پرسه در واژه‌ها| مریم گل‌مکانی

Description
معلم،کارشناس ارشد فیزیک کاربردی،، مدرس توسعه فردی، اهل نوشتن

وب سایت
? maryamgolmakani .ir
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months ago

9 months, 2 weeks ago

یک ? کتاب

سقفِ آزادی، رابطه‌ی مستقیم با قامتِ فکری مردمان دارد.
در جامعه‌ای که قامتِ تفکر و همت مردم کوتاه باشد، سقفِ آزادی هم به همان نسبت، کوتاه می‌شود.
وقتی سقف کوتاه باشد، آدم‌های بزرگ، سرشان آن‌قدر به سقف می‌خورد که حذف می‌شوند و آدم‌های کوتوله اما راحت جولان می‌دهند.
مردمِ عوام هم برای بقا، آن‌قدر سرشان را خم می‌کنند که کوتوله می‌شوند و سقف‌ها پایین و پایین‌تر می‌آید.
مردم بیشتر و بیشتر قوز می‌کنند، تا این که کمر خم می‌شود، و دیگر نمی‌توانند قد راست کنند.

? بیچارگان
✍️? فئودور داستایفسکی
@yaddashthayemaryamgoli

9 months, 2 weeks ago

هیچ مجالی به نگرانی ندهیم

برای همه‌ی ما پیش آمده که، گاهی دچار نگرانی می‌شویم.
نگرانی‌های وسواس‌واری که در ذهن خود می‌سازیم،
مانند هجوم ابرهای تیره‌، آسمان دلمان را تار و کدر می‌کنند.
به قول قدیمی‌ها، مثل بختک روی روح و روانِ ما سایه می‌اندازند.

در حالی‌که می‌دانیم موقتی‌اند.
فقط کافی‌ست بر ذهن خود مسلط شویم تا، پرتوی امید را در دل، احیا کنیم.

نگرانی، زنجیری‌ست که ما را به گذشته یا آینده می‌کشاند و از درکِ زیبایی‌های حال عاجز می‌کند.

وقتی به آینده می‌اندیشیم، و یا در تله‌ی گذشته گیر می‌افتیم، خود را در حصاری از تردید و دلهره حبس می‌کنیم.
فراموش می‌کنیم که زندگی، همین لحظه‌‌ی اکنون‌ست.

قصد ندارم حرف‌های کلیشه‌ای و یا روانشناسی زرد را بلغور کنم.
اما باور دارم، هر بار به نگرانی مجال می‌دهیم؛
فرصتی را از دست خواهیم داد.

فرصتی که می‌توانستیم با خواست و اراده‌ی خودمان، با نگاهی متفاوت،
به زندگی بنگریم و به‌جلو پیش برویم.

به‌جای آن‌که در دام نگرانی بیفتیم، به واقعیتِ اطراف‌مان توجه کنیم.
ما سزاوار آنیم که در هرلحظه‌، شاد و آزاد باشیم.

در جایی خواندم:
«وینستون چرچیل، در پاسخِ کسی که پرسیده بود: نگران پُست‌های خطیرت نیستی؟ گفت:
من آدم گرفتاری هستم، فرصتی برای نگرانی ندارم.»

البته که این گرفتاری برای ما می‌تواند، سرگرم شدن با بهترین انتخاب‌مان، در علایق و سلایقِ شخصی باشد.?

#توصیه
مریم گل مکانی

@yaddashthayemaryamgoli

9 months, 2 weeks ago

یک ? کتاب

بذر دوستی را می‌باید با فروتنی کاشت،
و با عشق آبیاری کرد.
باید علف‌های هرزِ داوری‌ها را که مانع رستنِ نهال هستند، چید.
من دوستانم را داوری نمی‌کنم و در پیِ به‌دست‌آوردن امتیازی بر آن‌ها نیستم.
در باور من، «دوستی» تقسیم کردنِ امتیازهاست.

? درفاصله‌ی دو نقطه
✍? ایران درودی

@yaddashthayemaryamgoli

9 months, 3 weeks ago

**دوست یا دشمن

داستان کوتاه
قسمت اول**

طبق روال سحرگاه، برای اجرای حکم اعدام محکومین به حیاط زندان می‌روم.

