𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 day, 19 hours ago
در حالیکه که ژاپن یکی از قدرتمندترین ارتشهای جهان را در اختیار دارد در ایران (تنها در ایران) بواسطه تبلیغات دهه ۶۰ هنوز عدهای معتقدند این کشور ارتش ندارد. در حالیکه نیروی نظامی این کشور از سال ۱۹۴۸مجدد تشکیل شد و حتی طی سالهای اخیر با اصلاح قانون اساسی از یک ارتش تدافعی به یک ارتش تهاجمی تغییر ماهیت داد.
بابا یکم فکر کنید، حتی گوام و بحرین هم ارتش داره. مگه میشه ژاپن که از تولید کنندگان بزرگ سلاح خودش هست ارتش نداشته باشه.
@samuraiazad
کانال سامورایی
از خدا هم می ترسم. نمی توانم به مهرش دل ببندم. تنها به کیفرش ایمان دارم.
از کتاب نه آدمی
نوشته #اوسامو_دازای
@ForAzadism
از اینکه فقط دنبال سرگرمی بود حالم بهم میخورد، حال آن که تنها دلیل رفت و آمدم با او همین سرگرمی بود. بارها از دوستی مان شرمسار شدم. سرانجام از بس نشست و برخواست کردیم او هم به چشمم پر مایه آمد.
از کتاب نه آدمی
نوشته #اوسامو_دازای
@ForAzadism
پست پنجم
پس از مرگ امپراطور گو-شیراکاوا ، در سال 1192 کمیسیون امپراطوری ، به یوریتومو مقام Sei-i Tai Shōgun اعطا شد . این آغاز یک دولت فئودالی در ژاپن بود . این امر نشان دهنده به قدرت رسیدن طبقه جنگجو(سامورایی ها) و آغاز شوگونات کاماکورا و سرکوب تدریجی قدرت امپراطور در دهه های بعد بود ، که شخص امپراطور مجبور بود بدون قدرت سیاسی یا نظامی مؤثر حکومت کند و عملاً قدرتش در حال کاهش یافتن بود . امپراطور به یک رئیس دولت صرفاً نمادین و تشریفاتی در دهه های بعد تبدیل خواهد شد.
علاوه بر این ، جنگ این دو خاندان (میناموتو ، تایرا) ، پیامدهایی هم داشت و آن رنگ قرمز و سفیدی است که به ترتیب رنگهای تایرا و میناموتو را بهعنوان رنگهای ملی ژاپن تشکیل داده .
درست است که بسیاری از اعضای قبیله میناموتو ، مانند تاکدا نوبویوشی و میناموتو نو یوشیناکا ، به حمایت از یوریتومو علیه قبیله تایرا قیام کردند . اما افرادی هم بودند که همچنین به قبیله میناموتو تعلق داشتند اما برای قبیله تایرا جنگیدند زیرا نسبت خویشاوندی یا وظیفه ایی نسبت به قبیله تایرا داشتند . در واقع تمام آنها از ابتدا تحت فرمان Minamoto no Yoritomo نبودند .
در پایان دوره هیآن، استان کای تحت کنترل خاندان تاکدا بود. آنها همراه با تعدادی از خانواده های دیگر ، از پسر عموی خود میناموتو نو یوریتومو علیه قبیله تایرا در جنگ جنپی حمایت کردند . هنگامی که یوریتومو برای اولین بار در ایشیباشیاما شکست خورد ، از تاکدا نوبویوشی درخواست کمک کرد و تاکدا ارتش خود را برای حمایت از یوریتومو فرستاد .
تاکدا تارو نوبویوشی پس از شکست دادن نیروهای باقی مانده از قبیله تایرا در استان شینانو ، با نیروهای Minamoto no Yoritomo به سمت استان سوروگا پیش رفت . در طول نبرد فوجیکاوا ، تاکدا شبانه به نیروهای قبیله تایرا حمله غافلگیرانه ای انجام داد و در نهایت آنها را مجبور به فرار کرد . یوریتومو از دستاوردهای تاکدا نوبویوشی در نبردها خرسند بود و مقام فرماندار (شوگو) استان کای و سوروگا را به او پاداش داد .
اگرچه نوبویوشی در کنار یوریتومو جنگیده بود و به آرمان او کمک کرده بود ، اما یوریتومو از قدرت رو به رشد او احساس خطر میکرد. علاوه بر این ، یوریتومو به نوبویوشی مظنون بود ، چون مدتی قبل فرمانی از امپراطور گو-شیراکاوا در مورد یک لشکرکشی تنبیهی علیه یوریتومو دریافت کرده بود . این نامه بعد از تضعیف قدرت امپراطور بود.
