عصر روشنگری 🎬

Description
ویدئو و مطلب در زمینه های علمی،فلسفی،نقدِ ادیان.

▪︎لینک گروه : @UtopiaDialogue
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 2 weeks ago

4 months ago
[#آشنایی\_با\_اصطلاحات](?q=%23%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%A8%D8%A7_%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA)

#آشنایی_با_اصطلاحات

🔴فیلوژنی(phylogeny)

♦️همه جانداران روي كره زمين، خويشاوند يكديگرند چرا كه از نيايي مشترك و بسيار بسيار باستاني تكامل يافته اند.
اين نياي مشترك كه حدود 3 و نيم ميليارد سال پيش مي زيسته، جانداري تك سلولي بوده كه تمام باكتري ها، ويروس ها، گياهان، آغازيان، قارچ ها و جانوران از وي بوجود آمده اند.

بديهي است كه نمي توان تصور كرد ناگهان و بي واسطه از يك موجود زنده چندين نوع جاندار مختلف با اين همه تنوع بنيادي تكامل يافته باشند.بلكه اين فرايند به صورت شاخه شاخه شدن تدريجي و افزايش تنوع در شاخه ها رخ داده است بنابراين از هر جاندار دو تا چند شاخه ديگر تكامل يافته اند و اين فرايند تا به امروز نيز ادامه يافته و اگر زندگي بر روي كره زمين به دست انسان منقرض نشود، باز هم در آينده ادامه خواهد يافت.
ما براي اين فرايند تدريجي از اصطلاح لاتين فيلوژني استفاده ميكنيم.

بنابر این فيلوژني یعنی تكامل و شاخه شاخه شدن تدريجي موجودات.
در حقيقت فيلوژني را ميتوان معادل نه چندان دقيق اصطلاح تكامل كلان در نظر گرفت ـ در برابر تكامل خرد كه به تغييرات گونه ها مي پردازد ـ .
اگر بخواهيم همه تكامل را بر روي يك درخت یا روي يك نمودار تصوير كنيم، همه جانداران نياي مشتركي دارند كه در پايه ي درخت فيلوژنتيك قرار ميگيرد  و هر سرشاخه اين درخت نيز مربوط به يك گونه خواهد بود.
اگر از پايه اين درخت اندكي بالاتر بياييم با شاخه هاي قطوري مواجه خواهيم شد كه هر كدام نياي گروه بزرگي از جانداران هستند.

مثلا همه جانوران روي يك شاخه بزرگ و همه گياهان روي يك شاخه ديگر قرار دارند.

بنابراين هر كدام از اين شاخه هاي بزرگ نمايانگر نياي مشترك جانداراني ست كه روي سر شاخه هاي آن قرار دارند.
بنابر اين طبيعي است كه وقتي صحبت از گروهي از جانداران ميكنيم اين بدين معني است كه همه آنها نياي مشترك ويژه اي دارند و ويژگي هاي مشترك  و شباهت هاي ايشان نيز، در حقيقت بازمانده ي ويژگي هاي اين نياي مشترك است.

منبع:

http://biology-89.blogfa.com/post/52

4 months, 1 week ago
4 months, 1 week ago

*︎مروری بر* مکاتب اخلاقی

👨‍🦱استاد مصطفی ملکیان*🎧*فایل صدتی {حجم 33MB}*🔴***@asre_roshangary

6 months, 2 weeks ago

*︎نظریه ی تکامل در کتبِ* جامعه شناسی

?️ اروپاییانی که در سدهٔ شانزدهم به آمریکا سفر کردند در جستجوی غولها آمازونها ، پیگمی ها ، چشمه آب حیات، زنانی که اندامشان هرگز پیر نمیشد و مردانی که چند صد سال می زیستند، بودند، تصویرهای خیالی افسانه های قدیمی اروپایی به هدایت این سفرها یاری میکرد سرخپوستان آمریکا در ابتدا به عنوان موجوداتی وحشی تصور میشدند که به حیوانات شباهت بیشتری دارند تا به انسان. پاراسلسوس ، نویسنده و پزشک قرن شانزدهم آمریکای شمالی را قاره ای تصویر میکرد که مردمان آن را موجوداتی که نیمه انسان، نیمه حیوان بودند تشکیل میدهند؛ نیمف ها، ساتیر ها، پیگمیها و دیــو مـردان موجودات بی روحی تصور می شدند که به طور خود به خودی از زمین خلق شده اند اسقف سانتامار تا  در کلمبیا در آمریکای جنوبی سرخپوستان محلی را به عنوان انسانهایی که دارای روح تعقلی نبوده بلکه وحشیان جنگل هستند، و به همین دلیل نمی توانند نه آیین مسیحیت، نه هیچ گونه فضیلت اخلاقی و نه هیچگونه یادگیری را در ذهن خود نگاه دارند توصیف میکرد .

