?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 2 weeks ago
تقصیر ماست که خدا زنستیز نیست؟!
این روزها فیلم «موسی کلیم الله؛ به وقت طلوع» در جشنوارهی فجر به نمایش درآمده و توجه بسیاری از مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرده است. من هنوز فیلم را ندیدهام و دربارهی آن نمینویسم. این یادداشت به بهانهی یکی از پرتکرارترین نقدهایی است که دربارهی موسی، چه در فضای نقد تخصصی و چه در فضای عمومی شنیدم؛ چرا موسی فیلمی زنانه است و چرا این فیلم نشان داده که به یک زن وحی شده است؟!
همان روزهای نخست جشنواره این مسئله را در یکی از نقدها خواندم. منتقد محترم باور داشت این فیلم تحت تاثیر زن، زندگی، آزادی - به زعم وی - روایتی زنانه از داستان موسی ارائه داده و به همین دلیل، وحی بر یک زن را نشان داده است. بعدتر منتقدی در برنامهای تلویزیونی نیز این امر را در سینمای ایران بیسابقه خواند. منتقد دیگری نیز شمشیر را از رو بست و فیلم را به بیخاصیتسازی مردان متهم کرد و پرسید چرا نقش یوکابد، مادر موسی از نقش عمران، پدر او برجستهتر است؟
این انتقاد به نشست خبری فیلم هم راه پیدا کرد. یکی از منتقدان از ابراهیم حاتمی کیا، کارگردان فیلم، پرسید: «نگران نبودید از این که در این فیلم نشان دادید خدا به یک زن وحی میکند؟» کارگردان پاسخی کوتاه و روشن به این پرسش عجیب داد:
«من از خودم چیزی را در نیاوردم و این فیلم بر مبنای آیات قرآن ساخته شده است.»
حاتمی کیا راست میگوید. این آیهی صریح قرآن است که خدا به مادر موسی وحی کرده. نه الهام و نه هیچ چیز دیگر. وحی! همانگونه که به موسی و نوح و ابراهیم و عیسی وحی شده! پدر موسی نه تنها در روایت قرآنی نقشی ندارد، بلکه اصلا هیچ اشارهای به او نشده. روایت میلاد موسی در قرآن کاملاً زنانه است و چهار شخصیت اصلی دارد؛ یوکابد، مادر موسی. میریام، خواهر موسی. فرعون و آسیه، همسر او. سه شخصیت مثبت و یک شخصیت منفی؛ سه زن و یک مرد!
منتقدان احتمالاً فراموش کردهاند که شهریار بحرانی پیشتر در مریم مقدس، بخش مهمی از روایت خود را بر مسئلهی وحی به مریم و خشم کاهنان مردسالار زنستیز از این مسئله متمرکز ساخته بود. سینمای ایران پیشتر هم ارتباط وحیانی زنان با خدا را نمایش داده است. جالب توجه است که مهمترین شخصیتهای زن قرآن، با خدا یا فرشتگان او سخن گفتهاند. حوا، سارا، یوکابد و مریم...
امیدوارم فیلم «موسی؛ به وقت طلوع» که به میلاد موسی پرداخته است، به روایت قرآنی پایبند باشد و همانگونه که منتقدان گفتهاند، روایتی زنانه ارائه داده باشد. اگر جز این باشد، میتوان نقدی جدی به فیلم وارد ساخت و از عدم صداقت آن گله کرد. گلهی دیگر از رسوخ این حجم از زنستیزی و مردسالاری در اندیشهی ماست. کوچکترین انتظار از کسانی که ادعای دینداری دارند این است که با روایت اصیل دینشان در قرآن آشنا باشند و ببینند شخصیتهای زن، کجای روایتهای قرآن ایستادهاند.
و فقط یک پرسش از مردان دغدغهمندی که نگران وحی به یک زن شدهاند... تقصیر ماست که خدا زنستیز نیست؟!
✍🏻 روح الله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
🪡مرمت لباس تاج الملوک:
با توجه به وجود پاره ای از آسیب دیدگی ها و نیاز به اقدامات مرمتی پس از بررسی شرایط لباس توسط کارشناسان بخش مرمت مجموعه این لباس در حال حاضر جهت مرمت به کارگاه مرمت منتقل گردیده و در دست مرمت می باشد.
📽️ويدئو: ه.یعقوبی
خوانش پژوهش کامل این اثر :
https://sadmu.ir/detail/8594
@EveDaughters
📌دخترم تاب این آزار جنسی را نیاورد
شرق سومین روایت از آزار جنسی در آمبولانس را منتشر میکند
✍🏼نسترن فرخه
پدر میانسالی است، پدری داغدار که گریه، امان حرف زدن را از او گرفته است. روایت آزارجنسی به دختر جوانش در ماشین آمبولانس را تعریف میکند.
