?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago
همینکه داشتم فکر میکردم که فلان عکسم رو استوری کنم تا پسره ببینه و تعریف کنه، یادم اومد که چقدر دارم دلم رو خوش میکنم به تایید گرفتن از آدمی که حتی ۱۰ درصد هم نمیشناسمش اما برام مهم شده.
بیشتر دقت کردم دیدم خیلی از ما دخترها اینجوری شدیم.
از استانداردهای خودمون عقبنشینی کردیم.
به نظر من چند عامل تاثیرگذاره:
اول: زنان سالهاست دارن سعی میکنند عاملیت جنسیشون رو به کنترل بگیرند و از اینکه منتظر بمونند برای اقدام از طرف مردها، خسته شدند اما انقدر این کار زیاد شده که اون تفاوت ذاتی بین زن و مرد که مردها به دنبال جلب نظر زنها هستند، از بین رفته.
دوم: یک تحقیقی میخوندم که میگفت تغییرات شغلی در مردها بر سطح تستوسترونشون تأثیر گذاشته. میگفت مردها در گذشته شکارچی بودند و باعث میشد برای هر چیزی تمایل داشته باشند که مبارزه کنند و این حجم از هیجان سطح هورمونهای مردانه رو در اونها افزایش میداد.
سوم: نسل جدید بشر کلا میل به راحتی داره و میخواد همه چیز آسوده در اختیارش قرار بگیره. ما نسل غذاهای فست فودی، پیامهای سریع و حتی دانشی که با یک سرچ به دست میاد و در یک کلمه ما ملت دوپامین و لذتهای آنی و لحظهای هستیم و تلاش و صبر برای به دست آوردن چیزها، از دست رفته.
خلاصه که من آدم تلاشم. تلاشهای قدم به قدم. روابطی که براش زمان گذاشته بشه. نزدیکیهایی که دو طرف (چه رفاقت و چه رابطه عاطفی) خودشون رو به اون یکی ثابت کنند و متقابلا تلاش کنند برای شناخت جزئیات شخصیتی طرف مقابل.
من با وجود سن کمم، آدم نسلی هستم که برای صحبتهای عاشقانه مدتها صبر میکرد تا نامه به دست یارش برسه و بیشتر هم منتظر میموند تا پاسخ دلنشین معشوقهش بهش برسه.
اگر تو هم مثل منی؛ سلام بهت که طعم تنهایی رو بیشتر از دیگران درک میکنی.
برف بباره بخاری ماشین روشن عزیزانت خوابشون برده باشه و رانندگی کنی.. دوس دارم تو سرما بزنم به جاده و نان استاپ این آهنگو گوش بدم...
چرا اینقدر تلاش میکنیم، مگه کامفورت زون چشه؟
چرا اینقدر تلاش میکنیم، مگه کامفورت زون چشه؟
انار میوه دلتنگیه. وقتی نهاله، خیلی کند و آروم رشد میکنه. میوههای کوچیک میده و زودتر از معمول خزان میکنه. اما وقتی پا میگیره شروع میکنه به مقاومت و یهدنده بودن. دونه به دونه میوههاش بزرگ میشن و دیرتر خزان میکنند. پیش خودت میگی عجب درخت قوی و تنومندی. اما اگر حواست بهشون نباشه یهو میبینی تو اوج استواری و زیبایی پغی میوهها به مثابه بغضی کهنه میترکند. انار مثل انسان دلتنگ میمونه. بیدار میشه، غذا میخوره، سرکار میره و با دوستاش وقت میگذرونه اما شب که میاد خونه میشینه یه گوشه و هوار هوار گریه میکنه. مثل انار ترک خورده حیاط پشتی.
پذيرفتن خیلی مهمه. بپذیریم که يه چیزی تموم شده، بپذیريم فلان جا اشتباه کردیم، بپذیريم که فلان جا حق داشتيم، بپذیریم یه سری چيزا همینه که هست، بپذیریم برای يه سری چیزا بايد تلاش کرد و جنگید. پذیرفتنِ موقعيت و طبق اون رفتار و احساس کردن خيلی مهمه.
: توییت
چقدر دلتنگ نوشتن اینجا بودم.
اینجا آدما خیلی خودشونن. نمیگم ۱۰۰٪ خودشون اما نسخه خیلی واقعیتر خودشون.
اینستاگرام که همه شاخ و پولدار و مدلن.
توییتر هم که همه سعی میکنند نسخه کولتری از خودشون رو ارائه بدن و بازم بوی فیک بودن خیلی به مشام میرسه.
اینجا اما اکثر کانال نویسا خیلی سعی میکنند همون چیزی که هستند رو به نمایش بگذارند و حس و حال واقعیشون رو به اشتراک بگذارند.
ماچ بهت آقای دوروف با برنامهای که ارائه دادی✨?
از تمامی روابط انسانی خسته و بیزارم.
من تسلیم شدم.
برای پیدا کردن یک همراه خوب تسلیم شدم.
برای اینکه لحظاتم رو با کسی تقسیم کنم، تسلیم شدم.
چونکه نجات در رها کردنه. میخوام از اینهمه دست و پا زدن رها بشم.
اما چیزی که متوجه شدم اینکه انگار نسل ما قرار نیست هیچ عشق عمیقی رو تجربه کنند.
من به هر زوجی نگاه میکنم، یک جای کارشون میلنگه و این حقیقتا غمانگیزه.
مثلا اکثر ما اون رابطه عمیقی که ایرج جنتی عطایی میگه رو درک نکردیم:
«تورو میشناسم ای شبگرد عاشق تو با اسم شب من آشنایی
از اندوه تو و چشم تو پیداست كه از ایل و تباره عاشقایی
تو رو میشناسم ای سر در گریبون غریبگی نكن با هق هق من
تن شكستهت رو بسپار به دست نوازشهای دست عاشق من
بذار قسمت كنیم تنهاییمونو میون سفره شب تو با من
بذار بین من و تو دستای ما پلی باشه واسه از خود گذشتن
به دنبال كدوم حرفو كلامی سكوتت گفتن تمام حرفهاست
تورو از تپش قلبت شناختم تو قلبت قلبه عاشق های دنیاست
تو با تن پوشی از گلبرگ و بوسه من رو به جشن نور و آیینه بردی
چرا از سایه های شب بترسم تو خورشید و به دسته من سپردی»
حالا دیگه نمیرم به چندین قرن پیش که حافظ میگفت:
خیالِ رویِ تو چون بُگذَرَد به گلشنِ چَشم
دل از پِیِ نظر آید به سویِ روزنِ چَشم
سزایِ تکیه گَهَت مَنظَری نمیبینم
منم ز عالَم و این گوشهٔ مُعَیَّنِ چَشم»
حقیقتا چی سر نسل ما اومده که از اینهمه عاشقانهی زیبایی که میتونست تجربه کنه، فقط دوری و دریغ، نصیب ما شده؟!
میخواهم بگویم میدانی عزیزم، من آنطور که نشان میدهم پرتحمل نیستم. فقط دارم دوام میآورم و حتی نمیدانم چطور.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago