ایران ما

Description
( ایران ما، پایگاهی تحلیلی در مورد مسائل اجتماعی/ فرهنگی/ سیاسی/ هنری /و مقالات اصحاب قلم


ارتباط با ما. @rozegar_ma
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 1 week ago

11 months, 1 week ago

به تجربه تاریخی، روس ها اول تجاوز مرزی و اشغال می کنند، بعد به یک پارچگی ایران احترام  می گذارند!

حبیب رمضانخانی

?روس ها بعد از موضع گیری مشترک با چین علیه کشورمان در مورد جزایر سه گانه ایرانی، در پی واکنش و اعتراض ایران، اعلام کردند که به حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی ایران احترام می گذارند!

?حالا، مجدد در پی افشای تاکید و توافق پوتین با الهام علی‌اف در مورد ایجاد دالان زنگزور که عملا مرز ایران با ارمنستان را قطع و خطرات و عواقب بسیاری، چون خفگی ژئوپلتیک ایران را رقم زده و خطوط مرزی ایران را دچار خدشه می کند، در واکنش و اعتراض ایران، روس ها اعلام کرده اند، خطوط مرزی و یکپارچگی ایران خط قرمز روسیه است!

?قابل تامل، دولتمردان ایران نیز سرخوش از این بیانات، با خوش خیالی، با همان اعتماد و شیفتگی سابق در جهت منافع روس ها از صحنه اکراین تا تقابل با آمریکا، کم از خود روس ها جانفشانی نمی کنند!

?فقط برای اینکه مسئولان به راستی آزمایی بیانیه اخیر روس ها در مورد احترام به مرزهای ایران و درجه اهمیت و دغدغه روس ها نسبت به حفظ استقلال و یکپارچگی ایران پی ببرند، دو موضع گیری مشابه تاریخی را یادآور می شویم تا تعهد و احترام آن به این مسأله را گوشزد کنیم:

  1. وقتی در  شهریور سال ۱۲۸۶خورشیدی، روسیه و بریتانیا، بدون اطلاع و حضور ایران، طی قراداد ۱۹۰۷ ایران را بین خود تقسیم کردند و زمینه دخالت گسترده تر روس ها و زمینه تصرف ایران در جنگ جهانی اول و زمین زدن مشروطه را رقم زدند، قابل تامل، در آن قراداد تاکید کرده بودند: ضمن احترام به استقلال و حفظ تمامیت ارضی ایران، این کشور را به سه منطقه نفوذ تقسیم می کنند!

  2. باز وقتی در شهریور ۱۳۲۰، شوروی و انگلیس در راس متفقین، با وجود اعلام بی طرفی ایران، کشورمان را اشغال کردند، طی یک پیمان تحمیلی به ایران مبنی بر اشغال و بهره برداری از امکانات و فضای ایران در جهت منافع خود، اعلام کردند: دولت های شوروی و انگلستان، تمامیت ارضی ایران را به رسمیت می شناسند!

?این نقض یکپارچگی و مرزهای ایران از سوی روس ها و بعد اعلام احترام به آن! مصداق آن داستان معروف روباه، البته ورژن محترمانه، است که در حال گریز از جنگل بود که وقتی علت آن هراس را جویا شدند، گفت: دارند حیوانات پنج پا را شکار می کنند! گفتند تو که چهار پا داری! گفت آخه ابتدا با تیر زده و بعد پاها را می شمارند! این ها هم اول زیرپا می گذارند و بعد اعلام احترام!

?در انتها اما سخنی با جماعت تندرو!
با وجود آن پشتیبانی و هزینه کردی که ایران برای روس ها کرده و در مقابل، آن ها اینگونه مواضع خصمانه علیه یکپارچگی و مرزهای ایران گرفته اند، خدا وکیلی جای روسیه هر کشور دیگری بود، تا چند بار قابلیت تسخیر سفارت از جانب شما را داشت؟؟؟

با ما همراه باشید?
?@iranema1944

11 months, 1 week ago

از سلطان نشین عمان کمتریم؟!

مجتبی لطفی

?حالا که قرار است فرمان به سوی وفاق ملی بچرخد، حالا که ناترازی‌های گوناگون و هول‌انگیز کشور را فراگرفته تا جایی که رهبری در دیدار با هیات دولت به نبود فرصت و نبود پول اذعان کرد، در این مسیر محتضری روی دست مانده که برای احیا به تدبیر و عقلانیت و انعطاف نیاز است.

