفرمیثمیعراقی
#میرزامحمدحسنشیرازی
#میرزاحسیننوریمعروفبهمحدثنوری
*? تهذیب نفس*
? آقا نجفی اصفهانی میگوید: در عتبات من به همراه برادرم آشیخ محمّد حسین، مطابق آداب و سنن شرع مشغول ریاضت کشیدن بودیم. من به ایران برگشتم و ریاضتم ناقص ماند ولی برادرم تکمیل کرد.
? مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی در «الفوائد الرضوية» در شرح حال آسیّد صدرالدین صدر به مناسبت از وی نام میبرد؛ زیرا آشیخ محمّد حسین و برادرش و آخوند ملا فتحعلی سلطانآبادی و عدّهای دیگر از علمای معنوی در کنار آسیّد صدرالدین دفن شدهاند.
? حاج شیخ عباس نوشته: وقتی آشیخ محمّد حسین به اصفهان برمیگردد، خیلی زود مورد توجه عموم قرار میگیرد، زیرا در مباحث علمی نبوغ و بر اقران تفوّق داشت و از نظر بیان فوقالعاده بود. هم ریاست پیدا کرد و هم مردم را موعظه میکرد.
? زمانی که مردم را موعظه میکرد، به این موضوع متوجه میشود که هنوز خود را کامل نکردهام، ولی خود را در جایگاه موعظه قرار دادهام. پس از آن، همه آن ریاست و جایگاه اجتماعی را رها میکنند و به عتبات میرود و مشغول تهذیب نفس میشود و انزوا میگزیند.²
1⃣ الفوائد الرضوية (طبع انتشارات مرکزی)، ص ۲۱۵.
2⃣ الفوائد الرضويه، ص ۵۲۹: «عالم ربانی و فاضل صمدانی، وحید بلاثانی، جامع کمالات نفسانیه در علم و عمل، شیخ مجاهدین و افضل سالکین، زهد ورزید در دنیا هنگامی که دنیا اقبال کرد به وی و ترک کرد ریاست را در وقتی که اتفاق کلمه شد بر او، منزوی شد از مردم و مشغول گشت به تکمیل نفس خویش و توجه کرد به عالم قدس، پس گشود حق تعالی بر او خزائن رحمت خود را ... .
نقل است که چون به اصفهان رفت و مرجعیت پیدا کرد در امامت و جماعت و متصدّی حکومت شرعیه گشت و مردم را در منبر موعظه میفرمود، فرموده: وقتی شروع کردم در علم اخلاق و تکمیل نفس، دیدم من خودم ناقصم و شایسته نیست که ناقص، تکمیل ناقص دیگر کند، «خفته را خفته کی کند بیدار؟» پس دست از جمیع ریاست و مناصب خود برداشتم و از اصفهان بیرون شدم برای تکمیل نفس خویش».
? جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۴۳۰
#شیخمحمدحسینمسجدشاهی
#آیتاللهشیخمحمدتقیاصفهانیمعروفبهآقانجفی
#آخوندملافتحعلیسلطانآبادی
#حاجشیخعباسقمی
*? وارد بر خدا*
? اخيراً آقا هادی نجفی نوه آشیخ محمّد رضا مسجدشاهی کتابی در شرح حال خاندانش منتشر کرده است.¹ در آن کتاب درباره آشیخ محمّد حسین² پدر آشیخ محمّد رضا مسجدشاهی مطالبی دیدم.
? آشیخ محمّد حسین تفسیر سوره حمدی نوشته که در این موضوع یکی از مهمترین تفاسیر است.³ به نظرم آقای خمینی هم از این کتاب نام برده است. این تفسیر شامل تفسیر سوره حمد و سوره بقره تا آیه ۲۲ است و در آن مقدّمات مهمی ذکر کرده است. این تفسیر دو مرتبه چاپ شد.
