?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago
سوره دخان، آیات 34 تا 59 (پایان سوره)، فراز 498
قطعاً آنها البته میگویند:
چیزی نیست مگر مرگ اولین ما و زنده نخواهیم شد.
پس پدرانمان را بیاورید اگر راست میگویید.
آیا آنها بهترند یا قوم تُبَّع؟
و کسانی که پیش از آنها بودند؛ هلاکشان کردیم.
قطعاً آنها مجرم بودند.
و آسمانها و زمین و آنچه را که میان آنهاست، به بازی نیافریدیم.
آنها را جز به حق نیافریدیم، اما بیشترشان نمیدانند.
قطعاً روز جدایی وعدهگاه همه آنهاست.
روزی که هیچ مولایی غنایی به یار و دوست خود نمیبخشد و یاری نمیشوند.
مگر کسی که خدا رحم کند؛ قطعاً او، اوست عزیز مهربان.
همانا درخت زقوم خوراک گنهکار است.
همچون فلز گداخته که در شکمها میجوشد؛ مانند جوشیدن آب جوشان.
بگیریدش پس به میانه آتش فروزان کشانیدش.
سپس از عذاب آب جوشان بر سرش بریزید.
بچش! قطعاً تو، تو عزیز و بزرگواری!
قطعاً این همان است که به آن شک میورزیدید.
قطعاً پرهیزکاران در جایگاهی امناند؛ در باغهایی و چشمههایی.
از ابریشمی نازک و ضخیم میپوشند، روبهروی هم.
چنین است؛ و با حوریانی درشتچشم زوجشان کردیم.
در آن، هر میوهای را در امنیت، درخواست میکنند.
در آن، جز مرگ اولین، مرگی را نمیچشند.
و آنها را از عذاب دوزخ حفظ میکند.
فضلی از پروردگارت؛ این همان کامیابی بزرگ است.
پس همانا آن را به زبانت آسان کردیم، باشد که به یاد سپارند.
پس، گوش به زنگ باش؛ قطعاً آنها گوش به زنگاند.
آقای کاف شبی زنگ زده به من که از هدهانتینگ سرویس فلان شرکت زنگ میزنم برای پوزیشن مدیرعاملی فلان بنیاد. صبح روز بعد، ساعت ده قرار آنلاین گذاشتیم.
میگم آیا کار بنیاد فیلنتروپیه. میگه آره دیگه ان.جی.او است. میگم عزیزم ان.جی.او.ها صد شکل دارن و همشون که فیلنتروپی نیستند. نمیدانم فهمید یا نه و گذشتیم.
صبح ساعت ده در روم هستم. آقا نیست. بعد چند دقیقه، زنگ زدم؛ با صدای خشدار صبحگاهی میگه الان میام؛ برقا رفته اینترنت رو مرتب کنم، میام.
بعد چند دقیقه اومده و تصویر نداره. ۱۵ دقیقه صحبت کردیم و نتوانست تصویردار شود؛ مدام دیسترکشن داشت و دقیقه ۱۰ گفتم ولش کن روی گفتگو متمرکز شو.
کل شناختش از من این بود که معرف خیلی ازت تعریف کرده و پروفایل لینکداینت رو دیدم. سابقهام رو توضیح دادم. گیر داد به یکی از شغلهایم که به پوزیشن مرتبط بود و تا حد بیلان مالی محل کار قبلیام رفت و حتی ندیدهنشناخته، غلطهای تکنیکال از فرایندهای کاریمان هم میگرفت. دقیقه ۱۴ گفتم میشه محل کار قبلی و عملکردش رو رها کنی؟ گفت باشه. اما ادامه داد: ولی توسعه منابع مالی خیلی مهمه؛ در پوزیشن جدید هم بنیاد میخواد ورودیهای مالیاش رو توسعه بده.
گفتم: مگه استراتژیست بنیادی؟ قرار بود درباره چیز دیگهای صحبت کنیم و نمیکنی. بهتره ادامه ندیم و خدانگهدار.
من خودم به دفعات درگیر هدهانتینگ بودهام و هد هانت کردهام. نمره م در فرایند هد هانتینگ، با ارفاق ۶ از ۲۰ است.
نتیجهگیریها:
۱. وقتی ساعت ده جلسه دارین، نه از خواب بیدار شین؛ دستوروتونو بشورین، صبحانه بخورین و دم و دستگاههای الکترونیک رو چک کنین.
