?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 3 weeks ago
دوستان و همراهان گرامی
درود بر شما
همانطور که می دانید، کتابخانه ی کوچک ما نزدیک دو سال است که با عشق و امید شکل گرفته و هر هفته پذیرای مشتاقان کتاب و کتابخوانی است. اما ما برای شکوفایی و رشد، نیازمند یاری سخاوتمندانه شما هستیم .
رؤیای بزرگ کتابخانه این است که مأمنی باشد برای کودکان و نوجوانانی که می خواهند با بالهای خیال به دوردستها پرواز کنند.
می خواهیم هر کودکی که وارد این فضای گرم و دوستانه می شود، در میان قفسههای کتاب، گنجینهای از داستانها، رؤیاها و دانش را کشف کند.
از شما دعوت می کنیم تا در این مسیر زیبا همراه ما باشید.
اگر در خانه کتابهای کودک و نوجوان با کیفیتی دارید که دیگر استفاده نمی شوند، یا اگر تمایل دارید با اهدای کتابهای نو، در غنیتر کردن این گنجینه فرهنگی سهیم باشید، دستهای کوچک بسیاری منتظر لمس این هدیههای ارزشمند شما هستند..
هر کتابی که شما اهدا می کنید، فقط یک کتاب نیست؛ دریچهای است به دنیایی نو، بذری است که در ذهن و قلب کودکی جوانه خواهد زد و رؤیایی است که به واقعیت نزدیکتر می شود.
📙کتابهای مورد نیاز ما:
📌 کتابهای داستانی مناسب برای گروههای سنی مختلف کودک و نوجوان
📌 کتابهای علمی و آموزشی با زبانی ساده و جذاب
📌کتابهای مصور و قصههای تصویری
📌 دایرةالمعارفها و کتابهای مرجع
مناسب کودکان و نوجوانان
🟥لطفاً توجه داشته باشید که کتابها باید در وضعیت مناسبی باشند و محتوای آنها برای گروه سنی کودک و نوجوان مناسب باشد. 🟥
بیایید با هم، صفحه به صفحه، این کتابخانه را به مکانی سرشار از شگفتی و یادگیری تبدیل کنیم. هر کتاب شما، چراغی است که راه آینده را برای کودکی روشن خواهد کرد.
منتظر حضور گرم و مهربان شما هستیم.
با سپاس فراوان
(موسس کتابخانه کودک و نوجوان فرهیزش)
برای اطلاعات بیشتر و هماهنگی جهت اهدای کتاب با این شماره تماس بگیرید:
٠٩١٢۵۶٨٢۵٢٢ زهرا خماریان
آدرس :فردیس. شهرک ۱۱۰ بلوار طالقانی. خ ۱۲ متری گلستان. روبه روی اداره ارشاد. گلشن چهارم. پلاک ۱۶۳
🔆برای حمایت از ما، لطفاً !
حتماً صفحه اینستاگرام کتابخانه فرهیزش را با دوستان خود به اشتراک بگذارید🔆
لینک اینستاگرام:
https://instagram.com/farhizesh__library?igshid=NDBlY2NjN2I=
✅ تاب آوری باشکوه
✍️حامد پاک طینت
برای نگاشتن این متن چندین روز با خود کلنجار رفتم و از بابت نوشتنش اطمینان نداشتم اما سرانجام اینگونه خود را قانع کردم که شاید انتشار آن به عنوان یک تحلیل از آینده نه تنها برای فعالان اقتصای کشور بلکه بیش از آن برای مسئولین و اولیای ایران که در لحظه تصمیم گیری تاریخی این کشور قرار گرفته اند روشنگر و شاید کمک کننده باشد
این نوشته متمرکز بر محاسبه توان تاب آوری کشور و امکان سنجی اداره امور با فرض استمرار مسیری است که با واژه فشار حداکثری شهرت پیدا کرده و چند روزی است که آغاز شده است.
شاید بد نباشد اول تکلیفمان را با واژه فروپاشی اقتصادی که این روزها زیاد می شنویم و می خوانیم روشن کنیم. چنین واژه ای در مراجع و مقالات دانشگاهی فاقد Definition علمی است لیکن اگر مقصودمان از بکارگیری چنین واژه ای بروز ابَر تورم، عدم امکان خدمات رسانی سیستم بانکی، بحران پول ملی، سقوط آزاد سرمایه گذاری و تولید ناخالص ملی، سونامی بیکاری، ناتوانی دولت از ارائه خدمات عمومی و اختلال جدی در زنجیره تامین باشد، بله چنین چیزی تعاریف دقیق علمی دارد و در کشورهایی بروز کرده است. پرسش میلیون دلاری این است که چقدر امکان بروز چنین جهنمی برای کشور وجود دارد یا پرسش دقیق تر و علمی تر آنکه با فرض استمرار فشار حداکثری و ثابت بودن تمام متغیرها چقدر زمان لازم است تا ایران به چنین جهنمی تبدیل شود
به فرض رسیدن صادرات نفت ایران به زیر ۴۰۰ هزار بشکه در روز و نه رسیدن به عدد صفر یعنی مطابق فرضیه ای که مسئولین وزارت نفت دارند کشور با سقوط درآمد ۳۰ میلیارد دلاری و دولت با از دست دادن ۴۰% از درآمدهایش مواجه خواهد شد. چنین وضعیتی می تواند تا تابستان سال ۱۴۰۴ کشور را با تورم کالایی ۱۰۰% مواجه کند و البته در این شش ماه دولت با استفاده از امکانات و ذخایر بسیار نازل ارزی خود، تامین کالایی مورد نیاز کشور از طرق غیررسمی و شبه قاچاق از مسیر چین و به خصوص روسیه و تبادل محدود با رمزارز و البته کاملا به شکل دولت محور میسر خواهد کرد و ضمن کاهش جدی هزینه ها به شرط عدم مخالفت نهادهای ذینفع شرایط را به شکل تقریبا مشابه دوران جنگ اداره می کند. در بخش خصوصی اما از عید نوروز و آغاز سال جدید عدم تمدید قراردهای کارگری آغاز میشود و در انتهای تابستان ما شاهد سونامی بیکاری خواهیم بود.
با سپری شدن تابستان و تهی شدن امکانات و ذخایر بانک مرکزی دوره ابرتورم آغاز میشود. متاسفانه همزمانی این تاریخ با شروع احتمالی مکانیزم ماشه، کشور را وارد مرحله بحران جدی خواهد کرد.
شش ماهه دوم سال با این شرایط کشور، تورم مشابه آرژانین یعنی بین ۲۰۰ تا ۳۰۰% را تجربه می کند و بسیاری از واحدهای تولیدی و خدماتی از توجیه اقتصادی خارج می شوند.
بروز ناآرامی های اجتماعی بسیار جدی از این زمان آغاز میشود و بخشی از خدمات عمومی به ویژه در حوزه بهداشت و درمان و حمل و نقل مختل خواهد شد. این دو عامل به تنش های اجتماعی خواهد افزود.
پایان شش ماهه دوم زمانی است که فروش غیرنفتی کشور نیز مختل شده، دولت ناتوان از ارائه خدمات عمومی و تامین هزینه ها ناچار به اداره ونزوئلایی کشور می شود و مردم زندگی کاملا کوپنی را تجربه خواهند کرد.
تنش های اجتماعی به ناامنی های اجتماعی توسعه و تسری یافته و در این مرحله با افت ۲۰% تولید ناخالص ملی شاهد دلار بالاتر از ۱.۵ میلیون تومان خواهیم بود!
اگر مقصود از بکارگیری واژه فروپاشی اقتصادی چنین جهنمی است بله در آن مقطع زمانی و البته به شرط ثابت بودن متغیرهای سیاسی چنین سناریویی پیش روی ماست
نباید تردید کرد که اتاق فکر اقتصادی ترامپ این محاسبات را دقیق و مرحله به مرحله انجام داده و وارد این بازی شده است. پرسش بزرگ این است که آیا ما هم با حساب و کتاب تصمیم به ورود به چنین بازی گرفته ایم یا غیر از این است!
به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
📌@Iran_economy_online
و اینجا در اینستاگرام
📌Paktinat.Hamed
**طرحی برای پولیسازی آموزش (بخش پایانی)
بررسی ابعاد مختلف طرح «تقویت نظام آموزشوپرورش»
روزنامه شرق، 19 آذر 1403**
مقدسی: ما در حوزۀ برنامه درسی هم چنین چالشهایی را داریم. بحث منطقهایشدن برنامهریزی، در همه حوزهها و ارکان آموزش و پرورش مطرح است. در سند تحول گفتند 20 درصد برنامه درسی از سوی خود مدرسه انجام شود. اما این امکان چقدر اجرا شد؟ اصلا اجرائی شد؟ مدرسه آیا در خودش میبیند که برنامه درسی را این حد تغییر دهد؟ همین 20 درصد هم در بحث برنامه درسی، قطعا نیاز داریم که به ثبات آموزشی، ساختار آموزشی، محیط آموزشی و برنامه درسی آموزشی منعطف برسیم. اما برای این موضوع قطعا نیاز به یک برنامهریزی خیلی جدیتر است و از درون خود آموزش و پرورش باید زمینۀ این اصلاح اتفاق بیفتد. اینکه مجلس سال 76 ورود کرده و گفته مصوبه گذاشتم از مهر شروع شود، اصلا همان زمان هم مجلس چرا باید مجلس ورود میکرد؟ همان زمان هم باید آموزش و پرورش تصمیم میگرفت. الان هم دوباره چرا مجلس باید ورود کند؟ آموزش و پرورش باید خودش فعال باشد.
کریمیان: حل مسئله ساعات آموزش نیاز به یک مادهواحده دارد. بیایند یک مادهواحده تصویب کنند. آموزش و پرورش که اینهمه گزارش منتشر کرده، مقایسه بینالمللی کرده، به نظر من این هم از آن جنس است ، مادهواحدهاش را تنظیم و تصویب کنید. فکر نمیکنم بحث کارشناسی هم آنقدر پیچیده باشد. حالا ممکن است آنجا بگوییم به جای اینکه مستقیم و یکجا به اختیار ادارات کل بسپاریم، پنج مدل را طراحی کردیم. هر استانی با توجه به شرایط آبوهوایی انتخاب کنند. به نظرم این منطقیتر است.
نیکنژاد: ساعتهای آموزشی و روزهای آموزشی باید گسترش پیدا کند و همه ما هم به عنوان فعالان آموزش و پرورش طرفدارش هستیم. اما آن چیزی که هست، ما میگوییم تمام 12 ماه باید به آموزش اختصاص پیدا کند. اینکه شما چه کار میخواهید انجام دهید تا این کار انجام شود، این مهم است. ساعتهای آموزشی، تعطیلات و تقویم آموزشی و پولیسازی آموزشی؛ اینها مواردی است که جهان با آنها دست به گریبان است، حالا یک کشور کمتر و یک کشور بیشتر. در بحث خصوصیسازی ایران در این زمینه پرچمدار است. یک زمانی آمریکا بود، اما حالا ایران در خصوصیسازی و بیعدالتی آموزشی پرچمدار است.
