?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago
آدمها میمیرند. مرگ بزرگترین چیزی است که انسان در مقابلش چیزی نیست . بزرگتر از فقر، بیماری، جنگ و پارتنرتان. قبول کردن این ممکن است برای شما سخت باشد. چون شما سرسخت هستید و در مقابلتان فقط فکت و برهان قاطع. ممکن است تصور کنید که مرگ برای آدمهای شما نیست. و فقط برای مادربزرگ من است. اما عزیزانم این چیزی است که هست. مادربزرگ من مرده. این دومین مادربزرگی است که اینطور دربارهی نبودنش حرف میزنم. بعد از سه سال، حرف زدن درباره مرگش راحت شده. سه سال زمان نسبتا زیادی است. نسبت به دو ماه یا چهل روز یا یک هفته. با توجه به اینکه او سوییشرت من را میپوشید، جوراب پشمی من را پا میکرد و روی تخت من میخوابید. یعنی حالا من وسایلی دارم که دیگر نه به من تعلق دارند نه به او. پس باید ماهها میگذشت تا بتوانم بگویم که مادربزرگم دقیقا چه شده. مرده. مادرم میگوید مادربزرگ جوراب پشمی را سوراخ کرده. و میخندد. حالا دیگر این موضوع شده فدای سرش. شاید اگر زنده بود همه ما بخاطر یک سوراخ توی یک جوراب عصبانی بودیم و به قول معروف قیصریه را به آتش میکشیدیم. اما مرگ بزرگوار است. یک لایه از گذشتن روی هرچیزی میکشد. ما میگذریم، میخندیم و از سوراخ جوراب به عنوان کاری که مادربزرگم انجام داده حرف میزنیم. انگار که یک اثر هنری باشد. برای مادرم بیشتر از سه سال زمان لازم است تا بتواند بگوید مادربزرگم مرده. برای مادرم مادربزرگم رفته. انگار که احتمال برگشتنش باشد. انگار رفته باشد مسجد و فراموش کرده باشد ما سه سال است منتظریم.
من آدمیم که گاردهام پایینه. و آنتنهام فعال.
کسی پیشزمینه و محیطی که توش رشد کردم رو بشناسه میفهمه که این دستاورده واقعا.
فاصله جرقه ایده ها تا اجرایی کردنشون رو near zero کن.
اضطراب هم فقط یه درمان داره بدبختی. اجتناب نکردن.
ولی خب سخته. و گاهی دیگه بدنت همراهی نمیکنه.
اضطراب برای من مهمترین نشونهش گیجی و مهآلود شدن فکریه.
خیلی بروز بدنی پیدا نمیکنه و اگر پیدا کنه یعنی دیگه خیلی اوضاع خرابه.
امروز روز پرباری بود.
ولی یه متریک بهتر از پربار بودن (به معنای «مفید بودن» یا «تعداد زیاد کارهای انجام شده») باید وجود داشته باشه.
مثلا الان رقصیدن به ذهنم میرسه.
مثلا بگیم امروز خوب رقصیدم با دنیا.
ممکنه مریض شده باشی، و استراحت کرده باشی و یکم فیلم دیده باشی توی اون روز، ولی چون توازن وجود داشته بین شرایطت و کارهات، رقص قشنگی بوده.
یا ممکنه انرژیت پایین بوده باشه و کارهات رو عقب انداخته باشی و رفته باشی با یه دوستی پنج ساعت گپ زده باشی، بازم موزون بوده.
مثلا این دوتا مورد بالا روزهای خوبی هستن، ولی با متریکِ «مفید» یا «پروداکتیو بودن» بخوایم بسنجیمشون خوبیشون رو نمیبینیم.
بخوام مثال بزنم چند روز اخیر خیلی در مورد رابطه و دلبستگی نوشتم و فکر کنم.
الان به همشون شک دارم از جهاتی و باعث شده مغزم از پشت یه دستانداز رد شه و متوجه بشه که انتخابش بین گزینههای غیرپرفکت، صرفا یک انتخاب بوده، نه لزوما بهترین انتخاب.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago