کانال| صبغت الله عاکف

Description
دانشجوی دکتری در عقیده و فلسفه.
علاقه‌مندِ حوزه‌های عقیده، فکر، معقولات، علوم آلی، ادبیات، نویسندگی و ترجمه.

ارتباط با من: @a_asir
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months ago

4 months ago

هراتیان‌‌ عزیز دور از هرات! بی‌هرات چگونه‌اید؟ حال دل‌تان چگونه است؟

هرات، برای همه شهر خاطره‌ها است، کوچه‌هایی پر از قصه و دیوارهایی پوشیده از شعر!

هر نسیم یادآور عطر شب‌های پرستارهٔ هرات است. او با آفتاب طلایی صبحگاهش، با مناره‌های افراشته‌اش، با کوچه‌های سنگ‌فرشش، همیشه در جان ما زنده‌ است.

هرات! دلم تنگ است برای آن لحظاتی که در سایه‌سار درختان باغ‌های کهنَت پناه می‌گرفتم، برای آن نیمروزهایی که در پیچ‌وخم بازار مسگران، صدای چکش‌های کوبنده را گوش می‌سپردم، برای آن غروب‌هایی که در جاده‌های شهر، نگاه خسته‌ام را به دوردست‌های خیال می‌سپردم.

هرات! تو در دلم شعله‌ای افروخته‌ای که نه خاموشی می‌شناسد و نه سردی. هر تصویری از تو آتشی تازه بر جانم می‌اندازد. گویی هر ذره از وجودم به آجرهای کهنه‌ات گره خورده است.

هرات! ای آتش همیشه‌افروخته در جان!
دلم سخت مشتاق آن است که بار دیگر در کوچه‌های تنگت گم شوم، زیر سایهٔ مناره‌هایت زانو بزنم و دلم را، که در غربت پژمرده، به تو بسپارم. و تو همچنان از دور، بی‌رحمانه مرا می‌خوانی.
هر یادگاری از تو، شعله‌ای تازه بر استخوانم می‌افکند!

ای شهر دل‌های شیفته، ای مأوای شاعران و عارفان، تا ابد در قلبم زنده‌ای!

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

4 months, 1 week ago

در پی رضایت مردم نباش، به این معنی نیست که مردم را عمدا از‌ خود ناراضی کن!

بیش‌تر مردم، با شنیدن حق خوش‌حال می‌شوند و ناراحت و ناراضی نمی‌گردند؛ اگر شما روش و مکان گفتن را درست و حکیمانه انتخاب کرده باشید.

این‌که کسی باگفتن حق، همگی را از خود ناراحت می‌کند؛ مشکل خودش است. بهتر است خود و روش خود را اصلاح کند، نه این‌که پس از خلق مشکلات، پشت شعارهای فریبنده‌ای چون «دنبال رضایت مردم نباش»، خود را پنهان کند و به خود تسلیت ببخشد.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

4 months, 1 week ago

منطق «یا همه‌چیز یا هیچ»!

از من پرسید: اگر سلفی هستی، چرا منطق، فلسفه، تصوف، شعر عرفانی و غیره می‌خوانی؟ و اگر صوفیِ منطقی، فلسفی، اهل شعر و عرفان و غیره هستی، چرا وقتی به عقیدهٔ علمای سلفی اعتراض می‌شود، پاسخ می‌دهی؟

پس از گفتگویی و پاسخی مختصر، رفت کلیپ یکی از استادانش را آورد که دربارهٔ یکی از اهل علم گفته بود: او قبلا صوفی بوده است و هنوز هم آثار فکر صوفیه در او هست!

شما به هر فکر و مکتبی که‌ منسوب باشید، عده‌ای همواره تلاش‌ می‌ورزند تو به همان روش و شکلی باشی که خود شان از‌ آن مکتب و فکر تصور دارند. پس سلفی نزد عه‌ای از موافقان و مخالفان سلفی، همان‌کسی است که خود شان تصور می‌کنند، نه کسی که باید باشد. همین‌طور، صوفی و ماتریدی و اشعری، نزد موافقان و مخالفان، همان‌کسی است که خود شان تصور می‌کنند، نه کسی که باید باشد.