کریمیان: ببینید، یکسری داستانها در آموزش و پرورش هست که شما در هر سیستمی بروید میبینید، مثل پیشدبستانی. شما هرطور بررسی میکنید، پیشدبستانی نیاز به قانونی دارد که ظرف پنج 10 سال همگانی شود. پیشدبستانی پایه است، مثل تأسیس خود آموزش و پرورش؛ بنابراین میشود مجلس را تشویق کرد روی تکموضوعی و چیزهایی که توافق عمومی است، متمرکز شود. یکی دیگر همین موضوع جذب بود که گفتند جذب را فقط در قالب آزمونهای استخدامی انجام دهند؛ آنجا منافعشان بود، ورود نکردند، شورای عالی انقلاب فرهنگی این کار را انجام داد. ما میگوییم استراتژیک فکر کنید. استراتژیک فکرکردن با برنامهای فکرکردن متفاوت است. ایرادی که به سیستم آموزش و پرورش دارم، این است که اصلا نمیداند این نگاه استراتژیک چیست. کار را جلو بیندازد و پیشران باشد و بقیه هم به دنبال نظام آموزش و پرورش حرکت کنند.
این برنامه درباره رتبهبندی مدارس هم صحبت کرده است. دقیقا قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
ادامه بخش پایانی را در اینجا بخوانید
**طرحی برای پولیسازی آموزش (بخش سوم)
بررسی ابعاد مختلف طرح «تقویت نظام آموزشوپرورش»
روزنامه شرق، 19 آذر 1403**
درباره تفکیک معاونتها قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
حسینبر: درباره بحث اقتصادی که در این طرح آمده، نکته خیلی ظریفی وجود دارد. رسما مجلس آمده سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت را 9 درصد مشروعیت بخشیده؛ این خیلی خطرناک است. یعنی عملا گفته حق شما 9 درصد است؛ در صورتی که در قانون برنامه به صراحت گفته باید به 15 درصد برساند. یعنی اصلا با قانون برنامه پنجساله هفتم توسعه کشور تعارض دارد. خیلی خطرناک است. حالا اگر حواسشان نبوده، غفلت کردند، نمیدانم. مرکز پژوهشها نباید حداقل به این صراحت این قضیه را میآورد که سهم آموزش و پرورش بههیچوجه بیشتر از 9 درصد نمیتواند باشد. این نکته خیلی مهمی است که حتما باید به آن توجه کرد. اما در مورد اصلاح ساختار؛ ما در سازمان اداری و استخدامی، اموری داریم تحت عنوان امور ساختار سازمانی که آن زمان آقای شاهغریب رئیس امور بودند و نمیدانم هنوز هستند یا خیر. اصلا همه وزارتخانهها هر زمانی که صلاح بدانند و هر زمانی که نیاز باشد بر اساس آن یافتههای پژوهشی میتوانند یک نامه بزنند، کارشناسان بروند بحث کارشناسی کنند، اصلاح ساختار را با لحاظ یکسری قواعد انجام دهند. الان میخواهند معاونتی را که تحت عنوان معاونت برنامهریزی و توسعه بوده، تبدیل به دو معاونت کنند؛ بحث بودجه، امور مالی و تعاونی را یک معاونت کنند و بحث نیروی انسانی را یک معاونت دیگر. هرچند جدا از اینکه این طرح وجود دارد یا نه، بعضی حرفهای درست هم در این گفته شده است. الان به نظر من و همه کارشناسان شاید زمان این است که مرکز برنامهریزی تبدیل به معاون نیروی انسانی شود؛ این خیلی مهم است. وقتی الان تقریبا 46 درصد پرسنل کشور برای آموزش و پرورش است، وضعیت آموزش معلمانمان خیلی مسئله دارد و الان این مرکز زیر نظر یک معاونت اداره میشود؛ آنطور که باید و شاید به این حوزه توجه نمیشود. این خوب است و حرف بدی نیست. در واقع اینها آمدند آن چارت را رعایت کردند و باکسها را بیشتر نکردند؛ معاونت ابتدایی و متوسطه را یکی کردند و از محل ایجاد آن یکی را دو معاونت کردند، چون میدانستند آنجا سازمان اداری-استخدامی مخالفت میکند. اینها صرفا با همین ملاحظه این کار را کردند که دولت در مقابلشان بایستد و بگوید باکسهای شما یکی بیشتر شده است. ببینید آموزش کودکان خردسال با بزرگسالان کاملا متفاوت است. اینکه گفتند دو معاونت را یکی کنید، ساعتها کار کارشناسی میخواهد؛ پژوهشهای متعددی باید انجام شود و بعضی انجام شده، اینها را بررسی کنند و بعد به این نتیجه برسند. اینها صرفا میخواستند یک باکس خالی شود که این معاونت دو معاونت شود. اما در استانها گفتند عملا سازمان را ایجاد میکنیم؛ یعنی عملا در استانها 93، 94 باکس مدیریتی داریم که آنها را تبدیل به 31، 32 باکس میکنند.
علیاکبری: چرا باید آموزش و پرورش، آموزش ابتدایی و آموزش متوسطه را ادغام کند و بعد کار اقتصادی را اضافه کند؟ کار اقتصادی در دلش هزار حرف است. شما چطور میخواهید درآمدزایی کنید؟ به نظر من این خیلی جای حرف دارد و آقای دکتر هم درست گفتند. مثلا دو تا پژوهش بگویید که در سطح جهان انجام شده، آموزش ابتدایی و متوسطهشان ادغام شده، ضمن اینکه ما در همین کشور این ادغام را داشتیم، دوباره جداسازی انجام شده، یعنی ما یک بار آزمایش عمومی کردیم و دیدیم خوب نیست و اتفاقهایی میافتد. من میگویم رسالت آموزش و پرورش چیست؟ آموزش و پرورش است. کجای آموزش و پرورش، بودجه و اقتصاد و درآمدزایی هست؟
چطور آموزش و پرورش میخواهد کار اقتصادی کند؟
ادامه را در اینجا بخوانید
**طرحی برای پولیسازی آموزش (بخش دوم)
بررسی ابعاد مختلف طرح «تقویت نظام آموزشوپرورش»
روزنامه شرق، 19 آذر 1403**
از چه زمانی قرار است اجرائی شود و اصلا چقدر بحث کارشناسی روی آن انجام گرفته است؟
نیکنژاد: اصلا این متنی نیست که قابل اتکا باشد. ما وقتی با دوستان صحبت کردیم که درباره این موضوع نشست داشته باشیم، دوستان گفتند این طرح اصلا مورد توجه قرار نمیگیرد تا اینکه یک خبرهایی از داخل وزارتخانه آمد که وزیر دستور داده این را پیگیری کنید.
مقدسی: گمان می کنم قبل از ورود به بحث، لازم است درباره اینکه آیا مجلس وجاهت ورود به جزئیترین مسائل آموزش و پرورش را دارد یا خیر، صحبت کنیم. این نکتۀ مهمی است که بپرسیم اصلا مجلس کجاها باید ورود کند و کجا نباید وارد شود؟ بخش زیادی از مسائل مطرح شده در این طرح اساساً مجلس وجاهت ورود به آن را ندارد و مسئله ای درون وزارتخانهای است.
