?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 3 weeks ago
مهرگان شاد??
من برای جشم مهرگان هیچ کار نکرده بودم
با شتاب یک کیک بستنی خریدم (۳۰۰ هزار تومان)
و یک بسته کباب لقمه (۱۰۰ هزار تومان)
با یک نوشیدنی
۶ دلار شد
شما هم با پول کم می توانید یک جشن خوب بگیرید اگر شام نپختید??
داستان مهرگان ??
مرگ یم:
دهاک پس از کشتن جمشید چهارمین شاه ایران شد با اینکه خون ایرانی نداشت. آبتین نوه جمشید از ترس به ورنا یا گیلان گریخت و با زنی به نام فرانک همسر شد و از او سه پسر پیاپی گرفت: برمایه، کیانوش و سومی که فریدون بود. سربازان دهاک همه جا را گشته و سرانجام آبتین را یافته، به نزد آن ستمگر برده و کشتند. فرانک از ترس با سه پسرش به کوه هَربرز یا البرز گریخت تا از همه دور باشد. دهاکه دو دختر دیگر جمشید شهرناز و ارنواز که بچه های پاک و پوشیده روی بودند را گرفته، به آنها جادوگری آموخت و بزرگشان نمود. سپس به آنها همسر شد. فریدون پس از دهاک این دو زن را در میانسالی گرفت و روشن است که پادشاهی دهاک به اندازه بزرگ شدن دو دختر بچه بود (نزدیک بیست سال)
در اوستا آمده دهاک بَوری. بَور می شود بابِل. به او بیوَر اسب می گویند یعنی دارنده ده هزار سواره.
بر تخت نشسته و در هنگام او هنر و خرد خار شد و دیوپرستان به یاری اش آمدند. پاسبانان او به دنبال یاران جم و ارتش ایران بوده و هرسال هفتصد جوان را می کشت (اگر ایرانیان هر سال هزار بچه می آوردند او جان هفتصد جوان را می گرفت)
شبی در خواب سه جوان دید که او را به زنجیر بسته و می برند. موبدان را زور کرده تا گزارش خواب کنند.
و دهاک گزارش خواب خواست. موبدی گفت آن سه برادر تو را می گیرند، زیرا پدرشان را می کشی، سومین پسر که فریدون است هنوز زاده نشده.
پس دهاک سپاه خود را به شهر و دهان فرستاده و همه جا به دنبال نوزادی پسر بود. در این زمان آبتین دستگیر و برده شد و فرانک با پسرانش به البرز گریخت. فرانک فریدون را به موبدان کوهستان سپرده تا پرورش دهند. روزی فریدون شانزده ساله به نزد مادر آمد و نام و نشان پدرش را خواست. فرانک گفت که پدرت آبتین از خون شاهان است و دهاک پدرت و نیایت جمشید را کشته و ما را آواره نموده. فریدون خشمین شد ولی مادرش او را آرام کرد و گفت اینک بمان و بدرنگ تا زمانش برسد??
شورش کاوه:
روزها گذشت و دهاک پیوسته نگران تر می شد. سرانجام بزرگان ایران را خواسته و در برگه ای گواهی نوشت که "ما ایرانیان از این شاه چیزی مگر داد و خوبی ندیده ایم" و از همه خواست آن را پیمان کنند. او می خواست اگر روزی گرفتار شد این گواهی را به فریدون دهد تا او را نکشد. و بزرگان یک به یک نامه را مهر کردند که ناگهان فریاد خروشی به گوش آمد.
مردی به نام کاوه به تالار آمد و فریاد زد که ای شاه من مردی آهنگرم که از دست تو آتش آید سرم، چندین پسرم را کشتی و اکنون واپسین پسرم را گرفته ای تا بکشند. دهاک فرمود پسر او را آزاد کنند و سپس از او خواست که نامه را مهر کند و به دادگری او گواه شود.
کاوه از خشم نامه را گرفت و تکه تکه کرد. سپس به میدان شهر آمد و چرم آهنگری اش را به نیزه کرده گفت من سوی مردی به نام فریدون می روم که از خون جمشید است، آیا زمان برگشت کیانیان نرسیده. پس هرکه خواست بیاید و مردم بسیاری روان شدند.
