چاغداش قشقایی

Description
بورادا بیر اوجاق آلیشیق‌دیر
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 5 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 3 weeks ago

1 month ago
1 month ago

👁‍🗨
#چاغداش   
                                     ۱۴۰۳/۱۱/۹

□موسیقی قشقایی و آیا موج نو؟
#کامبیز_نجفی

الف:
از روزگاران دور قشقایی، صدایی ضبط شده به ما نرسیده است و حتا نام خنیاگران کلان قشقایی مثلن در روزگار صولت‌الدوله را چندان نمی‌دانیم. ولی از پی بر آمدن دوباره‌ی قشقایی از ۱۳۲۰، تا روزگار نزدیک به ما و یکی_دو دهه پس از انقلاب، با یک دوره‌ی درخشان، ماندگار و البته نوستالژیک در موسیقی قشقایی روباروییم با نام‌های ارجمند و مهتر همچون استادان نامدار کاکاخان‌بیگ خورشیدی، داوود نکیسا، هادی نکیسا، محمدقلی‌خان خورشیدی، دارغا شاهمیرزا، دارغا ماه‌پرویز، زینت، آفتاب، سلطانحسین کرمی، محمدحسین کیانی، طهمورث کشکولی، گرگین‌پورها، ابراهیم سلمانپور، گنجی سلمانپور و دیگران.
و سپس نسل میانه، علیرضا شهبازی؟ اسفندیار بهزادپور، ابراهیم کهندلپور، شهین و افسانه و نازلی جهانگیری، جهانگیر رحمانی و ... که موسیقی قشقایی را گرفتند و سپردند به نسل پسین، مسعود نامداری، محمد جاویدی، امین آقایی، تهمورث جهانگیری، حسن خجسته، مسعود صابری، میلاد شهریاری، سالار نادری، ساسان کریمی، حمید و یونس احمدی، یحیا کریمی و دیگران.
ولی اینک، نسلی نو که سودای بر دمیدن در افق‌های نو دارد و شاید خواب تازه‌ای برای موسیقی قشقایی دیده است. گو اینکه می‌خواهند چیزی تازه و طرحی نو در اندازند، و شگفتا که اینجا نیز همچون زمانه‌ی ما، قافله‌سالار، بیشتر، زنانند.آوازخوانان نوآمده‌ای همچون فریبا عباس‌نیا،‌ زهرا کشکولی، سارا بهرامی، المیرا شیراحمدی، آوا نجفی، شراره‌ی جلالی آزاد، و سد البته آهنگسازانی که کارگردانان این مغنیان هستند.
همه‌ی اینان همسان نمی‌سازند و نمی‌نوازند و نمی‌خوانند و هرکدام دریافت و بینش موسیقیایی و نمره‌‌ی خود را دارد. هرچند نوآموز و در آغاز راه با کارنامه‌ای فعلن کم بر و بار،‌ و برخی هنوز سنتی‌کار، ولی برخیشان هوای کار نو دارند و بایستگی هنر نوین را دریافته‌اند.
آیا از آهنگسازان و خوانندگان این نسل، یکی‌چند کس به یک جریان نو، متفاوت، پرمایه، ریشه‌‌دار و علمی راه خواهد برد که ما از آنان به نام "موج نو" موسیقی قشقایی نام ببریم؟ باید چشم گذاشت تا این رویا آیا به انجام خواهد رسید؟ باشد که برسد.
ب:
انگیزه‌ی من برای این یادداشت کوتاه، معرفی کار زیبای بانو شراره‌ی جلالی آزاد بود، که صدایش انگار تابیدن پرتو خورشید از لابه‌لای شاخ درختان بر آب جویبار بود. این کار فیوژن، آمیزه‌ای از موسیقی قشقایی و موسیقی فارسی/افغانی‌ست.
  "یار گل آی گل" از زیباترین ترانه‌های  قشقایی‌ست که گَرد زمانه بر وی نمی‌نشیند، با شعر تصویری و سوررئالِ "گئتدیم گؤردوم سو دولدورو/ سو یئرینه نور دولدورور"(حکایت دخترکی که مَشک را پر می‌کند، ولی نه از آب، که از نور).
گویا جلال زلاند(موزیسین افغانی)‌ در سال ۱۳۵۴ که به ایران آمد، آهنگ "من آمده‌ام" را که ساخته‌ی خودش با شعر خالد صدیق چرخی بود، به گوگوش داده بود و شاه‌ماهی آن را به فراز برد و از ماه تا ماهی شنیدندش.
و  اینک روزگار گردیده و این ترانه چرخیده و پس از نیم سده، با موسیقی قشقایی نشسته و خوش نشسته است.

