𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 4 weeks ago
▪️﴿وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ﴾ [القيامة: ٢٣-٢٢]
▫️«آن روز، [اهل ایمان دارای] چهرههایی تازه [و شاداب] هستند. به سوی پروردگارشان مینگرند.»
زیباترین نعمت بهشت، حوری نیست.
اگرچه نعمت زیبایی است!
رودهای بهشتی نیز نیست.
اگر چه نعمتی شگفتانگیز است!
زیباترین نعمت، نگاه به الله متعال است!
آنگاه که بهشتیان وارد بهشت میشوند، الله متعال به آنها میفرماید: آیا چیزی افزون بر این میخواهید برایتان ارزانی دارم؟
میگویند: مگر ما را وارد بهشت نگرداندهای و رو سفیدمان نکردهای و ما را از آتش دوزخ نجات ندادهای؟ آنگاه حجاب کنار میزند و بدین ترتیب، محبوبترین چیزی که به بهشتیان داده میشود، نگریستن به پروردگارشان میباشد. [1]
?پینوشت:
[1] صحیح مسلم، ج1، ص163ح181.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
??@no_atheism | رد شبهات ملحدین
▪️﴿وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا﴾ [مائده: ٨]
▫️«و البته نباید دشمنی یک گروه، شما را بر آن دارد که عدالت نکنید.»
دشمنی زیاد موجب هلاکت است.
محبّت زیاد نیز آدمی را هلاک میکند.
یوسف (علیهالسلام) به هر دوی این مصیبتها گرفتار شد: دشمنی زیاد باعث شد در چاه بیفتد و محبّت زیاد باعث شد زندانی شود[1]؛ ما گاهی افسار قلبهای خویش را تحت اختیار نداریم، اما فرمان یافتهایم که در دوستی و دشمنی، عدالت و مساوات را رعایت کنیم.
بنابر این نباید بخاطر اینکه شخصی را دوست داری، بدیهایش را خوب بدانی و بالعکس بخاطر نفرتت از فردی، خوبیهایش را بد بدانی.
عادل باش و هر چیزی را در جایگاهش قرار بده!
عبدالله بن محمد الوراق میگوید: نزد امام احمد رفتیم، به ما گفت: از کجا آمدهاید؟
گفتیم: از مجلس ابوکریب [محمد بن العلاء].
گفت: از وی حدیث بنویسید، زیرا او مرد نیکی است.
گفتیم: اما او بد تو را میگوید!
گفت: مرد نیکی است که به بدگویی نسبت به من گرفتار شده است. [2]
?پینوشتها:
[1] اشاره به داستان سیدنا یوسف (علیهالسلام) دارد که در سوره یوسف کامل آمده است.
[2] تاریخ دمشق لابن عساکر، ج55، صص57 - 58.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
??@no_atheism | رد شبهات ملحدین
?عنوان مقاله: پیامبرِ اِستراتِژیست
✍️نویسنده: احمد زیدآبادی
?تعداد صفحات: 10
?تصحیح، تخریج، حاشیهنویسی و نشر: رد شبهات ملحدین
#معرفی_مقاله
در مقاله پیشرو نویسنده (احمد زیدآبادی) با نگرشی متفاوت و با استشهاد به صلح حدیبیه و دوراندیشی پیامبراکرمﷺ، در این صلحنامه که برخلاف باطن آن و در ظاهر، به نفع طرف مقابل عهدنامه (مشرکین قریش) بود اما در نهایت منجر به فتح مکه شد به راهبردشناس بودن آنحضرتﷺ تأکید نموده است. مجموعه رد شبهات ملحدین نیز با بررسی این موضوع به تخریج و نیز حاشیهنویسی نوشتار نویسنده مبادرت نموده است و جاهایی که نویسنده محترم به لحاظ نقل تاریخی و روایی دچار اشتباه گردیده را تصحیح کرده است. لذا تأکید میشود که خوانندگان گرامی برای بهرهمندی بیشتر، این مقاله را با شرح و حاشیهای که بر آن نوشته شده است مطالعه نمایند.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
??@no_atheism | رد شبهات ملحدین
هجرت نبوّی ﷺ
▪️ عجیب به نظر میرسد اگر دو یا چندی از وقایع مهّمِ زندگیِ کسی در یک تاریخ از سال، واقع شوند؛ چه رسد به وقایع تأثیرگذار و سرنوشتسازِ اساسی در زندگی آن شخص؛ مثلاً تاریخ روز تولّدش با روز فوتش یکسان باشد!