Omidsabaghha
افسانه پنهان شدن خدای خورشید ژاپن در غار
(آماته راسو)
روزی خدای خورشید به نام آماته راسو که در زیبایی بی همتا بود و جزء خدایان مونث بود از ترس یک جدال به داخل غاری می گریزد و دهانه ی غار را با تخته سنگ بسیار بزرگی می بندد.
هرچه دیگر خدایان به او می گویند از غار بیرون آید تا جهان دوباره روشن شود او نمی پذیرد و محتاطانه همانجا می ماند. تا اینکه روزی خدایان پریشان به شور می شنیند و در این شور خدا بانو خنده آمانو اوزومه که از جوانترین خدایان بود جلو غار شروع به رقصیدن می کند و در طول رقص چند گردنبند از سنگهای گرانبها و یک آینه جلو در غار می گذارد.
او که از موسیقی و رقص سرمست شده بود کم کم تمام لباسهای خود را در می آورد و کاملا برهنه به رقص ادامه می دهد و همگان را به شور و شوق می اندازد. خدای خورشید که نمیدانست این همه سر و صدا آن بیرون از چیست فریاد می زند که آنجا چه خبر است؟!
خدایان نیز به او میگویند جشن گرفته اند چون در میان خدایان کسی زیباتر از او یافته اند.آماته راسو باشنیدن این حرف ریسک میکند و در غار را باز کرده و بیرون می آید تا ببیند این خدای زیباتر کیست و همان لحظه یکی از خدایان در غار را پشت سر او می بندد و آماته راسو زیبارو چهره ی خود را در آینه ای که بین سنگهای گرانبها قرار دارد می بیند و اینگونه جهان دوباره روشن می شود.
#مهدی_آزاد
#آماته_راسو
@samuraiazad
کانال سامورایی
جالبی این کلیپ اینه که خود اون نیروی ضد تروریست روسیه هم که عامل انفجاری رو زد به اتوبوس ترکید 😂 تازه این مانور بود
یک افسانه و یک سلاح
چند ماه پیش بود که اولین بار نام سلاح قلاب سنگ داود یا به شکل اسرائیلی آن فلاخن داوود را شنیدم.
قلاب سنگ داوود یک سلاح ضد موشک برای موشکها و اهداف میانبرد است که اسرائیل آن را برای دفاع از حریم هوایی خویش گسترش داده.
اما این سلاح چه ربطی به موضوع نوشتار دارد؟!
در تاریخ یهودیت و عبری؛ ایشان (یهودیها) در یک جنگ و کارزار چندهزار ساله با فلسطینیان (دیگر مردمی که در منطقه مقدس زندگی میکردند) اند.
روزی داود پادشاه نیرومند یهودیان که خود پدر سلیمان است توسط پدرش یسا (در انگلیسی جسی) مامور میشود تا به شهر ایلا (در عبری یعنی درختان) رفته تا به کمک شائول(پادشاه یهودیها که برخی ارتودوکس ها او را مسیح اصلی میدانند) رفته و در کنار ایشان که با فلسطینیان در جنگ بودند مبارزه کند.
داوود به سخن پدر گردن مینهد و به یاری اسرائیلیها که در حال شکست بودند میرود.
آنجا او با پهلوانی فلسطینی به نام جالوت (گولیات در انگلیسی و در تورات جُلیات) مواجه میشود که از منطقه گات (جت) بود.
گفته شده جالوت سه متر قد داشت و بسیار شجاع بوده و در میدان نبرد هماوردی نداشت. به نحوی که میتوانست با هر دستش جمجمه یک مرد را خورد کند یا درختی را برداشته و به سمت دشمن پرت کند! در حالی که داود آن زمان جوان و همچنان شبانی (چوپان) بیش نبود.
در حالی که هیچیک از هماوردهای جالوت یارای او نبودند و ارتش اسرائیل در حال شکست بود، داوود قلاب سنگ خود را که مخصوص فراری دادن گرگها بود برداشته و قلوه سنگ بزرگی در آن میگذارد و سمت قهرمان فلسطینیها جالوت پرتاب میکند. سنگ درست به پیشانی جالوت پهلوان خورده و از پا در میآید و اینگونه اسرائیلیها بر فلسطینیان پیروز و داود بعدها شاه ایشان میشود.
از قضا همانطور که گفتم اسرائیل این افسانه را (که البته برای خودشان و برخی مسیحیان و مسلمین با سانسور دشمن فلسطینی عین حقیقت است) برداشته و بر نام یکی از استراتژیکترین سلاحهایش نهاده.
به نظر شما چند افسانه دیگر امروز سلاحهای ملتهاست؟!
#مهدی_آزاد
@ForAzadism
Telegram
رسانه هات نیوز 📛
محمد طریقت وکیل پایه یک دادگستری تبریز با زن و بچش درحال تردد بوده یه سری افراد حامی جلیلی بخاطر اینکه بنر پزشکیان چسبونده به ماشینش جلوشو گرفتن با شوکر بهشون حمله کردن جلوی بچه کوچیکش***😳*** @News\_Hut
بخش دو
پاسخی به یک پرسش همیشگی!