○من آمده‌ام، یار گَل آی گَل
آواز:شراره‌ی جلالی آزاد
تنظیم، میکس و مستر: احسان جعفری
سه‌تار: امیرارسلان دستان                                                                              
@chaghdash_q

1 month, 2 weeks ago
1 month, 2 weeks ago

👁‍🗨
#چاغداش   
                                     ۱۴۰۳/۱۰/۲۹

 □بهمن، امیرحسین، باروت، آرشه
#کامبیز_کاکا

الف:
۱. روز، خارجی، دربِ باغ ارم،‌ ۱۳۴۵:
بهمنخان قشقایی، چریک نامدار پس از یک سال ستیز و گریز مرگبار با نظامیان شاه، اینک در یک پگاه بهاری، با پوششی آراسته، بر و رویی برنا و رعنا ولی آفتابسوخته، دربِ باغ ارم را می‌زند و خودش را تسلیم اسدالله علم می‌کند تا پنج_شش ماه بعد، در پگاه ۱۷ آبان ۱۳۴۵، در پادگان باغ تخت، گلوله‌های جوخه‌ی اعدام سینه‌گاهش را سوراخ سوراخ کنند.

  1. روز، خارجی، همان‌جا، ۱۴۰۳(حدودن شست سال بعد):
    یک کودک قشقایی(گریم شبیه کودکی بهمن‌خان) در همان پیاده‌رو برای کودکان سرطانی ساز می‌زند.
    او یک برنو کوتاه را که به‌ شکل ویلونِ دست‌ساز طراحی و ساخته شده، روی سینه گذاشته و ما ندانیم در اندرون کودکانه‌ی او چیست و چه چیزها را می‌اندیشد که آرشه را روی ویلون می‌کشد و موومان یکم "فردیناند کوشنرِ" آلمانی را می‌نوازد. 
  2. تدوین و تخیل این دو پلان و تمثیل و تعبیرش با شمای مخاطب.

ب:
این کودک قشقایی،‌ یکی_دوسال است که مشق موسیقی می‌کند. افزون بر هنرجویی و هنروَرزی که باید چشم گذاشت تا چه شود و چه کند، ولی این دوست کوچکِ کامبیزکاکا را دیده و دل چنان بینا و فراخ است که برای کودکان سرطانی، همت به کمر بسته است که ساز بزند و مردم دست به کرم و دست به دل شوند. و او را همت چنان بلند است که قول داده است رهگذران هراندازه ببخشند، او سه‌برابر آن را به محک خواهد داد. 
البته که هیچ مهم نیست نام و تبارش، که به هرسان کودکِ انسان است و شهروند جهان،‌ ولی چون در آینده او را بسیار خواهید شنید و برای اینکه نامش را به‌خاطر بسپارید، ایشان عالیجناب امیرحسین نوروزی، ششبلوکی قشقایی‌ هستند، مُدّظِلّه‌العالی                                                                               

@chaghdash_q

1 month, 2 weeks ago

👁‍🗨          
#چاغداشلیق   
                                 ۱۴۰۳/۱۰/۲۸

#چاغداشلیق_شئعیر

□شیرین
شاعیر: ماذون قشقایی
ایجرا: یاشلار نجفی
فیروزآباد، ۱۳۹۴

گؤزو مستیم! منی مست ائد مئیینگدن
سن کی ایچدینگ مئی یئرینه قانیمی
شربتداریم! دریغ ائدمه سویونگدان
موروه‌ت(۱) ائیله سوسوز آلما جانیمی

من گؤرموشم سنینگ کیمین آز شیرین
سؤزونگ شیرین، صوحبت شیرین، ساز شیرین
عیشوه‌نگ شیرین، قمزه شیرین، آز شیرین
شیرین، شیرین آلدینگ شیرین جانیمی

نئچچه ایل زاهیدلار صوومئعه‌نشین
درس اوخورلار، علمِ ایمان، علمِ دین
من ساتیرام قبول ائدسه زولفِ چین
بیر یاریم بوسه‌یه جان و ایمانیمی

عاقیللارا یا جهننم یا بئهیشت
دیوانایا خواه جهننم، خواه بئهیشت
سیزینگ ایچین حورِ قیلمان با بئهیشت
منه لئیلی وئرینگ بییابانیمی

موددت‌دیر اولموشام مست هویِ عیشق
دیوانایا همخوی اولور خویل عیشق
اوز ایل اؤلموش اولسام گلر بوی عیشق
ماذون دئر ایله‌سنگ قبریستانیمی

○آلت‌یازیسی
۱. موروه‌ت: موروَت(مروّت)

تورکجه اوخوماق ایچین تیلیقرامدا(تیلیگرامدا) بیزه قوشولونگ:
@chaghdashliq

1 month, 2 weeks ago
1 month, 2 weeks ago

👁‍🗨          
#چاغداشلیق   
                                 ۱۴۰۳/۱۰/۲۸

#چاغداشلیق_دوز_آرری_دوررو_دانیشاق_دوز_یازاق
#کامبیز_نجفی

بو جمله کیمنن‌دی: ایران خوردنی و بردنی دگیل.
بو جوملا کیمدن‌دیر: ایران یئمه‌لی و آپارمالی دگیل.(صوولت‌دوولا)

بیز تووقو آب‌پز ائدمیرگ، سرخ‌کرده تووق خوشمزه‌تر اولیر.
بیز توووغو قایناتمیراق (قایناتمیراگ)، قیزیرالمیش توووق آرتیق دادلی‌دیر.

چوپان اتلری خُرد ائتدی.
چوبان اتلری دوغرادی.

آنام هویجلری تفت وئردی و اونلارا زردچوبه ووردو.
آنام گزرلری قوووردو و اونلارا ساری‌دارمان ووردو/ساری‌دارمانلادی.

رضا و مراد بیربیردن قهردیرلر.
ریضا و موراد کوسولودورلر.

اه‌وینگ درلرینی روغنکاری ائتدیم.
اه‌وینگ قاپیلارینی یاغلادیم.

فقر انسانلاری عصبانی ائدیر.
یوخسوللوق اینسانلاری آجیقلاندیریر.

بو کلاه سنه گلمیر.
بو بؤرک سنه یاراشمیر.

مریض چوخ آه و ناله ائدیردی.
زارینجی چوخ سیززیلاییردی.

آتش‌نشانلار اودو خاموش ائتددیلر.
اودسؤندورنلر اودو سؤندوردولر.

بیز بو خبرلره اعتماد ائدمیرگ.
بیز بو خبرلره گؤونمیرگ.

جوشوندا ته‌نشین اولموش،‌ کاسسایی تکان وئر.
قایناما چؤکموشدور، پایلایی چالخالا.

بو ساعت مچی نئچچه‌یه‌دیر؟
بو قول‌ساعاتی نئچچه‌یه‌دیر؟

تهران هواسی چوخ آلوده‌دیر.
تیهران هاواسی چوخ چیرکین‌دیر.

بخشش آدامی بؤیوگ ائدیر.
باغیشلاییش آدامی بؤیوگله‌دیر.

بو طویدا اویناموشام. باش یِره قویماموشام.
بو تویدا اوینامیشام. باش یئره قویمامیشام.

من موسیقیِ قشقائییه چوخ قولاق آسیرم.
من قاشقایی موسیغیسینه چوخ قولاق آسیرام.

بیر فروشنده‌ی دوره گرد کوچه‌ده فریاد وورور.
بیر گزه‌گن ساتیجی کوچچادا هایلاشیر.

من ماه گذشته‌دن تا به امروز، سیگار چکمه‌میشم.
من گچن آیدان ایندییه‌نه/ایندییه‌نچز سیگار چکمه‌میشم.