?دیگر نمی‌توان گفت حرف مرد یکی است و اینجا باید مردان حاکم، با نگرش به پرونده و کارنامه سیاسی خویش، حرفشان دو تا شود.
پر کردن گسل‌های ژرف و وحشتناک کنونی نیاز به همدلی و مدارا دارد.

? سخن ساده اینکه کاری بتوان کرد کارستان! و آن اینکه نظام از محصوران: میرحسین موسوی، خانم رهنورد و مهدی کروبی، و زندانیانی مانند مصطفی تاج‌زاده ضمن آزادی، بخواهد در مسیر پیشرفت و عدالت و رسیدن و وضعیت مطلوب به حاکمیت مشاورت و کمک کنند
.
?این نه اینکه سیره پیامبر است (آل عمران/ ۱۵۹) بلکه در دنیای معاصر نمونه دارد. نمونه بارز آن کشور عمان است.
این آرزوی دست نیافتنی مرا یاد خاطره‌ای انداخت:
سال اول یا دوم دولت اصلاحات بود که عطاءالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت خاتمی به قم آمد و در جمع تعدادی از روحانیون حاضر شد. (جلسه در یک منزل شخصی بود و وی جرات نمی‌کرد در مکان عمومی با روحانیون دیدار کند!)
القصه! بحث دکتر مهاجرانی به چگونگی برخورد با مخالفان از جمله آیت الله منتظری و حصر ایشان کشید. وی خاطره‌ای گفت درس آموز که پس از سال‌ها هنوز در گوشم هست.

? می‌گفت:
سفری داشتم به سلطان نشین عمان و با عبدالعزیز الروسی وزیر اعلام آن کشور ملاقاتی رسمی داشتم. وی پس از این ملاقات مرا به خانه‌اش دعوت کرد. سخن از گذشته‌اش را به پیش کشید و گفت:
در دوران دانشجویی با تعدادی از دانشجویان از جمله یوسف بن علوی، جزو مخالفان سرسخت سلطان بن قابوس بودیم. گرایش‌های چپ داشتیم و چونکه از رهبران پارتیزانی ظفار بودیم گاهی حمله و تحرکات مسلحانه انجام می‌دادیم. مدتی بعد دستگیر شدیم. ما را به زندان بردند. زمانی نگذشته بود که من و همراهانم را از زندان بیرون آورده، سر و صورت اصلاح کرده، لباس رسمی پوشیدیم. گفتند سلطان بن قابوس شما احضار کرده است. پیش خود گفتیم اعداممان حتمی است! ما را نزد وی بردند. سلطان ما را احترام کرد و نزد خود نشاند. تعجبمان بیشتر شد. سر سخن باز کرد. از گذشته تا حال گفت، از وضعیت کشور و این‌که با تفکرات چپ و کمونیستی کشور به سرانجام نمی‌رسد با دلیل و آمار و منطق مجابمان کرد و گفت: "ما راهی را برای پیمودن آغاز کردیم. شما درس خوانده‌های کشورید حیف از شماست که در زندان باشید. گذشته‌ها گذشت. من چند پیشنهاد برای شما دارم اول اینکه: سرمایه‌ای در اختیارتان می گذارم، با خانواده به هر کشور خارجی مایلید مهاجرت کنید و تا آخر عمر با عزت زندگی کنید. یا اینکه: به شما سرمایه و امکانات می‌دهم تا به کار کشاورزی و تولید بپردازید و یا اینکه خواهش می‌کنم به من برای مدیریت و توسعه کشورمان کمک کنید، من مدیرانی متخصص می‌خواهم و اگر مایل هستید همراهم باشید." در بهت به سر بردیم. در پوست خود نمی‌گنجیدیم و با آغوش باز راه سوم را انتخاب کردیم و سلطان بن قابوس هر یک را به مقام وزارت، و مشاوره منصوب کرد و من وزیر امور اعلام و بن علوی وزیر خارجه شدیم.

مرادم از ذکر این خاطره شیوه کار است و اینکه آیا متصدیان و حاکمان ما از سلطان کشور کوچکی مانند عمان، کمترند؟!

با ما همراه باشید?
?@iranema1944

11 months, 1 week ago

تبعیض، تبعیض است، حتی شما قهرمان عزیز

✍️مصطفی داننده

مبینا نعمت‌زاده، دارنده مدال برنز بازی‌های المپیک پاریس، از رئیس‌جمهور درخواست کرده است، اجازه بدهد بدون کنکور وارد دانشگاه تهران شود. ظاهراً او علاقه‌مند به تحصیل در رشته پزشکی است و دوست دارد در آینده، یک تکواندوکار پزشک شود.