سربازان با نظم همیشگی در مقابل محکوم، آماده ایستاده‌اند.
کمی جلوتر می‌روم.
نورافکن‌های اطراف، روشنایی خیره‌کننده‌ای به فضای کوچک حیاط بخشیده‌اند. چهره مرد آرام و متحیر است.
خدایا چه می‌بینم؟ باورم نمی‌شود. آرماندو؟
کسی که سال‌ها دوستیِ صمیمانه و نزدیک با هم داشتیم.
روزهایی که در دانشکده مادرید برای پروژه‌های درسی قرار می‌گذاشتیم و او با هوش و ذکاوتی بی‌نظیر بهترین مقاله‌ها را می‌نوشت.
چه روزها و شب‌هایی، برای مبارزه با کشیشانی که با نیرنگ و خرافه مردم را به جهل و نادانی هدایت می‌کردند، تلاش کردیم.
شب‌هایی که با هم به تفریح و خوشگذرانی می‌رفتیم و گاهی بر سر اختلاف‌نظرهایی که داشتیم ستیز می‌کردیم.
به چشمانش خیره شدم. آهسته سرش را تکان داد و لبخند ریزی زد.
و من فقط نگاهش می‌کنم.
آرماندو رفیق نازنینم، سال‌هاست که تو را ندیده‌ام. اما چرا اینجا؟ چرا من باید دستور مرگ تو را بدهم؟ با این که حدس می‌زدم یک‌روز به جوخه‌ی اعدام سپرده خواهی شد، اما این چه سرنوشتی‌ست؟
دیدن لبخند تو در این لحظات آخر زندگی، نشان از شجاعت و غروری‌ست که در تو سراغ دارم.
یادآوری شهامت تو چه سودی دارد؟
مرور گذشته‌ی تو چه کمکی به من می‌کند؟ هیچ.
اما چه‌گونه می‌توانم گذشته‌ی تو را از ذهنم پاک کنم؟
سکوت و نظمِ حیاط زندان نمی‌تواند تپش‌های قلبم را آرام کند.
چاره‌ای جز انجام وظیفه ندارم.
_خبردار!
یک‌پارچگی حرکت سربازان همیشه برایم مورد توجه و تحسین بوده.
یک لحظه، صدای سرفه‌ی آرماندو حواسم را متوجه او می‌کند.
شاید در این سرفه پیامی برای من دارد.
شاید با شکستن این سکوت و نظم، چیزی می‌خواهد بگوید.
بی‌شک او هم با دیدن من، تمام خاطراتی که با هم داشتیم در ذهنش تداعی شده‌ است.
شاید با آن نگاه پر از امیدش از من درخواست ادامه‌ی زندگی دارد.

نمی‌دانم چرا دچار انفعال شده‌ام.
بی‌حسیِ عمیقی در روح و مغزم حس می‌کنم. چشمانم چیزی نمی‌بیند. گوش‌هایم سنگین شده‌اند. گویی زمان متوقف شده.
این حسِ غیر طبیعی را هرگز در این لحظه از اجرای فرمان از مقامات بالاترم تجربه نکرده بودم.
پوچی و خلأ تمام وجودم را فرا گرفته.

ادامه دارد....

#بازنویسیِ داستانِ نظم
از چارلی چاپلین

مریم گل مکانی
@yaddashthayemaryamgoli

9 months, 3 weeks ago

یک ? کتاب

زندگى همین‌طور است؛
مسیرى است همیشگى با حوادثى که فراز و نشیب‌هاى آن را ایجاد مى‌کنند.

تنها زمانى که از مسیر آرام زندگى خارج مى‌شویم، مسیرهاى جدیدى را کشف مى‌کنیم.
مسیرهایى که طى کردن‌شان دشوارتر، اما در عین حال جالب‌تر و غنى‌تر از مسیر همیشگى است که از سر راحتى آن را برگزیده بودیم.

? کمی قبل از خوشبختی
انیس لودیگ

@yaddashthayemaryamgoli

9 months, 3 weeks ago

⁣کودک را وارد مسائل اقتصادی نکنیم

«نداريم، نيست.
از پسِ مخارج بر نمی‌آییم.
گرونیه. پولا رو دزدیدن. اختلاس شد. سال بعد می‌خواد قحطی بیاد.»