حسینبر: وقتی مجلس میخواهد یک قانون یا طرحی را پیشنهاد دهد، قانون اساسی نصبالعینش باید باشد، این بدیهی است. در قانون مدیریت خدمات کشوری، اگر اشتباه نکنم ماده 114 و 115 بهصراحت تأسیس شورای عالی اداری را توضیح داده است. اصلا ساختار جزء وظایف آنها است و این هم یک لایحه و قانون بود. اگر باز هم اشتباه نکنم، قانون اساسی ماده 57 و 71 به صراحت این تفکیک وظایف قوا را مشروعیت داده و تداخل در کار وزارت آموزش و پرورش است. سال 1399، ساختار وزارت آموزش و پرورش دستخوش یکسری تغییرات شد. این نیاز به تصویب مجلس نداشت، بلکه وظیفه وزیر آموزش و پرورش است. اگر میخواهد، بازوهای مشورتی دارد که از آنها استفاده کند. از شورای عالی آموزش و پرورش استفاده کند و ساختار را خودش اصلاح کند. این مداخله اشتباه است. مثل اینکه ما بگوییم 34 نفری که این طرح را پیشنهاد دادند، از یک مجموعه عظیم وزارت آموزش و پرورش بیشتر میفهمند. این خیلی اشتباه است و فرمایش شما کاملا درست است و آن را وارد میدانم. هم قانون اساسی این را مشخص کرده که هرکسی در چارچوب خودش کار کند و هم جزء وظایف دولت است. البته من اینجا نقدی هم وارد میکنم، شاید بخشی از این وضعیت ناشی از کمکاری دولت و وزارت آموزش و پرورش بوده که آنها به خودشان اجازه دادند ورود پیدا کنند. اما نکتهای هم که میخواهم بگویم و بعد در خدمت دوستان باشیم، این است که یکی از اهدافی که عنوان میکنند، ارتقای کیفیت است. به نتایج آزمونهای بینالمللی استناد میکنند. خب، چرا ریشهیابی نکردند که بخش زیادی از کیفیت ماحصل دخالتهای نادرست و نابجای نمایندگان است. سال 1388 یک طرح جذب نیروی حقالتدریس را تبدیل به قانون کردند؛ تا امروز 13 الحاقیه، الصاقیه، تفسیر خورده و حتی امروز که ما با هم صحبت میکنیم، اگر اشتباه نکنم 297 هزار معلم که نه فارغالتحصیل دانشگاه فرهنگیان هستند، نه فارغالتحصیل دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی هستند، نه از طریق آزمون ماده 21 امتحان دادهاند، وارد آموزش و پرورش شدند و این یعنی بیشتر از نصف گروه معلم ما؛ ما 580 هزار معلم بیشتر سر کلاس درس نداریم؛ یعنی نصف معلمهای ما با این شیوه وارد شدند. چرا به آن اشارهای نمیکنند. چرا نمیگویند ما دیگر در فرایند جذب معلم دخالت نمیکنیم، شما از همان دو دانشگاه خودتان معلم بگیرید؟
ادامه را در اینجا بخوانید
گرچه روند سوادآموزی کنونی در کشور در کشاکش دعواهای سازمانهای درگیر با موضوع، چندان در پی کیفیتهای مطرح شده در بیانیه یونسکو نیست اما ضرورتهای مطرح شده در آن انسانی است و گمانی نیست که کشور ما نیز نیازمند پرداختن به سوادآموزی با معیارهای جهانی و از ان میان سنجههای یونسکو است. اما آیا در شرایط کنونی ایران کسی هست که دلنگران نکتههای مورد نظر یونسکو باشد!؟
آدرس یادداشت در روزنامه
سواد برای صلح و درک متقابل
محمدرضا نیکنژاد، روزنامه همدلی، ۱۸ شهریور ۱۴۰۳
?در سال 1966 یونسکو، روز هشتم سپتامبر برابر 18 شهریور را بعنوان روز جهانی سوادآموزی اعلام کرد و از آن زمان تاکنون این سازمان هر ساله در این روز مراسم گوناگونی در سطح کشورها و جهان برگزار میکند و بر ضرورت سوادآموزی برای زندگی در جهان امروز تاکید و کشورها را تشویق میکند تا برای ریشه کن کردن بیسوادی بکوشند. همچنین این سازمان بنابه ضرورت یا نیازهای جامعه جهانی، شعاری برای این روز برمیگزیند؛ شعار امسال این روز «ترویج آموزش چندزبانی: سواد برای صلح و درک متقابل» است.
?یکی از مهمترین گرفتاریهای انسان امروزی عدم درک متقابل بوده و یکی از پیامدهای آن درگیریهای فردی، قومی، مذهبی، نژادی و ملی است و مهاجرتها، آوارگیها و بیجاییهای گسترده کنونی نیز اغلب نتیجه این درگیریهای منطقهای و ملی است و نبود صلح. این آوارگیها از سویی نیازمند درک متقابل مهمانان و میزبانان است و از دیگر سو نیازمند کمک با شیوههای گوناگون به مهمانان برای درآمیختن سریع تر و با آرامش بیشتر با جامعه میزبان؛ روشن است که مهمترین ابزار در این شرایط آموزش و زبان خواهد بود. این جاست که سواد و سوادآموزی بعنوان یک ضرورت بی همتا مطرح میشود و هم از این روست که در بخشی از بیانیه مفهومی یونسکو به فراخور روز جهانی سوادآموزی میخوانیم که:
«در پیوند صلح و سواد میتوان گفت که گسترش سواد برای تقویت صلح و درک متقابل نیازمند همسویی یا درهم آمیختن سواد و آموزش برای صلح، شهروندی جهانی، حقوق بشر و توسعه پایدار، به ویژه در گسترههای مرتبط به هدفهای توسعه پایدار است. این موردها همچنین تحت پوشش توصیهی 2023 یونسکو درباره آموزش برای صلح و حقوق بشر، تفاهم جهانی، همکاری، آزادیهای بنیادین، شهروندی جهانی و توسعه پایدار، در مدیریت سیاستها، برنامهها و تلاشها میباشد. این کار دربرگیرنده قدرت بحشی به آموزش برای صلح در چارچوبهای سیاستی و در پیوند با سواد است؛ این در حالی خواهد بود که اهمیت سوادآموزی و درهم تنیدگیِ برنامههای آن، فراتر از آموزش رسمی، در چارچوبهای سیاستهای ملی و در راستای دستیابی به هدفهای توسعه پایدار، را نیز دربرمیگیرد. برای نمونه موریتانی برنامهای برای آموزش شهروندِ جهانی و پیشگیری از افراط گرایی از راهِ آموزش پدید آورد و یک برنامه سوادآموزی و آموزش غیررسمی را نیز به شکل آزمایشی با این گونه آموزشها درهم آمیخت. این درهم آمیختگیِ عمدی مهم است؛ افراد با سواد میتوانند کارهایی انجام دهند که به صلح آسیب میرساند. ترویج سواد و صلح با هم، میتواند نه تنها به توانمندسازی ارزشهای دموکراتیک، همزیستی صلح جویانه و همبستگی جامعه کمک کند، بلکه به کاهش نابرابریهای اجتماعی-اقتصادی نیز کمک میکند تا این نابرابریها سرچشمه تنش نباشند.»
?در پیوند روز جهانی سوادآموزی و چند زبانگی در این بیانیهی آمدهاست که: «گسترش سواد در بافتهای چند زبانه نمیتواند این پرسش را نادیده بگیرد که به کدام زبان، چگونه و با چه هدفی باید سواد داشت. نخستین رویکرد بر پایه زبان و چند زبانگی برای توسعه سواد (FLB-ML)، مزایای شناختی، روانی، زبانی، آموزشی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی را، بویژه برای گویشوران زبانهای اقلیت به نمایش گذاشتهاست. با این حال پتانسیل این بافتها برای پدیدآوری جامعهای باسوادتر، تا اندازهای به دلیل محدودیتهای عملی به شکل کامل اجرا نشدهاند؛ محدویتهایی همچون عدم ظرفیتها یا منابع محدود برای مدیریت برنامههای درسی، [پرورش] معلمان و [برگزاری] ارزشیابیها به بیش از یک زبان، نبود محیطهای مناسب و سیاستهای وابسته و ... را دربر میگیرند. در آفریقای جنوبی، یک کارزار ملی برای توسعه زبان اول، بیش از 4.7 میلیون بزرگسال با بهرهگیری از 11 زبان شناختهشده در قانون اساسی، از آن میان خط بریل، براه افتاد و در همان شرایط زبان انگلیسی را به زبان آموزان معرفی کرد. با همه اینها، پیوند سواد و زبان نیاز به در نظر گرفتن هدفها و شرایط ویژه یادگیری به شیوهای انعطاف پذیر دارد. برای نمونه، پناهندگان، مهاجران و آوارگان در سطح جهان ممکن است برای بقا، درآمیختگی اجتماعی، و توانمند شدن اجتماعی-اقتصادی نیاز به چیرگی بر زبان میزبان داشتهباشند؛ جایی که سواد مبتنی بر برنامه های (FLB-ML) دارای محدودیت است.»
?پایان سخن آن که سواد و سوادآموزی در ایران همچنان درگیر کمیت و بی عملی فزاینده است! آمارها از ده میلیون بیسواد مطلق و در مجموع بیست میلیون بیسواد یا کم سواد حکایت دارد.
احقاق حق و درک متقابل در گرو سواد و آگاهی
عبدالجلیل کریم پور/ روزنامه همدلی، ۱۸ شهریور ۱۴۰۳
?تعامل و درک متقابل افراد از همدیگر ، زمانی محقق می شود که آگاهی نسبت به این امور در آن ها درونی شده باشد. درک موقعیت طرف مقابل و شناخت بهتر و بیشتر خواسته های او، نیازمند آموزشی همه گیر است که فرد از آن بهره مند شده باشد. در زمانه ای که آموزش و اگاهی بخشی، عامل توفیق هر جامعه ای به حساب می آید، اولویت کار همه ی فرادستان صاحب اندیشه، مهیا کردن زمینه ی بروز این واقعیت مهم است.
?همه ی آنانی که حق طلبی را نشات گرفته از رشد فردی می دانند ، واقف بر این قضیه هستند که باید به رفتاری دو سویه دست بزنند که هم خود را فربه از آگاهی کرده و هم زمینه ی برخورداری دیگران از این مهم را فراهم نمایند.
?شاید بتوان گفت که فقدان همین آگاهی ها و عدم اطلاع از خیلی از واقعیت ها، باعث شده که افراد نسبت به خیلی از مسائل مهم، قرابتی پیدا نکرده و تلاشی هم برای رفع آن ها به وجود نیامده باشد.
?اگر نگاهی کلی به آسیب های موجود در جامعه ی خودمان داشته باشیم، شوربختانه فاصله گرفتن افراد و گروه های مختلف از یکدیگر را ناشی از عدم دریافت خواسته های به حق طرف مقابل می بینیم که به کرات او را صاحب حق قلمداد کرده ایم . جامعه ی ما برآیندی است از افکار و ادیان و مذاهب مختلف که هر کدام ، از حقوق شهروندی متناسب با خود برخوردار می باشند. این حق نگری ها می تواند درک متقابلی را ایجاد کند که زمینه ساز وفاقی مداوم است وفاقی که همدلی هایی مستحکم را در پی دارد. حال این سوال همچنان در ذهن باقی هست که آیا برای رشد این همدلی ها به ان حقوق توجه کرده ایم و افراد را در درجه بندی های یکسان قرار داده ایم؟
?آن چه از فرادستان اموزشی مورد انتظار است، قرار دادن واحدهایی درسی برای این آگاهی بخشی هاست که فرد را نسبت به ان چه حق واقعی اوست، مطلع و او را از این اطلاعات ایجاد شده آگاه نماید. به این ترتیب می توان امیدوار بود که ارتقاء همه ی اقشار جامعه به علم و آگاهی می تواند جامعه را به سمتی ببرد که نیازمند به آن است.
آدرس یادداشت در روزنامه
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 3 weeks ago