مبینا عزیز مردم است و کار بزرگی انجام داده است. کسب مدال برنز در رقابت‌های المپیک، به‌ویژه در بخش بانوان، بسیار دشوار است و همه ما قدردان او هستیم. ما حمایت می‌کنیم که دولت محترم جوایز مالی قابل توجهی به او اختصاص دهد و حتی پیشنهاد می‌کنیم، این پاداش‌ها افزایش یابد تا ورزشکاران ما بتوانند بدون دغدغه به تمرینات و رقابت‌های خود بپردازند.

اما درخواست ورود به دانشگاه تهران بدون کنکور، نوعی تبعیض است، چه بخواهیم و چه نخواهیم. مبینا درست می‌گوید که برای المپیک درس خواندن را رها کرده است، اما نباید فراموش کند، بسیاری از کسانی که امروز بر کرسی‌های دانشجویی دانشگاه تهران، به‌ویژه در رشته پزشکی، تکیه زده‌اند، نیز از علاقه‌های خود گذشته‌اند. شاید یکی از آن‌ها اگر کنکور نمی‌داد، امروز یک ورزشکار موفق بود.

آیا شما قبول می‌کنید، یک دانشجوی پزشکی به دلیل موفقیت‌های تحصیلی و علاقه، عضو تیم ملی تکواندو شود؟ آدم‌ها آینده خود را انتخاب می‌کنند؛ برخی درس را به ورزش ترجیح می‌دهند و برخی دیگر ورزش را تا رسیدن به المپیک و مدال پیگیری می‌کنند. اما نمی‌توان به دلیل رسیدن به علایق خود، به دنبال بی‌عدالتی بود.

احتمالاً خانم نعمت‌زاده می‌داند، تحصیل در رشته پزشکی یعنی تعطیل شدن زندگی؛ یعنی شب و روز درس خواندن. آیا ممکن است هم به‌طور حرفه‌ای ورزش کرد و هم درس‌های پزشکی را به بهترین شکل ممکن خواند؟ همین الان می‌گویم، نمی‌شود.

مبینا نعمت‌زاده می‌تواند یک دکتر موفق شود، اما نه در رشته پزشکی بلکه در رشته‌ای مانند تربیت بدنی، و هیچ‌کس هم به او اعتراضی نخواهد کرد، چرا به دنبال بی‌عدالتی یا بهتر بگویم، رانت است.

شاید عده‌ای بگویند، چرا بخیل هستید؟ در جواب آن‌ها باید گفت، افرادی که با استفاده از سهمیه‌های مختلف در حال تحصیل در رشته پزشکی هستند نیز اشتباه می‌کنند. امیدوارم دولت مسعود پزشکیان بتواند به حضور دانشجویان سهمیه‌ای در دانشگاه‌های برتر کشور پایان دهد. رشته‌هایی مانند پزشکی باید به دانشجویانی برسد که به آن علاقه دارند و برای رسیدن به این رشته تلاش کرده‌اند.

خانم نعمت‌زاده بدون تلاش به مدال برنز المپیک نمی‌رسید و از او بعید است بخواهد بدون تلاش به دانشگاه برسد. اگر او به پزشکی علاقه دارد، می‌تواند پس از پایان دوران ورزش حرفه‌ای، کنکور بدهد و در آینده یک پزشک شود.

البته نباید فراموش کنیم، سید محمد خاتمی، رئیس‌جمهور پیشین ایران، با درخواست علیرضا دبیر برای ورود به دانشگاه بدون کنکور موافقت کرد، آنهم زمانی که رقابت برای ورود به دانشگاه‌های معتبر کشور از رقابت در المپیک سخت‌تر بود. دبیر در دانشگاه، مدیریت بازرگانی خواند.

رئیس‌جمهور پزشکیان هنوز واکنشی به این درخواست نشان نداده است. امیدوارم او که خود یک پزشک است، زمینه تحصیل خانم نعمت‌زاده در رشته تربیت بدنی را فراهم کند تا هم دانشجویان پزشکی حس تبعیض نداشته باشند و هم خود مبینا بتواند هم درس بخواند و هم ورزش کند.

ناگفته نماند، در صورت حضور مبینا به‌عنوان دانشجوی رشته پزشکی در دانشگاه، دیگر دانشجویان به او نگاه منفی خواهند داشت، مانند کسی که بدون صف، 10 نان بگیرد.

فراموش نکنیم، کوچک‌ترین تبعیض‌ها می‌تواند پتک بزرگی بر سر کسانی باشد که برای آینده خود برنامه‌ریزی کرده‌اند.