با رسیدن انها، فریدون و دو برادرش با مادر بدرود کرده و او با گریه آنها را فرستاد. و در راه از هر شهر و دهی که می گذشتند مردان بسیاری به آنها می پیوست.
و فریدون به چرم آهنگری کاوه پارچه ای بنفش بست و میان آن ستاره ای زرد و چهار پر نگاشت. پیرامون آنرا نیز به رنگ سرخ بیاراست. این پرچم تا پایان ساسانیان درفش ایران بود.
از آنجا که دهاک جادوگری می دانست ایزد سروش آن شب نزد فریدون آمد و به او جادوهایی آموخت و وی را از آسیب راه آگاه کرد. و این شب همان شب بود که برادران فریدون سنگی از بالا پرتاب نمودند تا او را بکشند و خود رهبر شوند، ولی سنگ میان دو کوه گیر افتاد و فریدون هم آنها را بخشید.
و پایتخت دهاک در گنگ دژ بود، جایی در آسیای میانه (که روزی یکی از رهبران زرتشتی از آنجا نمودار خواهد شد) و گروهی به نادرست این شهر را بابل یا اورشلیم دانسته اند. فریدون شب هنگام به آنجا رسید.
پس فریدون به پایتخت رسید و آن ستمگر پیش از آن به مرز هند رفته بود تا گروهی از مردم را سرکوب کند. پس فریدون نبرد کرده و ایرانیان سپاه دهاک را تار و مار کرده و به کاخ او رسیدند. فریدون به شکوه و مردی دو دختر جمشید، دو همسر دهاک را از شوهر جدا کرد و به آنها همسر شد.
دهاک با شنیدن این پیام خشمی شده، به پایتخت برگشت و با ایرانیان جنگید. میانه روز سپاهش در هم شکست و فریدون با گرز به او کوبید و سرش را شکست. و چنین شد که وی را زنجیر کرده، دست بسته به کوه دماوند کشاند و در غاری سیاه بست تا از گشنه گی بمیرد.
دهاک گروهی بیگانه همچون زنگیان و دیوپرستان را به میان ایرانیان آورد تا او را یاری دهند که فریدون همه را بیرون کرد تا خون ایرانیان آمیخته نشود. پیروزی فریدون بر دهاک در شب جشن مهرگان است که ستایش ایزد مهر هم همان شب است. این نهمین جشن ایرانیست و در ایران باستان نوروز و مهرگان بسیار والا بود. نام دهاک یعنی ویرانگر??
جشن مهرگان??
بهانه ی جشن:
ستایش ایزد مهر. خداوند او را افریده و ایزد مهر دوست آسمانی و نگهدار ماست. او نگهدار پیمان ها میان مردمان و کشورهاست. هرکسی پیمانی بسته و انجام ندهد را تاوان می دهد و حق ستم دیده را از ستمگر می گیرد
این ایزد بزرگ در آشور و بابل. ایران و مصر. رم و کشورهای باستانی پرستش می شد و گمان می شود نماد فروهر که در آشور و ایران می بینید برای ایشان است.
از سویی دیگر هم چنان که ایزد تیر به آرش کمانگیر یاری داد ایزد مهر نیز به فریدون یاری داد تا در این جشن بر دهاکه پیروز شود و ایران را آزاد کند. پس مهرگان هم جشن دینی و هم جشن میهنی است
مهرگان دومین جشن بزرگ دینی است و به آن نوروز پاییزی می گویند. بسیار برای خوراک آن بکوشید??
زمان جشن: ۱۶ مهر
گروهی از زرتشتیان به شیوه باستانی ماه ها را سی روزه می شمارند نه سی و یک روزه. و این کار آنها مردم را گیج کرده و برای نمونه جشن شهریور آنها را به ماه پیش انداخته.
ولی ما جشن ها را با سال امروزی و ماه های کنونی هماهنگ کردیم تا برای مردم آسان و روش ها دوباره زنده شود??