از دخترش که مادری جوان بوده میگوید، مادری که توان تحمل این حجم رنج را تاب نمیآورد و دقیقا در همان روز و همان ماه در سال بعد از ماجرا سکته میکند و همه خانواده داغدار او میشوند.
به گزارش گروه رسانهای شرق، این آزار جنسی در آمبولانس ، باعث مرگ شد و این مرگ ، مرگ دیگری به همراه داشته و دختر دیگر این پدر میانسال، تنها نیم ساعت بعد از فوت خواهر کوچکترش خودکشی میکند و این خانواده تا همیشه سیاه پوش میشود.
ارتباط دهانی در آمبولانس
این پدر داغ دار روایت تعریف میکند تا شاید دختران و زنان دیگر این تلخی را تجربه نکنند. بیشتر مدارک قضایی این پرونده را برای ما میفرستد تا نزد ما محفوظ بماند و شروع میکند:« شهریور سال 1401 دخترم حالش بد میشود، فشارش پایین میآید و نوهام به اورژانس 115 کرج تماس میگیرد. همان زمان که به اورژانس تماس گرفته بود به خالهاش یعنی دختر دیگرم هم تماس میگیرد که آن یکی دخترم هم خودش را به آنها میرساند. تن دخترم لباس میکنند تا سوار اورژانس شود و به بیمارستان بروند. دخترم آن زمان 33 سال سن داشت. مامور اورژانس اجازه نمیدهد آن یکی دخترم سوار شود و آن دخترم که مریض بود تنها با مامور اورژانس و راننده به سمت بیمارستان حرکت کردند. در ماشین اورژانس به دخترم آمپول بیهوشی زده و بدن دخترم را لمس میکرده. دخترم را با آن حال روی پا نگه میدارد و متوجه میشود دخترم عادت ماهانه است. برای همین از طریق دهن با او نزدیکی میکند....»
راننده مسیر را طول داده بود
صدای گریه از پشت خط تلفن، رنج این پدر را عیان میکند. با همان صدای لرزان ادامه میدهد که همه اینها در حالی است که راننده هم با او هم دست بوده، او تعرض نکرده بود ولی بخاطر همکارش ماشین را دیرتر به مقصد رسانده بود تا به دخترم تعرض کند و او را مورد آزار جنسی قرار دهد. دخترم شنیده بوده که راننده میگفته؛ «زود باش، اینجا ماشین پلیس ایستاده، از اورژانس تماس میگیرند برای پیگیری بیمار و ...» بعد از یک ساعت و بیست دقیقه ماشین اورژانس به مقصد میرسد. در حالی که آن یکی دخترم ظرف ده دقیقه در همان مسیر به بیمارستان میرسد. در همین زمان هم به دلیل وقفه چندین بار از بیمارستان و اورژانس با این ماشین تماس میگیرند. وقتی ماشین به بیمارستان میرسد دخترم اصلا در شرایط خوبی نبوده، حتی با تن کم جان سرش افتاده بوده کنار در ماشین و وقتی در بغل خواهرش میرود، به او میگوید این مرد به من تجاوز کرده است.
همسر دوست دخترم هم همان جا بوده که بعد از مطلع شدن از این موضوع گلاویز آن مامور اورژانس میشود و بعد پلیس میآید و این فرد را بازداشت میکنند.
مجازات فقط چند ضربه شلاق
پدر از مجازاتی میگوید که داغ آنها را تازهتر کرده است. او میگوید:«همان زمان به ما گفتند این موضوع را رسانهای نکنید و اینها به مجازات میرسند. در حالی که 99 ضربه شلاق برای تکنسین و 30 ضربه شلاق هم برای راننده بریدند. همه اینها در حالی است که در بیمارستان آب دهن دخترم را میگیرند و در نتیجه آزمایش این موضوع ارتباط دهانی تایید میشود. حتی لباس دخترم که بر روی آن این مرد تف کرده بوده را هم به عنوان سند پزشکی قانونی میبرند. جواب این آزمایشها را پزشکی قانونی به من نداد و مستقیم به دادگستری دادند. ولی این نتیجهها هیچ وقت بر روی پرونده نرفت، هر چند که وکیلم گفت چون این موضوع برای قاضی محرز شده است. خلاصه پرونده شعبه 113 رفت ولی بعدتر پرونده به
شعبه 110 میرود که آنجا رسیدگی صورت گرفت.»
