?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago
🗽
● Moodless
● #Moodless
● #MiniNovel
● #TaeJin #Jungkook
● By Blue Koala
● یکشنبهها؛ ساعت 21
○ توضیحات داستان:
مودلس یک مینیناول در ژانر درام و روانشناختیه که ژانرهای فلاف، رومنس و اسمات بهش جون بخشیدن.
سوکجین نویسندهی داستانمصوریه که از همهچیز خستهست و دلیلی برای زندگی کردن نداره. صفحات کتاب زندگی سوکجین ورق میخوره و با ورود افراد و افتادن اتفاقهایی، فصل جدیدی از زندگیش آغاز میشه!
طی این داستان ما جلسات درمان سوکجین رو دنبال و زندگی رو از دریچهی نگاه اون درک میکنیم؛ سفید، سیاه و خاکستری!
برای لحظاتی زندگی در دنیای سوکجین آمادهاید؟!
● چپتر اول:
{ Moodless Ch 01 }
🗽
● Snakes and Ladders
● #SnakesAndLadders
● #MultiShot #ملاقاتدرلیبرته
● #Cinderella #UnicellularLove
● #VKook #KookV
● By Vnice & Blue Koala
● جمعهها؛ ساعت 19
○ توضیحات داستان:
تکسلولی رو یادتونه؟ سیندرلا و پرنس چارمینگ رو چطور؟ این مولتیشات در دنیای موازی این دو داستان اتفاق میفته؛ جایی که تکسلولی و پرنس چارمینگ با هم رفیقان و شاید چیزی بیشتر از رفیق!
سوکجین برای هدیهی کریسمس به جونگکوک یه ماروپله کادو داده اما نه یه ماروپلهی عادی بلکه یه ماروپله با تم بکنبکن!
جونگکوکی که تازه با دوستپسرش به هم زده داره غصه میخوره کسی رو نداره باهاش ماروپله بازی کنه که همون موقع پرنس چارمینگ سرزده به خونهاش میاد.
اینطوری شد که یه مولتیشات فولاسمات با چاشنی کمدی افتاد توی دامن ما!
● لینک فول پارت:
{ Snakes and Ladders Full }
🗽
● CocoBlue 🥥🪷
● #CocoBlue
● #Novel
● #VKook , #KookV
● By Mivida & Shima
● جمعهها، ساعت 23
○ توضیحات داستان:
کوکوبلو، داستانی در ژانر امگاورس، اسمات و روانشناسی، پا به صحنه گذاشته تا با لطافت شاعرانهاش، پرده از یکی از عمیقترین زخمهای اجتماعی برداره. این داستان، فراتر از یک روایت معمولی، آینهایست از چالشهای جامعهی LGBTQ؛ از جنگی که هر فرد در مسیر پذیرش خود و دیگران تجربه میکنه ، توی دنیایی که عشق بین امگاها هنوز یک خط قرمز نانوشتهست، تهیونگ، امگای نیلوفری میفهمه که شکستن این خط چقدر میتونه داغ و دیوونهکننده باشه. جونگکوک، امگای نارگیلی که همیشه خودش رو از بازیهای طبیعت کنار کشیده بود، حالا با تمام وجودش دل به گرگ آبی و وحشی تهیونگ داده. اما این فقط یک داستان عاشقانهی ساده نیست. اینجا هیتها با هم هماهنگ میشن، رایحهها به جون هم میافتن و گرگها با زوزههایی پر از حرص و عشق همدیگه رو پیدا میکنن.
● چپتر صفر:
{ CocoBlue CH 00 }
● چپتر یک:
{ CocoBlue CH 01 }
?
● Little Dandelion
● #LittleDandelion
● #MultiShot
● #Namjin
● By MariShka & Sara ac
● یکشنبهها؛ ساعت 23
○ توضیحات داستان:
به جبران همهی نامجونهای کشته شده در لیبرته(!) این مولتیشاتی کوتاه با ژانرهای عاشقانه، فلاف نرمالو و اسمات از کاپل دوستداشتنی نامجین نوشته شده.
کیم سوکجین، گلفروشی پر از حس زندگیه که به تازگی نقل مکان کرده و رو به روی تعمیرگاه نچندان بزرگی، مغازهاش رو باز کرده.
همه چیز در اون محلهی کوچک و صمیمی، آرامشبخش و خوب بنظر میرسید... البته اگه سوکجین میتونست چشم از هیکل ورزیده و درشت کیم نامجونی برداره که صبح به صبح تنها در شلوار تنگ و روغنی مخصوص کارش، از میله بارفیکس بالای ورودی مکانیکیاش آویزون میشه و با نفسنفس زدنهاش و آزاد کردن بیش از اندازه تستوسترون در هوای محل، زندگی و فاق شلوار جین رو براش سخت و تنگ میکنه...!
● چپتر اول:
{ Little dandelion Ch01 }
?
? رادیو محلی ?
? #رادیومحلی
● #MultiShot
● #Vkook
● By Yume & Kitz
● جمعهها ساعت ۲۱
○ توضیحات داستان:
روستایی کوچیک حوالی سئول، اواخر پاییز سال ۱۹۹۴ یه مهمون تازه رو به خودش راه میده؛ مهمون کمسنی که با آرزوی ایجاد تغییرات بزرگ به اونجا اومده.
تهیونگ یه مجری رادیوی تازهکاره. پسر شهری در زمان اقامتش توی این مکان خوش آب و هوا، قراره چیزهای جدید زیادی رو تجربه کنه. به خصوص چون پسر نوجوانِ شیرفروش روستا، انگار یکمی باهاش شوخی داره!
این چند شاتی شیرین، با ژانرهای درام کمدی، روزمره و فلاف، روایتگر روزگار سادهی دو پسره که از دو فرهنگ متفاوت، با همدیگه آشنا میشن و سرنوشت نخ بین قلب اونها رو به هم گره میزنه.
● چپتر اول:
{ رادیو محلی Ch 01 }
?
● The Smile, on my nails, lips, and heart
● #TheSmile ㋡
● #MultiShot
● #KookMin #BoyGirl
● By Yume
● پنجشنبهها ساعت ۲۱
○ توضیحات داستان:
آدمی که توی آینه میبینم خیلی با من فرق داره. یه عمره زندگیم همینطور میگذره، اما اینجا توی پادگان، آینهها اون تصویر ناآشنا رو بهم تحمیل میکنن.
من، پارک جیمین، زنیام که با کالبد یک مرد به دنیا اومده. تمام زندگیش به جای یک مرد زندگی کرده و حالا هم به رسم همیشه، مثل یه مرد در حال گذروندن خدمت سربازیه.
اینجا هر روزم مثل جهنم میگذره و همه چیز حکم یه زنجیر دور گردنمه؛ به جز اون چشمهای گرد، مشکی و براق، که نفس کشیدن رو آسونتر میکنه.
جونگکوک از دوران دبیرستان، تنها پناه زندگی منه. پسری که من رو میبینه، من رو گوش میکنه، من رو میپذیره و هر بار که از زندگی میبُرم، روی ناخنهام طرح لبخند میکشه.
لبخند، داستان عشق ناز و خجالتی بین دو دوست قدیمی رو روایت میکنه که بعد از سالها، توی پادگان میشکفه. جایی که ظلم، اجبار و تبعیض جامعه رو افتخار میدونه و آدمها رو به جرم تفاوت، میشکنه.
ولی به اسمش اعتماد کنید؛ این داستان لبخندتون میشه.
● چپتر اول:
{ The Smile Ch 01 }
?
● August
● #August
● #AU , #MultiShot
● #VKook , #KookV
● By Maléna & Vnice
● #Full
○ توضیحات داستان:
آگوست، روایتی از رفتنها و بودنهاست.
تهیونگ برای تحصیل در رشتهی رویاهاش به شهر سفر میکنه و دوست دوران کودکیش، جونگکوک، رو به همراه خاطراتشون در روستا تنها میذاره.
دلتنگیهای شیرین و صمیمانهشون به همراه نامهها رد و بدل میشه و گاهی خطوط مخابرات میزبان لبخندهای بغضآلودشونه.
آگوست قصهی سنجاقکها و پروانهها، "دوستت دارم"های یواشکی، بوسههای کنار دریاچه، آبنباتهای لیمویی و پرترههای پنهانشدهست.
____
- تهیونگ، تو میدونی چرا سنجاقکها یهو محو میشن؟
- مثل ستارهها؟ نگاه کن، احتمالا الان یه صورت فلکی بالای سرمونه. وقتی شب بشه سنجاقک ها هم دوباره بر میگردند.
- وقتی محو میشن، کجا میرن؟
- احتمالا میرن دنبال پروانه سفیدی که وقتی بچه بودیم روی موهات نشست. یادته؟ سفید با خط های کمرنگ یاسی؟ خیلی شبیهت بود.
● لینک فول پارت:
{ August Full }
?
● Chains Of Duty
● #COD
● #Novel
● #VKook | #Yoonkook
● By Mivida
● پنجشنبهها، ساعت 23
○ توضیحات داستان:
زمانیکه جنگ بزرگی بین کرهشمالی و کرهجنوبی برپا شده ؛ کیمتهیونگ فرماندهی با تجربهی ارتش جنوب به اسارت نیروهای کرهشمالی درمیاد ولی چی میشه اگر بفهمه تنها اسیر این جنگ نیست و از همونجا زندگی این فرماندهی پرنفوذ با جئون جونگکوکِ ۱۶ ساله که قبل از اون توی چنگ دشمن افتاده ؛ گره بخوره!؟
جونگکوک بازدم عمیقی رو که باعث میشد تکتک دندههای ضرب دیدهاش تیر بکشن بیرون داد:«جواب سو…سوالی که پرسیده بودی رو…بهت میدم…اما قبلش باید یه خواهشی کنم آجوشی…ازت توقع ندارم منو با خودت ببری ولی…ولی اگر اومدن تا نجاتت بدن و یا به هر نحوی تونستی فرار کنی و نخواستی منو با خودت ببری…لطفا…منو قبل از اونا بکش آجوشی. باشه؟ من از مردن ترسی ندارم…از به دست اونا افتادن اون هم تو مرزهای شمال میترسم!»
-:«قسم میخورم تورو همراه خودم میبرم کوک…برای چی نباید ببرمت؟ به جون جییونگم قسم میخورم که تنهات نمیذارم.»
● چپتر صفر:
{ COD CH 0 }
● لینک دانلود 1 تا 10:
{ COD CH 1-10 }
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago