شمام متوجه شدین که تو این تاکسی‌های اینترنتی بو به چند دسته تقسیم میشه؟!؛

۱- ماشینی که بوش بده که خب هیچی تکلیفش با خودش و ما مشخصه.

۲- ماشینی که بوش خوبه و مشخصا از تمیزی و مرتبی خود راننده نشات گرفته، نه تلاش برا نگرفتن امتیاز منفی از مسافر.

۳- ماشینی که بو 💩 میده ولی یه دقه قبل سوار کردن مسافر یه عطر مشهد خالی کرده که بگه اره منم خوش‌بوام و توروخدا امتیاز منفی بهم نده. یعنی این بو گاهی از بوی شماره ۱ هم فاکداپ‌تره. نکن برادر من نکن. 😷

مقصدرو تو تپسی دو سه قدم آوردم پایین‌تر از ۶۹ تومن شد ۶۲ تومن. خیلی دوست دارم با الگوریتم محاسبه‌ی قیمتت آشنا شم :)))

بهش که نگاه می‌کنم، خودم رو می‌بینم. نه از این نظر که شبیه هم شده باشیم، که البته شدیم. نه از این نظر که وجب‌به‌وجبش می‌شه رد پای بوسه‌های من رو پیدا کرد، که البته می‌شه. بلکه از این نظر که این دختر چیزهایی رو از درونم بیرون می‌کشه که در تمام دهه‌های زندگیم، هیچ کسی نتونسته بوده. چه اون موقع‌هایی که از خشم سرخ شده‌ام، چه اون موقع‌هایی که به خودم میام و نمی‌دونم زندگی بدون اون چه شکلی بوده و ناگهان تمام بدنم پر از درد دلتنگی میشه، با اینکه توی بغلمه.

بهش که نگاه می‌کنم، خودم رو می‌بینم. گویی با خودم توی رابطه‌ام. مدت هاست که من غمگین کنار او غمگین بوده، من خشمگین کنار او خشمگین بوده، من ترسیده کنار او نرسیده بوده. من خوشحال کنار او خوشحال بوده. یک چرخش زیبای پیچیده‌ی ذهنی از من بی‌او به من با او.

بهش که نگاه می‌کنم، خودم رو می‌بینم. آن‌قدر دقیق که گویی مقابل آینه ایستاده‌ام. یک درهم‌تنیدگی عمیق از آنچه بودم و هستم و می‌خواهم باشم، از آنچه او بوده و هست و می‌خواهد باشه. مثل بارانی که در درونی‌ترین نقاط بدن نفوذ می‌کند، در عمیق‌ترین لایه‌های مغزم می‌بینمش. 

بخواهیم یا نخواهیم، تأثیر شریک‌های عاطفی از آنچه در آینه می‌بینیم در ما بیشتر است.

- جواد

حالا بیا حالیش کن صبح باید بری سر کار بذار بعدا اون روزارو مرور می‌کنی و گریه می‌کنی. اگه رفت تو مخش.

روز اول به گریه زیاد و کمی کار گذشت. هنوزم گریم می‌گیره و دارم سعی می‌کنم به خودم حق بدم و سرکوبش نکنم. سعی کردم با آدما حرف بزنم مخصوصا اونایی که تجربه مشابه الان منو داشتن و راستش آرومم می‌کرد وقتی می‌گفتن که طبیعیه و می‌گذره. صفورا بهم گفت "از پیله درومدن…

هیچوقت هیچ‌جا اندازه چنل تلگرامم بهم احساس خونه بودن نمی‌ده. نه اینستا، نه توییتر، نه thread، هیچ‌کدوم.

بالا پایین شدن هورمون‌ها، پریود و پی‌ام‌اس اصلا به تو این حق‌رو نمی‌دن که در برابر رفتارت مسئول نباشی.

خیلی عجیبه پسرا هم می‌دونن دخترا می‌تونن خیلی تحت‌تاثیر هورمون‌هاشون باشن، هم نمی‌دونن. جنرالی می‌دونن ولی اونجایی که نمی‌فهمن چرا یه دختر زیادی حساس شده یا به چیزای کوچیک گیر می‌ده یا کلافه‌‌ست، هی می‌خوان توضیح بدن یا از خودشون دفاع کنن. خب مرد از دانسته‌هات…

خیلی عجیبه پسرا هم می‌دونن دخترا می‌تونن خیلی تحت‌تاثیر هورمون‌هاشون باشن، هم نمی‌دونن. جنرالی می‌دونن ولی اونجایی که نمی‌فهمن چرا یه دختر زیادی حساس شده یا به چیزای کوچیک گیر می‌ده یا کلافه‌‌ست، هی می‌خوان توضیح بدن یا از خودشون دفاع کنن. خب مرد از دانسته‌هات…

- دیدم داری می‌نویسی فهمیدم حالت خوب شده.

• اهوم ??