بیزیم فاصله‌میز سی متردیر.
بیزیم آرامیز اوتتوز ارشین‌دیر.

قشقاییلار موک گردنه‌سینده دولتینن سرشاخ اولدولار.
قاشقاییلار موک بویناغیندا دوولتینن چاخناشدیلار.

اششگ عرعر ائدیر و روباه زوزه چکیر.
اششگ هانگیریر و تیلکی اولاشیر.
سرینگیزه دوندوگوم محرم یولااشلار!(ماذون)
باشینگیزا دؤندوگوم محرم یولداشلار!

مایل اولما شمعینگ روشن اوزونه.(ماذون)
ماییل اولما شمعینگ ایششیق اوزونه.

سلطان بیر باغچه‌دیر،‌ همیشه بهار.(یوسوفعلی‌به‌ی)
سولطان بیر باغچادیر، هممئشه باهار.

قالماموش بیز ذرّه قُوّه تنیمده.(محمدابراهیم قشقایی)
قالمامیش بیر ذرره قوووا تنیمده.(محدایبراهیم قاشقایی)

اولور طرلانینان سار آشنالیگی (محدایبراهیم)
اولور ترلانینان سار آشنالیغی.
#چاغداشلیق
#قاشقایی_تورکجه_دیل_و_ادبییات_اه‌وی

تورکجه اوخوماق ایچین تیلیقرامدا(تیلیگرامدا) بیزه قوشولونگ:
@chaghdashliq

1 month, 2 weeks ago

🧿                
#کامیشکا              
                                  ۱۴۰۳/۱۰/۲۷

#کامیشکا_روزگار
□طنزنویسی که از غم وطن دق کرد
#کامبیز_نجفی

خبر: ابراهیم نبوی، طنزنویس نامدار معاصر، خودش را در مریلند آمریکا کشت.

