ادبیات، فلسفه و سینما

Description
نخستین فرسته‌:
https://t.me/NazariyehAdabi/4

تبلیغ و تبادل:
@arkhay199

Instagram: https://www.instagram.com/cinematheory2024?igsh=bGdhNGF4YjdscGlv

Channels:
@NazariyehAdabi
@Nazariyeh_book
@Philosophy_files
@Nazariyeh_Cinema
@Documentary_Film1
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 4 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago

1 week, 2 days ago
**ای روزگار!

ای روزگار!
از چه کسی می‌توان گرفت
تاوانِ این جوانی از دست رفته را؟
#مجید_ترکابادی@NazariyehAdabi

1 week, 2 days ago
در فیلم نوآر شهر از طریق …

در فیلم نوآر شهر از طریق یک کشش نوستالژیک ساده به گذشته‌ی قابل جهانشمول‌شدن و آینده‌ی یوتوپیایی ممکنی که در سریال سال‌های شگفتی با آن روبه‌رو هستیم، ساخته نشده است، بلکه تقریباً این شهر به‌مثابه‌ی افق گناه‌آلودِ آرامش و بی‌اعتنایی بورژوایی ظاهر می‌شود.
این که کسی نمی‌خواهد در فضای پرولتری و نیمه‌پرولتری تصویرشده‌ی فیلم نوآر زندگی کند دقیقاً اساس جذابیت آن است. این فضا قسمی فضای بقاست: شاق و طاقت‌فرسا. یک فرد صرفاً معمولی با فهم فضای داخلی فیلم نوآر، می‌خواهد به فهم حومه‌های شهری کالیفرنیا، یعنی لویتن یا اُرنج کانتی، برسد. اما به عنوان چارچوب فانتزی واقعیتی که در مقام واقعیتی خشن، سرد و بی‌روح بازنمایی می‌شود، سرانجام خشنی این واقعیت اساسِ کشش عمیق اِگوی فرد با این فضا می‌شود: فضای داخلی فیلم نوآر نسخه‌ای از زندگی روزمره‌ی شهری را نشان می‌دهد که مناسب حال جایگاه و منظر رفیع خودِ اگو است. قهرمان نوآر با قرار گرفتن مدام در معرضِ خطر و موقعیت خیالی، خود را به‌حیث روحی و جسمی اثبات می‌کند.

*▪️چرخش دموکراسی: درباب نوآر بی‌خانمان‌ها، دین مکانل- تصویر: غرامت مزاعف، بیلی وایدر، ۱۹۴۴*@NazariyehAdabi

1 week, 3 days ago
2 weeks, 2 days ago
آنان که در این پندارند و …

آنان که در این پندارند و می‌خواهند ایران‌مان را پاره پاره کنند، بدانند ایران نه تنها کوچک‌تر نمی‌گردد که به وارونه خود را خواهد گسترد. نیروی شگرف و نهانی، مِهر به این خاک را در ما دمیده است.ایران، هر دو بالِ ماست و ما ایرانیان، مهرورزانِ پروازیم.آن بی‌پر و بالی که بر این خاک مِهر نمی‌ورزد آیا براستی نمی‌داند با چه شاهین چنگالانی باید روبارو گردد؟از زهدانِ مادرانِ این سرزمین،سورناها،ابومسلم‌ها، مرداویج‌ها، بابک‌ها زاده‌اند.بر خاکِ این سرزمین کورش و داریوش خفته‌اند.کیستند بدمنشانِ خودباخته‌ای که یکپارچگیِ این سرزمین را دوست نمی‌دارند؟کیستند بیگانه‌پرستانی که مِهر به این خاکِ سپند از دل‌هاشان رخت بربسته است؟ کیستند این سایه‌ها که بر خاکِ پای ایران‌ستیزان بوسه می‌زنند؟به شاید زمانِ آن فرا رسیده است که یوزِ ایران چنگالهایش را به کار گیرد.آنان که می‌خواهند ایران را بدرند می‌باید دریده شوند. ایران یوزی ست که به پسِ هزار‌ ها هم‌چنان برنا و تواناست.سراغِ یوز اگر می‌آیید با مِهر بیایید تا مِهر ببینید، تا دریده نگردید! ایران،بادِ آرامی ست که توفان در نهان دارد!
خودگستری، سرنوشتِ ایران است!

#خسرو_یزدانی@NazariyehAdabi

2 weeks, 3 days ago

حقیقت ‌دقیقاً نوعی «دیدن» است و از ترک عادت متداول به قرار دادن خودمان به منزله‌ی فاعل شناسایی در برابر جهان موضوعات شناسایی حاصل می‌شود. حقیقت یعنی پریدن به میان این جهان اشیاء و خواندن نشانه‌های امر واقعی منکشف در آن‌جا، به جای اختراع کردن آنها در مقام فردی بیگانه. حقیقت، چون بدین‌طرق فهمیده شود، احتمالاً خودش را بر فطرتهای بی‌آلایش ولیکن عمیق شاعرانه بیشتر آشکار می‌کند تا بر دانشوران یا دانشمندان خودآگاه و بسیار فرهیخته. و لذا برای متفکرانی که به حقیقت هستی‌شناختی رو می‌آورند، پژوهش در شعر نافعتر از آثار بسیار عالمانه می‌تواند باشد. و هنگامی که متفکران بدون تصورات قبلی به طبیعت نزدیک شوند، خود طبیعت همین حقیقت را می‌تواند آشکار کند. هایدگر در مقاله‌ای با عنوان «به یادبود شاعر» درباره‌ی دریاچه‌ی کنسنانس، به نحوی می‌نویسد که نشان می‌دهد او شعر و حقیقت را دقیقاً تا چه اندازه برابر می‌داند.
بدین طریق ما هنوز به این آب غیرشاعرانه می‌اندیشیم. و تا به‌کی می‌خواهیم این کار را بکنیم؟ تا به‌کی می‌خواهیم تصور کنیم که پیش از هر چیز جزئی از طبیعت لنفسه موجود است و چشم‌اندازی لنفسه است و سپس با کمک «تجارب شاعرانه» است که این چشم‌انداز رنگ اسطوره می‌گیرد؟ تا به‌کی می‌خواهیم خودمان را از تجربه کردن واقعیت بالفعل چنانکه در واقع بالفعل است بازداریم؟

*▪️شاعران و متفکران، ج. گلن گری، ارغنون، شماره ۱۴، درباره‌ی شعر*@NazariyehAdabi

2 weeks, 4 days ago
1 year, 1 month ago

**موسیقی "آواز خواندن رویِ آب"
اثرِ "فرانتس_شوبرت" با تنظیمِ "فرانتس_لیست"

"Schubert: Auf dem Wasser zu singen, Op.72, D.774"
Artist: "Daniel_Hope"
Album: "The Romantic Violinist - A Celebration of Joseph Joachim"
Released: "2011"**@NazariyehAdabi

1 year, 1 month ago

*?*بازتاب اسطوره در بوف کور
(ادیپ یا مادینه جان؟)

جلال ستاری**#کتاب@NazariyehAdabi

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 4 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago