-

-

-

I'm not heartless,
I'm just tired of getting hurt.

سلام...دارلای عزیز...
میدانم مدتهاست که برایت داستان ننوشته ام ؛راستش سرم کمی گرمه زندگی و گرمای عشقت بود و دروغ نگویم٫ نفس کشیدن...
سرم گرمه نفس هایی که بدون آینه ی چشمان تو به باز دم میرسند و لبخند هایی که بدون حقیقته نگاهت گوشه لبم را کش میاورند بوده ام
راستش را بخواهی دارلا...زندگی هیچوقت قصد نداشت مرا از پیچ و خم نبود تو گم کند٫ حتی وقتی که خیابان را اشتباهی رفتم تا دروغ بگویم که از اول نیز نبوده ای سختیه راه چه در کوچه ی تو چه در همان خیابان اشتباهی همراه من بود. راستش کارهای بسیار کردم تا بازدم ها بدون تو آسان شوند تا لبخند ها بدون تو ممکن شوند اما به پیچ و تاب موهایت دارلا ٫که قسم میخورم زندگی هیچ بی تو به جریان نمی‌رود به چشمان رنگینت که دنیای بی تو بزرگ ترین دروغی است که تا به حال زندگی کرده ام.
MK

? ????? ?? ???? "??? 3?? ??? ???? ??? ? ??? ????? ?????"????