کاش زودتر بیاد اون روز...

دلم می‌خواد بخوابم، بعد از خرداد بیدار شم...

ولی زندگی تو محله‌های کوچیکم خیلی بامزه‌اس. کاسه رو پرِ آش می‌کنی می‌فرستی خونه بغلی، خونه بغلی کاسه رو پرِ شکلاتای رنگی‌رنگی می‌کنه میده دستِ بچه می‌فرسته اینور :))

درسته خرداد هنوز شروع نشده ولی خب من واقعا خسته شدم :))

غمی که تو صداش هست...
شاید بعضی‌هاتون داستانِ این فیلم که مربوط به یه خواننده ترک هست رو بدونید.
مورات گویه باکان‌ که سرطانِ معده داشت متوجه خیانت زنش می‌شه و بعد اون تلاش می‌کنه زنده بمونه به امید حضورِ دخترش توی زندگیش، اما متاسفانه دخترش چند وقت بعد فوت می‌کنه.
این فیلم مربوط به آخرین کنسرتش هست.
متاسفانه مورات بعد اون حوادث درمانِ سرطانش رو متوقف می‌کنه و بعد از مدتی میمیره.
واقعا بعضی وقتا دیگه قوی بودن و مقاومت کافی نیست. یه وقتایی دیگه نمیشه قوی باشی، می‌کشی کنار و میگی هرچه بادا باد و این خیلی تلخه، تو واسه زندگیت بجنگی و تلاش کنی ولی هربار یه مشکلی راهت رو متوقف کنه.

اگه قرار باشه یه آهنگ رو تا آخرِ عمرم گوش کنم بی‌شک همین آهنگِ...
اونجایی که میگه:
'نیستی و خاکِ تو وطنم شده'

دقیقا همینه...

دیدی یه وقتایی از فکر و خیالِ زیاد مغذت درد می‌کنه؟! دقیقا تو همین حالم، مغذم درد می‌کنه.

آدمِ خوشحالتری بودم اگه تو هر زمان و مکانی میتونستم آهنگ گوش کنم.

حالِ مامان خوب باشه، حالِ زندگی خوبه...