?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 Monate, 3 Wochen her
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 6 Monate, 1 Woche her
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 Monate her
سایت لایوسسکی کار خودشو دوباره شروع کرده?❤️?
بالغ بر +1000 دختر جدید ?
از همه شهرها❤️
با قیمت عالی?
www.liveiran.ir
ثبتنام کن تا فیلترش نکردن??
دوستان سایت فیلترشد
حتما با فیلترشکن برین توش
سایت لایوسسکی کار خودشو دوباره شروع کرده?❤️?
بالغ بر +1000 دختر جدید ?
از همه شهرها❤️
با قیمت عالی?
ثبتنام کن تا فیلترش نکردن??
پایان☝️
عوض کردن زنهامون
ضربدری
سلام من علی هستم و این اولین داستان سکسی منه
من و زهرا یه ساله ازدواج کردیم زهرا زنی خوب محجبه باسینه هایی ۷۵باسن توپ و کوسی خوش فرمه.دوستی دارم به اسم مهدی که از زمان مجردی کوس کن درجه یکی بود. وقتی متاهل شد دور همه چی رو خط کشید و چسبید به زندگیش. من و مهدی مثل برادر بودیم و خیلی بهم اعتماد داشتیم طوری که آرزو زن مهدی جلو من بدون روسری و با تاپ و شلوار راحتی میگرده.دوسالی بود ک اومده بودیم تبریز. تماس های تلفنی منو مهدی گویای این بود که بزودی میان و ما خودمون رو آماده کرده بودیم. عصرچهارشنبه رسیدن با کلی وسایل بعد از کمی نشستن به مهدی گفتم بیا مجردی بریم بیرون کلی حرفه میخام
بهت بگم.اونم قبول کرد.زنها رو تنها گذاشیم و رفتیم و بعد دوساعت برگشتیم دیدیم زنها خیلی با هم صمیمی شدن. و مدام میخندن. خلاصه شب شد بعد از شام به دستور مهدی ک خسته بود خوابیدیم. خونمون کوچیک بود فقط یه هال داریم.من و مهدی کنار هم زهرا و ارزو کنار هم. من رفتم تو گوشی و مهدی خوابید.زنها هم در گوشی با هم پچ پچ میکردن.حواسم بهشون نبود که یهو زهرا گفت اخ.گفتم چیه گفت هیچی بخواب.خیلی بهم نزدیک بودن.با زیرکی خاصی رفتم جلو و دیدم لب میگیرن از هم وهمو بغل کردن.پتو رو انداختن روشون اما معلوم بود کوس همدیگه رو دارن میمالن.منم اصلا بی حرکت مونده بودم.خشکم زده بود.زهرا اهل لز نبود.بعد پتو رو زدن کنار و من قایم شدم.دیدم دارن لخت میشن دوتا.واییی چه سینه هایی داشت ارزو.همه لباساشونو در اروردن.چه کوس سفید و خوش فرمی داشت ارزو. حواسشون اصلا به من نبود.گرم رفته بودن تو هم دیگه.منم لباسامو در اوردم و رفتم اسپره زدم.دیگه کم کم صداشون اروم اروم داشت میومد.مهدی ک خوابه خواب بود و توپ تکونش نمیداد.اروم خیز برداشتم جلو.دیدم تو عالم خودشونن و اصلا منو نمیبینن.ایستادم بالا سرشون اما انگار کور بودن.کیرم شق کرده بود اروم اروم کیرمو بردم وسط دو تا دهناشون. وایییی چه حسی داشت.انگار تو بهشت بودم. اونا یهو متوجه من شدن و خواستن داد بزنن با دست جلو دهن هاشون رو گرفتم و گفتم کارتون رو بکنید. اونا هم ازخدا خواسته ساک زدن.واقعا قابل وصف نیست دوتا زن برات ساک بزنن.با دستم یه سینه ارزو و با اون یه سینه زهرا رو میمالوندم.اخشون دراومده بود. بعد بلند شدم یه ۶۹عالی با ارزو انجام دادم کیرم تو دهنش و کوسش رو لیس میزدم.واییی چه مزه ای می داد.زهرا هم اومد و تخمام رو میلیسید اصلا حواسمون به مهدی نبود.راحت اه واخ میگفتیم.