عجیب‌ترین چیزی که شندیم این بود که دوست لرم برگشته می‌گه گیاه‌خوار شده. من تاحالا فکر می‌کردم لر گیاهخوار اینجوریه که با کبابت سبزی هم بخوری.

حس می‌کنم اونی که گفت روزی رو اول صبح پخش می‌کن، هدفش این بوده که بقیه از خونه برن بیرون، تا خودش در آرامش و سکوت بیشتر بتونه بخوابه. وگرنه ما که یه عمر زود بیدار شدیم.

هرمز اومدنم واقعا بامزه بوده. تنهایی اومدم، الان دو روزه ۸نفری داریم می‌ریم این‌ور اون‌ور.

صدام بزن رامین تجنگی و بعدش هم دیگه هیچی نگو نمخوام صداته بشنوم.

صدام بزن ساسی مانکن چون دوست دارم بیماری بگیرم، دکترا بم اصرار کنن بگم ام ار ای نمی‌رم، اخه می خوام واسه‌ت بمیرم.

صبح‌ها کار و دانشگاه پاره‌م می‌کنه، بعد از ظهرها هم خودم با باشگاه کونم رو پاره می‌کنم.

شاید بگید رپ، ولی گنگ‌ترین لاین‌های موسیقی فارسی اون آهنگ معینه که می‌خواد عشقش رو بین هزار هزار دشمن که فشنگ‌هاشون قطارقطاره و با صدتا و سیصدتا سوار در حالی که حلقه به دورش زدن ببره.

سلیقه‌ی من و دوستام اینجوریه که اگه پستی توی اکسپلور خوشم بیاد و یادم بره سیوش کنم، ناراحت نمی‌شم. چون نهایتا تا ۲۴ ساعت بعد برام‌ می‌فرستنش.

واقعا خوش به حالتون که می‌رید تراپی و هرچی تو دلتونه رو به یارو می‌گید و اونم درکتون می‌کنه. من نمی‌دونم چطور بهش بفهمونم در من لری‌ست که سنگ پرت می‌کند.

این واقعا از فصل ۲ ترو دیتکتیو، هم منطقی‌تر بود، هم جذاب‌تر.