با این ماجرا دو جگر گوشهام را از دست دادم
گریه، پشت گریه، از داغی که بر سینه دارد میگوید:« یک سال بعد از این اتفاق، دقیقا در سالگرد همان روزهای خاطره تلخ تجاوز به دخترم، یعنی شهریور ماه او سکته کرد و ما برای همیشه دخترم را از دست دادیم... دخترم تحت درمان روانپزشک قرار گرفته بود ولی در 33 سالگی فوت کرد. همسرش با من تماس گرفت و خبر داد او نصف شب تمام کرده... وقتی به او رسیدم تنش یخ کرده بود... دختر دیگرم هم نیم ساعت بعد از خبر فوت خواهرش از بیمارستان بیرون آمد و از درد این ماجرا خودش را کشت. به من گفت بابا من بدون خواهرم نمیتوانم زندگی کنم و در 37 سالگی او را هم از دست دادم.»/مطالبات زنان
منبع : روزنامه شرق
مونس الدوله ندیمهِ حرمسرای ناصرالدین شاه مینویسد:
آن روزها، زنها حق کار کردن نداشتند و برای زن اصلاً عیب بود که جز پخت و پز و دوخت و دوز و زاییدن و بزک کردن کاری داشته باشد؛ و هر زنی هم که کاری داشت، مردم پشت سرش لیچار میگفتند. من خودم یادم می آید: تا پیش از مشروطه، یک زنِ کلانتری در تهران بود که به او حاجی گیلانی خانوم می گفتند. او سرداری ماهوت قرمز میپوشید و شلوار ماهوت آبی پا میکرد. پوتین پاش بود و کلاه پوست تخم مرغی سرش میگذاشت. یک قمه هم زیر سرداری می بست. حاجی گیلانی خانوم از طرف نظمیۀ آن وقت به کارهای زنانه رسیدگی میکرد و در حقیقت مفتش و کارآگاه زن بود. گاهی گداری که به اندرون ما سر می زد، رنگ از روی کلفتها و کنیزها میپرید. مادرم از حاجی گیلانی رو میگرفت. اما من چون دختربچه بودم با روی باز پیش حاج گیلانی می آمدم. منزل ما منزل اعیانی و بیرونی و اندرونی و حیاط خلوت و حمام سرخانه داشت. پدرم از اعیان و رجال تهران بود.
?خاطرات مونس الدّوله، صفحه ۸-۹، به کوشش سیروس سعدوندیان، انتشارات زرین، چاپ دوم، تهران ۱۳۸۶ خورشیدی
به مکالمه بین آقای عبدالله عبدی، خبرنگار و خانم دکتر سکینه پاد، دستیار رئیس جمهور در پیگیری حقوق و آزادی اجتماعی، درباره لایحه ارتقا تامین امنیت زنان(آنقدر اسمش را تغییر دادند که در هر منبع خبری نامی متفاوت دارد، تغییر عنوان تنها اتفاقی بود که برای لایحه افتاد و خبر از زنده بودنش میداد)، توجه کنید.
حالا آقای قالیباف قرار است ۲۳ آذرماه، لایحه حجاب و عفاف را به دولت ابلاغ کند.
?آیا پاسخ سوالات زیر را درباره بیماری زگیل تناسلی، HPV میدانید؟ ?بیماری HPV یا زگیل تناسلی چیست؟ ?راههای ابتلا به بیماری و انتقال آن چگونه است؟ ?علائم بیماری میان زنان و مردان چه مواردی هستند؟ ?آیا بین زنان و مردان تفاوتی در ابتلا و انتقال بیماری وجود…
آیت الله ایازی: بهتر بود این ۲۵۵ میلیارد را در اختیار دولت میگذاشتند تا خرج اشتغال جوانان کنند. آن هم وقتی بخشی از مشکلات جامعه از بیکاری جوانهاست!
آیت الله ایازی، عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم نسبت به بودجه ۲۵۵ میلیارد تومانی کلینیک ترک بیحجابی در گفتوگو با خبرهای فوری مهم گفت:
?من اطلاع ندارم اما اگر صحت داشته باشد برای افکار عمومی محل شک و تردید است که آیا این مبالغ برای این کارها خرج میشود یا به اسم این اقدامات در جاهای دیگر خرج میشود، البته من داوری نمیکنم ولی این سوالات وجود دارد.
?واقعا کدام کارشناس علمی، روانشناسی یا جامعه شناس فرهنگی تایید میکند این کارها نتیجه بخش باشد؟
?اگر در این چند سال که علما، روحانیت و متخصصین اصرار و اصرار کردند که این کارها نتیجه عکس دارد گوش میدادند این مبالغ را هدر نمیدادند.
?جوامعی که در انحطاط و عقب ماندگی اقتصادی هستند، تلاش می کنند برای جبران مشکلات اقتصادی روز به روز بودجههای فرهنگی را افزایش بدهند./خبرهایفوری
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 2 weeks ago