?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 3 weeks ago
در ۴۶ سال گذشته، تمام سیاستها و برنامههای حکومت اسلامی، علیه رفاه، امنیت و آسایش مردم ایران، در دشمنی با سرزمین کهن ما و برای نابودی آن بودهاست. اراده و خواست ملت ایران، سقوط جمهوری اسلامی را رقم خواهد زد. «اینها ماموریت دارند ایران رو به نابودی ببرند» اما ما مقابلشان میایستیم و ایران را پس میگیریم.
زن، زندگی، آزادی
پاینده ایران
سید علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی: «مذاکره نمیکنیم.» مذاکره کردن با آمریکا عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست.
مذاکرهی با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید ما درست بفهمیم. این جور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل میشود. نه، نخیر.
با مذاکرهی با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشود. با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد. مذاکره کردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست.
خلاصه دستور اجرایی ترامپ برای بازگشت سیاست فشار حداکثری
قطع صادرات نفت ایران – فروش نفت ایران به صفر برسد، با تمرکز ویژه بر توقف صادرات به چین.
توقیف محمولههای نفتی ایران – حمل و نقل نفت خام ایران در مسیرهای بینالمللی شناسایی، توقیف و متوقف شود.
لغو معافیتهای تحریمی، از جمله بندر چابهار – معافیتهای اقتصادی، بهویژه در پروژه بندر چابهار، بازبینی و در صورت لزوم لغو شوند.
هدفگیری سپاه پاسداران و نیروهای وابسته – شبکههای مالی و لجستیکی سپاه پاسداران و گروههای وابسته مختل و تضعیف شوند.
توقیف داراییهای غیرقانونی ایران – داراییهای دولت ایران و اموالی که در تأمین مالی تروریسم یا دور زدن تحریمها نقش دارند، شناسایی و مصادره شوند.
اجرای تحریمهای حداکثری – وزارت خزانهداری تحریمهای سختی علیه نهادهای حامی فعالیتهای نظامی، هستهای و منطقهای ایران اعمال کند.
تقویت نظارت بر صادرات – دسترسی ایران به فناوریهای حساس، تسلیحات و منابع مالی محدود و مسدود شود.
مقابله با شبکههای دور زدن تحریمها – مسیرهای مالی که ایران از آنها در عراق و کشورهای حوزه خلیجفارس استفاده میکند، مسدود شود.
اقدامات قضایی علیه عوامل ایران – افراد مرتبط با جاسوسی، تهدیدات سایبری و تأمین مالی تروریسم برای ایران تحت پیگرد قضایی قرار گیرند.
افزایش انزوای دیپلماتیک ایران – نفوذ ایران در سازمانهای بینالمللی محدود و فشار بر متحدان برای اجرای تحریمها تشدید شود.
شاید فردا نوبت ما باشد...
یادداشتی از حسین پرنیا، آهنگساز و نوازنده:
«مسئله من نیستم! مسئله سرکوب، اعدام، زندان و فقر است.»
بازداشت حسین رونقی و اتهاماتی که او درباره آزار و اذیت جنسی و فحاشی جنسی توسط نیروهای یگان ویژه مطرح کرده است، تنها لکهای دیگر بر کارنامه کسانی است که ادعای عدالت دارند. این ماجرا نشان از فرو رفتن هرچه بیشتر سیستم به ورطه سرکوب و توهین به کرامت انسانی دارد.
مسئله یک فرد نیست؛ مسئله، روند سیستماتیکی است که در آن ارزشهای انسانی پایمال و حقوق شهروندان به آسانی زیر چکمههای سرکوب له میشود.
با ادعای امنیت و عدالت، چگونه میتوان چنین رفتارهایی را توجیه کرد؟ آزار جنسی، از غیراخلاقیترین و نابخشودنیترین روشهای سرکوب است و نشان میدهد نهادهای مسئول دیگر به هیچ اصولی پایبند نیستند. این اعمال نهتنها غیرقانونیاند، بلکه گواهی بر فروپاشی اخلاقی و فقدان مشروعیت محسوب میشوند.
چرا باید کسی که صدای اعتراض به فقر، اعدام و سرکوب است، با چنین خشونتی مواجه شود؟ آیا سیستم آنقدر از پاسخگویی ناتوان است که تنها راه بقای خود را در تحقیر و تجاوز به کرامت انسانها میبیند؟
«مسئله من نیستم.» این جمله تکاندهنده است، هم برای جامعهای سرگردان که هنوز حقوق خود را نمیشناسد، و هم برای حکومتی که راه را برای هرگونه نقد و اعتراض بسته است.