بهویژه اگر شخصِ آنچنان بزرگ و تأثیرگذاری بوده که زندگیاش الگوی تمام بشریّت باشد؛ آنهنگام وقوع چندین رویداد در زندگیِ آنشخص در یک تاریخِ بهخصوص، فقط یک اتّفاق تصادفیِ جالب نیست و قطعاً تقدیر و تدبیر محکمِ الهی در وقوعِ این رویدادهای عظیم، مؤثّر بوده است و حاوی اسرار و نشانههایی برای تدبّر و تذکّر بیشتر است و میطلبد که در جستجوی گوهرِ حکمتهای آن برآمد تا کیفیتِ بهرهمندی از ثمرات آن روز و آن وقایع در دورههای یادآوریاش، به تمام و کمال نزدیکتر گردد.
آنچه میخواهم بگویم، دربارهی ماهِ ربیعالأول است و بهطور ویژه روز دوازدهم از این ماه و سه واقعهی مهّم در این روز!
سه واقعه که عموماً از یکیشان - و چه بسا مهّمترین آنها - غافل بودهایم؛ و یادآوری و تدبّر در اهمیّت آن و تدبیر برای بهرهمندی و تطبیقِ حکمتهایش در واقعِ حاضر و مستقبَلِ امّت اسلامی، ضرورت روشنی دارد.
▪️۱۲ ربیعالأول:
- میلادِ پیامبر أکرم ﷺ
- پایانِ سفر هجرت و ورود ایشان به مدینه
- وفات ایشان و رحلت به سوی رفیق أعلیٰ [1]
جامعهی سنّتی دینداران ما بهطور ویژه در این روز، سالیادِ میلادِ پیامبراکرم ﷺ را جشن گرفته و به شادیِ تولّدِ ایشان، محافل سرور و گردهمایی برگزار کرده و به یُمنِ به دنیا آمدنِ پیامبرمان به إکرام و إحسان پرداخته و شاد و خوش از این واقعه، به حیثِ عادت و تکرار مراسمی برگزار کرده تا یادِ این روز را گرامی بدارند.
در مورد رحلتِ ایشان نیز، عامۀ مسلمانان -که غالباً از أهل سنّتاند-، با وجودِ مصیبتها و اندوهِ وفات و رحلت بزرگان دین، بهویژه پیامبر إسلام ﷺ[2]، سالیادِ این واقع را عزاء و ماتم نمیگیرند و با وجود وقوعِ وفات پیامبر ﷺ در همان روزِ ولادتشان، باز هم جشن و سرور تولّدِ ایشان پابرجاست و اندوهِ رحلت ایشان، مانع از سرورِ تولّدشان نمیشود.
فارغ از بحث و جدلهای اصولی و فقهی مرتبط با مراسمِ میلاد پیامبر ﷺ که اصطلاحاً آن را «مولودی» مینامند و اینکه آیا ماهیّتِ آن شباهت به سرورِ نصاریٰ در جشنِ میلادِ مسیح دارد یا نه[3]؛ از منظر دیگری باید به وقایع این روز نگریست!
آنچه در این بین، گاهی از یاد بردهایم و یا آنچنان که باید و شاید به یادآوری آن نپرداختهایم؛ و أهمیّت و أثر آن بر امّت اسلامی را در مراسم و یادوارههای جاری و عادی، به درستی نشناخته و نشناساندهایم؛ ذکر تاریخِ هجرت و تأثیر بسیار عظیمِ آن بر پیدایشِ کیان و عظمتِ مفهوم امّت است.
در واقع سیزده سال پس از بعثتِ پیامبر ﷺ که البته همین أمر موجِب منّت الهی بر مؤمنین بوده[4] و آغاز رسالت ایشان که رحمتِ عالمین است[5]، در روز ۲۷ ماه صَفَر پیامبر گرامی اسلام ﷺ به همراه یاورِ همیشه مؤمن، یار صدّیق و صاحبِ مؤیَّدِ خود أبوبکر - رضی الله عنه - به قصد هجرت به شهر یثرب از مکّه خارج شدند و سه شبانهروز در غار ثور ماندند و سپس به سوی مَهجَر و مقصدشان رهسپار شدند. روز ۸ رَبیعالأول به ناحیهی قُبا رسیدند و أولین مسجد آزادِ إسلام را بناء نهادند[6]، سپس به سوی مدینه رفتند؛
در روز ۱۲ربیعالأول، سرورِ آواز «طَلعَ البدرُ عَلينا» برای پیشوازی از پیامبر ﷺ در یثرب پیچید [7] و شهر با ورود ایشان، مبارک و منوّر به حضورِ پر از یُمن ایشان گشت و از آن پس یثرب را مدینة المنوّرة یا مدینةالنبي نامیدند.
