𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 4 weeks ago
من از نور و گنجینۀ خود محافظت میکنم و ملزمم که کسی آن را به چنگ نیاورد و خودِ من بشخصه اگر آن را از دست بدهم به طرزِ اسفناک و حتی ناامید کنندهای آزرده خواهم شد. این نه تنها فقط برای من بسی گرانبهاست بلکه بالاتر از همه برای ظلمتِ خالق که جهت روشنی بخشیدن به آفرینشِ خود به نوعِ انسان محتاج است ارزش بسیار دارد.
- کارل گوستاو یونگ
[ نامه به میگل سِرانو، ۱۴ سپتامبر ۱۹۶۰]
عالم صرفاً مجموعِ چيزهایِ موجود و پیشِدست، از شمردنیها و ناشمردنیها، شناختهها و ناشناختهها نیست. نیز عالم قابِ مخیَّلِ متصوَّری که به جمعِ چیزهای موجود و پیشِدست افزوده آمده باشد نیست.
عالم میعالَمَد [Welt weltet] و از هرچه دستیافتنی و دریافتنی ست، از هرچه آن را از خان و مانِ خود میپنداریم موجودتر است. عالم هیچگاه عینِ مُدرَکی [برابرایستایی (Gegenstand)] که پیشِروی بایستد و مشهود بتواند شد نیست. عالم همواره برابرنایستایی ست که ما در [زیرِ] آن، مادام که در مرحلۀ زادن و مردن، رحمت و لعنت، مهلتِ وجودمان میدهند ایستاده ایم. هرجا که تصمیمهایِ اصلیِ تاریخیِ ما گرفته شود، آنها را بر عهده بگیریم و یا فروگذاریم، آنها را درست بشناسیم و از نو موردِ پرسش قرار دهیم، همانجا عالم میعالمد.
- مارتین هایدگر
سرآغازِ کارِ هنری
مسئلۀ دیگری که سطحی بودنِ فکرِ قاطبۀ منتسبان به نژاد سفید را روشن میکند این است که بُلشِویسم را امری مربوط به روسیه و مخلوقی روسی میدانند، و امری میدانند که اروپای غربی را تهدید به تسخیر میکند. در صورتی که بلشویسم در واقع ابتدا در اروپای غربی پدیدار شده، و آن هم عبارت از نتیجۀ ضروری یا آخرین مرحلۀ «دموکراسیِ لیبرالِ» سالِ ۱۷۷۰ یا آخرین پیروزیِ راسیونالیسم و سیاستِ تعلّقیِ آن است. یعنی آخرین پیروزیِ این ادعایِ بیجا که میخواست بر جریانِ تاریخ که یکی از صفاتِ آن زندگی ست به وسیلۀ نظامهایِ کاغذیِ آرمانهایی که فقط رویِ کاغذ وجود دارد تسلّط پیدا کند و آن را اداره نماید. اولین فوران و هجومِ بزرگِ آن پس از جنگهایِ ژوئنِ ۱۸۴۸ یعنی در حکومتِ انقلابیِ پاریس در سالِ ۱۸۷۱ بود که نزدیک بود بر سراسر فرانسه توسعه یابد اما ارتش از آن جلوگیری کرد، و سیاستِ آلمان هم که از آن پشتیبانیِ روحی میکرد مانع از این توسعه شد. از آن زمان بود، و نه در سالِ ۱۹۱۷ در روسیه، که در وضعی که یک شهرِ محصور در آن واقع شده بود شورایِ کارگران و سربازان به وجود آمد. وضعی که از آن به بعد مارکس که خود واقعاً در مسائلِ عملی بینهایت نادان و بیاستعداد بود آن را به عنوانِ هیئتِ یکِ حکومت کمونیستی که ممکن است تحقق پیدا کند توصیه کرد.
- اُسوالد اشپنگلر
سالهای تصمیم (۱۹۳۳)
اِل اِلا
[کتابِ عشقِ جادویی]
نوشتۀ میگل سِرانو
ترجمۀ دکتر سیروس شمیسا
در ایتالیای موسولینی بود که عصر ما شاهد تجدید حیاتِ آرکِتایپِ امپراتور شد، و این همه پیشتر در فراعنۀ مصر، در مهاراجاهای هند، در پهلوانان ژرمنی و اسکاندیناویایی، در اینکاها، در امپراتوران روم و پاپ محقّق گشته بود. این مهم رازِ اعجابانگیزِ آرکتایپ است، ایدهای بیرونی و غریب، که میآید تا وجودی انسانی یا همزمان چندین را مُسخّر کند. هدف او حفظ خویش و جا گیری در «ناخودآگاهِ جمعی» ست، که گاه نیز به لطایفی در «خودآگاهِ جمعی» ظهور میکند، و آن هم تنها از طریق خود-قربانیگریِ انسانی شیدا که در خلسهای تعالیبخش، و یا تکیهزده بر کرسیِ مقدّس، خویشتن را دیگر نه همچون «من» بل بمثابۀ «ما» در مییابد. اگر که کاهنِ اعظمِ کلیسای کاتولیک میگوید: «ما، پاپ» در پیِ روشن کردنِ این نکته است که او و آرکتایپ در اینجا یکی هستند و او به تأسّی سخن می گوید...
این حلولِ «دوچه» در موسولینی بود که امکانِ حلولهای دیگری را میداد. اینگونه بود که ترتیبی از رهبران به ظهور رسیدند، رهبرانی چون کورنِلیو کودرانو، پلینو سالگادو، اولیوِیرا سالازار، پریمو دِ ریوِرا، لِدِسما راموس، و سر آخر خورخه گونزالس فون مارِس. آنزمان که این پیشاهنگان مأموریتِ خود را به انجام رساندند، و یا بهتر است بگوییم که آرکتایپ این امر را بر زمین محقّق کرد، وقتی مأموریت به انجام رسید، تنها رهبرانی درجه دو برجای ماندند که دیگر نه صاحبِ توانی بودند و نه هدفی داشتند و اینگونه ره به زوال بردند و یا همچون موردِ مارِس به چنان پایانی گرفتار آمدند.
میخواهیم بگوییم که آرکتایپ چیزی شبیه به ایدۀ افلاطونی ست، که بر فرازِ گسترۀ زمین پدیدار میشود و از طریقِ ناخودآگاهِ جمعی و به دستِ موجودیتی انسانی ملموس میگردد، و اینهمه تنها از رهگذرِ خود-قربانیگریِ آن شیدایي ممکن میشود که ژن یا کارمایِ او چنین شایستگی را بدو بخشیده باشد. چندان دشوار نخواهد بود فهم این مطلب که چرا آرکتایپِ پیشوا در آلمان ظهور کرد، اگر که در نظر آوریم آن خلوصِ نژادی را که اثربخش بود، که «خاطراتِ خون» را با نیرویی جادویی بیدار میکرد، و به وجود و بُعدی برتر نایل میگشت؛ و اینگونه بود که ملّتی چنان به نژادگی رسید که هر یک نفرِ آن کلام پیشوایِ خویش را در مییافت و آماده بود تا به آخر متابعت کند.
- میگل سِرانو
ترجمه: اشکان بلدی
ریشارد واگنر
پارسیفال
[نیمروز ؛ ساعت فرا رسیده است ...]
به حافظ
پرسشِ یک آبنوش
آن مِیخانه که تو از بهرِ خویش بنا کرده ای
گُنجاتر از هر خانهاى ست،
مِیاى که تو در آن پرورده ای
همه عالم آن را دَرکشیدن نتواند.
آن پرندهاى که [ناماش] روزگارى ققنوس بود،
در خانه میهمانِ تو ست،
آن موشى که کوه زاد،
همانا خود تویی!
همه و هیچ تویی، مِی و مِیخانه تویی،
ققنوس تویی، کوه تویی، موش تویی،
تو که هماره در خود فرومیریزی و
هماره از خود پَر میکشی
ژرفترین فرورفتگیِ بلندیها تویی،
روشنترین روشنیِ ژرفاها تویی،
مستیِ مستانهترین مستیها تویی
تو را، تو را با شراب چه کار؟
- فریدریش نیچه
Anselm Feuerbach
Hafis vor der Schenke (1852)
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 4 weeks ago