?️ بر طبق نظریه داروین، تکامل نوع انسان در نتیجه فرایندی اتفاقی پدید آمده است. در بسیاری از ادیان، از جمله در مسیحیت حیوانها و انسانها مخلوق مداخلۀ الهی پنداشته شده اند نظریه تکاملی بر عکس، تکامل انواع حیوانی و انسانی را عاری از هر منظوری میداند تکامل نتیجه چیزی است که داروین آن را انتخاب طبیعی نامید. مفهوم انتخاب طبیعی ساده است. همۀ موجودات زنده برای زنده ماندن نیازمند غذا و منابع دیگری مانند حفاظت در برابر شرایط نامساعد اقلیمی هستند. اما منابع کافی برای نگهداری همه انواع حیوانی که در هر مرحلهٔ زمانی معین وجود دارند موجود نیست زیرا زاد و ولد آنها به مراتب بیشتر از آن است که محیط بتواند غذای آنها را فراهم کند آنها که بهتر با محیطشان انطباق یافته اند باقی می مانند، در حالی که دیگران که کمتر توانایی مقابله با شرایط محیطی را دارند نابود می.شوند. بعضی از حیوانات باهوش تر و چابک تر بوده یا بینایی بهتری نسبت به دیگران دارند آنها در مبارزه برای بقا، بر دیگران که کمتر از این صفات برخوردارند، برتری دارند آنها مدت طولانی تری زندگی میکنند و می توانند زاد و ولد کرده ویژگیهای خود را به نسلهای بعدی انتقال دهند آنها برای بقا و تولید نسل انتخاب شده اند.
به واسطۀ مکانیسم زیستی جهش یک فرایند مستمر انتخاب طبیعی وجود دارد. جهش یک تغییر ژنتیکی اتفاقی است که صفات زیستی بعضی از افراد را در یک نوع تغییر میدهد. بیشتر جهش ها از نظر ارزش بقا یا زیان آور یا بی فایده اند، اما برخی به حیوان در رقابت با دیگران برتری میدهند، در آن صورت افرادی که دارای ژنهای جهشی هستند باقی میمانند و افرادی که فاقد آنها هستند از میان خواهند رفت. این علت تغییرات جزئی در درون نوع و هم تغییرات عمده را که منجر به از میان رفتن تمام نوع می شوند توضیح میدهد.

?️ اکنون عموماً پذیرفته شده است که تکامل حیات در اقیانوسها آغاز گردید. در حدود چهارصد میلیون سال پیش، نخستین موجودات زمینی پدیدار گردیدند. برخی از اینان به تدریج به صورت خزندگان بزرگ در آمدند، که بعداً پستانداران جای آنها را گرفتند. پستانداران جانوران خونگرم هستند که از طریق آمیزش جنسی تولید مثل میکنند اگر چه پستانداران از نظر اندازه بدنی بسیار کوچکتر از خزندگان عظیم الجثه بودند، اما باهوش تر بوده و قدرت مانور بیشتری داشتند پستانداران بیش از حیوانات دیگر استعداد یادگیری از تجربه دارند و این استعداد در نوع انسان به بالاترین حد تکامل خود رسیده است. انسانها بخشی از یک گروه پستانداران عالی تر یعنی نخستیها هستند که حدود هفتاد میلیون سال پیش به وجود آمدند.
نزدیکترین خویشاوندان ما در میان انواع حیوانی ،شمپانزه گوریل و اورانگوتان هستند. گفته می شود همسر اسقف ووستر هنگامی که از نظریه داروین درباره تکامل آگاه میشود می گوید: از نسل میمون؟ آه! باید امیدوار باشیم که این مطلب حقیقت نداشته باشد. اما اگر حقیقت داشته باشد، باید امیدوار باشیم که همه از آن آگاه نشوند مانند خیلی دیگر از مردم از آن زمان تاکنون این بانو مفهوم تکامل را به درستی درک نکرده بود. انسانها از نسل میمونها پدید نیامده اند منشأ تکامل انسانها و میمونها همگی به گروههای بسیار ابتدایی تری از انواع پیشین که میلیونها سال قبل زندگی میکردند بر میگردد.

