گاهی احساس میکنم قدرت زندگی در لحظه ام رو دارم از دست میدم.

دچار اضطراب دائمی شدم و داشتم از استرس زیاد درس نخوندن خفه میشدم، انگار بزرگ ترین گناه دنیارو کردم، اومدم نگاه کردم دیدم حقیقتا هیچ چیز واجب و مهمی نیست. امروز چه درس بخونم چه نخونم تاثیری توی فردام نداره و بقیه درسامم میتونم روزای بعد بخونم.

فردا میشینم این سه روزی که رفتم بیمارستان رو جمع کنم و اگه برسم برای امتحان پس فردا بخونم. فردا مود چنل درسیه.

امروز نخودی بیمارستان بودم

یک روز معمولی و یک امتحان معمولی ولی بلاخره پایان دی...

قرار ما همین‌جا 2035?

I wish i was there....

پیام چنل ندارو دیدم و‌ اومدم فور‌کنم خودش خواست که پیگیر نشیم دیگه من ریپورتش کردم و اون فرد‌ جلوش گرفته میشه به بدترین شکل ممکن جوری که آرزوی مرگ براش بهترین آرزو باشه! نمیذارن یه قلوپ آب دیگه از گلوت پایین بره مرتیکه ی خوش خیال… و این برای اینه که بعد…

پیام چنل ندارو دیدم و‌ اومدم فور‌کنم خودش خواست که پیگیر نشیم دیگه
من ریپورتش کردم

و اون فرد‌ جلوش گرفته میشه به بدترین شکل ممکن جوری که آرزوی مرگ براش بهترین آرزو باشه!
نمیذارن یه قلوپ آب دیگه از گلوت پایین بره مرتیکه ی خوش خیال…

و این برای اینه که بعد از ندا و هزاران تا دخترای بی گناه دیگه هیچ دختری طعمه ی این بی شرف نشه!

و حالا شیرینی آخرین کورس فیزیوپات
(انشالله که پاسیم)