بازهم تأکید می‌کنیم، مبینا نعمت‌زاده و امثال او، افتخار ایران هستند و باید برای موفقیت آن‌ها در عرصه ورزش تلاش کرد. امیدواریم به زودی شاهد موفقیت‌های بیشتر او در عرصه جهانی تکواندو باشیم.

با ما همراه باشید?
?@iranema1944

11 months, 1 week ago

ژاپن وقتی از جهنم خارج شد که از رهبرش شنید: من خدا نیستم؛ بابت همه اشتباهاتم متاسفم!

✍️حسین جعفری

بعد از شکست ژاپن؛کشور به اشغال آمریکا در آمد و تحویل ژنرال مک آرتور شد، ژنرال امپراتور را برای ملاقات فراخواند؛ امپراتوری که عموم مردم اجازه نگاه کردن به او را هم نداشتند؛چیزی حدود خدا!

واکنش تند ژاپنی ها به این موضوع او را به عقب نشینی وادار نکرد بلکه از موضع قدرتی فاتحانه؛ امپراتور را به دفترش فراخواند.به محض ورود با او دست داد و دستش را روی شانه امپراتور گذاشت و عکس یادگاری گرفت تا ثابت کند امپراتور خدا نیست.

در ملاقات،امپراتور نهایت بزرگواری خود را نشان داد:"اجازه بدهید مردم ژاپن دو باره برخیزند؛ تنها مرا مجازات کنید."

صبح روز بعد برای اولین بار در رادیو مردم صدایش را شنیدند و جملاتی گفت و ژاپن را وارد دنیای دیگری کرد:

"من خدا نیستم؛ من هیرو هیتو هستم؛ بابت همه اشتباهاتم متاسفم!"

رهبران تا وقتی خود را خدا یا نمایندگان خدا بدانند جز فقر و فساد و بدبختی نصیبی برای کشورشان نیست.

اگر دلسوز مردمید؛ نه خدا باشید نه نماینده خدا! فقط؛ خودتان باشید و در حد هیرو هیتو مسئولیت پذیر!

?@iranema1944

11 months, 1 week ago

«حرم، کم برو!»

✍️ یاسر عرب:

از در و دیوار ایران مذهب است که می بارد! به برنامه های صدا و سیما اشاره نمی کنم که پروپاگاند مذهبی اش دیگر بین مومنین هم طرفدار ندارد. از رخسار شهر نمی گویم که بر در و دیوار اش دیسکورس مذهب، و گفتمانِ کربلا، و چهره ی رهبران مذهبی و پیامهای دینی و روایات شیعی نقش بسته.   و نام خیابان ها و اتوبان های اش سراسر برگرفته از "مردانِ" مذهبی است. از دیوار پرشعار و بی روح مدارس نمی گویم که خود دیده اید. از وضعیت تقویم مناسکی که دائم در حال فربه شدن است می گذرم. به گسترش آیین های عزاداری نمی پردازم. به آیات و روایات منقش در مترو و اتوبوس و ایستگاه قطار و ... کاری ندارم بالاخره این یک واقعیت است که هواپیما در این کشور از زمین بلند نمی شود الا با سلام و صلوات و تحیت و تکریم و یاد آوریِ قداست همه چیز! شما خود بهتر از من به فقدانِ معنای اسلامی در پسوندِ اسامی چون دانشگاه آزاد و بانکداری و علوم انسانی و ... واقف هستید!

?برای محوِ هر سوژه بهترین راه نمایاندن بیش از حد آن است. عملیاتی اش می شود اینکه تصویر کسی که میخواهیم فراموش اش کنیم، بگذاریم روی صفحه ی موبایل. پس از مدتی دیگر آن تصویر را نخواهیم دید! و این چنین است که وقتی همه چیز مقدس شد، دیگر هیچ چیز مقدس نخواهد بود! چونان ماهی درون آب، که بیش از همه حضور پیرامونیِ آب را فراموش خواهد کرد. و شاید این راز همان توصیه ی آیت الله امجد به یکی از دوستان مشهدی مان بود که «حرم، کم برو!»