? جامعه شناسی ، آنتونی گیدنز
**ترجمه ی منوچهر صبوری | صفحات ۵۸،۵۷،۵۵

?️** @asre_roshangary

6 months, 3 weeks ago

**︎کنفرانس صوتی

《علیه سخنرانان کاذب موفقیت》**

?  محمد عینی زاده **(روانشناس)

?️** @asre_roshangary

6 months, 4 weeks ago

پرسشِ ویزدام از مدعیانِ شیء غیر مادی⁉️

شما میگویید مثلاً جمادات علم و اراده ندارند، ما هم آن را قبول می کنیم اما از کجا که نتوان هم علم و اراده داشتن و هم علم و اراده نداشتن را به "ماده" نسبت داد؟

چه استدلالی وجود دارد که اگر در جایی علم و اراده ،هست باید در آنجا چیزی غیر مادی باشد. مگر محال است که یک شیء در جایی اثر و خاصیتی از خود نشان دهد و در جای دیگر اثر و خاصیتی از خود نشان ندهد؟

به تعبیر دیگر، شما میتوانید بگویید که آب داغ است و دلیل آن را هم بگویید. چون ما با آبهایی که سر و کار داشتیم داغ بوده اند کسی میتواند بگوید آب میتواند آب باشد و داغ هم نباشد؟ اینکه ما در یک جا داغی آب را دیدیم دلیل بر این نیست که داغی ملازم آب است آب هیچگونه ملازمتی با داغی ندارد!

به همین ترتیب، شاید بتوان گفت تمام عالم از ماده درست شده است و این ماده یک جا هوش نشان می دهد و جایی دیگر نشان نمی دهد.

جایی حافظه نشان میدهد و جایی همین ماده حافظه نشان نمی دهد. جایی علم و اراده از ماده بروز میکند و جایی دیگر بروز نمی کند چه دلیلی هست که این اثر و خاصیت که در ما هست نمی تواند انتساب به ماده داشته باشد؟

ظاهراً تنها دلیلی که سنتیان دارند این است که در جاهای دیگر ماده این اثر و خاصیت را از خود نشان نداده است. ایشان می گوید: محال نیست که در جایی یک چیز اثر و خاصیتی نشان بدهد و در جای دیگر آن اثر و خاصیت را نشان ندهد. بروید به فضای گلها و ایشان میگوید که فیلسوفان گلها با هم بحث میکنند و میگویند ما گلها از ماده درست شده ایم، ولی انسانها اصلاً از ماده درست نشده اند. بعد یکی از آنها اعتراض می کند که چه دلیلی بر این مدعا داری؟ او میگوید اگر از ماده درست شده بودند، باید در بهار می شکفتند و در پاییز پژمرده می شدند. چون ما که از ماده درست شده ایم چنین خاصیتی داریم ولی از انسانها چنین چیزی دیده نشده است.
آیا استدلال گلها استدلال درستی است؟

اگر هر موجودی خود را دارای صورتی خاص از وجوه ماده بداند می تواند بگوید هر موجود دیگری هم به شرطی دارای ماده است که ماده در آن موجود هم به همین صورت جلوه کند.
بنابراین هیچ بعید نیست که همه خواصی که ما در عالم میبینیم خواص ماده باشد ولی این خواص ماده در هر بافتی یک نوع عمل کند در یک جا علم و اراده در جای دیگر شگفتگی و پژمردگی و در جای سوم هم سیلان و ثبات نشان دهد پس لااقل این است که فیلسوف سنتی برای اینکه در ما آدمیان غیر از ماده چیزی به نام نفس وجود دارد، ""دلیل ندارد.""

