خیانت یعنی :
۱.بگی مجردم در حالی که توی رابطه عاطفی هستی.
۲.به فرد دیگه ای غیر از پارتنرت تعلق خاطر داشته باشی.
۳.شوخی ها ، حرف ها و رفتارهایی که مختص رابطه ی عاطفی هست رو با دیگران داشته باشی.
۴.به شخصی مخفیانه پیام میدی که اگه پارتنرت بدونه ناراحت میشه یا باعث از هم پاشیدن رابطه ی عاطفیتون خواهد شد.
۵.نگاه جنسی به فردی غیر از شریک عاطفیت داری.
۶.بدون اطلاع و رضایت پارتنرت با شریک عاطفی سابقت در تماسی.

NiNa @Kafiha

رفیقم در تکمیل برای فهم بهتر این متن :

رانه مرگ به معنای میل درونی به مرگ به‌کار رفته شده.
به این معنی که مرگ نسبت به اتفاقات در جریان زندگی در مرتبه‌ای پایینتر قرار داره که اون رو طلب کردن به معنای زندگی‌ای نازیسته و زندگی‌ای ابلهانه‌ست، معتقده مرگ باید بر انسان حادث بشه
نه اینکه انسان مرگ رو رقم بزنه.

این رفیقم و مهرداد، همواره کسانی بودن که در زمینه اندیشه بسیار ازشون آموختم و می‌آموزم، البته که همیشه از همگی شما آموختم.

خداروشکر دارم در ساحت خانواده، هر چند کوچیک، فرهنگ سازی میکنم. الان به یکی از عمه هام، دو کتاب شب های روشن از داستایوفسکی و غرور و تعصب از جین آستین رو دادم (چون گفته بود عاشقانه میخواد). شما هم بنظرم به نوبه خودتون، هر چند کوچیک، سعی کنید آثار های خوب و شاهکار…

من و عرفان در لحظات خیلی عادی: خب الان رییس جمهور رو اتفاقی گروگان گرفتیم، چه چاره ای بیاندیشیم؟

یه موضوعی رو شنیدم، واقعا لازم دونستم در میون بزارم با شماهم شاید جالب باشه، ببینید واقعا اینکه قبل انجام هر عملی آدم باید مقداری بهش فکر کنه بعد انجام بده، بنظر من که حداقل حرف درستیه، چرا؟ چون یه بنده خدایی از آشناها برداشته از روی لذت، عشق،و... حالا هرچی سکس کرده و الان حامله شده و کلی موضوع بین خانواده های خودش و پارتنرش به وجود اورده، حالا کاری به درستی و غلطی ندارم الان، فقط گفتم که این فکر کردنه چقدر در مصادیق مختلف می‌تونه به کمک آدم بیاد و از فاجعه جلوگیری کنه، البته اینم نظر شخصی هست و می‌تونه از غلط بی بهره نباشه.

روزی، زمین سبزی و طراوت خود را به جهنمی خالی از سکنه می‌دهد، در همان ساعات و لحظات حتی بهترین عطر ها هم خالی خواهند شد ، خالی از هر آنچه بودند و خواهند بود ، و در تپش های پایانی سیاره آبی ، سیل غمگین پایان بر تمامی موجودات و شی ها خروشی جهنمی خواهد کرد، سیلی که هشدار جدی دارد. هشداری به نام : پایان، اما در این هنگام هم، زیبایی تو بعد از آخرین پاراگراف، باز هم به عنوان آخرین چیر تکرار میشود، نقطه ای بعد از آخرین حروف، پایان.

نژند

اینکه بعد از پایان رفاقت یا رابطه، راه میفتید اطلاعات جزئی و خصوصی طرف رو برای آدم های غریبه میگید و مسخره میکنید، نه تنها به لولتون کمکی نمیکنه، بلکه نشون میده چقدر سطحی و غیر قابل اعتماد هستید.

من بار دیگر در برابر این مجموعه حیرت انگیز از خود پرسیدم به چه معنایند این نقش ها و رنگها؛ ترکیبِ ریاضی وار، مجرد، پر از کنایه و ایهام و اشاره و راز، که در آن همه چیز به نقش ترجمه شده است:
هم دنیای خواب و هم دنیای بیداری، هم ضمیر آگاه و هم ناآگاه، هم گذشته و هم آینده؟ چه می خواهند بگویند این بوته ها و خط ها و اسلیمی ها که در هم می پیچند، به هم می‌پیوندند و باز می شوند و می روند و باز می گردند، مانند رگهای یک بدن زنده و سرانجام در نقطه ای گم می شوند، بی آنکه بتوان رد پای آنها را تا به آخر دنبال کرد؟
و تنها جوابی که می یابم یک کلمه است: «بهشت»

این نقش ها و رنگ ها آرزو و رؤیای جهانی بهتر را در خود دارند، جهانی شبیه به بهشت که در آن کوشیده شده است تا "ناپیدا کران" در محدود جای گیرد و آشیانه و لانه ای برای "نامحدود" جسته شود.
در قعر ضمیر سازندگان بنا، می بایست بنحو ناآگاه آسمان به زمین پیوند بخورد و نمازگزاران و بینندگان و حاجت‌مندان ساعتی بروند به عالم بالا، به جایی که در آن رنج و غم و پیری و زوال و احتیاج را راهی نیست.

صفیر سیمرغ _ دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن

تمام بهانه‌ها دروغ‌اند ،
کسی که می‌خواهد میتواند

? لاأدري