?خدا، حقیقت، انسانیت، انصاف، در جامعه ی ما مفاهیم از دست رفته و سردرگمی هستند که از شدت تکثیر دیگر معنی حقیقی خود را در روابط انسانی ما از دست داده اند. و بر همین سبیل کارکرد آنها نیز معوج شده است.   چه حقیقتی پشت اعمال دینی ما نهفته است؟ یادم هست روزی که محضر حاج حیدر بودم برایم می گفت «اینکه دست دادن بعد از نماز جماعتِ مسجد، مستحب است، برای این است که به صورتِ بغل دستی ات نگاه کنی! ببینی او را می شناسی؟ رنگ رخسار اش گرم است یا زرد؟ در چشمانش غمی نهفته که نیاز به هم صحبت داشته باشد؟ گرسنه است؟ مشکلی دارد؟ اما همه ی این حکمت ها در پس ظاهری تکراری و ملال آور از بین رفته و حالا خود مومنین هم نمی دانند چرا بعد از نماز جماعت با هم دست می دهند؟ انگار این مناسک تنها یک رفتار ماورایی است برای شراکت در ثواب نماز دیگری!»

?ثمره ی این بمبارانِ مناسک و بارانِ پیامهای تبلیغی دینی اما از یک سو تولید انبوهِ شیعه ی هیئتی و جامعه ی توده ای و جمهوری قشری است و از سوی دیگر تولید انبوهِ عناد و لجبازی و دین گریزی و گاها دین ستیزی توسط عامه ی مردم ... اجازه بدهید با مثال روشن اش کنم!

?من هر وقت سوار قطار های سازمان رجا (راه آهن جمهوری اسلامی!) می شوم سر سام می گیرم از حجم "تنشِ مذهبی!" چندین بار از روسای قطار ها پرسیده ام «آیا قطار سالن سینماست؟» و آنها پاسخ داده اند «متاسفانه پخش دائم فیلم دستور اجباری از بالاست!» چه فیلمهایی؟ یکی از یکی بدتر!... مملو از غم، بدبختی، کشته شدن، جنگ، فقر، بیچارگی، ترس، استرس، تنهایی، درماندگی، صدای بمباران، ضجه ی آدمها، خنده های هیستریک، و  اذان و نماز و دفاع مقدس، و تبلیغ فرهنگِ ایثار یا مسئولیت اجتماعی! اما در غالبِ یک سادیسمِ جمعیِ اجباریِ  ممتد، تا رسیدن به مقصد! (این فیلمها به انتخاب سازمان و هر 4 ماه یکبار عوض می شوند!)

?در ازای آن وقتی نهاد فربه کننده مناسک بر مصدر امر نباشد ببینیم چه می شود؟ سوار اتوبوس های بین راهی بشوید. تقریبا همین بساط است. با دو فرق! اول فرمان همه چیز (به جای مدیر عامل فرهنگی رجا) دست خودِ راننده است. دوم  آنجا مواجه هستید با انبوه فیلمهای بند تنبانی حاویِ شوخی های زیر نافی، و متلک های جنسی، عشوه های خرکی زنانی بیکار که چون پیلا پیلا خود را آراسته و گاه جیغ جیغ می کنند و بعضا لمیده درون خودروهای گران قیمت، اطراف قصه ی فیلم، بیخود و بیجهت دور دور می کنند و هوسباز و عاشق می تراشند.

?"تحجر" و "تجدد" دو تیغه ی قیچی هستند که ما را از مدینه ی فاضله ی "تمدن" دور می کنند. در جامعه ی متمدن افراط و تفریط جایی ندارد و همه چیز بر محور عدل است و اعتدال ثمره ی این جامعه است. ما را هنوز تا عدالت راه بسیار است، تا چه رسد به اعتدال.. ما در اینجا هنوز مشغول جنگِ مذهب علیه مذهب هستیم و دلخوش به جنگ خدا علیه خدا! مهجور مانده عقل ...

با ما همراه باشید?
?@iranema1944

11 months, 1 week ago

علم الهدی:
مهاجران افغانی شریک زندگی ایرانی‌ها هستند!
افغانی ها را درون زندگی خودتان ببرید!
خانه خود را با افغان ها تقسیم کنید!
«دو چیز طیره عقل است: دم فرو بستن به وقت گفتن /و گفتن به وقت خاموشی»

✍️مازیار اوستا

یا شیخ!  از چه زمانی افغانی ها شریک زندگی مردم ایران شدند ؟
یا شیخ از کیسه خلیفه می بخشید ؟یا ارثیه پدری ؟

بر اساس کدام عقل و منطق برای این مردم گرفتار که از پس زندگی خود هم بر نمی آیند شریک پیدا می کنید ؟
کدام عقل و منطق اجازه می دهد که مردم   بیگانگانه ای را  در منزل خود سکنی دهد ؟ آنهم بیگانگانی که بیشترین جرائم تجاوز به نوامیس را درکارنامه خود دارند چنانچه که  دولت آلمان و اتریش که از سر انسانی دوستی به آنها پناه دادند اکنون بخاطر چنین جرائمی تصمیم به اخراج آنها  گرفته است ؟