آیا کتاب ۱۹۸۴ نوشته جرج اورول در ایران سانسور شده است؟!
آیا کتاب سانسور شده؟ و کدام ترجمه برای مطالعه مناسبتر است.
وقتی خواندن اثر را شروع کردن یک پیش زمینه فکری داشتم که این کتاب سانسور گشته اما با خوشبینی خاصی هم دلم میخواست سیستم ممیزی در ایران حداقل در آثاری با چنین گستردگی و حساسیتی دست نبرد. از این رو علاوه بر مطالعه همزمان چند ترجمه متن اصلی را هم برای مواقع ضروری دم دست خویش نگاه داشتم.
یکی از محلهایی که جرج اورول در کتاب خود مصرانه به آن میپرداخت سانسور گسترده از جانب حزب بود و یکی از مهمترین نوع سانسور از جانب حذف مسائل مربوط به امیال و شور جنسی بود. حزب با همیت بسیار به جنگ سکس میرود و حتی انجمنهای ضد سکس به راه میاندازد و اگر زوجی پس از گرفتن مجوز ازدواج قصد داشتن رابطه جنسی با یکدیگر داشته باشند آن را معاشقه یا رابطه جنسی خطاب نمیکنند بلکه به آن خدمت به حزب (با فرزندآوری) میگویند. فرزندانی که از همان کودکی تحت نظام آموزشی سیستم به جاسوسانی بدل می شوند که بارها حتی خیانتها و بدخواهیهای پدر و مادر خود به حزب را به پلیس اطلاع میدهند.
اولین جایی که در کتاب بنده با سانسور مواجه گشتم دقیقا همین نقطه بود. در صفحه ۱۲۱ از ترجمه قدیمی کتاب توسط دکتر صالح حسینی مترجم به صحنه عشقبازی وینستون و کاراکتر مورد علاقهاش جولیا میپردازد که این در ترجمه آقای مهدی صائمی در صفحه ۱۱۶ به کل حذف و یک راست به بخش بعدی رفته (یعنی تا پایان بند دوم از فصل دوم کتاب). این اولین نشانه جدی از سانسور در کتاب بود که تا انتهای آن ادامه داشت و هرجا نویسنده اشارهای به روابط و شور جنسی میکرد در ترجمه جدیدتر کتاب به کل حذف شده بود و نه اینکه مترجم بخواهد رندانه به آن اشارتی داشته باشد.
این بدان معناست که جرج اورول همانگونه که پیشبینی کرده بود در نظامی که به سمت تمایتخواهی میرود یا رفته یکی از مهمترین افعال ممنوع و لازم به سانسور همین مقوله سکس است که میبینیم مترجم ایرانی عامدانه، از روی ترس یا نهایتا در وزارت ممیزی ارشاد این بخشها حذف گشتهاند.
《پس میتوان گفت سانسور در کتاب قطعی است》.
میرسیم به اینکه کدام ترجمه برای مخاطب مناسبتر و نسبت به متن اصلی کتاب امینتر بوده.
۷
برای این بخش نمیتوانم تنها به دانش خویش اکتفا کنم چراکه تمام ترجمههای موجود را نخواندهام، پس با جستجو و مطالعه نظرات صاحبان اندیشه به سه ترجمه نهایی رسیدم که یکی از آنها همین ترجمه دکتر صالح حسینی است که اثری میتوان گفت از سانسور در آن ندیدم اما همچنان چند نقد بر آن هست که در بخشهای بعدی به آن میپردازم.
بهترین ترجمههای موجود از کتاب ۱۹۸۴ به دید کارشناسان عبارت است از "ترجمه صالح حسینی، حمیدرضا بلوچ (ایشان مقدمهای از اریک فروم هم در کتاب آورده) و مهدی بهرهمند". پس پیشنهاد میکنم برای تهیه این کتاب به سراغ یکی از این سه ترجمه روید.
در بخش بعد به پاسخ این پرسش میپردازم که آیا در ترجمههایی که دیدم تحریفی ایجاد شده و نگاه جرج اورول در این کتاب به طبقه پرولتاریا (رنجبران جامعه) چگونه است؟
#مهدی_آزاد
#جرج_اورول #۱۹۸۴
https://t.me/ForAzadism/3561 بخش نخست
@ForAzadism
Telegram
Azadism
بخش نخست پاسخی به یک پرسش همیشگی! آیا کتاب ۱۹۸۴ نوشته جرج اورول در ایران سانسور شده است؟! درود بر همه. افرادی که بنده را شناخته میدانند که همواره تلاش داشتم در تحلیل یا توصیف نگاهی بی طرفانه به مقولههای اجتماعی، سیاسی و مهمتر از همه هنری داشته باشم…
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 day, 19 hours ago