? آشیخ محمّد حسین در سنین جوانی از دنیا رفت. اکبر اولاد آشیخ محمّد باقر اصفهانی (فرزند صاحب حاشیه) آشیخ محمّد تقی معروف به آقا نجفی بود. پس از وی آشیخ محمّد حسین و پس از وی آشیخ محمّد على ثقةالإسلام، و بعد از وی حاج آقا نورالله اصفهانی و پس از وی حاج آقا جمال اصفهانی و پس از وی حاج شیخ اسماعیل بود.
? آشیخ محمّد رضا پسر آشیخ محمّد حسین بود. آشیخ محمّد حسین از اعاجیب عصر، و سلوک وی مورد اتفاق همه اهل معنا بود. سلوک بسیاری از اهل معنا مورد اختلاف بود. مثلا آسیّد ابوالحسن سلوک آمیرزا علی آقای قاضی را قبول نداشت و آسیّد مرتضی کشمیری شیوه آخوند ملا حسینقلی همدانی را رد میکرد؛ اما آسیّد مرتضی کشمیری مورد وفاق همه علماء بود. آشیخ محمّد حسین نیز مورد اتفاق همه بود.
? مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی نیز در «الفوائد الرضوية» از وی بسیار باعظمت و القاب فراوان تجلیل میکند.⁴
? حاج آقا نورالله در مقدمه «مجد البیان» درباره برادرش آشیخ محمّد حسین مطالبی نوشته است، از جمله: از یکی از بزرگانی که به او اطمینان دارم نقل کردند که او در خواب حضرت رسول (صلوات الله عليه و آله) را در سامرا دیده بود و از ایشان پرسیده بود: شیخ مرتضی نجات پیدا کرد؟ مراد، شیخ مرتضی انصاری است. حضرت فرمود: با شفاعت ما نجات پیدا کرد. پرسیدم: آشیخ محمّد باقر (پدر حاج آقا نورالله) نجات پیدا کرد؟ حضرت فرمود: با دوستی ما نجات پیدا کرد. پرسیدم: آشیخ محمّد حسین نجات پیدا کرد؟ حضرت فرمود: او بر خدا وارد شد و خدا هر چه او خواست به او داد.⁵
1⃣ قبيله عالمان دین (یادنامه ارتحال آیةالله استاد آقای حاج شیخ مهدی غیاثالدین مجد الاسلام نجفی) ناشر: عسگریه، سال نشر: ۱۳۸۱ ش، محل نشر: قم.
2⃣ در جرعهای از دریا، ج ۱ ص ۵۰۶ مطالبی درباره ایشان گذشت.
3⃣ مراد «مجد البيان في تفسير القرآن» است.
4⃣ الفوائد الرضوية (طبع انتشارات مركزى) ص ۲۱۵: «جناب شیخ اجلّ اکمل، عالم زاهد جامع فنون عقلیه و نقلیه، حاوی فضایل علمیه و عملیه، صاحب نفس قدسیه و سمات ملكوتيه و مقامات عليّه، عالم ربانی و ابوذر ثانی آقا شیخ محمّد حسین اصفهاني والد شيخنا الأجل ذوالفضل و الأدب الوارث العلم عن أب فأب جناب آقا شیخ محمّدرضا اصفهانی (دام ظله) برادر شیخ جلیل عالم فاضل فقيه محدث حافظ معظم کامل ستوده خصال اهل بیت علم و فضل و کمال جناب آقا شیخ محمّد تقی بن شیخ محمّد باقر بن شیخ محمّد تقی الاصفهانی معروف به آقا نجفی».
5⃣ مجد البيان، ص ۷.
? جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۴۲۸
#شیخمحمدحسینمسجدشاهی
#شیخمرتضیانصاری
#آیتاللهشیخمحمدتقیاصفهانیمعروفبهآقانجفی
#آخوندملاحسینقلیهمدانی
#سیدمرتضیکشمیری
#حاجمیرزاعلیآقاقاضیطباطبایی
#شیخمحمدرضامسجدشاهی
#سیدابوالحسناصفهانی
#حاجشیخعباسقمی
#امامخمینی
*? قبر سعيد العلماء*
زمانی برای زیارت قبر سعید العلماء به شهر بابل رفتم، امّا متأسفانه مزارش بسته بود و دلم سوخت که چرا اینگونه غریب و گمنام است. امیدوارم مزار او مرمت و بازسازی شود و یاد و نامش در اذهان زنده گردد.
? جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۴۱۳
*? مبارزه با بابیت*
? مرحوم حاج شیخ مهدی مازندرانی نقل میکرد پس از مراجعت سعید العلماء از عتبات به بابل، مرحوم شیخ انصاری میفرمود: من فکر میکردم که سعید العلماء چه گناهی مرتکب شد که با آن مقام علمی، خداوند توفیق حضور در عتبات عالیات را از وی سلب کرد و به مازندران رفت، ولی بعداً که قضایای فرقههای گمراه بابیها پیش آمد¹، ایشان با فرمان جهاد برای مبارزه با آنان، آن قدم بزرگ را برداشت، فهمیدم که خداوند ایشان را برای این کار نگه داشت تا این فرقه ضالّه را در آن منطقه ریشهکن سازد.
? سران بابیها دستور قتل او را صادر کرده بودند او مدّتها در چاهی مخفی شد که در نتیجه به بیماری شدید مبتلا شد به گونهای که حتی در وسط تابستان باید در کنار گرما و آتش قرار میگرفت تا احساس سرما نکند.
? دو شهر مرکز فعالیتهای این فرقه ضالّه بود. یکی زنجان² و دیگری مازندران.
1⃣ فریبکاری باب
کتاب «رستم التواریخ» نوشته محمّد هاشم موسوی متخلّص به «آصف» و ملقّب به «رستم الحكماء» کتاب عجیبی است. من این کتاب را داشتم ولی نمیدانم چه کسی از من گرفت و برنگرداند.
مرحوم آقای حاج میرزا عبدالله مجتهدی از آن کتاب نقل میکرد که رستم الحکماء مدّعی شده بود که در سنه ۱۲۶۲ حضرت ولی عصر (عج) ظهور میکنند.
نصّ عبارت رستم التواريخ (ص ۲۵ - ۲۶) این است: «و در سال هزار و دویست و شصت و دو به سبب غلبه کفر بر اسلام، آن جناب از ارض غربی ظهور خواهد نمود و کفر و شرک را مغلوب و ظلم را فانی و ضلالت را معدوم و عالَم را مسخّر خواهد نمود».
این کتاب در سنه ۱۲۴۷ یعنی ۱۵ سال قبل از تاریخ موعود نوشته شده است. قصه باب در ۱۲۶۰ بوقوع پیوست و بابیها برای حقانیت خود به این مطلب رستم الحكماء هم استناد میکنند.
از طرفی سیّد کاظم رشتی و شیخ احمد احسایی نیز اخباراتی داشتند که در ۱۲۶۰ حضرت ولی عصر ظهور میکند. آقای مجتهدی حدس میزد که چون باب شاگرد سیّد کاظم بود، بر مبنای این اخبارات ادّعای خود را در آن تاریخ اظهار کرد. یعنی ادّعاهای خود را مطابق زمان اخبارات قرار داده بود تا مردم را بفریبد. (ش)
درباره رستم الحكماء و كتابش «رستم التواريخ» بنگرید به مجله وحید، شماره ۹، ص ۳۶۱، مقاله جمالزاده با عنوان: «رستم التواريخ و مؤلف آن» و نیز «فهرستواره کتابهای فارسی، منزوی، ج ۲، ص ۹۷۳».
2⃣ در زنجان ملّا محمّد علی در ابتدای امر فتاوای غیرمتعارف و شاذی برخلاف علمای میداد و سبب شکایت علمای زنجان به اصفهان شد.
در آن زمان آسیّد محمّد باقر حجةالاسلام و حاجی کلباسی علماء درجه اوّل ایران بودند. آنها نیز نمایندهای میفرستند و جلساتی تشکیل میشود و ملّا محمّد علی محکوم میشود.