یا شیخ ! از این گذشته  مگر شما  در این جامعه زندگی نمی کنید ؟ مگر از شرایط زندگی مردم و سبک معماری جدید خبر ندارید ؟ نمی دانید با سبک معماری جدید و در یک آپارتمان ۵۰تا صدمتری  حتی پدر و فرزند هم نمی تواند یکجا زندگی کنند !
یا شیخ ! ممکن است بفرمایید خود و بستگان چند خانواده افغانی را با خود همخانه کرده اید؟

یا شیخ  چرا هربار که زبان به سخن  می گشاید با سخنان نسنجیده برای دین ،نظام و ملت هزینه سازی کرده روی اعصاب مردم راه می روید !

یا شیخ ؟ صادقانه توصیه می کنم اگر زمانی  فرصت پیدا کردید حتما  باب فواید خاموشی و آداب سخن گفتن شیخ اجل سعدی را مطالعه کنید !
اگر هم چنان مشغول گفتن هستید و فرصتی برای شنیدن و مطالعه ندارید این سخن شیخ اجل سعدی را آویزه گوش خود کنید که می فرمایید :«دو چیز طیره عقل است: دم فرو بستن به وقت گفتن /و گفتن به وقت خاموشی»

با ما همراه باشید?
?@iranema1944

1 year ago

‏دولتِ فریب...
از نهج‌البلاغه تا عمل چون معاویه
از نکوهشِ گشت ارشاد تا وزیر کشورِ حامی گشت ارشاد و همکار رادان
از تحول در آموزش و پرورش تا مرتجعترین فرد ممکن در رأس وزارت
از جوانگرایی تا مسن‌ترین دولت تاریخ
از نخبه‌گرایی تا دولت سهمیه‌ای
این همه ناراستی فقط برای چند صباح ریاست؟!

محمد پارسی

با ما همراه باشید?
?@iranema1944

1 year ago

? رئیس جمهور مسعود، ما تو را فریب دادیم!

✍️ بخشی از یادداشت دکتر محسن رنانی، استاد دانشگاه خطاب به دکتر پزشکیان، رئیس جمهور ایران:

◀️ امروز سحرگاه دوشنبه که دارم این متن را می‌نویسم خیلی به حال تو گریستم. گریستم چون ما تو را فریب دادیم، ما به تو رای دادیم چون نیاز به قهرمان داشتیم؛ و چون رفتار و گفتار تو جوری بود که ما احساس کردیم این همان قهرمانی است که می‌تواند برود و حق ضایع شده تاریخی ما را «ظرف یک ‌ماه» بستاند؛ پس به صندوق‌ها هجوم بردیم.

◀️ مسعود گرامی! می‌دانم که بین دو تیغه قیچی مردمی رنجیده و حکومتی ناسنجیده گرفتار شده‌ای و این آغاز مصیبت است. چهار سال آینده را (اگر دو طرف بگذارند بمانی) مصیبت خواهی داشت. اما بمان و این مصیبت را بر دوش بکش که ایران نیازمند است. تو تنها رئیس‌جمهور ایرانی که باید چوبه‌دار خود را بر دوش بکشی، چون دیری نخواهد گذشت که هر دو طرف به خون تو تشنه خواهند بود. از یک طرف توقعات آرمانی یک نسل ناصبور، و از سوی دیگر تعصبات ایدئولوژیک یک نظام حکمرانی ناتوان اما مغرور. اما تو بمان، که آینده‌ای پرابهام و گذرگاههایی سخت در پیش داریم و وجود یک رئیس‌جمهور متعادل در آن شرایط سخت، از نان شب برای‌ ما واجب‌تر است.

◀️ می دانم که حکمتی داشته است که هنوز بعد از یک ماه که از انتخابات گذشته با مردم خودت صحبت نکرده ای! می دانم که حکمتی داشته است که برای انتخاب برخی وزرایت مقاومت نکرده‌ای! من تاکنون شما را از نزدیک ندیده‌ام اما از این همین دور می‌فهمم که برای قربانی شدن آمده‌ای نه قربانی کردن؛ و اگر غیرازاین باشد،‌ همه ما باخته‌ایم! خبر دارم که کاندیداهای تراز اول وزارتخانه‌های تو را فقط به خاطر تحصنی یا امضای بیانیه‌‌ای یا نوشتن نامه‌ای در گذشته‌های دور، رد صلاحیت کرده‌اند؛ اما صبور باش و بمان و چوبه‌دارت را بر دوش بکش و با گام‌های آرام و کوتاه به پیش برو. ما چاره‌ای جز این مسیر نداریم. نه این نسل سیاست را می‌شناسد و نه تاریخ می‌‌داند؛ و نه این حکومت، خلاقیت، استقلال اندیشگی و قدرت کوبنده این نسل را می‌فهمد؛ بنابراین هیچ‌کدام زبان هم را نمی‌دانند و خطر همین‌جاست!