۲. اگر میخواین هد هانت کنین، درباره فرد ریفرشده بررسی کنین و دستورو نشسته، بهش زنگ نزنین.
۳. موقع مصاحبه، نظم گفتار داشته باشین و درباره هر چیز بیربطی که براتون جالبه، بیخودی حرف نزنین.
۴. بدون اطلاع، درباره عملکرد فردی یا سازمانی، اظهار نظر نکنین و خودتونو نخود هر آشی نکنین.
۵. درباره پوزیشن و آفر صحبت کنین، نه درباره هوا یا مملکت یا ترامپ یا رنگ لباس مخاطب یا اینکه چقدر سوابق جالبی داره یا نداره یا خطاهای محل کار قبلیاش چی بوده یا اینکه سازمان آفردهنده چه مشکلاتی داره یا نداره مگر اینکه این نکات مستقیما به پوزیشن و آفر مرتبط باشه.
نکته آخر اینکه به لطف لینکداین، همه دهها مهارت دارن و همه علیالاصول هر شغلی رو میتونن بردارن و همه غورهنشده مویز شدن. راحت بگم: فقط برقا نرفته و ادارات تعطیل نیست؛ احترام به تخصص هم رفته و عقلها هم تعطیله. دروتخته به هم جور در میاد؛ لیاقت جماعتی که میبینم، بیش از حکومت فعلی نیست و اگر حکومت رو به همین جماعت خوابآلود بیسواد دستورونشسته بدن، بدتر میشه که بهتر
نمیشه.
گاو نر میخواهد و مرد کهن
سوره دخان، آیات 17 تا 33، فراز 497
و البته، پیش از آنها، قوم فرعون را آزمودیم.
و پیامبری بزرگوار به سویشان آمد.
که بندگان خداوند را به من بسپارید.
قطعاً من برایتان، پیامبری امینام.
و برخداوند، برتریجویی نکنید.
قطعاً من سلطانی آشکار برایتان آوردهام.
و قطعاً به پروردگارم و پروردگارتان پناه میبرم از اینکه سنگبارانم کنید.
و اگر به من ایمان ندارید، پس کناره گیرید.
پس، پروردگارش را خواند که قطعاً اینان قومی مجرماند.
پس، بندگانم را شبانه حرکت ده.
قطعاً شما تعقیب میشوید.
و دریا را گشوده ترک میکنید.
و قطعاً آنها قومی غرقشدهاند.
چه باغها و چشمهها که به جای گذاشتند!
و چه کشتزارها و مکانهای باارزشی!
و چه نعمتی که در آن، سرخوش بودند!
چنین بود.
و آنها را به قومی دیگر ارث دادیم.
پس، نه آسمان و زمین بر آنها گریست و نه مهلت داده شدند.
و البته بنیاسرائیل را از عذاب خوارکننده نجات دادیم.
از فرعون؛ قطعاً او برتریجویی از میان اسرافکنندگان بود.
و البته آنها را از روی دانش، بر جهانیان برگزیدیم.
و از نشانهها به آنان دادیم؛ آنچه در آن آزمونی روشنگر بود.
برخی حکومتها کار خوبی را خوب انجام میدهند؛ نتیجه: آرامش و بهروزی (مثلا، آلمان در امور داخلی)
برخی حکومتها کار خوبی را بد انجام میدهند؛ نتیجه: سرخوردگی در نرسیدن به نتیجه (مثلا، پهلوی دوم در بهبود اقتصادی)
برخی حکومتها کار بدی را خوب انجام میدهند؛ نتیجه: تفوق شر (مثلا، آمریکا در جهانگشایی طی قرن بیستم)
برخی حکومتها کار بدی را بد انجام میدهند؛ نتیجه رسوایی و بدنامی درون و بیرون کشور (مثال اعلایش، جمهوری اسلامی در توسعهطلبی منطقهای در بیست سال اخیر)
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
از حوالی ۳۷سالگی، حسی از سرشار بودن داشتهام که تاکنون، چه در حال کفر، چه در حال شرک و چه در حال توحید، ادامه داشته:
زندگیام غنی و سرشار بوده و اگر بگویند فردا میمیری، حسرتی ندارم. چرا؟ چون تمام عمر، هر کاری را که دوست داشتهام تجربه کنم، ترای کردهام و هر بازیای که برایم جالب بوده، بازی کردهام.
میدانم که افراد کمی از این موهبت "بیحسرتی" برخوردارند که به خاطر محیط یا بیعزمی خودشان، دست به بسیاری از کارهایی که دوست داشتهاند، نزدهاند.
اصول بنیادین یک زندگی سرشار به نظرم، چنیناند:
با اینها، دیگر واقعا مهم نیست که الان چه اندیشهای داری یا تا به حال، چه کردهای؛ مهم این است که تا روز آخر، به اینها پایبند باشی. با اینها، میتوانی احساس سرشار بودن کنی.
ای عزیزان و دوستان و سروران من، این روزها و روزهای آتی را خوب به یاد بسپارید و سال چهارصد و هفت که باز خواستند پای صندوق بکشانندتان، فریب نخورید.
هرچه نوشتیم و گفتیم که زندانی عاشق زندانبانانش شده، جدی نگرفتید. گفتید به پزشکیان رای میدهیم که جلیلی لولوخورخوره رییس جمهور نشود.
حضرات، تصمیمهای مهم را جاهای دیگری جز دفتر رییس جمهور میگیرند و پزشکیان یا هر کس دیگر بازیچه و ملعبهای بیش نیست.
آیا رییس جمهور توانست یا میتواند جلوی شوراهای عالی، مجلس، ائمه جمعه، امثال میرباقری و غیره و ذلک را بگیرد؟ هرگز.
آنها که پای صندوق رفتند و میروند یا مواجببگیرند که منافعی دارند و معقول بازی میکنند یا سادهدل و آرزواندیشاند که هم به قلب و آزادگی خویش باختند و هم چیزی عایدشان نشد و نمیشود.
این تن بمیرد، درس بگیرید و برای همیشه، از جمهوری منافقان مسلمان دل بکنید. بگذارید نکبت به اوج برسد و تاریکی به سیاهی محض. تا وقتی امید به اصلاحات در همین نظام دارید، در واقع در همه جنایاتش شریک میشوید. سپیده تنها پس از تاریکترین لحظات شب میدمد.
ذرهم یخوضوا و یلعبوا. بگذارید بدرند، بکشند، زندان کنند، بچاپند، موشک بزنند. اینها را خدای تعالی هم رها کرده که یزدادوا اثما. شما هم رهایشان کنید و از ایشان در دست و زبان و دل و سر، فاصله بگیرید. باشد که اجلشان زودتر سر رسد و شما آن زمان که حل سر رسید، شریک جرم نباشید.
کار خیری پیش روی شماست. فاستبقوا الخیرات. کودکی چهارساله مبتلا به اوتیسم باید در بیمارستان بستری شود، اما هزینههای درمان فراهم نیست. لطفا خیرات خود را به حساب عمهام سرکار خانم فائزه خوشنویس واریز فرمایید که در کار خیر، به او و اجدادش اقتدا میکنم. 6104…
و مکشوفهای دیگر برای اهل ایمان و حکمت و باطن. و اهل فن میدانند که آنچه خواهم گفت مستظهر است به قرآن.
مرگ و زندگی خلق شده برای ابتلای آدمیان. و خدا گفته قطعا و حتما، شما را مبتلا خواهیم کرد به اموری از ترس، گرسنگی، نقصان در اموال، کسان و ثمره کارها.
و هنگامی که شر و مصیبتی به شما میرسد، به خدا پناه برید که همه از آن خداوندیم و به سوی او باز خواهیم گشت و هیچ کس طلبی از خدا ندارد که بخواهد شاکی شود و هر که در مصیبت شاکی و طلبکار است، نادان و ناسپاس است.
و مصایب نوعا یا تقاص گناهاناند یا تمرینی برای تدبیر کردن یا آزمونی برلی سنجش صبر و اگر خوب بنگرید، در خواهید یافت کدام است.
اگر اولی است، توبه و انابه کنید و حق ادا کنید؛ و اگر دومی است، تدبیر کنید به آرامش و متانت و از خدا یاری بخواهید؛ و اگر سومی است، تنها و تنها صبر کنید و دعای ایوب بخوانید که رب انی مسنی الضر و انت ارحم الراحمین. و گاه دو مورد از این سه یا هر سه درهمآمیختهاند و حکمت نهایی امور تنها نزد خداوند است.
معما چو حل گشت، اسان شود و چون دانستی، نه میترسی و نه نگرانی. و من نه میترسم و نه نگرانم که هر چه از دوست رسد، نیکوست.
و حکمای الهی و غیرالهی میدانند و بسیار گفتهاند که حقیقت، خیر و زیبایی در واقع، یکیاند و از حق، جز خیر و زیبایی صادر نمیشود، حتی اگر بنده در نیابد. و عسی ان تکرهوا شییا و هو خیر لکم.
تنها آزارم حرفهای بیربط کمدانان و طاعنان است که درخواست کردم و میکنم، منت بگذارید ننویسید. باقی صلاح خداوند حکیم است.
این موارد هم صبح یادم آمد، اضافه میکنم:
در جمع، - وای، چهارشنبه عصره دو ساعت طول میکشه تو ترافیک برسم آبعلی. دو هفته است زیر نظرم گرفته و بیخود و باخود باهام حرف میزنه. یهو میگه: - تنهایی؟ - یعنی چی؟ - یعنی تنها رانندگی میکنی؟ سخته خوب. - آره تنهام
چند ساعت پیام میدم: - سینگلم. حرفتو این طوری فهمیدم که سینگلی یا پارتنر داری. - نفهمیدم! منظورت چیه؟ من فقط میخواستم بدونم تنها رانندگی میکنی تا آبعلی یا نه. - اهان ببخشید اشتباه کردم. خداحافظ (فکر کنم تو هر روز با دوستپسرت میای سر کار و برمیگردی)
بهت پیشنهاد میدم. بدون هیچ مقدمه و گفتگویی: هممم. اینکه نشده. (وا ابررایانهات گفت یا در لوح محفوظ نگریستی؟: عقل کل)
صحبت خواستگاری شده و با مادرش هم حرف زدم. شب میگه: پس کی میای منو ببری؟ مادرم خیلی بهم گیر میده. (اوه اوه، ماحرای زن سابقم داره تکرار میشه. کنسلش میکنم)
و جایزه بهترین و منطقیترین کامنت میرسه به کسی که تابستان با او نامزد کردم. دو هفته پس از آمدن به خانهام با اجازه پدرش و پس تلاش بسیار و صادقانه برای ساختن زندگی مشترک، گفت: یاسر، تو ده زندگی میکنی؛ همش یا کار میکنی یا کتاب میخونی یا ساز میزنی. بیرونم که میریم خیلی آروم رانندگی میکنی. پارتی هم که گفتی زیاد نمیای. زندگیات کسالتباره. - همشو راست میگی. زندگی تو هم برای من آشوبناکه. لایفاستایلمون خیلی فرق داره. کسی مقصر نیست.
نامزدی را لغو کردیم. دست اخر گفت: امیدوارم کسی را که شبیه به خودت باشه و دوسش داشته باشی پیدا کنی به زودی. - منم امیدوارم کسی رو پیدا کنی که لایفاستایلش بهت بخوره و قدرتو بدونه.
احترام بین ما باقی مانده و گاهی برای امور کاری تعامل داریم، اما ارتباطی نداریم. خیر پیش راهش
برای بار چندم، دوستی مرا توصیه کرد با این مضمون که هر که را اسرار حق آموختند، مهر کردند و دهانش دوختند؛ اینقدر ننویس.
به او و سایر ناصحان گفتهام و اینجا هم میگویم که حقیقت این است که مهر بر دهانم هست.
از آنچه تجربه میکنم، یک درصدش را نشر میدهم؛ پنج درصدش را به دوستانی که تماس میگیرند یا میبینمشان میگویم؛ پانزده درصدش را برای دوستان خاص گفتهام که به ده نفر نمیرسند؛ هفتاد درصد دیگر را به هیچ بنیبشری که خودش به طریق دیگری در جریان کلیت ماجرا نباشد، نگفتهام و نمیگویم که اگر هم بگویم، میگویند دیوانه شده؛ و پانزده درصد آخر از تجربیاتم هنوز پراکنده و نامنسجماند و حتی نمیتوانم برای خودم، صورتبندیشان کنم، چه رسد که بخواهم به کسی بگویم. و طرفه آنکه مدام تجربیات جدیدی دارم و در مسیری پویا هستم. و چنین نیست که همهاش خوشی و آرامش بوده باشد، بلکه بیشتر مهیب و چه بسا مهلک است.
خلاصه اینکه از ظن خود یار هیچ کسی نشوید و دیگران را به راحتی قضاوت نکنید. به قول استادم، خاموش باش نه در زبان که در سر؛ چراکه تنها مدبر و مسئول اعمال خویشی. دیگران را به کلی رها کن، مگر اینکه مستقیما با تو کاری داشته باشند و خطابت قرار دهند.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago