𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 weeks, 4 days ago
🌱صندوق نوآوری و شکوفایی با همکاری بنیاد نوآوری و توسعه فناوری دکتر زین الدین و موسسه مطالعاتی سپینود شرق برگزار میکند:
✍🏻دوره آموزشی آنلاین « راهکارهای تامین مالی برای شرکتهای نوآور»
💡۸۵ درصد حمایت صندوقنوآوریوشکوفایی ویژه شرکتهای دانشبنیان
🌐ثبت نام دانش بنیان:
ghazal.inif.ir
🌐ثبت نام غیر دانش بنیان
Sepidarmds.ir
🗓️ ۱۴ آبان تا ۵ آذر ۱۴۰۳
(دوشنبه هاـ ۱۴ تا ۱۸)
👤مدرس: آقای دکتر محسن شریف
(مدیر عامل موسسه مطالعاتی سپینود شرق)
📌 نحوه برگزاری: آنلاین
🔴 چرا ملتها شکست میخورند؟
👈 رازهای نهادهای اقتصادی در کسب جایزه نوبل اقتصاد 2024
✍ حسین سلاح ورزی
امروز جایزه نوبل اقتصاد به سه محقق برجسته، دارون عجماوغلو، سایمون جانسون، و جیمز رابینسون اهدا شد.
این تیم اقتصاددانان و دانشمندان علوم سیاسی به خاطر تحقیقات خود در مورد اهمیت نهادهای اقتصادی و سیاسی و نقش آنها در تعیین سرنوشت ملتها موفق به کسب این جایزه شدند. مطالعات آنها به شکلی جذاب و روشن، توضیح میدهد که چرا برخی کشورها به توسعه و رفاه میرسند و برخی دیگر در فقر و ناکامی فرو میمانند.
چهرههای پشت تحقیقات
دارون عجماوغلو، استاد دانشگاه MIT و زاده استانبول، یکی از پرآوازهترین اقتصاددانان جهان است. او با همکاری سایمون جانسون و جیمز رابینسون، کتاب مشهور "چرا ملتها شکست میخورند" را نوشت که به تحلیل عمیق تفاوتهای نهادی بین کشورها پرداخته و یکی از آثار کلیدی در عرصه اقتصاد توسعه بهشمار میرود. جانسون و رابینسون نیز، هر یک در موسسات پیشرو مانند MIT و دانشگاه شیکاگو مشغول به فعالیتهای پژوهشی و تدریس هستند.
نهادها: کلید موفقیت یا ناکامی کشورها
اساس تحقیقات این سه اقتصاددان نشان میدهد که نهادهای فراگیر اقتصادی و سیاسی پایههای اصلی برای توسعه پایدار یک کشور هستند. اگر نهادهای یک کشور بهگونهای طراحی شده باشند که حقوق و فرصتها را بهطور عادلانه توزیع کنند و از بهرهکشی و تمرکز ثروت جلوگیری شود، اقتصاد آن کشور میتواند به رشد و شکوفایی برسد. در مقابل، نهادهای استثماری و متمرکز که حقوق مردم را محدود و ثروت را در دست گروههای خاصی متمرکز میکنند، منجر به فقر و رکود اقتصادی میشوند.
یک نمونهی روشن از تحقیقات آنها، مقایسهی دو نیمهی شهر "ناگالس" است که یکی در آمریکا و دیگری در مکزیک واقع شده است. با وجود اینکه این دو منطقه از لحاظ جغرافیایی و فرهنگی تقریباً یکسان هستند، تفاوت اصلی در نهادهای سیاسی و اقتصادی آنهاست. نهادهای فراگیر و کارآمد در بخش آمریکایی، فرصتهای بیشتری برای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی فراهم کرده است، در حالی که نهادهای ضعیفتر در بخش مکزیکی منجر به محدودیت در توسعه شدهاند.
ارتباط با اقتصاد ایران: درسهایی برای اصلاحات نهادی
تحقیقات این سه اقتصاددان میتواند چراغ راهی برای سیاستگذاران ایرانی باشد.
تاریخچه اقتصاد ایران نشان داده است که نهادهای متمرکز و ناکارآمد در طول زمان مشکلات بزرگی برای رشد اقتصادی کشور ایجاد کردهاند. این نهادها که اغلب به نفع گروههای محدودی عمل کردهاند، فرصتهای رشد و توسعه را برای بسیاری از مردم محدود کردهاند.
ایران بهعنوان کشوری با منابع فراوان و ظرفیتهای عظیم، همچنان با چالشهایی از جمله نابرابری اقتصادی، فساد نهادی و توزیع ناعادلانه منابع روبرو است. تحقیقات عجماوغلو و همکارانش نشان میدهد که بدون اصلاحات عمیق در نهادهای اقتصادی و سیاسی، رسیدن به رشد پایدار و رفاه عمومی ممکن نخواهد بود.
برخی از اصلاحات پیشنهادی شامل تقویت حاکمیت قانون، افزایش شفافیت در فرآیندهای تصمیمگیری و توزیع عادلانهتر فرصتهای اقتصادی است. نهادهایی که بتوانند از مشارکت عمومی حمایت کنند و حقوق همه اقشار جامعه را تضمین نمایند، میتوانند زمینهساز رشد پایدار و کاهش نابرابریها در ایران شوند. همچنین، حرکت بهسوی نهادهای فراگیر میتواند موجب ایجاد انگیزه در کارآفرینان و سرمایهگذاران شود که از پتانسیل اقتصادی ایران بهرهبرداری کنند و کشور را به سوی توسعه و رفاه هدایت کنند.
جمعبندی
جایزه نوبل اقتصاد 2024 بهوضوح اهمیت نهادها را در مسیر توسعه کشورها به نمایش گذاشته است. این نظریهها، نه تنها در بررسی تفاوتهای تاریخی بین کشورهای توسعهیافته و توسعهنیافته کاربرد دارد، بلکه برای کشورهایی مانند ایران که با مشکلات نهادی و اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند، بسیار حیاتی است. اصلاحات نهادی میتواند کلید توسعه پایدار و عبور از بحرانهای اقتصادی باشد و تحقیقات این سه برنده نوبل، نقشهی راهی برای سیاستگذاران ارائه میدهد تا مسیری برای شکوفایی و کاهش فقر پیدا کنند.
ایران با توجه به ظرفیتهای بالای خود، اگر بتواند نهادهایش را اصلاح کند، میتواند به یکی از اقتصادهای پویا و باثبات منطقه تبدیل شود. همانطور که تحقیقات عجماوغلو و همکارانش نشان دادهاند، آینده اقتصادی هر کشور در گرو نهادهای آن است.
جامعهی شمشادی
«جامعهی شمشادی» یعنی جامعهای که از قدبلندها خوشش نمیآید و تنوع را دوست ندارد؛ و متاسفانه جامعهی ما یک جامعهی شمشادی است!
«جامعهی شمشادی» همان جامعهای است که هر روز باغبانانی قیچی به دست آمادهاند تا گیاهان قد بلندتر را کوتاه کنند؛ یعنی ردیفی از گیاهان مشابه هم، گیاهانی بدون هیچ تنوعی! همه یکرنگ و یکدست.
این همان پیشفرضی است که مفهوم «وحدت» را در ذهن برخی از افراد شکل داده است. در ذهن آنان وحدت یعنی یکدست کردن و یکشکل کردن ردیفی از گیاهان در یک قامت و در یک شکل، به فرمان قیچی!
ویژگیهای جامعهی شمشادی؛:
"جامعهی شمشادی" از بعضی جنبهها مشابه با مفاهیمی است که پیشتر نیز طرح شده است؛ و برخی نیز خاص این مفهوم است:
"جامعهی کلنگی": کاتوزیان از تمثیل ساختمانها استفاده میکند؛ ساختمانهای ایرانی نوسازی و بازسازی نمیشوند؛ بلکه به اتهام کلنگی بودن ویران میشوند تا خانهای نو بر آنها بنا شود. عمر کوتاه ساختمانها در ایران باعث شده او از این تمثیل استفاده کند و ایران را "جامعهی کلنگی" بنامد؛ یعنی جامعهای که بسیاری از جنبههای آن همواره در این خطر است که هوی و هوس کوتاهمدت جامعه با کلنگ به جانش بیافتد". به این ترتیب است که هیچگاه انباشت سرمایه اتفاق نمیافتد. شمشاد برخلاف درخت گردویی که سالها باید منتظر محصولش ماند، کوتاهمدت است.
"شوق ویرانگری": نراقی در کتاب "پینکتههایی بر جامعهشناسی خودمانی" میگوید: "این یک واقعیت است که تخریب برای خودش یک شوق، یک جاذبه و یک شیفتگی مخصوص ایجاد میکند که فقط با خویشتنداری و تامل در عواقب آن میشود از خیرش گذشت [...] میبینیم، مدیریت تازه به دوران رسیده و جدید [..... دوست دارد] خودش همهی کارها را از نو آغاز کند که ضمن لذت بردن از تخریب و منهدم کردن فرد یا گروه قبلی، به خیال خود طرحی نو درافکند»! شمشمادها همیشه منتظر طرح نویی هستند که از فردا هم قابلیت اجرا داشته باشد.
