پرسشی مطرح شده است در مورد سخنرانی من با نام ژاک لاکان کیست؟

https://youtube.com/watch?v=3GKwJLwMXo8&lc=UgwVpiaw7oZroQMkaEl4AaABAg&si=JLekqGjFhPP8zh7n

نخست پرسش که چون یک عکس در زیر آورده شده است و سپس پاسخی کوتاه

با سلام و سپاس از توجه شما. شناخت ما
از چگونگی کارکرد روان ، شکل گیری روان و آسیب‌ها و اختلالات روان را می توان به چهار بخش تقسیم کرد. روانشناسی، روانپزشکی، روانکاوی، نورولژی. هرکدام از این چهار بخش هم حوزه ویژی خود را دارند و هم روش پژوهشی معلوم و شناخته شده. طبیعی است آن زمان بشر به شناخت دقیق‌تر و کامل تر ی از روان دست می یابد که این جهار بخش بتوانند زمینه پژوهش های خود را در هم بیامیزند تا به پایه های یک پژوهش کلی از نگاهی جامع برسانند. امروزه در مورد فعالیتهای مغز و رابطه این فعالیتها با قسمتهای گوناگون مغز پیشرفتهای فراوانی صورت گرفته است. ولی تا رسیدن به یک طرح جامع شناخت روان که بر اساس کارکرد مغز و روان باشد ، فاصله داریم.
پرسش بجای شما ، آنگاه می تواند پاسخی در خور بیابد که رابطه ای بین کارکرد و سازمان دهی مغز و کارکرد ناخود آگاه بیابیم. به دو دلیل اساسی این پژوهش چندان پیشرفت نکرده است. نخست آنکه حضور ناخودآگاه حضوری از نوع نظام داده پردازی است که نمی تواند به محل خاصی از مغز مرطبت باشد و دیگر آنکه خود کارکرد این نظام داده پردازی هنوز مراحل نخستین خود را طی می کند.
توانسته ایم در مواردی حوادثی که منجر به ایجاد آسیب‌هایی در مغز شده اند را به تغییر ات رفتاری یا گفتاری نسبت داده و اطلاعات نخستینی را جمع آوری کنیم. ولی هنوز در پله های نخستین هستیم. حتی هنوز رابطه های نظری اساسی بین این چهار بخش نیافته ایم.
معمولا پژوهشگران در هر چهار بخش ، هنوز هم زبان نشده اند. اما بسیاری از اهل اندیشه ، آینده شناخت جامع روان را دور نمی بینند.
امید که این چند سطر توانسته باشد به مسیر پژوهش های شما نوری بیفکند.
حسن مکارمی

در مطلب پیشین در همین جا ، تابلویی بنام : بشنو این نی چون حکایت می کند، این پرسش را ایجاد کرد که از چهار خوانش رایج این نخستین مصرع مثنوی معنوی ، کدامیک را باید پذیرفت.
بشنو این نی چون حکایت می کند
بشنو از نی چون حکایت می کند
بشنو این نی چون شکایت می کند
بشنو از نی چون شکایت می کند.

این پرسش در گفت و شنودی با عزیزی مورد تبادل نظر قرار گرفت ، تلاش می کنم تا خلاصه این رفت و برگشت را بیاورم:
نامه آن عریز:

حسن عزیز
اول توجه داشته باش که روایت دوم در تمام نسخ (بشنو از نی چون حکایت می کند ) آمده و شکایت از جدائی در مصرع دوم است نه آنطور که تو نوشته ای .
از نظر تقطیع اوزان عروض با غلط بودن بشنو از نی موافقدنیستم . کلمه های (از ) و ( این) جای (لا ) در فاعلاتن نشسته اند و کلمه (از) به وضوح درست تر است .
در مورد معنا و مفهوم شکایت از جدائی درست تر است یا حکایت از جدائی ؟ اصولا حرف (از) برای حکایت زائد است . شما چیزی را حکایت میکنید و از چیزی شکایت می کنید .
در بشنو این نی چون شکایت می کند ، معلوم نیست از چه چیزی شکایت دارد چون در مصرع بعد دارد حکایت میکند و شکایتی در کار نیست .
نی از جدائی شکایت می کند و در مصرع بعد تصریح می کند که جدائی از نیستان (اصل خود) است و از این جدائی شکایت می کند . در روایت بشنو این نی همانطور که گفتم معلوم نیست شکایت از چیست .
نی و نیستان تمثیل انسان و اصل اوست و در سراسر مثوی چه در گفته ها و چه در داستانها هر چیزی تمثیل یک چیز دیگر است . یک مثال ساده:
🍀
باغبان را خار چون در پای رفت
دزد فرصت یافت کالا بُرد تَفت
(مثنوی/دفتر اول)

غفلت از خویش بزرگترین خسران را در پی دارد. برای آدمی در مسیر زندگی موقعیت های دشواری پیش می آید که گاه غفلت باعث می شود همان سختی باعث سقوط و از دست رفتن ایمان گردد. خاری در پای باغبان که موجب غفلت او می شود و به دزد فرصت می دهد که اموال او را به تاراج برد. نفس آدمی همان دزد است که منتظر فرصتی است تا طغیان کند و سرمایه ایمان را برباید. مولانا مشفقانه هشدار می دهد که در مصیبت ها مراقب باشیم که غفلت موجب فرصت جویی نفس نگردد و این دزد مجال آن را نیابد که ما را بر علیه خالق و قضای او بشوراند و از راه صواب دور کند.

پاسخ من :
سپاسگزارم.
تنها شاهد دیگری که دارم ، در هفته مولوی شناسی در دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۱ جناب مینوی سخنرانی خود را با بشنو این نی شروع کرد و تا انتها بیش از یک ساعت از این « این» دفاع کرد. البته چند نفری هم اعتراض کردند . من همان جا «این نی »را پسندیدم.

سال‌های سال بعد روانکاو در مکتب لاکان شدم. ایشان بدون آگاهی از این اختلاف بین ادیبان بر سر از و این، آدمی را به یک چنبره تشبیه کردند . و از آن جا نظریه خود را با استفاده ازنظریه های فریناندو سوسور زبان شناس سویسی در مورد ساختار ناخودآگاه بیان کردند. چنبره تنها حجم هندسی است که یک داخل و یک خارج و یک داخل خارج و یا خارج داخل دارد.
این مطلب بسیار مفصل است. تقریبا هفت کتاب از یازده کتابی که در ایران عزیز چاپ کرده ام، در مورد ساختار ناخودآگاه است.
بسیار از تو همفکر و همراه بسیار قدیمی برای وقتی که گذاشتی و دقتی که داری، سپاسگزارم.

https://youtu.be/Q6X-XxcfRWY?si=rJRSwG9HwZhw5b_g

https://www.instagram.com/reel/DDyblkCsRps/?igsh=em5tOGo4bG8wNGo=

فایل صوتی سخنرانی