کیرم رو اول اروم بردم تو کوس ارزو که همیشه واسم یه رویا بود.بعد تو کوس زهرا زن عزیزم ک کوسش رو تنگ میکرد واسم تو حال خودمون بودیم ک یهو مهدی بیدار شد و این مناظر رو دید.باورش نمیشد.بلند شد با شدت عصبانیت میخاست منو بزنه ک زهرا و آزو جلوشو گرفتن.ارزو بوسش کرد و زهرا با ظرافت خاصی زیر شلواری مهدی رو کشید پایین وشروع به ساک زدن کرد.مهدی هم واسه زهرای من کم نذاشت و حسابی ملیسیدش. چراغو روشن کردیم.بعد کیرمو بردم تو کوس ارزو و مدام تلمبه میزدم.حسابی جر خورده بود .کوسش جواب کیرمو نداد از کون گذاشتم و یه رب مدام تلمبه میزدم مهدی نگاهی بهم کرد و گفت بازم زیاد اسپری زدی؟خندیدم و گفتم احتمالا.ارزو ک سوراخاش قرمز شده بود برام ساک میزد و کیرم میبردم تا ته حلقش. واقعا لذتبخش و عالی بود.عین فیلمها تو کف زهرا و مهدی بودم ک ابم اومد و همشو ارزو خورد .تا قطره اخر.زهرا ک داشت به مهدی کوس میداد از کون گشاد شده بود و مهدی فقط کوس زهرا میگایید حسابی بغلش کرده بود و محکم فشارش میداد زهرا جرخورده و به مهدی التماس میکرد تمومش کنه.مهدی هم همه ابشو ریخت تو کوس زهرا.منو زهرا گفتیم نه. چرا اخه.گفت فقط اینجوری ابم میومد.
نوشته: علی
پایان☝️
ز کردم بلندش کردم خوابوندمش رو مبل پاهاشو تا نزدیک گردنش بردم عقب اینقدر عقب و جلو کردم تا که میخواستم ارضا شم از ترس اینکه مشکلی براش پیش نیاد در اوردم کیرمو قبل ارضا شدن ریختم بین پاهاش رو رون هاش ابمو بعد چند دقیقه لب گرفتیم رفتیم حموم خودشو تمیز کرد بعد برش گردوندم خونشون تو ماشین کلی حرف زدیم ک وقتی جدا بشه خودم میگیرمش و این حرفا ولی فقط حرفه ولی بعد مدت ها استشمام بوی مریم خیلی خوب بود.
نوشته: افراطی
برگشتن مریم
خیانت زن شوهردار
از خوشحالی داشتم پر در میاوردم بعد ۶ ماه پیام داده بود بهم اول شک کردم خودش باشه گفتم چیشد مارو هم یاد کردی هه گفت عذاب وجدان داشتمو شوهرمم بهم شک کرده بود با نارحتی گفتم باشه اشکال نداره گفتم تو خیابون دیدمت دوبار خیلی خوشگل شدی نامرد با ایموجی خنده گفت ما ک خوشگل بودیم شما چشم بصیرت نداشتی ببینی منم خندیدمو گفتم میدونم خوشگل بودی ولی خوشگل تر شده بودی همینجوری بحث میکردیم گفت کجا بودی چیکارا کردی الان کی دوست دخترته؟ گفتم
یواش دور ورندار دوس دختر چیه استغفروالا من نماز خونم این حرفا تو شان من نی بعد ایموجی خنده رو گذاشتم. گفت ؛ تو نماز خونی و دوس دختر نداری؟منم گوشام مخملیه ها تعارف نکن مستقیم بگو خرم. گفتم ن شوخی کردم ولی خوب وقت نکردم دنبال دختر بازی برم این مدت مشکل داشتمو کلا هم از دختر زده شدم حوصله فرد جدیدی نداشتم گفت اها یعنی من دیگه الان برم بهت پیام ندم. گفتم
غلط بیشعور میدونی چقد دلتنگتم عکس بده یالا زود عکسشو داد وای خدا چقدر خوشگل بود این دختره. چند روز اصرار کردم بیرون ببینمش نذاشت ی شب گفتم برگشتی عذابم بدی چرا نمیذاری ببینمت؟ گفت باشه پس فردا میام پیشت. رفتیم کافه محو نگاش شدم چشماش چال گونش خندش چقدر خوشگل بود مریمم