یکدست کردن جامعه:
شمشادها یک رنگ و یکدست هستند. زیبایی شمشمادی از یکدست بودن میآید؛ اما زیبایی باغچهی متنوع از گلهای مختلف، از تنوع میآید. چشماندازِ "قیچی شمشاد" آن است که هر روز اندازه را تعیین کند و باغبان با اندکی صبر بتواند طرح مورد نظرش را آنگونه که میپسندد اجرا نماید. سیمرغ اما وحدتش از پرندگان متنوع و همدل زاییده میشود.
پیامدهای «جامعهی شمشادی»
در «جامعهی شمشادی» تنها به شرط همرنگ و هماندازهی دیگران بودن است که بقا امکانپذیر میشود.
وقتی شرکتهای قدبلند باید حذف شوند، وقتی حتی افراد نباید بیش از حد مشخصی شناختهشده یا محبوب شوند،
یعنی ما با "جامعهی شمشادی" روبهرو هستیم؛ یعنی در این جامعه انباشت سرمایه اتفاق نمیافتد و این یعنی اندازهی ملی ما کوتاه میماند!
در جامعهی شمشادی نوآوری هم سخت است. وقتی رنگت یکدست با ردیف شمشادها نباشد، یا برگات همشکل با آن ردیف سبز و یکدست، محکوم به کنده شدن هستی. نوآوری یعنی تفاوت و تمایز با شیوهی پیشین و مدافعان وضع موجود همواره در برابر هر تنوعی هراس مییابند.
هر یک از ما جزیی از جامعهی شمشادی هست. هر یک از مایی که از تنوع بیزار است، هر یک از مایی که دوست ندارد نظر مخالف بشنود، استادی که شاگرد توانمندتر از خود را تحمل نمیکند، مدیری که از ترس جانشینی، زیردست حرفهایاش را با قیچی میبرد، پدر و مادری که محبت را از فرزندی که متفاوت از آنها فکر میکند، دریغ میکنند؛ همهی اینها نمونههایی از «جامعهی شمشادی» است.
اما رویای ما رسیدن به سیمرغ متنوع است. پرواز دستهجمعی پرندگان متنوع و رنگارنگ، ما را سیمرغ خواهد کرد! ما را به پرواز درخواهد آورد.
پیامی به ملت ایران به مناسبت انتخابات ۱۵ تیر ۱۴۰۳
انتخابات هشت تیرماه ۱۴۰۳، پیامهای مهم و متعددی دربر داشت که اینجا فرصت پرداختن به همهٔ آنها نیست. از جمله نتایج برآمده از این رویداد مهم آن بود که مشخص شد درصد بزرگی از جمعیت صاحب رای کشور، یا آیندهٔ مطلوب خود را در میان هیچکدام از چهرههای تاییدشده ندیدند؛ یا نامزدها را در جایگاهی ارزیابی نکردند که بتوانند به آنچه میگویند عمل کنند؛ یا میخواستند به مسالمتآمیزترین شکل ممکن، بگویند که خواستارِ تغییراتی بسیار بزرگتر هستند.
نمیتوان کتمان کرد که بخشی از آنانی هم که رای دادند، در حوزههایی، با گروه اول، همنظر بودند؛ مگر در این نکته که، هنوز رگههایی از امیدِ به بهبود در دل داشتند. شاید همهٔ پیامها را بتوان در این عبارت کوتاه اما بسیار هشداردهنده خلاصه کرد که؛ بخش بزرگی از جامعه، این صندوق رای -که میتواند مسالمتآمیزترین و کمهزینهترین ابزار برای حل مشکلات بزرگ از جمله تعارض منافع باشد- را، ناتوان از انجام ماموریت یادشده ارزیابی میکنند.
اینکه آیا همهٔ پیامهایی که در رخداد روز ۸ تیرماه، توسط مردم داده شد، شنیده هم شده است یا نه را آینده آشکار خواهد کرد. آیا این پیام مهم شنیده شد که ظرفیتهای در اختیار، برای ایجاد تغییراتی حتی اندک و تدریجی، ولی پایدار و ماندگار در زندگی مردم، در حال زوال است؟
ما در مناسبتهای دیگر، هشدار دادهایم که التهابهای بزرگ خارجی در کنار چالشهای عظیم اقتصادی در حوزههای آب، انرژی، بودجه و فرابودجه، بانک، صندوقهای بازنشستگی، و فقر و نابرابری، در یک طرف و التهابهای عمیق سیاسی، فرهنگی و اجتماعیِ داخلیِ برآمده از شکاف در حال بزرگتر شدن بیننسلی در طرف دیگر، جامعهٔ ایران را بسیار ناپایدار کرده است. این شکنندگی ناشی از آن است که حسب تجربه، گروههای بزرگی از زنان، جوانان و بخش بزرگی از قشر متوسط، کسانی را که رای و نظر آنها را در نظام حکمرانی نمایندگی و پیگیری کنند، نمییابند.