أهمیّت هجرت پیامبر ﷺ نباید بر کسی پوشیده باشد. بنای تاریخِ اسلام از همین روز نهاده شد؛ از همین روز دولتِ اسلام شکل گرفت و مفهومِ پر اُبهّتِ امّت، معنای واقعی خود را در پیمانِ برادری مهاجرین و ایثارِ أنصار، پیدا کرد.[8]
در واقع این روز، روز میلادِ امّت است.
از همین روز بود که إسلام، عزّت و عظمت فراوان یافت و شکوهِ دولتِ مدینه، هراس به دلِ امپراتوری بزرگ ایران و روم انداخت و آنان را به تکاپوی مقابله واداشت.
از همین روز، تمکین امّت و تدوین دولتِ اسلامی به قیادت و سروری شخصِ پیامبراکرم ﷺ پایهگذاری شد و مسلمانان توانستند شکوهمندانه، استقلالِ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بیابند و نه فقط در کنارِ دیگر قبایل شبهجزیرهۀ عرب، بلکه همتایِ دیگر ممالک و دولتهای مطرحِ جهان از پادشاهی حَبشه و اقلیمِ کارگزارانِ یمن گرفته تا ایرانشهرِ بزرگ و امپراتوری عظیم روم، اعلام موجودیّت کنند و آنان را به إسلام یعنی به تسلیم واداشتن در برابرِ فرمان خدا و رسول ﷺ، فراخوان دهند.
ادامه...
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
??@no_atheism | رد شبهات ملحدین
▪️﴿ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ﴾ [المدثر: ٢٣]
▫️«سپس [به حق] پشت نمود و تکبر ورزید.»
خیلی تفاوت است میان کسی که در نتیجهٔ ضعف، مرتکب گناه میشود و سپس در هم میشکند و میان آنکه با تکبّر و در حالی که گناه را کوچک میشمارد، مرتکب آن میشود.
کسی که دست به معصیّت میزند و در قبال نصیحتت به تو میگوید: برایم دعا کن، شهوتم بر من غلبه نمود و شیطان مرا وسوسه کرد و نفسم مرا وادار به این کار نمود، تفاوت دارد با فرد گناهکاری که در برابر نصیحتت میگوید: چه مشکلی دارد، انسان یک بار زندگی میکند، پس از آن لذّت ببر!
بازگشت اوّلی به سوی خدا آسان است، زیرا جسمش مشکل دارد اما بازگشت دوّمی به سوی خدا سخت است، چون قلبش مشکل دارد!
سفیان بن عیینه (رحمهالله) میگوید: به بازگشت کسی که در نتیجهٔ شهوت مرتکب گناه میشود، امید داشته باش. اما باید از کسی که با تکبّر مرتکب گناه میشود، ترسید، زیرا آدم (علیهالسلام) در نتیجهٔ شهوت (تمایل نفسانی)، نافرمانی نمود پس آمرزیده شد و ابلیس در نتیجهٔ تکبّر، نافرمانی نمود پس مورد لعن قرار گرفت. [1]
?پینوشت:
[1] حلية الأولياء لأبی نعيم الأصبهانی، ج7، ص272؛ سیر أعلام النبلاء، الذهبی، ج8، ص461.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
??@no_atheism | رد شبهات ملحدین
▪️﴿وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا﴾ [طه: ۱۱۱]
▫️«و چهرهها در برابر [پروردگارِ] زندۀ پایدار، خوار میگردد و هرکس [بارِ] ستم برداشت، زیان دید.»
هیچ چیز نزد الله متعال مبغوضتر از ظلم نیست، جز شرک.
از نشانههای بغض و نفرت الله متعال نسبت به ظلم و ظالمان این است که دعای کافر مظلوم را علیه مسلمان ظالم، اجابت میکند[1]، نه به خاطر محبتش نسبت به کافر و بغضش نسبت به مسلمان، بلکه بخاطر محبّتش نسبت به عدالت و تنفّرش از ظلم.
از این رو نقل شده که «خداوند حکومت کافر عدالتپیشه را یاری میدهد [اما] حکومت مسلمان ظالم را یاری نمیدهد.» [2]
فردی برای عبدالله بن عمر (رضیاللهعنهما) نامهای نوشت که: تمام علم و دانش را برای من بنویس!