روش جشن: در آن روز بیاسایید و شاد باشید و خوراک خوب بخورید (کنار خوراک کمی آب میوه و بلال کبابی یا هر چیزی که دارید برای بچه ها و خود بپزید)
نیاز به هزینه نیست. حتا اگر چند تخم مرغ و کمی رب در خانه دارید و پول کمی دارید با همان جشن بگیرید. به ویژه که ایزد شهریور نگهدار تهی دستان است
می توانید این جشن را به تنهایی و یا در خانه خود همراه خانواده بگیرید
در کنار نماز روزانه کمی از سرود مهر یشتا هم بخوانید (نماز را فرستادم پیش تر. سرود هم در این پیام می فرستم)
داستان فریدون و دهاکه را هم بخوانید که می فرستم??
بخشی از مهر یشتا:
بنام ایزدان
شادی بر تو ای اهورامزدا
خشنود باد ایزد مهر سرزمین دار
اهورامزدای خدا چنین فرمود به سپیدمان زرتشت
که ای سپیدمان
زمانی که من مهر سرزمین دار را افریدم او را در شکوه و ستایش و نیایش برابر با جایگاه خود افریدم
ای سپیدمان
پیمان شکنِ گناهکار همه کشور را نابود می کند. گناه او به اندازه ی صد کافر است و به اندازه ی صد پارسا کش
ای سپیدمان
مبادا پیمانت بشکنی
چه پیمانی که با یک بدکار بستی چه پیمانی که با یک پارسا
با هر کدام که بستی پیمانت را نگه دار
مهر، سرزمین دار به کسی که پیمان شکن نباشد اسبان پر شتاب می بخشد
اذرِ اهورامزدا (ایزد اتش و روشنی) به پیمان دار، راه درست را می نماید
روان پاک و زورمند مرده گان پارسا به پیمان دار فرزندان کاری می بخشند.
برای فر و بزرگی اش او را در نماز و با زُهراب (نوشاک دینی) می ستاییم
مهر، سرزمین دار را
مهر سرزمین دار را می ستاییم که استان های ایرانی را، خانه های شاد و خوش و ارام می بخشد
ما را یاری بخشد
ما را اسانی بخشد
ما را رستگاری بخشد
مهربان ما باشد
چاره ساز ما باشد
پیروزگر ما باشد
خوشبخت گر ما باشد
دادرس ما باشد
آن پرتوان جاودان پیروز
آن فریب نخورده ی شایسته ی ستایش و نماز
آن مهر
دارای سرزمین پهناور
آن ایزد نیرومند
نیرومند ترین افریده??
ستایش ایزدگرد، واپسین شاه ساسانی??
به نام ایزدان
ستایش و سرود، نیایش و درود بر سی و سه ایزد توانا و فرشتگان دانا
و بر روان شاهان کیانی
و پادشاهان ساسانی
ستایش و سرود، نیایش و درود
بر هرمز خدای آفریدگار و اهورای پرودگار
که جهان و دین آفرید
زمین و روشنی آفرید
جانور و مردم را آفرید
و شادی برای آنها نهاد??
ستایش و سرود، نیایش و درود
بر واپسین شاه زرتشتی ما
ایزدگرد شهریاران
یزدگرد پسر شهریار
ستایش بر تو ای رهبر تاراج شده
نیایش بر تو ای شاه کشته شده
بر تو ای کسی که لاشه اش برهنه کردند
بر تو که فرزندان و کنیزانش گریخته کردند
ای شاهی که مرزهای او را شکستند
و دروازه ها را به رویش بستند
بر تو ای کشته ی بی گناه
بر تو ای نابود شده سپاه
ای یاری نشده از مردم خود
ای تنها شده از ارتش خود
سوگ و اندوه از رنج تو
ای کسی که دین خود رها نکرد
ای که اَوِستا را از خود جدا نکرد
ای که خون او و یارانش بریختند
و ای که سر سردارانش آويختند
ای که توانا به خون خاهی نبودی
و ابومسلم برای تو خون خاهی کرد
ای که جایگاه تو را پیش کنیزانت شکستند
و ای که پس از مرگ دستهایش را بستند
ای کسی که پیکرش را برهنه کردند
برهنه شده در راه خدا
و ای رها شده در راه دین
ای که خاندان او را کشتند
و توان یاری آنها را نداشت
ستایش بر تو و صدها هزار مردی
که همراه تو سرنگون شدند
ستایش بر زنانی
که همراه تو خود را کشتند
سوگ بر تو ای پشتیبان دین
و ای رزمنده ی آیین
و اگر برایت اشک نمی ریزیم
چرا که اوستا گفته
بر مردگان خود زاری نکنید??