این وضعیت دیگر یک هشدار نیست؛ بلکه فاجعهای است در حال وقوع. جامعهای که کرامت انسانها در آن لگدمال شود، نمیتواند پابرجا بماند. به جای سرکوب فعالان عدالتجو و صاحبان اندیشه، باید به پیامهایشان گوش سپرد، زیرا آنها نماینده درد و رنج میلیونها انسان بیصدایند.
وظیفه شهروندان چیست؟ سکوت؟ تماشا؟ یا همصدایی با کسانی که صدایشان برای تغییر بلند شده است؟ هر سکوت، چراغ سبزی برای ادامه این روند است. شاید فردا نوبت ما باشد که کرامتمان زیر پا گذاشته شود.
الوعده وفا؛ امروز چهارم آذرماه ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۸ در بلوار کشاورز به یاد نیکا شاکرمی و برای نسرین شاکرمی با لبهای دوخته به تحصن کوتاه مینشینم و پس از آن میروم.
گذشته از جان باید بگذشت از طوفانها...
هر کاری خواستید بکنید. توان درگیری و مقاومت ندارم، هر جایی جلویم را بگیرید روی زمین مینشینم، مرا بردارید ببرید. هرجایی ببرید، همانجا دراز میکشم و دیگر خارج نخواهم شد. حتی از نوشیدن آب و دریافت داروها نیز در چنین شرایطی خودداری خواهم کرد. در آخرین مکالمهام با بازجویتان پیش از دوختن لبها گفتم «از من فقط یک چیز برای جمهوری اسلامی خواهد ماند، آن هم یک تن، یک جنازه است.» تصمیم من بر این است: «جمهوری اسلامی مرا بکشد.»
تنها میآیم و تنها هستم و از کسی برای آمدن دعوت نکرده و نمیکنم. اگر شهروندی بهخاطر بنده توسط مأموران یا لباس شخصیها مورد بیحرمتی یا آزار و اذیت قرار بگیرد یا آسیب ببیند، میدانید چه میکنم و یقین دارید که این کار را میکنم.
پاینده ایران
زن، زندگی، آزادی
هرچند یک تن هستم، اما کنار مردمم هرگز تنها نیستم...
این روزها که در نقاط مختلف شهر تحصن میکنم، هدفم یک چیز است: تکرار خواستههای کیانوش و حمایت از هموطنان آزادهی در بند. فراخوان نداده و نمیدهم و خواهان پیوستن مردم به تحصن نیستم چرا که هدفم پایبندی بر عهدیاست که با کیانوش بستم. در لحظات آخری که کیانوش را دیدم، قبل از خروج از ساختمان، به او گفتم «هر تصمیمی میگیری، بگو من کنارت میآیم. هرکجا بخواهی بروی و هرکاری بکنی، من کنارت هستم.» خندید و گفت: «به تو نمیگویم، تو میآیی.» کیانوش فرصت همراهی در آن روز بارانی را از من گرفت، چون اهل کشتن خود نیستم، میجنگم و تا تحقق آخرین خواستههایش، از پافشاری دست نخواهم کشید.
از مردمی که زیر بار فشار اقتصادی و اجتماعی له شدهاند، انتظار همراهی ندارم، گرچه احساس تنهایی هم نمیکنم چرا که میدانم هموطنان بسیاری سوگوار کیانوش و خواهان تحقق خواستههای کیانوشاند. میدانم مخالفت با حکومت اشغالگر خواست اکثر ایرانیان است، باقی مسائل حاشیهاند، نه متن.
در هفتهی اخیر، حمایتهای خالصانهی زیادی دریافت کردهام. در این بین نیز متوجه شدهام که عدهای با استفاده از شرایط فعلی و اعتراض تکنفرهی من، به همان رویهای ادامه میدهند که بارها مخالفتم را با آن ابراز کردهام. به ایجاد شکاف و حتی سرزنش مردم ادامه میدهند و این بار، من را ابزار خود قرار دادهاند. عدهای دیگر نیز اهداف و سخنان کیانوش را نادیده میگیرند و او را ابزار ایجاد تنش و دشمنی میکنند.
فشار زندگی در ایران به گونهایست که مردم دشمن خود را بهتر از هر زمانی میشناسند و میدانند تا زمانی که جمهوری اسلامی بر این خاک حاکم است، سرنوشتی جز مرگ و ویرانی در انتظار ما نیست. مردم، همانطور که کیانوش نیز گفته بود، میدانند که «جمهوری اسلامی در شان ملت ما نیست.» اصل ماجرا همین است که متأسفانه کمتر از هر حاشیهای به آن پرداخته میشود.
گروههایی در فضای مجازی با استفاده از عباراتی نامناسب و اتهامات ناروا به یکدیگر حمله میکنند و آنچه رخ میدهد، خواست جمهوری اسلامیست: انسانیتزدایی از ایرانیان. پیش از مرگ دردناک کیانوش، همین الفاظ و اتهامات مالی، اخلاقی و امنیتی علیه او مطرح میشد. به ایران و ایرانی بارها بیحرمتی کرده و امروز مدعی حمایت از منیاند که جز آزادی ملت ایران و آبادی ایران خواستی در دل ندارم. گروه دیگری از هیچ بیمهری و اتهام ناروایی علیه من سر باز نزدهاند. اتهامات مالی، اخلاقی، امنیتی، حتی اتهام قتل که به خواب هم نمیدیدم روزی علیهم استفاده شود. امروز این افراد مدعیاند که حمایتی که از من شد اگر از کیانوش شده بود، کیانوش شاید زنده بود. گویی ما به آنها یک مرگ بدهکاریم، باید بمیریم تا لایق حمایت باشیم و اگر زنده ماندیم، دروغپردازم و لایق لعن و نفرین.
ما باید به یک سری اصول و ارزشهای کلی پایبند باشیم که بتوانیم این جامعه را از چنگ سیاهی حاکم نجات دهیم، وگرنه آنچه رخ خواهد داد، کمک به غرق کردن این جامعه و کشور است.
معتقدم که این چنددستگی مجازی در بطن جامعه نمود ندارد و مردم بیش از آن درگیر بقا و معضلات معیشتی هستند که به این امور بپردازند.
کیانوش با مرگ هولناکش خواست به همهی ما تلنگری بزند. شخصا با مرگ کیانوش تکان خوردم و دیگر آن انسان قبلی نیستم. امیدوارم که روزی این تلنگر شامل همه بشود.
پینوشت:
مرامنامه پیشنهادی برای «کنشگران عرصه سیاست»
@Hosseinronaghi
امروز برخی از لوازم حسین رونقی (شناسنامه، مدارک و اسناد، کلیدهای خانه و کلید ماشین) پس از تماس ادارهی اطلاعات در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به وکیل وی تحویل داده شد. او هنوز کارت شناسایی و بسیاری از لوازم خود از جمله چند دستگاه تلفن همراه، لپتاپ، سیستم کامپیوتری، هارد و فلش درایو، تابلو و مجسمههای شخصی، پلاک و تندیسهای شیروخورشید و... را دریافت نکرده است.
مدارک، اسناد و لوازمی که به وکیل وی تحویل داده شده دو سال پیش در خیزش ۱۴۰۱ ضبط شده بود.
آخرین وضعیت جسمی:
لبها متورم و زخم شدهاند.
ضعف جسمانی به همراه سرگیجه شدت گرفته و عضلات تحلیل رفتهاند.
نوسان فشار خون و فشار خون بالای ۱۶ و نوسان شدید قند خون.
خونریزی گوارشی و ادراری.
سهم امروز: سه لیوان آب، دو لیوان چای، یک لیوان او آر اس (به تجویز پزشک) و تزریق آنتیبیوتیک و داروها به صورت وریدی و عضلانی.
برای روحالله زم؛ که تا پای چوبه دار، بر سر پیمان خود با مردم ایستاد.
مقابل بازجو خبرنگار محکم میگوید: «شما میگید اغتشاشات، ما میگیم اعتراضات». این سخن چند سال قبل از خیزش اخیر و زمانی بیان شد که «براندازی» مانند این روزها فراگیر و جا افتاده نبود. فریاد «جمهوری اسلامی نمیخوایم» در خیابان از زن و مرد، اینگونه گسترده مشاهده نمیشد.
هر کسی، حتی یکبار بازداشت شده باشد یا پایش به اتاق های بازجویی رسیده باشد که این روزها شامل تعداد زیادی از شهروندان است، دقیق این را میداند که محکم بیان کردن عقیده و خط قرمزهایش، در آن شرایط که بازجوها میخواهند خواستههای خودشان را به هر روش غیراخلاقی و غیرانسانی، از دهان متهم بشنوند و انواع ارعاب و تهدید و تلاش برای تحقیر، در کلام آنها و فضای بازجویی در میان است، کار سادهای نیست. بازجویان از هیچ ترفندی دریغ نمیکنند و کمتر کسانی هستند که از خط قرمزهای خود عبور نمیکنند. اما روحالله در همین شرایط، حتی در شرایط بدتر (چون برخی از افراد و رسانهها حتی مخالفین سیستم بهدلیل فضاسازی های منفی علیهاش از مدتها قبل به دیده شک به او مینگریستند) محکم و قاطع میگوید: «ما میگیم اعتراضات».
او خود را یکی از مردم میدانست و با ایستادگی تصویری از خود کنار مردم ایران ارائه داد. او همچون همه ما عاری از اشتباهات نبود، اما تمام تلاش او برای تغییر وضعیت مردم داخل کشور بود و در این راه گام برمیداشت.
با خودرایی و تعصب و یارکشی، شرایط را دشوارتر نمیکرد، مانند آن چیزی که این روزها بعضا در صف مخالفان حاکمیت دیده میشود! خود را از تودهی مردم و اقشار مختلف جامعه، جدا نمیکرد و فقط به جمعیتی محدود تحت عنوان «فعال» خلاصه نمیشد.
میهندوست، آزادیخواه و صدای همگان بود. برای او، «ایران»، شامل تمام مردمش بود، فارغ از عقیده، زبان و تفکر متفاوت. او منیت و خودبرتربینی و کوتهنگری افرادی که در هر مقطع به دلایلی، مبدل به چهرههای سیاسی میشوند را آفت مسیر آزادیخواهی میدید و اتحاد و همگرایی و ایمان به قدرت جمعی مردم دوشادوش یکدیگر را همان کلید اصلی اما گمشده، برای گذار از جمهوری اسلامی میدانست.
آنچه شایسته خدمات و مبارزه او بود، بهویژه در خارج از کشور که فرصتها و امکانات بیشتر و آزادانهتری وجود داشت، صورت نگرفت.
اعدام زم میتوانست، به آن سرعت و سادگی که همه مشاهدهگرش بودیم، انجام نشود. در سالگرد قتل او باید مجددا کمپین بیاعتبارسازی و بدنام کردن او را مرور کنیم. کمپینی که حتی پس از ربودن او تداوم داشت و در نهایت زمینهسازی مناسبی برای اعدام او صورت گرفت. بیشک مدل زمینهسازی و اعدام روح الله نمونه مهمی برای فهم جریان عادی سازی و تسهیل حذف مخالفان دگراندیش است. این شکل از حذف مبتنی بر خدشهدار کردن آبرو، سایه انداختن سابقه افراد بر فعالیتهای فعلی و سیاه نمایی اهداف مبارزاتی حتی همین امروز هم جریان دارد. بهرسمیت شناخته نشدن تفاوتها و اختلافهای تاکتیکی و بیشینه کردن آنها تا سرحد دشمنی و حذف میان مخالفان کار را برای کمپینهای بیاعتبارسازی و نهایتا حذف توسط جمهوری اسلامی بسیار راحت میکند. متاسفانه جریانهای انحرافی که توسط برخی فعالان حوزههای مختلف راه میافتد و گاهی مردم عادی را تحت تاثیر رسانه و فضاهای مجازی همراه میکند، در فقدان شيوههای فکر شدهی انتقادی و تعامل سياسی گروههای مختلف ضمن رعایت مرزبندیهای عقیدتی و نظری، تبدیل به بازیگران پروژههای اطلاعاتی-امنیتی حکومت میشوند.
اما، هرقدر زمان میگذرد ما کنار هم با آزمون و خطا، تشخیص درست و غلط، این موارد را دقیقتر میفهمیم.
چه بسیار جانهای عزیزی که اینطور راحت گرفته شدند. امروز وظیفه ما با فهم سیاست های نفوذ کننده در بطن جامعه و از مسیر رسانه، بیتفاوت نبودن نسبت به هر کسی است که بیاهمیت جلوه داده میشود تا حذف شود.
امروز با سالها تجربه کنار هم و از دست دادنهای مکرر افراد میهندوست و آزادیخواه در سکوت و گاهی بدون اعتراض جدی که نکردیم، رساندن صداهای خاموش و کمرنگ بدون توجه به سیاست قدرتی است که نمیخواهد آنها شنیده شوند. هر قدر بیشتر برچسب بزنند و بیاهمیت جلوه دهند حساسیت ما بايد بیشتر شود.
در سالگرد اعدام روح الله زم برای بزرگداشت او و آرمان او، صدای بیصدای دادخواهان همچون ماشالله کرمی، ناهید شیربیشه، منوچهر بختیاری و دیگران باشیم، صدای افراد تحت بازداشت و خطر مثل زهره سرو باشیم. یا فریاد آنها که زیر حکم سنگین هستند، همچون امیررضا نصر آزادانی، میلاد آرمون، سامان یاسین و.... شویم. این خود بهترین یادبود و ادای دین ما به روح الله زم است، که تمام دغدغهاش این افراد و تمام مردم تحت ظلم ایران بود.
بقیه اسامی را شما اضافه کنید، به یاد روحالله زم.
و «از یاد مبر، که ما، من و تو، انسان را رعایت کردهایم»
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 3 weeks ago