صحبت از این قبیل جملات، در کودک ایجاد نگرش منفی نسبت به پول و ثروت می‌کند که بی‌شک روی آینده‌ی شغلی او اثر می‌گذارد.

باورش سخت است اما، امروزه دغدغه‌ی خيلی از بچه‌ها این است كه، «بالاخره بابام پول داره يا نه؟ پول بابام تموم شده؟
اگه تموم شه، چـه اتفاقی برامون می افته؟»
درگیرشدن ذهن کودک در مسائل مالی، منجر به استرس و عدم امنیت عاطفی در او می‌شود.
پدر و مادر بايد تفكر فراوانی را در خانه حاكم كنند.

تفكر فراوانی، به معنی خوش‌خيالی و گول‌زدن خودمان و فرزندمان نيست.
بلكه برای کودک، ايجاد امنيت روانی است.
کودک توان حل مشکلات مالی ما و کشور ما را ندارد.
پس خودش را ضعیف و ناتوان می‌بیند.

هم‌چنین حسِ گناه نیز، به همه‌ی اثرات منفی روی او اضافه می‌شود.
حتی گاهی، خودش را عامل این بدبختی و شرایطِ نابسامان می‌پندارد.
به نظر من، بهتر است پدرومادر، با دور نگه‌داشتن کودک از نگرانی‌های اقتصادی، با آموزش‌های مالیِ مناسبِ سن کودک، به او کمک کنند تا در آینده، فردی مستقل و مسئول باشد.

#دوستانه
مریم گل مکانی

@yaddashthayemaryamgoli

10 months ago

جهل با انسان چه می‌کند؟

چند روز پیش مقاله‌ای در مورد مردم قرون وسطا می‌خواندم.
مردم شهری از آلمان که به دلیل محدودیت‌های اجتماعی، از نظر فرهنگی در سطح بسیار پایینی بودند.

کشيشان آن شهر، بهشت را به مردم می‌فروختند.
و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی سکه، به خیال خودشان، قسمتی از بهشت را از آنِ خود می‌کردند.

فرد دانايی که از اين نادانی مردم رنج می‌برد، دست به هر کاری زد، نتوانست مردم را از انجام اين کار احمقانه بازدارد.
تا اين‌که فکری به ذهنش رسید.

به کليسا رفت و به کشيش مسئولِ فروش بهشت گفت:
قيمت جهنم چقدر است؟
کشيش با تعجب گفت: جهنم؟
مرد دانا گفت: بله جهنم.
کشيش بدون هيچ فکری گفت: ۳ سکه.

مرد سریع پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهيد.
کشيش روی یک کاغذپاره نوشت: «سند جهنم» و به او داد.
مرد با خوشحالی آن را گرفت و از کليسا خارج شد.
به ميدان شهر رفت و فرياد زد:
من تمام جهنم را خريدم.
اين هم سندش.
هيچ‌کس را به آن راه نمی‌دهم.
ديگر لازم نيست بهشت را بخريد.
چون من هيچ‌کس را داخل جهنم راه نمی‌دهم.
اين شخص، «مارتين لوتر» بود.
او با اين حرکت، توانست مردم را از گمراهی نجات دهد.
«مارتین لوتر» نقش کلیدی در جنبش اصلاحِ دینی در قرن شانزدهم داشت.

به‌راستی که در جهان، فقط یک برتری وجود دارد و آن آگاهی‌ است.
و تنها یک گناه وجود دارد و آن جهل است.

#آگاهی
مریم گل مکانی
@yaddashthayemaryamgoli

10 months ago

ذهنِ سرکش یا ذهنِ قابل کنترل؟

تعجبی ندارد، که با وجود دنیای اطلاعات و سرگرمی، ذهن آرامی نداشته باشیم.
گاهی مطمئن می‌شویم که، کنترل آن از دست ما خارج شده و بی‌پروا و جسورانه به هرکجا که می‌خواهد می‌رود.
البته ذهن به طور طبیعی، فعالیت‌های پیچیده و متنوعی دارد.
اما این پرنده‌بودنِ ذهن، می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد.
ذهنِ انسان به دلیل نیاز به پردازشِ اطلاعات و تجزیه و تحلیل محیط اطرافش به‌طور خودکار، افکار متنوعی تولید می‌کند.