خداوند نفرین کند همه کسانی
که شهرهایت را به دشمن گشودند
که تاج و گوشواره هایت را ربودند
آنها که تو را به همدان و سپاهان
و کرمان و سیستان راه ندادند
و هنگامی که خواستی به مرو بیایی
ماهویه گفت ای مردم این شاه شما نیست
این که زخمی و نیمه جان به خراسان آمده
و سپاه و یاوری ندارد
بیایید او را تاراج کنیم
و به درون راهش ندهیم
خداوند نفرین کند ماهویه را هزار بار
که تو را در آن روزها بسیار آزار داد
و هنگامی که ماهویه برای نیزک نامه نوشت
به او گفت ایزدگرد را بترسان
و به جنگ او بیا
و نیزک آمده با نیزه خود به شانه ات کوبید
و تو به آسیابی گریختی
در آنجا تو را تکه پارچه کردند
خدا نفرین کند نیزک و ماهویه را
خداوند بشکند نیزه های شوم انها
خداوند بشکند دلهای آنها
که هر دو پس از تو
به خاری و زاری کشته شدند
خداوند نفرین کند
آنها که جامه هایت را برداشتند
و پیکرت را برهنه در آب گذاشتند
چنان کردند
که زنان و کنیزانت از ترس بگریزند
خاندان تو را گریزان کرده
پسرانت خود را پنهان کرده
و زنانت خود را نهان کردند??
خداوند نفرین کند مردمی که رهایت کردند
بر آنها که زنان تو را بی پناه نموده
کسانی که پیکرت را دور ریختند
مهربانی پدرانت از یاد برده
و سر بزرگانت به چوب آویختند
خداوند نفرین کند مردمی را که
از مرگ تو شادی کردند
آنگاه فریاد های شادی و سور
از میان شهرهای ایرانی برخاست
هنگامی که پرسیدند چه پیش آمد
گفتند که ایزدگرد کشته شده
و مرگ تو را سور گرفتند
بسیاری از آن مردم پس از تو
به خاری و زاری کشته شدند
ما آنها را نیاکان خود نمی دانیم
و پدران و مادران خود نمی شماریم
شاد باشد روان فرخزاد پسر هرمز
هنگامی که مردم مرو بیرونت کردند
برابرت افتاده گریست
که ای شاه بیا از مرو برویم
به خدا آنها دو شاه را کشته اند
و تو را هم خواهند کشت
شاد باد روان فرخزاد
او یکمین سوگوار تو بود
و شاد باد روان آن مسیحیان
که پیکرت را از آب بیرون کشیده
پنهانی دخمه کردند
و از سوگ تو گریستند
ستایش بر تو ای واپسین پادشاه
که پس از تو پادشاهی نیامده
نیایش بر تو ای رهبری
که پس از تو رهبری نیامده
تا زمانی که بهرام از کابل برسد
ای که پیش از مرگ دشنام ات گفتند
و ای که در کتاب ها بدنام ات کردند
ای که هیچ نگفتی و خاموش بودی
من بی گمانم که تو بی گناه بودی
واپسین پادشاه ما بودی
و بی گمانم ابومسلم کینه تو را گرفته
دشمنان تو را در بیست شهری شکست
که دشمن در آن بیست جایگاه
لشگر تو را شکسته بود
و ابومسلم حکومتی را نابود کرد
به جای حکومت شما
این روشن می کند که خداوند
او را خونخاه تو نهاده
ستایش بر همه ایزدان
که بهترین یاوران تو هستند
ستایش بر روان شاهان کیانی
و ساسانی
و بر ایزدگرد شهریاران
فرخزاد پسر هرمز
و برادرش رستم
و هزاران مردی
که همراه او سرنگون شدند??
