دختر: میفامی فردا عملیات قلبی دارم؟ ?

پسر: بلی عزیز دلم?

دختر: منتظرم میمانی؟?

پسر رویش را به سمت کلکین اطاق دختر میگرداند تا دختر اشکی که از
گونه اش بر زمین میچکد را نبیند?

پسر: منتظرت میمانم عشقم?

دختر: بسیار دوستت دارم❤️

پسر: عاشقت هستم عزیزم ...❣

بعد از عملیات سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم
هوشیاری خود را به دست می آورد
به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد

یکبار با تعجب پرستار گفت... ?

22:22

??

❤️‍??

دنیا جای بهترین میشد
اگر انسان،انسان میبود،نه انسان نما...??

از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند
تا کاج جشن‌های زمستانی‌ات کنند

پوشانده‌اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند

یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند

ای گل گمان مکن به شب جشن می‌روی
شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه‌ای است که قربانی‌ات کنند

#فاضل_نظری

از گلوی من دست ها تو بردار...❤️‍?