◀️ و تو بمان چون به تو نیازمندیم. ما به بازیگران سیاسی صبورِ پوست کلفت که فحش بشنوند ولی عصبانی نشوند و تحقیر شوند اما قهر نکنند شدیداً نیازمندیم. ما با کمبود مفرط صبر و کمبود مفرط آهستگی و کمبود مفرط آدمی روبروئیم که آمده باشد که آبرویش را بگذارد و برود نه اینکه آبرویش را با خود به خانه یا به حصر ببرد.

◀️ و در عجبم از حکومت که با امواج بحران‌هایی که در همه حوزه‌ها آفریده است و به تنهایی قادر به حل هیچ کدام نیست، حکومتی که اکنون در یک مورد بحرانی، بیست هزار مگاوات کمبود برق دارد، در حالی که تمامی فرصت‌های ما را در یک ربع قرن گذشته برای تولید فقط یک هزار مگاوات برق اتمی در نیروگاه بوشهر، سوزانده است؛ به زبان پزشکیان را حمایت می‌کند اما در عمل کاری می‌کند که اعتماد مردم را به او نابود کند. آی حکومت! مسعود را هر روز می توان در میدان شهر به فلک بست! اما این کار را مکنید؛ نه به سود شماست، نه به سود ملت! چرا که مسعود، امروز هم نماد حکومت است هم نماد مردم؛ به این سرمایه بزرگ چوب حراج مزنید!

با ما همراه باشید?
?@iranema1944

1 year ago

تبریک به آنها که رأی ندادند!

✍️ رحیم قمیشی

?امروز که لیست وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان رسماً منتشر شد، احساس کردم همۀ آنها که رأی ندادند، شم سیاسی قویتری از ما که به آقای پزشکیان رأی دادیم، داشته‌اند.
من منکر وجود برخی افراد اندک متناسب با خواست رأی‌دهندگان در بین وزرای پیشنهادی نیستم، شاید به اندازه انگشتان یک دست! که احتمال می‌دهم آنها را هم مجلس رد کند.
اما جا دارد این کابینه پیشنهادی را قبل از هر کس به مقام معظم رهبری، سپس به آقای شریعتمداری، آقای جلیلی، آقای جبلی، و آقای قالیباف، همچنین ائمه جمعه سراسر کشور تبریک بگویم.
کابینه‌ای که یک فرد مهم توانا برای تغییر در راس هیچکدام از وزارتخانه‌های سیاسی‌، اموزشی‌ و فنی‌اش نیست.

?من آدم ناامیدی نیستم، بعکس گاهی زیادی امیدوارم. اما از این کابینه هیچ انتظاری برای تغییر و تحول نسبی هم ندارم!
خدا کند فردا در کمال شگفتی فیلترینگ رفع شود.
خدا کند تحریم‌ها برداشته شوند.
خدا کند بیگناهان آزاد شوند، از خانواده‌های آسیب دیده دلجویی شود
خدا کند ون‌های طرح سیاه نور جمع شوند، دختران و زنان تحقیر نشوند!
خدا کند وضع اقتصادی ما بهتر شود...
اما آن روز هم باید از همان آقایانی تشکر کرد که احتمالا به پزشکیان تذکر داده‌اند، این کار باید بشود و اجازه آن کار را داده‌اند!

?کابینه‌ای که افراد مهم آن سفارشی هستند.
کابینه‌ای که در کمال محافظه‌کاری معرفی شده.
کابینه‌ای که تمام اعضای آن را، قبلاً، از ما بهتران تایید کرده‌اند.
کابینه مورد تایید رای دهندگان امیدوار به تغییر نیست.

?تا اینجای کار، تک‌تک آنها که رأی ندادند، درست‌تر از ما فکر کرده بوده‌اند.
مگر اتفاقات جدیدی بیفتد
مگر شگفتانه‌ای در پیش باشد
مگر باز پشت پرده‌ای در کار باشد!

