من قوی نبودم،
حتی شجاع هم نبودم ،
من مجبور بودم؛
اجبار آدم ها را،
قوی و شجاع می‌کند. @allegro

از زمانی که نسبت به سرنوشتم صبور و حتی بی‌تفاوت شده بودم، زندگانی هم با من سازش بیشتری نشان می‌داد. انسان با همه کشش و کوشش‌ها، به چیزهایی که بیشتر در پی آن‌هاست، کمتر می‌رسد.

? گرترود
✍? هرمان هسه
@allegro

اون شب گریه نکرد اما؛

فردا وقتی لباسش به دستگیره‌ی در گیر کرد، گریه کرد،
وقتی به اتوبوس نرسید، گریه کرد
وقتی یه سکانس شاد از فیلم رو دید، گریه کرد.

@allegro

هرکسی سزاوار یک نفر است که بتواند به چشم‌هایش نگاه کند و بگوید: «تو کافی هستی. تو با تمام زخم‌هات، بی‌نقصی.»
@allegro

‏لیست "اشکال نداره، تجربه شد" هام
خیلی داره طولانی می‌شه!

واقعیت تلخیه که قرار نیست همه‌ی دوستی‌ها باقی بمونند ما رشد می‌کنیم دوستامون رشد می‌کنند ،همدیگه‌ارو دوست داریم ولی دیگه مثل قبل همراه و هم‌مسیر نیستیم اما حتی اگر نبینیمشون هم خاطراتشون لبخند روی لبامون میاره.

@allegro

نامه ای به خود:
زمانی متوجه شدم تو چه قدر با ارزش هستی که در تلاش هایم برای آدم ها بی ارزش شدم
و تو که چه قدر با تمام زخم هایی که به تو زدم صبورانه منتظرم ماندی...
@allegro

•چشم در چشم رویاهات بایست و بجنگ??‍♀?

‏- میخوای‌‌ در موردش حرف بزنیم‌؟
‏+ نه!
‏-میخوای بغلت کنم ؟
‏+ آره ..
@allegro

اون شبی که همه پروانه هارو بالا آوردی یادته؟
حواست به خودت باشه.
@allegro