این مردم، به لحاظ علم و عمق و فهم، محروم‌ترین طیف جامعه‌اند که بین خود و حجم بزرگی از معرفت، دیواری محکم ساخته‌اند.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

6 months, 3 weeks ago

دوستان عزیزی که صفحات دعوی دارید و در این راه مبارک فعالیت می‌کنید. نشر تصاویر زنان بی‌حجاب گناه است و اینکه شما دارید رد شبهه می‌کنید یا هر نیت خوب دیگری، این کار را توجیه نمی‌کند. اینکه مردم همه جا از این تصاویر می‌بینند هم توجیه خوبی نیست چون هر کس مسئول اعمال خودش است و تو برای نشر منکری که خودت انجام داده‌ای مسئول هستی. اگر دنیا پر از تصاویر زنان برهنه شود هم من اجازه ندارم این کار را انجام دهم چون قضیه فقط نتیجه نیست، بلکه مسئولیت فردی در برابر خداوند است. دفع زیان مقدم بر جلب نفع است و سهل‌انگاری دینداران در برابر این موضوع خیلی خطرناک است چون این پیام را به مردم می‌رساند که حتما نشر آن - و به تبع دیدنش - اشکالی ندارد چون خود فعالان مذهبی دارند نشرش می‌کنند. لطفا این تصاویر را یا شطرنجی و محو کنید یا از نشرش خودداری کنید.

(این مورد را حتی در صفحات خیلی خوب دیده‌ام که گاه خودم معرفی‌شان کرده‌ام و مناسب دیدم این نصیحت را به شکل عمومی منتشر کنم تا این عزیزان هم ببینند و رعایت کنند)

6 months, 3 weeks ago

بسیارند سخنان حق و نیکی که تنها به سبب گوینده‌شان ترک شده‌اند.
مخالفت با یک سخن، بدون بررسی چرایی و دلیلش، شاید تعصب یا جهل است!

اما مخالفت با یک سخن، تنها به سبب صاحب سخن، دیوانگی و بیماری است.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

6 months, 3 weeks ago

تقریظ‌های شیدامآبانه

در اصل تقریظ بر کتاب‌ها، بدین‌معنی است که این کتاب توسط نویسندهٔ تقریظ زیر ذره‌بین قرار گرفته است. با دید انتقادی و بی‌طرفانه و عینی‌اندیشانه خوانده شده است. سپس از اشتباهات عاری گردیده و تایید شده است که به عنوان پژوهش و کاری علمی و موفق و تازه و بکر، ارزش خواندن دارد.

برخی کتاب‌ها پُر از اشتباه علمی و شکلی‌اند؛ همچنان تقلیدی و تکراری، همچنان چندین تقریظ دارند!

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

6 months, 3 weeks ago

راستی ما چند سال عمر می‌کنیم که بیش از سی سال عمر خود را صرف به‌دست‌آوردن مدرک‌های دانشگاهی در مراحل کارشناسی، ارشد و دکتری می‌کنیم؛ تا بعدا کاری به دست بیاوریم و درآمدی دست و پا کنیم؟! اگر ده سال از این سی‌سال را صرف کاری آبرومندانه می‌کردیم و روزانه در پهلوی آن سه یا چهار ساعت مطالعهٔ منظم و روش‌مند می‌داشتیم، هم از بسیاری دکترهای امروزی آگاه‌تر بودیم، هم اکنون درآمد خوبی برای زندگی داشتیم!

اگر هدف از طی کردن این مراحل، خدمت علمی به خلق و کسب رضایت خداوند است، واقعا بدون مدرک دانشگاهی نمی‌شود؟! نه واقعا بگویید! امروز اهل علم و دانشمندان تاریخ که ما در دانشگاه‌ها نیز سرگرم موسوعه‌های علمی شان هستیم، در خدمت به خلق مشهورترند، یا دانشگاهیان معاصر؟!

نخست‌ خوب فکر کنید!

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

6 months, 3 weeks ago

غرور عقیدتی یعنی این‌که عقیده‌ات را نیازمند استدلال نبینی، یا گوش به حرف مخالف ندهی و استدلال نکنی، یا بدون بررسی عقاید دیگران دربارهٔ شان قضاوت کنی، یا خود را به قدری برحق بدانی که در اوج جاهل‌بودن هم به عالمی که مخالفت است گوش نسپاری، یا تندی و حرارت عقیده‌ات را نشانهٔ برحق‌بودن و درست‌بودنش پنداری، یا در شناخت و معرفی مخالفانت انصاف نداشته باشی و در حق آنان تهمت روا داری، یا به‌جای اصلاح عقیدتی به تصنیف و دسته‌بندیِ عقیدتی و فکریِ دیگران بپردازی و چیزهایی از این‌دست.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