?خدا کند تصمیم گیرندگان اصلی کشور
دل‌شان برای مردم کمی بسوزد
و به آقای پزشکیان اجازه دهند
برخی کارهای کوچک را انجام بدهد...
خدا کند به عقل‌شان برسد
جامعه ایران با این ترتیب
به سراشیبی سقوط خواهد رفت...

?من با دلی سوخته و دردمند برای آینده ایران
و مردم سختی کشیده‌اش
اینها را نوشتم
و سرزنش عیب‌جویان
برایم اهمیتی ندارد!
و می‌دانم در دل بسیاری از رای دهندگان
چه غوغایی است، این روزها...
از فاصله بین آرزوها و خواست‌ها
تا واقعیت‌های تلخ
فاصله بین شعارها
تا عمل افراد!

با ما همراه باشید?
?@iranema1944

1 year ago

قدرت فساد آور است

?در خبرها آورده اند؛
‏ خانم شیخة حسینة که مجبور شد از بنگلادش فرار کند سال ۱۹۸۱ نماد آزادیخواهی کشورش بود. قبلش در ۱۹۷۵ پدر و همه اعضای خانواده‌اش بر سر مبارزه برای آزادی کشته شدند، فقط او و خواهرش زنده ماندند. چرا به این روز افتاد؟ دهها سال ناپیوسته و ۱۵ سال پیوسته در رأس قدرت بود و دچار عادات و آداب استبداد.

?لرد اکتون می‌گفت: قدرت فساد آور است.
در بررسی تاریخ حکمرانی‌های جهان از شروع تمدن که سومین کشف بشر است. اولین امپراتوری  بزرگ تاریخ، پادشاهی منس در حدود  ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح(ع) که ساکنان نیل علیا و سفلی را منطقه ای به طول ۶۰۰مایل متحد نمود تا کنون، بشر این واقعیت را به اثبات رسانده است که چون بر سریر پر مهابت قدرت نشیند، به تدریج خلق و خوی دیکتاتوری و در نهایت استبداد بر وی غالب می‌گردد.
از مستبدین تاریخ بگذریم، حتی چند اولیای خداوندی که نیز حکمران بوده‌اند در پاره‌ای موارد  در تخت قدرت دچار لغزش شده که اگر فیض روح القدس نبود هر آن ممکن بود که از اوج عظمت و عزت در پرتو خداوندی بر حضیض ذلت زمینی سقوط نمایند.
یوسف(ع) در اولین دیدار یعقوب(ع) که بعد سال‌ها هجر یوسف(ع) نابینایش کرده بود. چون به وی رسید، گویند یوسف که مقام وزارت مصر داشتی از مرکبش پیاده نگشت. گویا ملک وحی نازل گشت که اگر در مقابل پدر پیاده می‌شدی، هر آن از رسالت آوران اولوالعزم می‌شدی.
آیا اگر یوسف(ع)، عزیز مصر و در کرسی قدرت نبودی این گونه عمل می‌کرد؟

?داود(ع) از پیامبران یهود در میان قوم بنی‌اسراییل هزاران سالِ بعد از موسی(ع) که حکمران بود، روزی بر بالای کوشک شاهی به دنبال کبوتری رفت. در همسایگی کوشک زنی دید که در حال آب تنی بود. چون سایه داود بر حوش خود دید، با موی انبوهش خود را پوشاند. داود از بام فرو آمد و گفت:
این همسایه ما کجا هست؟
گفتند: اوریا در لشکر به کاری است!
چون جنگی پیش آمد. اوریا را فرمانده جنگ نمود و اوریا که کشته شد، آن زن زیبایی که داود از بام کاخش دید را به همسری خواند.
از پنج پیامبر اولوالعزم تنها رسول گرامی اسلام که سلام خداوند جهان آفرین بر وی باد، هم صاحب رسالت و هم در منصب قدرت بود.

?عیسی مسیح(ع)،
هیچ خان و مانی نداشت.
موعظه گری اخلاقی شیوه عمل وی بود.
دوران پیامبری حضرت مسیح(ع) سه سال طول کشید.
مسیحیت با تاکید بر رستگاری فردی و عدم اشتغال به امور سیاسی با مذاهب بدون پیامبر آن زمان کاملا تفاوت داشت، در نتیجه فاقد دستوراتی در مورد حکومت و امور اجتماعی بود جز این که می‌گفت:
آنچه متعلق به سزار است به او واگذار نما!

دکتر ع پرویزی

با ما همراه باشید?
?@iranema1944

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 1 week ago