گفت چیه ها ادم ندیدی؟ گفتم ادم زیاد دیدم ولی حوری فقط تورو دیدم. گفت ای زبون باز دیوث. گفت چرا لاغر شدی؟ گفتم دردسر کار خستگی. گفت آخیی بمیرم برات. گفتم نمیرم لازمت دارم حالا حالا خندیدو گفت باشه دیوث من رفتیم بیرون رسوندمش نزدیک خونشون تو ماشین یه لپشو یه بارم لبشو با پیشونیش بوسیدم خدافظی کردیم برگشتیم خونه چند شب چت میکردیم هی. ی شب گفت اگه من زنت بودم پایه بودی هرشب ۳شب میرفتیم بیرون عشق و حال؟ گفتم اره تموم دنیا میبردمت حیف ک نامردی زود شوهر کردی. گفت حرص نخور دارم جدا میشم گفتم اخ جون خودم میگرمت
گفت چرت نگو خانوادت ک نمیذارن یه زن بیوه بگیری گفتم اختیارم دست خودمه گفت محاله چطور میذارن تک پسرشون یه بیوه بگیره اونم بزرگتر از خودش گفتم وایسا تو طلاقتو بگیر ببین میگیرمت یا نه؟ گفت باشه حالا. من ک سرباز بودم تو ستاد استان صبح میرفتم تا ۱الی ۲ برمیگشتم خونه بعدش خانوادمم رفته بودن باغمون تو روستا تا هوا خنک شه برگردن
ب مریم گفتم گشنمه دلم قرمه سبزی میخواد بیا خونمون واسم درس کن گفت ب مادرت بگو خوب گفتم خونه نیستن چند هفته گفت مطمنی میخوای برات قرمه سبزی درس کنم خونتون؟
گفتم اهوم. گفت باشه تو راست میگی
خندیدم گفتم چی بگیرم حالا لیستو برام اس ام اس کرد رفتم گرفتم کلید خونمونو دادم بهش فردا بره درست میکنه تا برمیگردم خونه اماده باشه بهش گفتم هر کی در زد جواب نده
اون روز حرف زدم با فرمانده قرارگاه زود تر برم ساعت ۱۲ اومدم بیرون رفتم رفتم خرت و پرت میوه ترشی و تنقلات گرفتم رفتم خونه
رسیدم گفتم اخ جوون چ بوی میاد خانومم چ غذای درس کرده یهو خودشو دیدم شوکه شدم خیلی زیبا شده بود یه دامن زرد طلای پوشیده بود مو هاشم مش کرده بود خیلی خوشگل بود
مات شدم چن لحظه فقط نگاش کردم بغلش کردم بوسیدمش بعد گفتم نهار امادس خانومم گفت نه هنوز مونده وایسا گفتم چشم یه کم حرف زدیم ازش تعریف میکردم از اینکه طلاق بگیره میخوام بگیرمشو این جور حرفا بوی بدنش ک استشمام میکردم داشتم دیوونه میشدم بوی بدنش خیلی خوب بود سفت بغلش کردم بوسیدمش رفتیم ناهار خوردیم ولی من کم خوردم میدونستم قراره یه کارای بکنم واسه همین نخواستم شکمم پر باشه از بیرون ک اومده بودم قرص تاخیری گرفته بودم بعد غذا چند دقیقه گذشته بود خوردم بعد رفتیم تلوزیون دیدن همینطوری فیلم نشون میداد توجهی ب فیلم نداشتم مریم ظرفارو شست اومد بغل دستم نشت گفتم بیا رو پام بشین نشست دست میکشیدم تو موهاش بغلش میکردم کم کم بوسش میکردم شروع کردم ب بوسیدنش پیشونیشو بوسیدم لاله گوششو مکیدم یه کم بعد نگام کرد نکامون چن لحظه قفل شد رو هم یهو لبشو اورد لبمو گذاشتم رو لبش چن دقیقه فقط لب گرفتیم لب همو خوردیم با زبون هم بازی میکردیم سینشو گرفتم فشار دادم اومدم سراغ خوردن گردنش حالش بد شده بود هم اون هم من اوج شهوتمون بود لباسشو اروم در اوردم بعد کرستشو ک در اوردم سینه هاشو میخوردم بوی بدنش داشت دیوونم میکرد منو جذب خودش میکرد بوش. رفتم پایین تر سراغ کص نازش صاف صاف بود اینقد لیس زدم تا اه و نالش در اومد بعد واسم یه ذره ساک زد حسابی لیزش کرد کیرمو من دراز کشیدم اومد رو کیرم نشست بالا پایین میپرید منم حسابی شق کرده بودم اون اه و ناله میکرد یه کم خسته ک شد افتاد روم منم لب گرفتم برش گردوندم خودم افتادم روش پاهاشو باز کردم تا میتونستم تلنبه میزدم کمرشو بالا اورد اه و نالم میکرد بعد لرزید فهمیدم ارضا شد ولی من هنوز ارضا نشده بودم هر کاری کردم اجازه نداد ب کونش دست بزنم من ک هنو راست بودم و ارضا نشده بودم کیرم با پاهاش گرفت عقب و جلو کرد یه کم پاهاشو با
ﺩﯾﮕﻪ ﻣﺮﯾﻢ ﺑﻪ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ بود ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﺳﺮﻡ ﺗﺮﮐﯿﺪ . ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻔﺘﯿﻢ ﺧﻔﻪ ﮐﺠﺎ ﺩﻭﺗﺎ ﺟﻮﻭﻥ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻣﺸﺘﯽ ﺑﻬﺖ ﺣﺎﻝ ﺑﺪﻥ . ﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﻫﺮ ﺭﻭﺷﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻓﯿﻠﻤﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺭﻭ ﻣﺮﯾﻢ ﺍﺟﺮﺍ ﮐﺮﺩﻡ . ﺁﺧﺮﺷﻢ ﮐﻪ ﺁﺑﻢ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﯿﺎﻣﺪ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻻﯼ ﭘﺎﺵ . ﺍﻭﻧﻢ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﮕﻔﺖ ﻓﻘﻂ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪ ﺷﻮﺭﺗﺸﻮ ﮐﻪ ﻻﯼ ﭘﺎﺵ ﺑﻮﺩ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﺑﻨﺪﺍﺯﻩ ﺩﻭﺭ ﮐﻪ 2 ﻣﺎﻩ ﺑﻌﺪﻡ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺳﻪ ﻧﻔﺮﯼ ﺷﻮﺭﺗﺸﻮ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﮐﻠﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪﯾﻢ . ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﻣﺮﯾﻢ ﺍﺻﻼ ﺁﺩﻡ ﺍﻭﻝ ﻧﺒﻮﺩ . ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺻﻤﯿﻤﯽ ﺑﻮﺩ . ﺭﺍﺳﺘﺶ ﯾﻮﺍﺷﮑﯿﻢ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎﺭﻣﻮ ﺑﻬﺶ ﺑﺪﻡ ﭼﻮﻥ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻨﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺎ ﺣﻤﯿﺪ ﺑﺎﺷﻪ . ﻭﻟﯽ ﺧﻮﺏ ﻣﻦ ﺍﻫﻞ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﻭ ﻗﻀﯿﻪ ﺭﻭ ﭘﯿﭽﻮﻧﺪﻡ ﮐﻪ ﺣﻤﯿﺪ ﻧﻔﻬﻤﻪ ﮐﻪ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﻪ . ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺧﻮﺵ ﺷﺎﻧﺲ ﺑﺎﺷﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺗﻮﻟﯿﻦ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺳﮑﺴﯿﻢ ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺳﮑﺲ ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻭ ﺑﯿﺎﺩ ﻣﻮﻧﺪﻧﯽ ﻭ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ . ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻏﺮﻭﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ . ﻗﺒﻼ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺗﻮ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎﯼ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﺋﯽ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﺲ ﻧﮑﻨﻪ ﻭ ﺁﺑﺸﻮ ﻧﺮﯾﺰﻩ ﻣﺮﺩ ﻧﺸﺪﻩ . ﺧﺐ ﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﻣﻨﻢ ﻣﺮﺩ ﺷﺪﻡ .. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻣﺮﯾﻢ ﺳﮑﺲ ﺳﻪ ﻧﻔﺮﻩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ.
ﻓﻌﻼ ﺑﺎﯼ ﺭﻓﻘﺎ . ﭼﺎﮐﺮﯾﻢ
پایان
تو باغ دماوند
ﺳﻼﻡ . ﺍﺳﻢ ﻣﻦ ﻣﺎﻧﯽ ﻫﺴﺖ . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﺳﻢ ﻣﺴﺘﻌﺎﺭ
ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺍﻭﺍﯾﻞ ﻣﻬﺮ ﻣﺎﻩ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ . ﺭﺍﺳﺘﯽ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻭﻝ ﺑﮕﻢ ﮐﻪ ﮐﻠﯿﻪ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺴﺘﻌﺎﺭ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ . ﻣﻦ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺣﻤﯿﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻮ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﻣﻮﻥ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻗﺒﻞ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﮑﺲ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ . ﻣﻨﻈﻮﺭﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﯾﻪ ﺯﻥ ﻭ ﺑﮕﺎﯾﯿﻢ ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺪﻧﺒﺎﻝ ﺍﻭﻥ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﺪﻡ ﺣﻤﯿﺪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﮐﺎﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻦ ﺑﺮﯾﻢ ﯾﻪ ﮔﺸﺘﯽ ﺑﺰﻧﯿﻢ . ﻣﻨﻢ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪﻡ . ﺗﻮ ﺭﺍﻩ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﺳﻮﭘﺮﺍﯾﺰ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺮﺍﻡ ﺍﻭﻧﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺭﻓﯿﻖ ﺷﺨﺼﯿﻪ ﺳﺎﺑﻘﺶ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺯﻥ ﺣﺪﻭﺩﺍ 33 ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﺑﯿﻮﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺭﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 3 ﺳﺎﻝ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺑﺎﻫﺎﺵ 3 ﺭﺍﻩ ﺗﻬﺮﺍﻧﭙﺎﺭﺱ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﺑﺸﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﻢ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﻮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﯾﻢ . ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﺣﻤﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﻘﺎ ﭼﻮﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ . ﺑﻌﺪ ﺳﻪ ﻧﻔﺮﯼ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺳﻪ ﺭﺍﻩ ﻣﺮﯾﻢ ﺧﺎﻧﻮﻣﻮ ﺳﻮﺍﺭ ﮐﺮﺩﯾﻢ . ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺮﻭ ﺭﻭﺋﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﮑﻠﺶ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﻤﯿﺰ ﺑﻮﺩ . ﺧﻼﺻﻪ ﻣﺎ ﮐﻪ ﻣﮑﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﺎﻍ ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺣﻤﺪ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﺗﻬﺎﯼ ﺩﻣﺎﻭﻧﺪ . ﺧﻼﺻﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﯾﻢ . ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﻭﻟﺶ ﺟﻮ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮﺩ . ﻫﻢ ﻣﻦ ﻭﻫﻢ ﻣﺮﯾﻢ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪﯾﻢ . ﺳﺎﻋﺖ ﺣﺪﻭﺩ 8 ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺑﺎﻍ . ﻫﻮﺍ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺑﻮﺩ . ﺣﻤﯿﺪ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺑﻤﻦ ﮔﻔﺖ ﺍﻭﻝ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯿﺮﻩ ﯾﻪ ﺭﺍﻩ ﺑﮑﻨﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﻍ ﺑﻌﺪﺵ ﮐﻪ ﻣﺨﺸﻮ ﺯﺩ ﻣﻨﻢ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﻪ . ﻣﺎ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﺍﮐﯽ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺣﻤﺪ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ . ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﺣﻤﺪ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺯﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﻫﻞ ﻭﻓﺎ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﻭ ﺻﺎﺣﺐ ﻣﮑﺎﻥ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻨﻪ . ﺧﻼﺻﻪ ﺑﻌﺪ ﺣﺪﻭﺩ 20 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺣﻤﯿﺪ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ ﺑﯿﺎ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﺸﻪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﻭ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﺑﺎﻏﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﺗﺎﻗﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺭﻭ ﺯﯾﻠﻮ ﻭﺳﻂ ﺑﺎﻍ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﮐﺒﺮﯼ 11 ﺭﻭ ﺍﺟﺮﺍ ﮐﻨﯿﻢ . ﺧﻼﺻﻪ ﻣﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﻣﺮﯾﻢ ﻟﺒﺎﺳﺎﺵ ﺗﻨﺸﻪ ﻭ ﮐﺰ ﮐﺮﺩﻩ . ﺩﯾﺪﻡ ﻣﺚ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺭﺍﺿﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ . ﺣﻤﯿﺪﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺳﮑﺲ ﺩﻭﻧﻔﺮﺭﻭ ﺷﺎﮐﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﻣﺦ ﻣﺮﯾﻢ ﻭ ﺯﺩﻥ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻧﯽ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻓﯿﻖ ﻣﻨﻪ ﻭ ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﺪﯼ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩﯼ ﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺎ . ﺧﻼﺻﻪ ﻣﺮﯾﻢ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺭﺍﺿﯽ ﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﺣﻤﯿﺪ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﻩ ﺗﺎ ﻣﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﯿﻢ . ﺣﻤﯿﺪﻡ ﯾﻪ ﭼﻨﺪ ﻣﺘﺮﯼ ﺭﻓﺖ ﺍﻭﻥ ﻭﺭ ﺗﺮ . ﻣﻨﻢ ﺳﺮﯾﻊ ﻟﺨﺖ ﺷﺪﻡ ﻭﻟﯽ ﺩﯾﺪﻡ ﻣﺚ ﻣﺮﯾﻢ ﺑﺎﺯﻡ ﺩﻭ ﺩﻟﻪ . ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﺑﮑﻨﻢ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﮔﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﻤﻦ ﺑﺪﯼ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻧﯿﺴﺘﯽ . ﺍﻭﻧﻢ ﺗﻮ ﺟﻮﺍﺏ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﻟﺶ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ . ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺿﺪ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺣﻤﯿﺪﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺮﯾﻢ ﻣﺮﯾﻢ ﺩﻟﺶ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ . ﺍﯾﻨﺒﺎﺭ ﺣﻤﯿﺪ ﺟﺪﺍ ﻗﺎﻃﯽ ﮐﺮﺩ ﺍﻭﻣﺪ ﻣﺮﯾﻢ ﻭ ﺑﺰﻭﺭ ﺧﻮﺍﺑﻮﻧﺪ ﮐﯿﺮﺷﻮ ﮐﺮﺩ ﺗﻮ ﺩﻫﻨﺶ ﺑﻌﺪﺷﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﻢ . ﻣﺸﮑﻞ ﺍﺻﻠﯽ ﺗﺎﺯﻩ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﺑﻠﻪ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺑﺎﻍ ﺗﻮﺍﻭﻥ ﺳﺎﻋﺖ ﮐﻪ ﻧﻪ ﮐﯿﺮ ﮐﺴﻮ ﻣﯿﺪﯾﺪ ﻧﻪ ﮐﺲ ﮐﯿﺮﻭ . ﺧﻼﺻﻪ ﺑﺎ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﻭ ﻧﻮﺭ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﮐﺲ ﻣﺮﯾﻢ ﻭ ﺩﯾﺪﻡ . ﺍﯾﻮﻝ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺷﺶ ﺗﯿﻎ ﻭ ﺗﻤﯿﺰ . ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺳﮑﺲ ﻏﯿﺮ ﻫﻤﺠﻨﺴﺒﺎﺯﯾﻢ ﺑﻮﺩ ﺳﺮﯾﻊ ﺗﭙﻮﻧﺪﻡ ﺗﻮﺵ . ﻣﺮﯾﻢ ﮐﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺳﮕﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺟﺒﻬﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺣﻤﻠﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ . ﮐﯿﺮ ﺣﻤﯿﺪ ﺗﻮ ﺩﻫﻨﺶ ﻭ ﮐﯿﺮ ﻣﻨﻢ ﺗﻮ ﮐﺴﺶ . ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﮐﻮﻥ ﯾﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺲ ﻭﻟﯽ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﮐﺲ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﻮﺩﻡ . ﮐﺴﺶ ﺩﺍﻍ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﻋﻀﻠﻪ ﻫﺎﺋﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﮐﻮﻥ ﺍﻭﻧﺎﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻭ ﮐﯿﺮﻭ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﻣﺎﺳﺎﮊ ﻣﯿﺪﺍﺩ . ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺪﺍﺩ . ﻣﺮﯾﻢ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﮐﻪ ﺣﺎﻻ ﮐﯿﺮ ﺗﻮ ﺩﻫﻦ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﻧﺎﻟﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻨﺪ ﺗﻨﺪ ﺗﻠﻤﺒﻪ ﻣﯿﺰﺩﻡ ﺁﻩ ﺁﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩﻣﻮ ﻭ ﺣﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻭﺳﻂ ﺑﻪ ﺯﺭ ﺯﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﯾﻪ ﺩﻡ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﺳﮑﺴﯽ ﻣﯿﺰﺩ . ﯾﻪ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻬﻤﯿﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺣﻤﯿﺪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻭﻗﺖ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻣﻮﻧﻮ . ﻣﺮﯾﻤﻢ ﮐﻪ ﺣﺎﻻ ﺍﺻﻼ ﻧﻪ ﻧﻤﯿﮕﻔﺖ . ﺣﻤﯿﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺷﻢ ﯾﺎ ﺭﻭ . ﺧﺐ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺣﺎﻻ ﻣﺰﻩ ﮐﺲ ﺯﯾﺮ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﮐﯿﺮﻡ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ ﺯﯾﺮ . ﺧﻼﺻﻪ ﻣﺎ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ ﻣﺮﯾﻤﻢ ﺭﻭ ﻣﻦ ﺣﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻫﺮ ﺟﻔﺘﻤﻮﻥ . ﻭﺍﯼ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭﺯﻥ ﻫﺮ ﺩﻭﺗﺎﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﺗﻮ ﯾﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻮﺩﻡ . ﮐﯿﺮ ﻣﻦ ﺗﻮ ﮐﺴﺶ ﺑﻮﺩ ﮐﯿﺮ ﺣﻤﯿﺪﻡ ﺗﻮ ﮐﻮﻧﺶ . ﻣﺮﯾﻤﻢ ﻫﻤﺶ ﻧﺎﻟﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﮐﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺳﺮﺩﺭﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭﻟﯽ ﮔﻮﺵ ﺷﻨﻮﺍ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩ . ﻣﺚ ﺩﻭ ﺗﺎ ﮔﺮﮒ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺘﭙﻮﻧﺪﯾﻢ ﺗﻮﺵ . ﺟﺎﺗﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ . ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﻮ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﯿﻢ . ﻣﻦ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﮐﻮﻧﺶ ﻭ ﺣﻤﯿﺪﻡ ﺗﻮ ﮐﺴﺶ . ﺭﺍﺳﺘﺶ ﮐﻮﻧﺶ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﺴﺶ ﺣﺎﻝ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩ ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺁﻣﭙﺮﻡ ﺭﻭ 100 ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ . ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺍﺣﻤﺪﻡ ﮐﻪ 1 ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻪ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻮﻕ ﻣﯿﺰﺩ . ﻭﻟﯽ ﮐﻮﻥ ﻟﻘﺶ . ﻣﺎ ﺍﻻﻥ ﺗﻮ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﯾﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﮕﻢ ﮐﯿﺮﻣﻮﻥ ﺗﻮ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺑﻮﺩ . ﺣﺎﻻ ﻧﻮﺑﺖ ﺳﺎﮎ ﺑﻮﺩ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺣﻤﯿﺪ ﺑﺎ ﺣﺸﺮ ﺑﺎﻻ ﻣﯿﮑﺮﺩﺵ ﻣﻨﻢ ﮐﯿﺮﻧﺎﺯﻣﻮ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺩﻫﻨﺶ ﻭﻟﯽ ﺍﺻﻼ ﺧﻮﺏ ﺳﺎﮎ ﻧﻤﯿﺰﺩ . ﺣﺎﻝ ﻧﮑﺮﺩﻡ . ﺁﺏ ﺣﻤﯿﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﺍﻭﻣﺪ . ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘﺶ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﺑﮑﻨﻢ ﺗﻮ ﮐﺲ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﺮﯾﻢ ﺟﻮﻧﻢ . ﺣﺎﻻ ﻧﮑﻦ ﮐﯽ ﺑﮑﻦ . ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﺩﺍﺩﯼ ﺁﺑﻢ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺩﯾﺮ ﻣﯿﺎﺩ
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 Monate, 3 Wochen her
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 6 Monate, 1 Woche her
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 Monate her