?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 3 weeks ago
یادم نیاور و نگو که: «دیدی فردا شد؟»
تا وقتی که من گیر کردهام میانِ دیروزها.
- خندوندن من یکی از سیستمهای دفاعی توئه برای اینکه از موضوع دور شی. لطفاً جدی باش.
+ ناراحتی؟ ارجاعم بده.
- محاله ولت کنم.
+ پس بخند.
حرف که میزنند از شدت خشم نفسم در سینه حبس میشود. فندک را در دستم به بازی گرفتهام و فقط کمی بنزین لازم است. نمیدانم اگر آن را هم داشتم، میریختم روی خودم و فندک میزدم، یا اینها. نمیدانم کدام بیشتر اعصابم را تخمی کرده، خودم یا دیگران. به هرحال، احتمالا اول آنها را به آتش میکشیدم و بعد خودم را. مینویسم و همه را پاک میکنم. پرت و پلاست، همه چیز. به دیوار تکیه میدهم و خیلی خودم را کنترل کردهام که سرم را به آن نکوبم. به مادرم گفته بودم چیزهای شکستنی را از اتاقم خارج کند که الان دلم نخواهد لیوانهای زیر تختم را در بیاورم و همه را به سمت دیوار پرتاب کنم، اما گفت که این کار من است و نه خودش. طفلک نمیداند من که از خدایم است اینها زیر تخت بمانند برای چنین روزی. تازه چشمم به آینه خورد و یادم افتاد این هم شکستنیست. یادم باشد آن را هم از اتاقم خارج کنم، خصوصا وقتی که مرا نشان میدهد، میلم به شکستنش بیشتر میشود. دلم میخواهد همه چیز را بشکنم. دیواری که به آن تکیه کردهام وسوسهام میکند تا سرم را بکوبم و کم کم دیگر کنترلش از دست من خارج است. احتمالا اینطور میتوانم از این افکار کسشر راحت شوم. میخواهم آرام شوم پس چیزهای شکستنی را دورم بچین. میخواهم بشکنم و آرام شوم. میپرسید چرا؟ چون شکسته شدهام، پس میشکنم هرچه را که باید. همه چیز و همه کس را. خون روی دیوار را میبینید؟ حالا دیگر هیچ فکر و خیالی در سرم نیست. شکستم و حالا کمی آرام شدهام.
سالها فساد و عشقوحال لازمه تا این خستگی و فشاری که از زندگی تو اینجا تحمل کردیم رو بشوره ببره پایین.
سالها فساد و عشقوحال لازمه تا این خستگی و فشاری که از زندگی تو اینجا تحمل کردیم رو بشوره ببره پایین.
بغض نیست که، استخوان گیر کرده در گلو.
و گفت: «من، اشکی که میان قطراتِ باران گم شد.»
حرف زدن با من معمولا روی این جملهی «میشنوم ولی متوجه نمیشم» پیش میره. چون اکثرا توی فکرها پرتم، میشنوم چی میگن اما هیچکدوم رو متوجه نمیشم. ولی کیه که اینو از واکنشهات نسبت به حرفهاش بفهمه؟
و انت البداية الحياة.
خنده میکنم پست گذاشتن با سه زبان مختلف در کمتر از دوساعت ، فقط در همین کانال?
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 3 weeks ago