والا نمیدونم.

Description
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months ago

1 year, 11 months ago

‏از نظر روحی نیاز دارم به دور شدن طولانی مدت از همه کس و همه چیز.

1 year, 11 months ago

منتظر بود تا کسی برایش کاری بکند.
اما نمی‌دانست بهترین اتفاق برایش قطع امید از دیگران است. این‌که بداند دیگران برایش کاری نخواهند کرد. این‌جور می‌توانست خودش برای خودش کاری بکند.

1 year, 11 months ago

سقف ارزوم بلندِ نمیرسه قدت.

1 year, 11 months ago

ببینید حرف زدن با کسی که مسیرتون باهاش یکیه واقعا حال آدم رو خوب میکنه. وقتی انگیزه طرف مقابلت رو میبینی، انگیزه‌ی خودتم هزار برابر میشه.

1 year, 11 months ago

صبح زود بیدار میشم میرم بیرون سر درد ولم نمیکنه. شما چجوری صبح میری ورزش میکنی؟

1 year, 11 months ago

وای ما امروز داشتیم راجع‌ به گوشی حرف میزدیم و چقدر مخرب. یعنی بابام یجوری ضرراتشو گفت که احساس میکنم باید گوشیمو بندازم آشغالی.

1 year, 11 months ago

یاد گرفتم سختی برای همه هست، فقط مهم اینه که من چقدر توانایی دارم تا از پسش بربیام و هندلش کنم. یاد گرفتم جا نزنم. یاد گرفتم اگه چیزی رو می‌خوام به هر قیمتی بهش برسم و همیشه هم می‌رسم. یاد گرفتم فکر نکنم توی زندگی بقیه همه چی براشون گل و گلابه و تموم سختیا و دعواها و بگایی‌ها برای منه. یاد گرفتم که به خودم اعتماد کنم. یاد گرفتم که مسیر هر چقدر ناهموارتر، توانایی‌های من هم برای عبور از اون مسیر بیشتر.
الان چیکار می‌کنم؟ هر جا می‌شینم سعی می‌کنم این درس‌هایی که طی دو سال تلاش یاد گرفتم رو به بقیه بگم. بگم تا مجبور نباشن قد من پیر شن و بگا برن تا به این نقطه برسن. بگم تا بدونن خودشون چین و چقدر خودشون رو کم می‌بینن. بگم تا متوجه بشن که انسان‌ها قد توانایی‌ها و دنیای ذهنی‌شون آرزو می‌کنن؛ اگه توانایی‌های یه نفر کمه، آرزوش هم کوچیک می‌شه و اگه آرزوهاش بزرگه، قطعا همون میزان جربزه و قدرت داره. بگم تا بقیه بفهمن که کافی هستن، شاید تا الان مسیر رو اشتباه اومده باشن و زده باشن جاده خاکی، ولی حتی هنوزم می‌تونن جمعش کنن و زندگی‌شون رو ببرن به مسیری که می‌خوان.
زیاد حرف زدم. امیدوارم بخونید و حتی اگه فقط یه نفر از بین‌تون برای هدفش قدم برداره و از ناامیدی و سیاهی این روزها دربیاد برای من کافیه و خشنودم. موفق باشید همگی. /دی اند

1 year, 11 months ago

توی تموم این مرحله‌ها خسته شدم، گریه کردم، دعوا کردم، همه چیز رو تموم کردم، از نو شروع کردم، کارهای مختلف امتحان کردم، بریدم، از اول مسیرم رو مرور کردم، مریض شدم، افسردگیم شدت گرفت، تراپی رفتم، قرص خوردم، سردرد‌هایی ‌که گاها هفته‌ها طول می‌کشید رو تحمل کردم، خسته شدم، خسته شدم، خسته‌تر‌ شدم، زمین‌ خوردم، جواب نه شنیدم، قبول نشدم، گریه کردم، به تصمیماتم احترام نذاشتن، بدقول شدم و این صفت رو از نزدیک‌ترین آدم‌های زندگیم شنیدم، آدمی شدم که نمی‌شه روی حرفش حساب کرد، شکستم، از خیلی چیز‌ها گذشتم، ولی ناامید نشدم. یاد گرفتم که خسته که می‌شم فاصله بگیرم و استراحت کنم ولی تلاش‌هام رو زیر سوال نبرم. یاد گرفتم کمک کنم و از تجربیات بقیه استفاده کنم. یاد گرفتم لازم نیست همه کار رو من بلد باشم و انجام بدم، اگه کسی بلده می‌تونم ازش بخوام که کمکم کنه. یاد گرفتم توانایی‌هام رو ببینم. من همیشه یه حرفی از ارغوان خیلی توی ذهنم مونده و اون «بینای نداشته‌هام و کور داشته‌هام» بودنه. یاد گرفتم بینای نداشته‌هام و کور داشته‌هام نباشم. /۸

1 year, 11 months ago

صبح زود بیدار می‌شدم، از ۷ بیدار شدن شروع کردم و سه چهار ماه بعدش رسوندمش به ۴.۳۰ یا ۵ صبح. صبحونه شیر و کیک می‌خوردم و می‌رفت تا عصر ساعت ۶ تا یه چیزی بخورم و همون می‌شد شام و ناهارم. با کسی صحبت نمی‌کردم، بیرون نمی‌رفتم. مثل مرغ شده بودم، صبح زود پا می‌شدم، سر شب می‌خوابیدم، جز برای غذا و رفع حاجت از اتاق بیرون در نمی‌اومدم. عصبی شده بودم، خسته بودم، کلافه بودم، و مثل سگ می‌ترسیدم از اینکه این مسیر همه‌چیش اما و اگری بود. اگه این هدفم نمی‌شد، و بهش نمی‌رسیدم هیچ راهی برای زندگیم نمی‌دیدم، حتی به این که نشه و کلا قید زندگی رو بزنم هم فکر کرده بودم؛ تا این حد می‌خواستم و می‌خوامش‌ هنوزم. بعد از ترم ۶، پروژه‌ی کارشناسی برداشتم، کلی کار کردم، تا دم مقاله نوشتن رفتم و اولین هدفم برای بعد از این پابلیش اونه، زبان خوندم، معدلم رو بردم بالا، دانشگاه پیدا کردم، استاد پیدا کردم، تافل دادم، ایمیل زدم، اپلای کردم، استرس کشیدم، در حالی که از لحاظ روانی در حال فروپاشی بودم، با کسی آشنا شدم که زندگیم رو تغییر داد و قشنگش کرد، سرِ کار رفتم، ریجکت شدم از یه دانشگاه، استرس کشیدم و سرخورده شدم، چند ماه بعد از دو جا پذیرش گرفتم، از پروژه‌ام دفاع کردم، استعفا دادم، احساس شکست می‌کردم، برای ویزا اقدام کردم، ویزا شدم، بلیط خریدم و … /۷

1 year, 11 months ago

Tell me one more time, that you'll live lost in my eyes.

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months ago