مصطفی ملکیان | تاریخ فلسفه غرب ج۴ص۲۱۳

?️@asre_roshangary

9 months, 2 weeks ago

*?*ترانه های خیام *صادق هدایت**?***@asre_roshangary

9 months, 3 weeks ago

تحریفِ لفظی قرآن:

-سوره سبأ:
آیه 17: در روایت امام حفص، واژه نجازي استعمال شده است و در روایت ورش از نافع، واژه یجازی استعمال شده است.
واژه نجازي یا یجازی، از جزاء می آید، به معنای پاداش یا کیفر و عذاب که البته هردو به کار رفته است، راغب در مفردات گفته است که از این ماده، باب مفاعله در قرآن به کار نرفته است که برخلاف گفته او یکجا در قرآن فعل مفاعله موجود می باشد که همین آیه مدّ نظر ما است: ذلک جزیناهم بما کفروا وهل نجازي إلّا الکفورَ(روایت حفص)، ولی به نظر می آید که نجازي در اینجا بین الإثنین نیست بلکه به معنای تکثیر و شدّت مجازات است(قرشی(1361ه.ش)، ج 1، صص 35 و 36).
همچنین در دانش صرف از شاخه علم ادبیات عرب، اگر در ابتدای فعل مضارع، حرف ن قرار بگیرد، برای متکلم مع الغیر یا درفارسی برای ضمیر ما می باشد، همچنین اگر اول آن ی قرار گیرد و بر صیغه مجهول باشد برای غائب یا برای ضمیر او مذکر در فارسی می باشد(جرجانی(1386ه.ش)، صص 29، 63 و 100).
بنابراین اختلاف این دو فعل، به این صورت است که در روایت حفص با صیغه متکلم مع الغیر، تأکید گوینده بر فاعلیّت خود به همراه مشارکت جمعی است.
یا اینکه در جهت تعظیم خود به صورت جمع به کار برده است(محیی الدین عبدالحمید(1392ه.ش)، ص 133).
در هرصورت گوینده با استعمال فعل متکلم مع الغیر، در حوزه معناشناسی سعی در توجه مخاطب به خودش را داشته است که او است که فاعل این عمل است.
اما در روایت ورش، فعل به صورت مجهول به کار رفته است.
در استعمال فعل مجهول، اغراض زیادی است که عبارت اند از:
بدیهی بودن فاعل، ندانستن فاعل، ترس از فاعل، نگه داشت شرف فاعل و دیگر دلایلی که فایده ای برای ذکر فاعل مترتّب نیست زیرا، تأکید بر روی وقوع فعل است نه خود فاعل(الغلایینی(1399ه.ش)، ص 345).
بنابراین، این اختلاف از حیث معناشناسی بسیار اساسی است، به این معنا که در یک روایت، تأکید گوینده بر فاعل است و دیگر، تأکید بر فعل، از حیث بار معنایی که دوفعل می طلبد و دستکم این بار معنایی به شرط لا، اعتبار می شود و قیدی بر نمی تابد به دلیل اینکه در قید، نیاز به تقدیر اشیایی می باشیم بدون قرینه و اصالت در اینجا با عدم تقدیر است(مظفر(1390ه.ش)، ج 1، ص 62).
در نتیجه اینکه این دو فعل با دومعنای مختلف، متضاد عرفی بوده و قابل جمع با یکدیگر نمی باشند.
چرا که تضاد عرفی، به معنای تساوی در قوه و ممانعت در جمع آن ها در یک مکان و زمان می باشد که در حرکات نیز این نوع از اشیاء با یکدیگر در نزاع می باشند(جیرار(1421ه.ق)، ص 319).

منابع:

۱_قرشی، سید علی اکبر(1361ه.ش)، قاموس قرآن، تهران: انتشارات دارالکتب الإسلامیّة.
۲_جرجانی، علی بن محمد(1386ه.ش)، کتاب الأمثلة و کتاب صرف میر، تهران: انتشارات فرهنگی منیر.
۳_محیی الدین عبدالحمید، محمد(1392ه.ش)، االتّحفة السّنیّة بشرح المقدّمة الآجرّومیّة في قواعد النّحو و الإعراب، به تصحیح مصطفی دیب البغاء، قم: انتشارات ذوی القربی.
۴_غلایینی، مصطفی(1399ه.ش)، جامع الدّروس العربیّة، به تحقیق احمد ابراهیم زهوه، قم: انتشارات ذوی القربی.
۵_مظفر، محمد رضا(1390ه.ش)، اصول فقه، به ترجمه محسن غرویان و علی شیروانی، قم: انتشارات دارالفکر.
۶_جیرار، جهامی(1421ه.ق)، موسوعة مصطلحات ابن رشد الفیلسوف، بیروت: انتشارات مکتبة لبنان.

#تحریف_قرآن#تحریف_لفظی_قرآن#تواتر_اجمالی_قرآن

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 2 weeks ago