جوک، لطیفه، هزل و هجو راه به ابتذال و لودگی می‌برد، ولی طنز از اندوه می‌آید. جوک و لطیفه برای خندیدن و تفریح است و هزل و هجو برای ویران کردن، ولی هدف طنز، اندیشانیدن و اندوهگین شدن است، برای خوردن غم دیگران، برای بازشناسی و آشکار کردن کاستی‌ها و کژی‌ها،‌ به بوی آن‌که درست شود. از این‌روی، طنزنویسی از جمله‌ی دشوارترینِ نوشتکاری‌هاست و  طنزپردازان غمگین‌ترینِ مردمان هستند، همچون دلقک‌ها که دهان گشاد خندانشان برای مردمان است و چشم‌های خیسشان، نمای درون آن‌هاست.
ابراهیم نبوی،‌ طنزنویس نامدار معاصر نیز از آدمیان اندوهخوار بود.اندوهخوار بود که افسرده شده و چند بار دست به مرگ شد و کار نشد، تا اینکه دیروز کار را تمام کرد.
کارنامه‌ی سیاسی و نویسندگی او، داوری دیگری می‌خواهد، از انقلابیگری در سال ۵۷ تا مدیر سیاسی وزارت کشور در سال‌های پر چالش و تنش سال‌های ۱۳۶۱ تا ۶۴‌،  آنگاه روزنامه‌نگار دوم خرداد بودن و در فرجام، زندان. از همین‌روی، اوپوزوسیون نظام او را خوش نداشت و بر او می‌تاختند‌. (اصلاح‌طلبان نیز سرنوشتی شگفت دارند که نه نظام بر می‌تابدشان و نه اپوزوسیون می‌خواهدشان، که:
"نه در مسجد گذارندم، که مستی
نه در میخانه،‌کین خمّار خام است")
با این‌همه،او نیز از جمله‌ی کوشندگان و باشندگان انقلاب و نظام بود که مزه‌ی زندان را چند بار کشید و در نهایت پس از محکومیتی دیگر، از ایران گریخت.
برکنار از زیست سیاسی و فرهنگی وی و داوری ما، اینکه روان یک طنزپرداز ایرانی در غربت چنان منهدم شود که کارش به افسردگی و چندبار خودکشی بکشد، اندوه کوچکی نیست. صادق هدایت نیز چنین بود و برخلاف تصور مردم، مردی بود بسیار طنزپرداز با زبانی شوخ و شور و گزنده، ولی او هم در پاریس و پس از چند اقدام نافرجام، کار خودش را تمام کرد. با این تفاوت که هدایت، خود راهی فرنگ شده بود، از بس خسته شده بود از ایران آن روزگار. هدایت یک ملیگرای ایرانی بود، ولی گمان نکنم پیش از مرگ، غم نوستالژی داشت، اما سید ابراهیم خود نرفته بود، ناگزیر رفته بود، از بیم بند و زندان، به سخن دیگر، تبعید و غربتی خودخواسته، ولی شوق بازگشتن داشت.
یک بار به مهرانگیز کار گفته بود: "چطور چهار سال دوام آورده‌ای؟" ولی ناگهان دیده بود خودش ۱۸ سال دوام آورده است، اما او دوام نیاورد و پس از بیست سال غربت، کم آورد و خلاص.
او روزنامه‌نگاری بسیار کنشمند،‌ نویسنده‌ای پرکار(نزدیک به ۸۰ کتاب)،‌ طنزنویسی محبوب(در کنسرت گروه پینک‌فلوید در دبی، ایرانیان آن‌قدر با او عکس گرفته بودند که یکی به وی گفته بود نکند راجر واترز تویی؟") و هنرمند موفق استندآپ‌کمدی‌ که اجراهای پسندیده‌ای در کشورهای دنیا داشت و از آسایش و آرامش در آمریکا چیزی کم نداشت، ولی چیزی کم داشت.
می‌گویند خودش را کشته است، ولی من می‌گویم او پیش از این مرده بود، خیلی مرده بود. هربار که دق کرده بود، مرده بود. این آخری، تیر خلاص بود که خودش به خودش زد،‌ برای رهایی از دق.
او می‌دانست که پایش به ایران برسد، دستگیر خواهد شد، ولی هرچه بادا باد،‌ و سرِ آن داشت که بیاید. به محمدعلی ابطحی هم گفته بود دائره‌المعارف طنزش را تمام کند، برمی‌گردد، هرچه می‌خواهد بر سرش بیاید، بیاید.
نویسنده بود و می‌خواست در میان مردمانش باشد. برای همین هم به هفته‌نامه‌ی "حاشیه" گفته بود می‌خواهد در فضای فرهنگی داخل ایران زندگی کند: " این نعمت بزرگی‌ست که صدای دور و برتان فارسی باشد. مشکل من این است که می‌خواهم در محیط زبان فارسی زندگی کنم. همان رنج‌هایی را که مردم می‌کشند، بکشم و در همان شادی‌هایی که از آن بهره می‌برند، شریک باشم. من دوست دارم در همان شهر دودآلود، با مردمانی که سریع عصبانی می‌شوند، با قیمت‌های دائماً متغیر زندگی کنم."
و جای دیگری گفته بود: "همیشه دلتنگ ایرانم. اگر تجربه امروز را داشتم، ترجیح می‌دادم در ایران بمانم، "ولی نشد و در غربت آمریکا خودش را خلاص کرد.
کاش پیش از این‌ها یکی از این دولتمردان کلان مملکت یک تلفن به او کرده بود که "سید! ترتیب کارت را داده‌ام. پا شو بیا همین‌جا بمیر، توی وطنت."
حالا هم آیا جوانمردی هست که بگوید "جنازه‌اش را بیاورید و همین‌جا خاکش کنید؟"

@kamishka_ir

1 month, 2 weeks ago

🧿                
#کامیشکا              
                                  ۱۴۰۳/۱۰/۲۵