(این نیایش هنگام بیداری از خواب به من آموخته شد و من با شتاب آن را نوشتم)
جشن اَمرداد گان. جشن شهری وران??
بهانه ی جشن:
این دو جشن برای ستایش اَمرداد دختر اهورامزدا و شهریور پسر اوست. امرداد نگهدار خوراک ها، گیاهان و میوه هاست و اوست که به ما خوراک و سفره می بخشد.
ایزد شهریور هم نگهدار آهن ، پهلوانان و پناه تهی دستان است. برای همین از پهلوانان می خواهد که به یاری بینوایان برسند.
شهریور به زبان ایرانی یعنی حکومت و فرمانداری خوب. و اَمرداد یعنی بی مرگی و جاودانی
درود بیکران بر بانو امرداد و ایزد شهریور??
زمان جشن: هفت امرداد و چهار شهریور.
گروهی از زرتشتیان به شیوه باستانی ماه ها را ۳۰ روزه می شمارند نه ۳۱ روزه. و این کار آنها مردم را گیج کرده و برای نمونه جشن شهریور آنها را به ماه پیش انداخته.
ولی ما جشن ها را با سال امروزی و ماه های کنونی هماهنگ کردیم تا برای مردم آسان و روش ها دوباره زنده شود
روش جشن: در آن روز بیاسایید و شاد باشید و خوراک خوب بخورید (کنار خوراک کمی آب میوه و بلال کبابی یا هر چیزی که دارید برای بچه ها و خود بپزید)
نیاز به هزینه نیست. حتا اگر ۵ تخم مرغ و کمی رب در خانه دارید و پول کمی دارید با همان جشن بگیرید. به ویژه که ایزد شهریور نگهدار تهی دستان است
می توانید این جشن را به تنهایی و یا در خانه با خانواده بگیرید
در کنار نماز روزانه کمی از سرود هفتا یشتا هم بخوانید (نماز را فرستادم پیش تر. سرود هم در این پیام می فرستم)
به بچه های خود داستان جشن را بگویید??
بخشی از سرود هفتا یشتا:
بنام ایزدان. شادی بر تو ای اهورامزدا
اهورامزدای خدای درخشان و فرهمند را می ستاییم
ایزدان را می ستاییم
بهمن (ایزد جانوران) را می ستاییم
آشتی، ایزد پیروز و نگهدار آفریدگان را می ستاییم
خرد درونی و خرد آموختنی مزدایی را می ستاییم
اردیبهشت زیباترین (ایزد پاسبان جهان) را می ستاییم
نیایش پر توان و مزدایی "اَیریمن گرامی" (یسنای ۵۴) را می ستاییم
سوگ نیک و فرابین و پارسای مزدایی (ایزد سوگندها) را می ستاییم
شهریور? (ایزد پهلوان ها و تهی دستان) را می ستاییم
آهن آب دیده را می ستاییم
مهربانی و یاری بینوایان را می ستاییم
آرمیتای نیک (ایزد مهربانی) را می ستاییم
راتای نیک و فرابین و پارسای مزدایی (ایزد جوانمردی) را می ستاییم
خرداد گرامی (ایزد آب های اشامکی) را می ستاییم
یایری هوشتی (ایزد نگهبان جشن ها) را می ستاییم
همه ایزدان سال. آن پارسایان را می ستاییم
اَمُرداد گرامی? ( ایزد گیاه و میوه ها) را می ستاییم
رمه و گله و کشتزار های سودمند گندم را می ستاییم
درخت گوکران مزدایی را می ستاییم (که هرکس میوه اش را بخورد جاودانه شود و امرداد نگهدارش است. و نام امرداد یعنی بی مرگی)?
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 3 weeks ago