پس از آن ملّا محمّد علی از ظهور باب مطّلع میشود و در تأیید باب، در زنجان طغیان میکند و سبب کشتار بسیاری میشود. (ش)
? جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۴۱۲
#سیدمحمدباقرحجةالإسلامشفتی
#میرزاابوالمعالیکلباسیاصفهانی
#سعیدالعلمامازندرانی
#شیخمرتضیانصاری
*? کرامت*
? شیخ محسن خَنفَر معاصر صاحب جواهر بود. مرحوم آشیخ محمّد طه نجف - که از علمای مهم عرب است و میرزای شیرازی در اواخر، احتیاطات خودش را به او و حاج میرزا حسین خلیلی ارجاع داده بود - شاگرد چند نفر از علمای معروف از جمله شیخ محسن خنفر بود.
? مرحوم شیخ آقابزرگ در «اعلام الشیعة» از آشیخ محمّد طه نقل کرده است: شخصی شیخ محسن را دعوت کرد و من نیز به عنوان اصحاب شیخ محسن دعوت شدم. صاحبخانه نان گندم و خرما که بهترین پذیرایی در آن زمان محسوب میشد، برای شیخ محسن تدارک ديد.
? شیخ محسن وقتی نان را در دهان گذاشت، گفت: نفس من قبول نمیکند. حدس میزنم که زن حائض آن را پخته است. صاحبخانه به اندرونی رفت و از زنش پرسید. زنش تأیید کرد و گفت: من حائضاً آن را پختم. لذا صاحبخانه رفت و از همسایهاش نان جو تهیه کرد و شیخ محسن خورد.
? شیخ آقابزرگ نوشته که این قضیهای مشهور است و آشیخ محمّد طه شاهد ماجرا بود.¹
1⃣ الکرام البررة، ج ۱۲ ص ۲۹۸.
? جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۴۱۱
#شیخمحسنخنفر
#شیخمحمدحسننجفی
#میرزامحمدحسنشیرازی
#شیخمحمدطهنجف
#شیخآقابزرگتهرانی
*? جوامع الكلام*
? مؤلف جوامع الکلام، سیّد میرزای جزایری، از اساتید مجلسیین بوده و موضوع این کتاب احادیث صحاح و حسان و موثقات است، چنانکه «منتقی الجمان» صاحب معالم درباره احادیث صحاح و حسان است ولی «جوامع» مفصلتر از «منتقی الجمان» است.
? دقت صاحب «منتقی» فراتر از میرزای جزایری است، ولی جزایری فواید حدیثی را خوب بیان کرده است. مقدمه آن دارای ۲۴ مطلب و در حدود يک جلد است و خیلی خوب است که این مقدمه یا کل کتاب چاپ شود. نسخه این کتاب در کتابخانه ملك و آستانه قم هست.
1⃣ شیخ آقابزرگ تهرانی در الذریعه (ج ۵، ص ۲۵۳، رقم ۱۲۱۳) درباره جوامع گوید: «جمع فيه أخبار الأصول الدينية و الفقه و المواعظ و التفسير و الآداب و الأخلاق، الصحاح منها و الموثقات و الحسان من كتب كثيرة. جعل لها رموزاً و لبيان أوصاف الأحاديث رموزاً منها ما اصطلحه صاحب المعالم في المنتقى من لفظ 'صح' و 'صحر' و 'صحى' للصحيح المطلق، و الصحيح عند المشهور، و الصحيح عند نفسه، و جعل "ق" رمزاً للموثق و "ح" للحسن، و رتبه على عقود و كل عقد على سموط و في كل سمط جوهرات».
2⃣ قرار است مکتبه علامه مجلسی این کتاب را با نام «جوامع الكلام في دعائم الاسلام عن طريق أهل البيت علیهم السلام» منتشر کند.
? جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۳۹۱
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 day, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 4 weeks ago