#کامیشکا_روزگار
□من به‌عنوان یک مالیات‌دهنده‌ی ایرانی راضی نیستم
#کامبیز_نجفی

الف:
مهدی کوچک‌زاده، نماینده‌ی تهران در مجلس، دیروز در مجلس و در حاشیه‌ی بازنگری طرح "اف‌.ای.تی.اف" در مجمع تشخیص مصلحت و ابراز همدردی دولت پزشکیان با مردم لس‌آنجلس به‌خاطر آتش‌سوزی اخیر، یک علم‌شنگه‌ی دیگر به‌پا کرد و به قول مولوی "از جام میِ خالص، پُر عربده شد مجلس". وی پس از توهین به دولتمردانِ پزشکیان و عبدالعلی‌زاده نماینده‌ی تبریز، و گفتن اینکه این‌ها(تیم پزشکیان) می‌خواهند مملکت را بیندازند توی گلوی آمریکا، گفت: "من به‌عنوان یک مالیات‌دهنده‌ی ایرانی راضی نیستم یک قران از مالیات من قبل از اینکه خرج غزه بشود، برود برای لوس‌آنجلسی‌های پفیوز خرج بشود."
ب:
آقای کوچک‌زاده‌ها!
شما نه برگزیده‌ی ملت ایران، بلکه برآیند پدیده‌ی نظارت استصوابی و گزینش شورای نگهبان هستید. زایش سیاسی شمایان در نبود یک انتخابات دموکراتیک رخ داده است و اگر انتخابات در چشم‌اندازی فراخ یا کمینه گسترده‌تر از این برگزار می‌شد، شما کجا و این ملت و پارلمان کجا؟
شما و هم‌اندیشان کژاندیشتان سرفرازی ایران و رامش ایرانی را گروگان نادانی و کم‌سوادی، کژبینی و واپسگرایی، ستیزه‌جویی و لجاجت خودتان کرده‌اید. زیان شمایان به این مردم و سرزمین دیگر در شمار نمی‌آید.
بسیاری از کنشگران سیاسی و فرهنگوَران و هنروران این سرزمین را به اتهام بی‌پایه‌ی غربزدگی انداختید و دوختید و هرگاه سخن از باختریان شد، عربده کشیدید و قطعنامه آتش زدید و مرگ بر این و آن گفتید، ولی از پی خیانت‌های آشکار و نهان و بسیارانِ هنوز در پرده‌ی خاوریانِ چین و روسیه، هیچ دم نکشیدید و هیچ لب نزدید.
و اکنون، خود نیک می‌دانید که گفتگو با آمریکا چیزی نیست که بدون اجازه‌ی رهبر صورت بگیرد و اگر نظام به خرودزری گفتگو با باختریان رسیده باشد، پس در اندرون این دهل‌ که بر آن می‌کوبید، چیزی نیست، مگر باد.  با نگر به شرایط نظام در برون و درون، راهی نیست مگر گفتگو و صلح با جهان و برگشتن به مردم، وگرنه اینک تشویش ما از نان و آزادی نیز گذشته و بیمناک فروپاشی این سرزمینیم.
با نگر به این شرایط، این عربده‌کشی‌های هیستیریک شما خیلی مضحک است. این مردم اکنون دیگر دانسته‌اند که راه راستین، سیاستکاریِ خردورزانه است و این بدمستی‌های شِبه‌انقلابی دیگر دلی از کسی نمی‌‌بَرَد، وگرنه در هر چیز تهی، صدا بسیار می‌پیچد.

آقای کوچک‌زاده‌ها!
اینک که هر مالیات‌دهنده می‌تواند در خرج و برج بیت‌المال نظر دهد، من به‌عنوان یک مالیات‌دهنده‌ی ایرانی راضی نیستم یک قِران از مالیات من و بودجه‌ی کشورم خرجِ غیر ایران و ایرانی، خرج صدا_سیما، هم‌اندیشان شما در مجلس، برخی نهادها و سازمان‌ها و مؤسسه‌های خرد و کلان ویژه با بودجه‌های شگفت‌انگیز شود.
من به نام یک مالیات‌دهنده و شهروند ایرانی می‌خواهم بیت‌المال این کشور خرج آبادانی و سرفرازی ایران و ایرانی شود. من می‌خواهم دوست همه‌ی مردمان جهان باشیم. ستیزِ همواره با "مستکبران" و سرپرستی "مستضعفان"جهان، تکلیف ما نیست. ما خودمان گرسنه‌ی نان شبیم و وقتی نیمه‌‌ی مملکت به‌خاطر برق تعطیل است، این چیزها به ما و این قمپزها به شما نمی‌آید.
#من_راضی_نیستم

@kamishka_ir

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 5 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 3 weeks ago