7 months ago

کسی را به سرحد‌ عصمت نبرید؛ عند التحقیق والانصاف، بسیاری از کسانی که استاد و شیخ می‌دانید، حرف‌هایی گفته‌اند که در جعبهٔ هیچ‌عطاری نیست. در نتیجهٔ فتواها و سخن‌رانی‌‌های آرایش‌یافتهٔ‌ عده‌ای، مفاسدی ببار آمده است که در پی آن، به مراتب از خیر شان، شر شان بیش‌تر بوده است‌.

از کسی تقدس‌گرایانه دفاع نکنید؛ تا نشود آن‌چه را در دفاع گفتید، نتوانید جمع کنید!

به مردم حق بدهید در مورد کسانی که دوست‌شان دارید و احترام شان را حفظ می‌کنید حرف بزنند و اشتباهات و نقطه‌های ضعفش را بیان کنند؛ وگرنه نیمی از بدبختی‌های منهجی جوانان بر می‌گردد به همین تقلید کورکورانه!

امام ابو حنیفه رحمه الله و تمام مذهب فقهی‌اش را به این‌دلیل که معصوم‌ نیستند، کنار زده‌اند و به حرف‌ها و موقف‌گری‌های بسیاری از علما و فقها ایراد می‌گیرند، ابن تیمیه نیز برای شان یک فرد است که خطای اجتهادی دارد؛ اما اشتباه منهجی و فکری و عقیدتی یک استاد معاصر و امروزی را کسی یادآور شد، همگی به جوش آمده‌اند و ‌آن استاد را به سرحد عصمت رسانده‌اند.

این خلط منهجی از کسانی که در فاز منهجی‌بودن‌ نیستند و عمر شان در آشفتگی‌ فکری و عقیدتی گذشته‌ است، بعید نیست؛ اما از کسانی چنین حماس بی‌جایی دیدم که انسان‌های بافکر و منظم و خوش‌منهجی بوده‌اند.

ما در عصر فتنه‌های عقیدتی و آشفتگی‌ منهجی و پریشان‌حالی فکری بسر می‌بریم، از هیچ‌یک اهل علم و استادان نه می‌شود همه‌جانبه دفاع کرد، نه می‌شود همه‌جانبه انتقاد کرد.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

7 months ago

خندیدن به ریش عقل و استدلال

لازمه‌ی این ویژگی پژوهش‌گرانه این است که اگر دیدگاهی را نقد می‌کنیم، نخست از همه‌ی مغالطه‌ها، تهمت‌ها و دروغ‌ها و تلبیس‌ها که با آن روح پژوهش‌گری ما زیر سوال می‌رود، یا ما را بی‌مایه و شُل‌مغز و شُل‌فکر نشان می‌دهد، دوری کنیم؛ زیرا دو یا سه مغالطه، تهمت، دروغ و یا تلبیس کافی است که انسان از چشم مخالفانش ساقط شود و دیگر برای حرف‌هایش بهای نظر و بررسی و نقد که هیچ، حتا یک بار مطالعه نیز ندهند. اینجاست که انسان،‌ تنها مدعی نقد و بررسی و پژوهش‌گری است و تنها در میان هم‌فکران و هم‌عقیده‌هایش محبوب می‌ماند. و کسی که تنها به به‌به‌ و چه‌چه‌ موافقان خود خوش است و بسنده می‌کند، در واقع تلاش‌های مخاطب‌دارش، بی‌مخاطب است. چون نقدی که مخاطب دارد اگر توجه مخاطبش را جلب نکند، بیهوده است. لازم به ذکر است که استفاده از مغالطه هنر نمی‌خواهد، حرف‌های احساسی و عامه‌پسند و سفسطه‌بازی برای تحریک مخاطب را همگی بلدند، منطق و قواعد استدلال در برابر کسانی قد علم کرد که عقل را با مغالطه‌های خود به سخره گرفته بودند. مردانگی در نقد آن است که هم خود از مغالطه بپرهیزیم و هم در برابر مغالطه‌های دیگران ایستادگی کنیم، چه موافق مان باشند و چه مخالف مان.

از جمله مغالطه‌هایی که همواره در نوشته‌های برخی دوستان مشاهده می‌شود، عبارتند از:

  1. مغالطه‌ی عصبی‌کردن طرف مقابل: یک نقد موفق و عینی‌اندیشانه، نقدی است که در آن از تحکم‌ها و دسته‌بندی‌ها و صنف‌بندی‌ها و نسبت‌های بی‌جا که منجر به ناراحت‌شدن مخاطب می‌شود، پرهیز شود. اما دوستان در انتخاب اغلب عنوان‌های خود، دچار این مغالطه هستند. این مغالطه را زمانی یک فرد بکار می‌برد که تلاش داشته باشد ذهن مخاطب خود را ناآرام و آشفته کند و در نتیجه، مخاطب نتواند روی کشف اشتباهات استدلالی‌اش تمرکز داشته باشد. «مغالطه‌ی عصبی‌کردن طرف مقابل» معمولا یا برای بی‌ارزش تلقی کردن عقاید طرف مقابل بکار می‌رود، یا برای خطرناک و وحشتناک جلوه‌دادن عقاید آن.

  2. استفاده‌ی عمدی از نام‌ها و کلمات خاص که در ذات خود بد و بی‌راه و زشت نیستند، اما گوینده معمولا آن‌ها را برای به خشم‌آوردن مخاطب به کار می‌برد؛ تا به خوبی مخالف خود را ناچیز و حقیر نشان دهد. گاهی، یک واژه بد نیست، اما در سیاق مخالفت، توهین و گستاخی به حساب می‌آید، مانند لقب «وهابی» که همواره در نوشته‌های به‌اصطلاح نقدی خود آن را بکار می‌برند. یا گاهی یک واژه از قبیل تهمت عقیدتی‌ای است که مغالطه‌گران آن را در مقابل مخالف خود، نه به عنوان یک اتهام یا فرض، که با قطع و یقین به عنوان یک حکم بکار می‌برند و نسبت می‌دهند، مانند لقب «تکفیری» یا «خوارج» در عنوان یا بدنه‌ی متن نوشته‌ی نقدی.

  3. بسط و تعمیم نظریه‌ی طرف مقابل به یک موضوع کلی، که راحت‌تر بشود به آن حمله کرد. مثلا، برخی از مخالفان ما تقسیم توحید را که داخل در باب تقسیمات علمی و ترتیبی است و در پی آن، داخل در باب اصطلاحات و در نهایت داخل در دایره‌ی اجتهاد اسن؛ آن را کلی‌تر و عام‌تر فربه‌‌تر کردند تا جایی که تکفیری‌گری به روش خوارج را نیز برایش لازمه بافتند و این‌گونه با تکلف بین این دو پیوند بر قرار کردند و در نتیجه، تقسیم توحید را عقیده‌ی خوارج و خطرناک و وحشت‌ناک جلوه دادند و سرانجام لازمه‌اش را نیز تکفیر امت تلقی کردند. از این ازدواج‌های ناگوار و تکلف‌آمیز زیاد به راه می‌اندازند، خیلی با تکلف و بی‌ربط تقسیم توحید به ربوبیت و الوهیت را از مجوزهای کشتار مسلمانان نیز معرفی می‌کنند. چنین طرحی استدلالی را من همیشه می‌گویم هدر دادن استدلال و خندیدن به ریش عقل و تسلسل استنتاجی!

  4. مغالطهٔ پهلوان‌پنبه: یعنی برداشت اشتباه از عقیده و باور مخالف، که معمولا ناشی از تعصب و تنگی اُفُق است، سپس حمله با آن برداشت اشتباه و کشتی‌گرفتن با پهلوان پنبه‌ای خودساخته؛ دریغ از آن‌که در قسمت ثبوت و صحت آن‌چه برداشت کرده‌اند، اطمینان حاصل کنند. این مورد بیش‌ترین مغالطه‌ای‌ است که در نوشته‌های‌ برخی دیده می‌شود.

مثالش: ابن تیمیه می‌گوید: «مشرکان عرب به توحید ربوبیت اقرار داشتند»؛ اما‌ آقازاده چنین برداشت کرده است که ابن تیمیه می‌گوید: «مشرکان موحد هستند»! سپس افتاده به جان گزارهٔ خودساخته‌اش و تلاش دارد ثابت کند که «مشرکان موحد نیستند». این برداشت، همان پهلوان‌پنبه‌ای است که سرگرم کشتی با آن هستند!

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months ago