لازم میدانیم توجه هموطنان گرانقدر را به این نکتۀ مهم جلب کنیم که زمین بازی انتخابات روز ۱۵ تیر با انتخابات روز ۸ تیر متفاوتاست. کارکرد انتخابات ۱۵ تیر، بهطور کامل و بسیار تعیینکننده، پیشگیرانه و سلبی است. این انتخابات بهطور ناگزیر، نه برای بیان خواستهها، بلکه برای اعلام ناخواستههاست. برای پیشگیری از تحمیل هزینههای بیشتر بر تن نحیف ایران عزیز و ممانعت از حاکــم شدن باورها و سیاستهایی است که بارها نخواستن آنها فریاد زده شده است.
از نظر ما، ابعاد بزرگ مشکلات خارجی و خطرات بزرگتر پیش روی مرتبط با آن، در کنارِ شکافهای عمیق و واگرای ناشی از ناترازیهای مالی و زیستمحیطی، ظرفیتی را برای تحمل ضربات ناشی از رویکردهای پرهزینه در روابط خارجی و آزمودن ایدههای توهمآلود و علمستیز در مواجهه با مشکلات داخلی، باقی نگذاشته است.
از اینرو، خاضعانه از شمـا ملت شریف ایران، به ویژه زنان و جوانان، دعـوت میکنیم، صرفاً برای کاهش احتمال مواجهشدن با بحرانهای غیرقابل کنترل و افتادن در مسیر صعب بدون بازگشت، در انتخابات تعیینکنندهٔ روز ۱۵ تیر شرکت کنید.
داود سوری- محمد طبیبیان- موسی غنینژاد- فرهاد نیلی- مسعود نیلی
.
.
? معجزه ملی!
✍️ محسن رنانی
معجزه این انتخابات، «بلوغ ملی» بود. ملت ما عمیقاً رشید و بالغ شده است. نه تنها دیگر نمیترسد، نه تنها دیگر جوّگیر نمیشود، نه تنها دیگر با شعارهای چربوشیرینی مثل یارانه طلایی و مسکن رایگان فریب نمیخورد، بلکه دیگر تحلیلها و درخواستهای روشنفکران و کنشگران و دانشگاهیان هم در او اثری ندارد. او فقط به تشخیص خود عمل میکند و این، پیشرفت بزرگی در رفتار دموکراسیخواهی ملی ما در تاریخ پس از مشروطیت ایران است.
به گمان من کنش مردم ایران در این انتخابات، در کلِ تاریخ پسازمشروطیت، بزرگترین کنش مبتنی بر یک توافق بینالاذهانی خشونتپرهیز سیاسی بود که بدون حضور یک رهبری واحد یا متحد و بدون یک ایدئولوژی انسجام بخش رخ داده است. این یعنی اکنون «روح جمعی ایرانیان» هم نقش رهبری سیاسی را برعهده گرفته است و هم نقش ایدئولوژی را. این همان اکسیر فرهنگی ایرانی است که در تاریخ ایران بارها شاهدش بودهایم.
اکنون دیگر روح جمعی ایرانیان، با اینهمه تنوع و تفاوت، خوب میداند که چه وقت باید چه کنشی را داشته باشند. کی در خیابان اعتراض کند؛ کی به خانه برگردد؛ کی سکوت کند، کی فریاد بزند؛ کی رأی بدهد و کی رأی ندهد. زیباترین دستاورد انتخابات چهاردهم همین جلوه بلوغ ملی مردم ایران بود.
در روزهای پیشین دهها پیام از دوستان و دانشجویانم داشتم که میگفتند دوستت داریم و احترامت میگذاریم و میدانیم که خیرخواهی، اما با نگاه تو به انتخابات مخالفیم و رأی نمیدهیم! و این پیامها چقدر عمیق، بوی توسعهیافتگی میداد.