اما در زمان استرس و نگرانی، ذهن تمایل بیشتری به تولید افکار منفی دارد.

گاهی این افکارِ منفی، مدام تکرار شده، و کنترل آن دشوار می‌شود.

تجربیات تلخ گذشته نیز، اثر زیادی بر ذهن می‌گذارد و آن را درگیر می‌کند.
ذهن به‌ناچار افکاری تولید می‌کند که با مرور آن‌ها، شاید بتواند خود را از این چالش نجات دهد و کمی آرام شود.

دلیل دیگری که باعث می‌شود ذهن به‌راحتی به سمت افکار پراکنده و حتی غیر‌مرتبط با یک‌دیگر کشیده شود، عدم تمرکز است.

بعضی افکار، حاصل هیچ تلاشی توسط ذهن ما نیستند و بدون این که بخواهیم ساعت‌ها در مغز ما پرسه می‌زنند.

این‌گونه افکارِ ناخوانده، حاصل عدم‌تسلط کافیِ ما بر روی ذهن است.

از طرفی گاهی، تخیلات ذهن ما بیکار نمی‌ماند و تولید افکار جدید و غیر‌منتظره‌ای می‌کند.

این که تخیلات، تا چه‌حد خلاقیت ایجاد کند و به نفع ما باشد، یا در جهت آسیب‌رسانی به زندگی ما باشد، باز هم به توانایی کنترل ذهن بستگی دارد.

تجربه‌ی من در زمینه‌ی مدیریت و تسلط بر ذهن، کمک گرفتن از تکنیک‌هایی بوده که این‌جا چند مورد اثربخش را خدمتتان می‌گویم.

?مدیتیشن و آرام‌سازی ذهن.
?نوشتنِ روزانه، درباره‌ی چیزهایی که ذهن ما را درگیر کرده.
?انتخابِ آگاهانه‌ی ما بر روی نوع افکارمان.
?تغییر الگوهای فکری.
با استفاده از روش‌های تمرکز بر ذهن، می‌توانیم به کیفیت زندگی خود بهبود ببخشیم.?****

#آموزه‌نویس
مریم گل مکانی

@yaddashthayemaryamgoli

10 months ago

یک ? کتاب

یک راز عجیب در خصوصِ نابود شدن خردِ جمعی وجود دارد:

اگر تعداد چشم‌گیری از افراد یک توهم را مشاهده کنند،
آن توهم تبدیل به واقعیت می‌شود.

اگر تعداد کافی از مردم به یک نکبت و فلاکت بخندند،
آن بدبختی تبدیل به یک لطیفه‌‌ی بامزه خواهد شد.
*? سه دختر حوا
الیف شافاک*
#معرفیِ کتاب
@yaddashthayemaryamgoli

10 months, 1 week ago

واقعا خوشبختی کجاست؟

حسِ شیرین خوشبختی که همه‌ی ما دنبالش هستیم، مثل یک گنج پنهان، درون خودِ ماست.

وقتی با نوه‌ام بازی می‌کنم، و از همین لحظات ساده لذت می‌برم، یعنی خوشبختم.

وقتی با دوستان قدیمی‌ام دور هم جمع می‌شویم و خاطرات شیرین گذشته را مرور می‌کنیم، حس می‌کنم زمان متوقف شده و من خوشبختم.

وقتی که در یک روز بارانی، با یک فنجان چای داغ و یک کتاب خوب نشسته‌ام، حس می‌کنم خوشبختم.

وقتی ساعتی را با پسرم به صحبت و قهوه خوردن می‌نشینم، این همدلی و عشق، یعنی حسِ خوبِ خوشبختی.

وقتی جمله‌ای ناب و دلنشین از بزرگی می‌خوانم و آن را در کانالم با دوستانم به اشتراک می‌گذارم، همین حسِ همراهی، یعنی خوشبختم.

وقتی نگاهی به اطراف و درک زیبایی‌های کوچک زندگی می‌اندازیم، می‌توانیم لحظه‌های خوشبختی را بسازیم و با عشق و امید به استقبالش برویم.
در نهایت خوشبختی، در دلِ همین لحظات ساده و بی‌نظیر زندگی‌ِ ما پنهان مانده است.

#تجربه
مریم گل مکانی

@yaddashthayemaryamgoli

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months ago