چرا یادم میره خدایا

از لحاظ روحی نیاز دارم امشب تو بغلت بخوابم.

پاشید بیاید بریم دعوا

آقا یارو پولمو پس نمیده

برو که دیگر خانه به قبرستان تبدیل شده.
دلم لحظاتی را میخواد که هیچوقت وجود نداشتن.

غروب نزدیک میشود؛
گویی تقدیر تاریخی تاریک در زندگیست.
چشمهایت را ببند ساعات روز به سوی پایان خوش انتظار طی میکنند.

فور کنید فور کنم‌ ازتون.

با پوزخند عصبی نگاهم کردی.
تمام اجزای صورتت داد میزد که دیگه نمیتونیم؛
لیوان قهومو گذاشتم زمین به چی داشتم فکر میکردم همه زندگیمو به وجودت باختم؟