دستبوس همه مردمی هستم که براساس خِرد و تحلیل و تشخیص خود عمل کردند. هم آنانی که با رأی دادن خود اجازه دادند تا نماینده نیروهای توسعهخواه به مرحله دوم برود؛ و هم آنانی که با «رأی ندادن» پاسخ منفی خود را خیلی روشن و بیلکنت به همه ما رساندند: هم به حاکمانی که گفتند هر رأی در این انتخابات یک رأی به جمهوری اسلامی است و هم به محکومانی مثل من که از روی نگرانی، میگفتیم رأی ندادن فقط افق آینده ایران را تیره و تار میکند. واقعیت این است که رأی ندادن شما هم افقها را روشنتر کرد و هم قدرت شما را آشکارتر کرد و هم صحنهبازی را عوض کرد. دستمریزاد.
این عدم مشارکت فراگیر، یک گام به پیش بود. همه ما تحلیلگران باید برخیزیم و به احترام مردم ایران کلاه از سر برداریم و تعظیم کنیم. به گمان من ملت ایران بعد از جنبش مهسا، سطح بازی سیاسی را بهنحو حیرتانگیزی دگرگون کرده است.
تنوع خیره کننده افکار مردم ما و درعینحال همکاری نانوشته و دلپذیری که در دور اول این انتخابات بین این همه تنوع افکار رخ داد این انتخابات را به یک پدیده منحصربهفرد تبدیل کرده است:
آن ۶۰ درصد تغییرطلب و معترض و مخالفی که شرکت نکردند، دور اول انتخابات را به یک رفراندوم تبدیل کردند؛
و آن ۲۰ درصد تحولخواه و اصلاحجو و توسعهخواهی که شرکت کردند و به تنها نامزد خارج از گفتمان رسمی رأی دادند نیز این فرصت را ایجاد کردند که ملت ایران اکنون در مرحله دوم انتخابات بتواند با داشتن دو کاندیدا از دو طیف کاملا ناهمگون فکری، زمینه را برای شکلگیری یک رقابت قطبیشده و شفاف فراهم آورد.
من اکنون پس از شوک بزرگ این انتخابات و مشاهده بلوغ و رفتار پیچیدهای که ملت ایران از خود بروز داده است چیدمان انگارههای ذهنیام تغییر کرده است و مدتی می گذرد تا چارچوب اندیشگی خود را بازیابم. بنابراین دیگر بهخودم اجازه نمیدهم که برای مرحله دوم انتخابات توصیهای داشته باشم.
یعنی معتقدم که مردم فهیم ایران، آنچه بهینه است را انجام خواهند داد و در دور دوم نیز میان رأی دادن و ندادن، گزینهای را انتخاب خواهند کرد که گمان میکنند پیام قاطع آنها را ابلاغ میکند و برای بازیگری مجدد ملت ایران، «خلق امکان» میکند.
توسعه نیاز به قصهای دارد که انتهای آن باز باشد. اصولا دموکراسی یک قصه جمعی با انتهای باز است. من بهطور شهودی احساس میکنم مردم ایران در فضای غیردموکراتیک کنونی دارند قصهای با انتهای باز رقم میزنند.
بنابراین شاید مردم ایران تصمیم بگیرند با همکاری هر دو گروه معترض و تحولخواه، با مشارکت گسترده و رأی به مسعود پزشکیان، به عنوان مخالفت یکپارچه با شیوه حکمرانی جاری، اینبار با «رأی دادن» خود، بزرگترین رفراندوم غیررسمی ملی، پس از تاسیس جمهوری اسلامی را رقم بزنند.
برعکس، شاید هم نظر مردم این باشد که همان رفراندوم دور اول کافی و گویا بوده است و تصمیم بگیرند با مشارکت نکردن اجازه دهند تا پس از تجربه برآمدن ویرانگر محمود، اینبار سعید جلیلی به حکمرانی برسد و یکباردیگر بنیادگرایی جزماندیشانه، حداکثر ظرفیت خود را آشکار کند و .......
ادامه مطلب را در پیوند زیر بخوانید:
https://renani.net/texts/notes/national-miracle/
.
تارنمای محسن رنانی
معجزه ملی!
معجزه این انتخابات، «بلوغ ملی» بود. ملت ما عمیقاً رشید و بالغ شده است. نه تنها دیگر نمیترسد، نه تنها دیگر جوّگیر نمیشود، نه تنها دیگر با شعارهای چربوشیرینی مثل یارانه طلایی و مسکن رایگان فریب نمیخورد، بلکه دیگر تحلیلها و درخواستهای روشنفکران و کنشگران…
.
**فایل پیدیاف یادداشت محسن رنانی درباره انتخابات چهاردهم:
? برای ایران و ... احتمال انقراضش...
✍️ بخش اول: پرستاری برای ایران
۳ تیر ۱۴۰۳
.**
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 weeks, 4 days ago