حَزین

Description
من:طیّب.والِistj?
کنارِما باش که محزون،به انتظارِ بهاریم.
دُکان کوچیک ما: https://t.me/Colleen_Land ?
پستچی من ✨ @NameBarayeTayebbot
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 day, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 4 weeks ago

5 months ago

دلتنگی دیوانه‌ایست نشسته پشت سرت!
همینکه فراموشش میکنی،
دستش را بر شانه‌ات میزند و میگوید یادت هست!؟
و تمام یادهای دنیا در دلت میریزد .

5 months ago

در گریزِ ناگزیرم
گریه شد معنای لبخند
ما گذشتیم و شکستیم
پشت سر پل‌های پیوند..

+تا ابد میشه با آهنگ های قدیمی،همخونی کرد .

5 months ago

میپرسید :
نگرانِ یکی دیگه شدن ،قشنگه؟
یا یکی دیگه نگرانت بشه؟

5 months, 1 week ago

زندگی همین‌طوری دارد از لای انگشتان‌مان می‌ریزد؛
‏این های و هوی، زندگی نیست...
‏من احساس می‌کنم چیزی مصنوعی را تجربه می‌کنم؛ در حالی که زندگی واقعی دارد از کنارم رد می‌شود..

5 months, 1 week ago
حَزین
5 months, 1 week ago
روحمان پاره پاره بود،

روحمان پاره پاره بود،
اما وقتی با هم بودیم ،زخم هایمان کمتر درد میکرد ..
+از خرداد و تولد راحل عزیزمون

5 months, 1 week ago

ما خسته‌ایم از این قفسِ صد هزار قفل
دلتنگی و کدورت و غربت بهانه است...

Telegram

امروز

چیزی که واضحه از اینی که هستم حالم بهم می‌خوره و تنها راه اینکه این از بین بره اینه که تبدیل به یه آدم دیگه بشم توی یه شهر دیگه زندگی رو شروع کنم و هر چیزی بوده و نبوده رو کلا به باد فراموشی بگیرم.

5 months, 2 weeks ago

If no one ever told you, it's all gonna be okay ?

5 months, 2 weeks ago

حتی الان، به همون اندازه که ممکنه احساس سرخوردگی کنی، تو باز هم خیلی قوی هستی. یه چیزایی هست که باید به زبون آورد ،درمورد اینکه چجوری خودت رو جمع و جور می‌کنی و به راهت ادامه می‌دی، حتی در اون حین که احساس از هم پاشیدن و فروریختن می‌کنی. این همون خوب شدنته.…

5 months, 2 weeks ago

امروز،به مرز انفجار و عصبانیت و کلافگی رسیده بودم.
حتی گریه مم داشت در میومد که تند تند پلک زدم ،نذاشتم.
که مامان با دمی گوجه ی همیشه خوشمزش،مث آب سردِ رو آتیش ،همه چیزو خاموش کرد.
من بنده ی غذا?

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 day, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 4 weeks ago