ابن عمر(رضیاللهعنهما) در پاسخ نوشت: علم، بسیار است، اما اگر بتوانی خداوند را در حالی ملاقات کنی که خون مردم بر گردنت نباشد و شکمت از اموالشان خالی و زبانت از ریختن آبرویشان مصون باشد و با جماعت مسلمانان همراه باشی، چنین کن، والسلام! [3]
?پینوشتها:
[1] اشاره به حدیث پیامبراکرمﷺ دارد که فرموده: «اتقوا دعوة المظلوم، وإن كان كافرا، فإنه ليس دونها حجاب؛ از دعای مظلوم بترسید، اگرچه کافر باشد؛ زیرا در برابر آن مانعی نیست.» (مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج20، ص22ح12549).
[2] نک: مجموع الفتاوی، ابن تیمیة، ج28، ص68.
[3] سیر أعلام النبلاء، الذهبی، ج3، ص222.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
??@no_atheism | رد شبهات ملحدین
▪️﴿فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ﴾ [النحل: ١٢٩]
▫️«پس، از دروازههای دوزخ وارد شوید [که] جاودانه در آن خواهید بود؛ و به راستی جایگاه متکبران چه بد است»
قلب نیز همانند جسم، بیمار میشود.
اما درمان بیماریهای جسمی، آسانتر از درمان بیماریهای قلبی است! یکی از خطرناکترین بیماریهایی که ممکن است قلب به آن مبتلا شود، تکبر است: اینکه انسان خودش را از دیگران برتر ببیند، حال این خودپسندی میتواند به دلیل ثروت یا شهرت و یا منصب باشد.
یک نوع تکبر هم وجود دارد که بدون وجود هرگونه تفاوت شخصیتی روی میدهد و این بدترین نوع تکبر است!
رسول الله ﷺ در حدیثی میفرماید:
▪️«لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ كَانَ فِي قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ كِبْرِ»[1]
▫️«کسی که در قلبش به اندازهٔ ذرهای کبر و غرور باشد، وارد بهشت نمیشود.»
شیوه افراد صالح این است که هرگاه حس خودبزرگبینی و تکبر را در وجود خویش احساس نمایند، به سرعت برای درمان آن اقدام میکنند.
صحابی بزرگوار، عبدالله بن سلام (رضیاللهعنه)، پشتهای هیزم به پشت نموده و از بازار میگذشت.
به او گفته شد: مگر خداوند بینیازت ننموده است؟
گفت: بله، اما با این کار میخواهم کبر و خودبزرگبینی را از ریشه بر کنم! [2]
?پینوشتها:
[1] صحیح مسلم، ج1، ص93ح91.
[2] سیر أعلام النبلاء، الذهبی، ج2، ص419.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
??@no_atheism | رد شبهات ملحدین
▪️﴿وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ﴾ [البقرة: ۴۵]
▫️«و از صبر و نماز یاری جویید؛ و به راستی که آن [ نماز] جز بر فروتنان، دشوار و گران است.»
دنیا محل کشت است نه درو، محل آزمایش است نه حسابرسی.
خداوند متعال انسان را دچار مصیبت میکند تا او را بیازماید؛ برخی از انواع مصیبتهایی که انسان بدان مبتلا میشود، از این قرار است:
فوت عزیزان
از دست دادن مال
همسایه بد
همسر فاسق
مدیر ظالم ..
پس هرکس صبر پیشه کند، در آزمون موفق میشود.
و هرکس به آن راضی نباشد، مردود میشود.
هیچ انسانی از گرفتار شدن به مصیبت در امان نخواهد بود، حتی پیامبران که بیشتر از سایر مردم دچار مصیبت میشدند.
مورخین و سیره نویسان[1] روایت میکنند که وقتی ذوالقرنین به بابل رسید به بیماری سختی دچار شد، وی متوجه شد که مرگش فرا رسیده است، مادرش رنجیده خاطر شد، ذوالقرنین برای اینکه دلش را شکیبا و نیرومند سازد، قوچی برایش فرستاد و وصیت نمود پس از مرگش، آن را ذبح نموده و سپس طبخ کند و کسانی را که تا بحال به مصیبتی دچار نشده و عزیزی را از دست ندادهاند، دعوت نماید، وقتی ذوالقرنین از دنیا رفت، مادرش به وصیت وی عمل کرد، اما با کمال تعجب، هیچکس به آن ضیافت نیامد، میدانی چرا؟ زیرا همه مردم به نوعی به مصیبتی گرفتار شده بودند؛ آنگاه مادرش متوجه نامه فرزندش شد و برایش اینگونه دعا نمود: خداوند تو را رحمت کند؛ چه در حال حیات و چه بعد از مرگت، به من نیکی کردی.
?پینوشت:
[1] نک: المنتظم، ابن الجوزی، ج1، صص301 - 302.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
??@no_atheism | رد شبهات ملحدین
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 4 weeks ago